روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی چالش واشنگتن در کنار آمدن با مناطق خاورمیانه را بررسی کرد و آورد: بسیاری از خود میپرسند بحران سوریه قرار است چگونه پایان یابد؟ آیا اصلا راهی برای پایاندادن به بحران سوریه وجود دارد یا همه بازیگران به دنبال فرصتی طلایی هستند تا از آن استفاده کنند و به بحران سوریه خاتمه دهند؟
به گزارش جماران؛ در ادامه این گزارش می خوانیم: شکی نیست که هر راهحلی خارج از مسیر دمشق و متحدانش، یعنی روسیه و ایران محکوم به شکست است. این حقیقت در 6 سال جنگ موجود در سوریه ثابت شده است؛ بهویژه نوع سیاست روسیه و چگونگی عملکردش در سوریه بسیار تعیینکننده است. عدهای میگویند روسیه اگر امتیازی بزرگ به دست آورد، از حمایت خود از بشار اسد دست برمیدارد اما واقعیت های موجود نشان میدهد که این اظهار نظر محلی از اعراب ندارد.
عربستان بارها تلاش کرد با پیشنهادهای پرزرق و برق، روسیه را راضی کند که دست از حمایت از بشار اسد بردارد؛ چنین اتفاقی نهتنها نیفتاد بلکه برعکس روسیه پیشنهادهای عربستان را توهین قلمداد کرد و نزدیکی روابطش با ایران را تقویت کرد و به حمایتش از بشار اسد افزود اما در این میان، به نظر میرسد که روسیه هم به فکر راهکاری برای خارجکردن سوریه از بحران افتاده است.
روسیه هم می خواهد دستاوردهایش در سوریه حفظ شود و هم تلاش میکند خودش مبتکر پایاندادن بحران سوریه باشد. نشست های آستانه که بعد از پیروزی بزرگ حلب برگزار شدند، مؤید این دیدگاه روسیه است.
اندیشکده استراتفور که یکی از مؤسسه های مهم در آمریکا محسوب میشود و بسیاری از چهرههای استراتژیست آمریکایی را در خود جای داده است، در تحلیلی دراینباره مینویسد: روسیه ماه ها بهدنبال راهی برای خروج از جنگ سوریه بوده است. روسیه بهدنبال یک تدبیر استراتژیک راهگشاست که بتواند هم از منافع خود در سوریه محافظت و هم از گیرکردن در باتلاق جنگ اجتناب کند.
برای رسیدن به این هدف، روسیه در آخرین دور مذاکرات صلح در قزاقستان، طرح «مناطق عاری از تنش» را ارائه داد. ایران و ترکیه با این طرح موافقت کردند و مسکو، ایالاتمتحده را برای همراهشدن با آن تحت فشار قرار داده است. این موضوع در ملاقات سرگئی لاوروف و دونالد ترامپ در واشنگتن مطرح شد. اگرچه طرح موجود از تنشها میکاهد اما باز مخاطرهآمیز است و تا یقین پیداکردن موفقیت آن، راهی طولانی باقی مانده است.
طرح مناطق کاهش تنش، سرشار از نقاط ضعف و ابهام است؛ به ویژه در نقاط و حوزههای کلیدی که در آن نیروهای وفادار به اسد هنوز هم درحال پیشرفت هستند. این مسئله، نقاط قوت را برای ایران و دولت اسد که متحدان اصلی روسیه هستند، روشن میکند. این پیشنهاد شامل بندی برای تحریم حملات علیه تروریستهاست اما امکانی برای نیروهای روس و وفاداران به اسد برای ادامه حملات خود به نیروهای شورشی نیز فراهم میکند. در عین حال، این طرح در صورت لزوم گزینهای برای توقف جنگ در مناطق تحت کنترل شورشیان در اختیار نیروهای وفادار قرار میدهد. این انعطاف پذیری، قرعهای قدرتمند برای دولتهای سوریه و ایران به طور یکسان فراهم میکند. دو نیرویی که نگرانیهای گستردهای درباره پیشرفت سریع نیروهای دموکراتیک خلق کُرد، تحت حمایت ایالاتمتحده داشتند. با انتخاب گزینشی در خاتمهدادن به مبارزه با شورشیان در غرب سوریه، نیروهای وفادار می توانند نیروهای خود را به مناطقی خاص برای مبارزه با داعش گسیل کنند، پیش از این که مبارزان تحت حمایت ایالات متحده در این مناطق به برتری دربرابر داعش دست پیدا کنند. مزیت دیگری که این طرح روسیه به نفع متحدانش ایجاد خواهد کرد، تشویق به جنگ داخلی در اردوگاه شورشی هاست. در نبود عامل ایجادکننده وحدت در جناح شورشیها، تفاوتهای عمیقی ایجاد میشود که به تقسیم بیشتر آنها منجر خواهد شد.
