به گزارش جماران، مهرداد خدیر  در عصر ایران نوشت:

قالیباف گفته بود نامزد نخواهد شد اما شد. گفته بود کنار نمی رود اما رفت و بر این سیاق می توان دیگر وعده های دهان پر کن او را نیز محک زد.

باقر قالیباف که در نخستین مناظره اسحاق جهانگیری را سرزنش می کرد که چرا به عنوان کاندیدای پوششی وارد صحنه شده و نمی خواهد تا آخر در کارزار رقابت انتخابات ریاست جمهوری باقی بماند حالا خود به سود ححت الاسلام رییسی کنار رفته است.

 
قالیباف گفته بود نامزد نخواهد شد اما شد. گفته بود کنار نمی رود اما رفت و بر این سیاق می توان دیگر وعده های دهان پر کن او را نیز محک زد.
 
درباره دلیل انصراف باقر قالیباف پس از آن همه هیاهو و اتهام زنی و پنجه به چهره رییس جمهور و معاون اول او کشیدن چند حدس مطرح است:
 
نخست این که از آغاز نیامده بود که بماند. آمده بود ذهن ها را متوجه جدل و چالش خود با روحانی کند تا ابراهیم رییسی بدرخشد. اما نه محاسبه درخشش و تک اسحاق جهانگیری شده بود و نه انفعال آقای رییسی. بنا بر این ناگاه قالیباف احساس کرد می تواند سرعت حملات را زیاد کند تا به حامیان خود بگوید من قابلیت بیشتری دارم و به این خاطر به شکل بی محابایی پرخاش کرد اما از قضا سرکنگبین صفرا فزود و حامیان او بیشتر بر این عزم مصمم کرد که نامزد نهایی نمی تواند او باشد و کنار کشید.
 
حدس دوم این است که پس از مناظره سوم بخت روحانی را به مراتب بیشتر یافته و نمی خواهد  تمام آبروی خود را در رقابت با او صرف کند و ترجیح داده خود را پشت رییسی پنهان کند.
 
حدس سوم این است که با این کار به معاونت اولی ریاست جمهوری در صورت موفقیت ابراهیم رییسی چشم دوخته و ترجیح می دهد معاون اول شود اما در عالم واقع تا رییس جمهوری در عالم خیال و چنانچه رییسی موفق نشد بخت خود را برای چهارمین بار و در سال 1400 و در حالی که نیازمند رقابت با رییس جمهور مستقر نیست بیازماید. او هر دوره با چهره جدید ظاهر می شود و مشخص نیست برای دوره بعد چه در سر دارد.
 
احتمال چهارم این است که بر سر عقل آمده و دریافته باشد که گیرم موفق می شد. با آن همه نفرت پراکنی و دروغ زنی و وعده های تحقق ناپذیر چه می کرد؟
 
باقر قالیباف کنار رفت و هر چند گفته به سود ابراهیم رییسی انصراف داده اما پایگاه رای این دو حداکثر تا 50 درصد هم پوشانی دارند و هیچ تضمینی وجود ندارد که همه کسانی که می خواستند به او رای دهند روز جمعه نام ابراهیم رییسی را بنویسند.
 
یک پرسش اما بی پاسخ مانده و آن هم این است که باقر قالیباف این همه به در ودیوار زد و تکذیبیه دریافت کرد تا دست آخر به سود رییسی کنار رود؟
 
او حتی اگر رییس جمهور هم می شد اخلاق را باخته بود. چه رسد به حالا که دل به معاونت اولی بسته و می خواهد در سیمای یک فداکار ظاهر شود.
باقر قالیباف باتلاقی از بی اخلاقی درست کرد و حالا خود را بیرون کشیده است و منتظر انتخابات است.
 
تشنه ترین مرد قدرت در این سرزمین اما این بار هم به وصال نخواهد رسید حتی اگر رییسی بر تخت ریاست بنشیند و حتی اگر خلعت معاونت بدو بخشد. در حالت محتمل دیگر که تمدید ریاست جمهوری حسن روحانی است قالیباف همین را نیز تجربه نخواهد کرد.
 
با این همه بهترین آموزه این انصراف این است که اخلاق هنوز زنده است.
باقر قالیباف بیش از هوش سیاسی طمع و عطش دارد و به همین سبب نمی توانیم باور کنیم از ابتدا برای رفتن به سود رییسی آمده بود و اگر هم چنین قراری گذاشته بود چه بسا می خواست نقض کند و نتوانست. سیاست برای باقر قالیباف یعنی خواستن و نتوانستن

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.