خشونت و درگیری بین گروه جیش الاسلام و حیات تحریرالشام در منطقه غوطه شرقی، حتی قبل از رونمایی مسکو از طرح مناطق عاری از تنش، آغاز شد. اتفاقاتی مشابه در ادلب در حال ظهور است. علاوه بر این، حمایت ترکیه از این طرح میتواند تنش را در میان گروههای شورشی بیشتر از قبل کند.
در ادامه این تحلیل، ضمن اشاره به برتری روسیه نسبت به آمریکا در سوریه آمده است: اما شاید بزرگترین قدرتی که مناطق عاری از تنش برای روسیه فراهم کرد، پیشدستی این طرح نسبت به حرکت مشابه ایالاتمتحده بود. دولت ترامپ بارها امکان ایجاد مناطق کاهش تنش در سوریه را مطرح کرد و در مذاکرات با متحدان عرب خود از آن صحبت کرد تا نقش آنها را در حل مناقشه افزایش دهد. اگرچه واشنگتن به دنبال اجرای این طرح بود اما دولت فعلی نتوانست آن طور که میخواهد، حمایت گروه های شورشی در سوریه را به دست آورد.
در واقع، شواهد نشان میدهد که شورشیان باوجود دریافت منابع و سلاح از ایالاتمتحده، چندان به طرح کاستن از تنش به دعوت از واشنگتن پاسخ مثبت ندادهاند. مسکو با این طرح، ضربهای کاری به ایالاتمتحده وارد کرده است؛ ضربهای که از منافع سوریه حفاظت خواهد کرد.
این تحلیل در ادامه میافزاید: روسیه تنها کشوری نیست که از این توافق بهره خواهد برد. طرح مناطق عاری از تنش، میتواند به ترکیه در راه رسیدن به اهدافش در سوریه یاری رساند. ترکیه میتواند با حفظ روابط دوستانهاش با روسیه، با طرح ایالاتمتحده برای مسلحکردن یپگ مقابله کند. ترکیه به سادگی در موقعیتی نیست که به مقابله همزمان با روسیه و آمریکا در سوریه بپردازد.
مهمتر اینکه آنکارا میتواند با استفاده از این وقفه در جنگ، برای تقویت نیروهای نیابتی شورشی خود در منطقه اقدام کند و همزمان آنها را از گروههای افراطیتر شورشی دور کند. علاوهبراین، نگرانی ترکیه از گشترش نفوذ واحدهای حفاظت خلق کردستان یپگ در سوریه برطرف خواهد شد. به همان اندازه که ترکیه تلاش میکند تا از حیات تحریرالشام دور شود، همزمان میتواند روابط خود را با گروههای کمتر افراطی در منطقه نزدیک تر کند.
استراتفور سپس مینویسد: با وجود تمام این مزایا، ابتکار مناطق عاری از تنش، شرطی صددرصدی نیست. این طرح هنوز با مخالفت سخت اردوگاه شورشی روبهرو است که برتری نیروهای وفادار را درک کرده، درنتیجه از پذیرش رسمی طرح روسیه خودداری میکند. علاوه بر این، بخش قابل توجهی از جناح طرف جنگ با دولت سوریه، ازجمله حیات تحریرالشام و گروه های افراطی، دیگر هیچ علاقه ای برای مذاکره با دمشق ندارند و هیچ افتخاری در مذاکره با روسیه برای خود نمیبینند. حیات تحریرالشام، مؤثرترین گروه شورشی، به احتمال فراوان دیگر گروههای شورشی را برای ادامه عملیات علیه نیروهای وفادار با خود همراه خواهد کرد.
در پایان این تحلیل آمده است: درنهایت، نواقص موجود در طرح روسیه همراه با بیاعتمادی واشنگتن به مسکو، ایالاتمتحده را از قرارگرفتن در هیأتمدیره اجرایی این طرح خارج خواهد کرد و درنتیجه به جای کاهش تنشها، این درگیریها حفظ خواهند شد. ایالاتمتحده مشتاق است تا نزاع در سوریه به دلیل مبارزه با داعش، تسهیل شود اما مطابق با برنامهای، نیروهای هوادارش در آن زمین بازی کافی در سوریه را در دست داشته باشند. بااینحال، جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده، گفته که ایالاتمتحده مایل است تا پس از مطالعه و بررسی کامل، این قرارداد را مدنظر قرار دهد.
یک گزینه برای کاخ سفید، این است که حداقل بهطور صوری و ظاهری، به منظور کاهش تنش با کرملین و نشاندادن تعهدش برای پایاندادن به جنگ در سوریه با این طرح موافقت کند. مسکو میتواند قضایا را طوری مدیریت کند که با گولزدن دمشق، به امتیازات بیشتری دست پیدا کند و درعینحال واشنگتن نیز خود را برنده کلی این منازعات بداند.