کمتر از دو هفته دیگر به برگزاری دو انتخابات مهم و تاثیرگذار ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا مانده است و به همین دلیل، نه تنها در محافل سیاسی بلکه در هر کوی و برزنی شاهدیم که مردم از هر طبقه و سطحی «گپهای انتخاباتی» را به جمع خود آوردهاند. در چنین فضایی سوالهایی از قبیل «کدام طیف میتوانند در هر دو انتخابات موفق شوند»،«آیا روحانی میتواند دولتش را برای چهار سال دیگر تمدید کند»،«شوراها چقدر جدی است»،«شورای پنچم اکثریتی اصلاحطلب خواهد داشت، یا اصولگرا» و پرسشهای دیگری که این روزها بهگونه جدی ذهن جامعه را به خود مشغول کرده است.
جمیله کدیور، فعالسیاسی اصلاحطلب که سابقه شورانشینی و نمایندگی مجلس را در فعالیتهای سیاسی خود به ثبت رسانده است، میگوید: «اگر آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییسجمهور و دولتش، تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دولت روحانی است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی- اقتصادی موثربر حوزه اقتصاد، رشد شاخصههای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز به روحانی رای دهیم». وی در گفتوگویی با «قانون» به مسائل بالا اشاره و در رابطه با موضوعات مختلف کشور نیز تحلیلهایی را ارائه کرده است که در ادامه پی میگیریم.
با توجه به اینکه حدود 2 هفته از تبلیغات کاندیداها گذشته است، فضای انتخاباتی را چگونه تحلیل میکنید؟
فضای انتخاباتی را در چند سطح میشود تحلیل کرد. اول در سطح مردم شهر و روستا که با نزدیکترشدن به زمان رایگیری، فضا انتخاباتیتر میشود. نامزدها نیز در این بین بیتاثیر نیستند و ما شاهد آنهستیم که برخی کاندیداها در این عرصه فعالترند. برای مثال برخی سفر استانی نرفته و خود را متمرکز بر تبلیغات رسانهای خاص کردهاند و عدهای دیگر مسیر فعالیتشان متفاوت است. دوم در سطح شبکههای مجازی که طرفداران همه کاندیداها تاحدودی بسیار فعالند و سومین بخش، به فعالیت در سطح استفاده از برنامههای صدا و سیما منتهی میشود. کاندیداها نیز از مجالهای دیگر استفاده میکنند و بعضی به دلیل نقاط ضعفی که دارند، نگران طرح پرسشهایی از سوی خبرنگاران هستند که نتوانند پاسخ مناسب یا قانع کنندهای بدهند و این باعث شده است خود را فقط به بیان مواضع در سطح شبکههای اجتماعی و صدا وسیما محدود کنند. جدای از اختلافات سیاسی که بین کاندیداها وجود دارد و طبیعی نیز هست، به نظرم فضای قالب بر تبلیغات، تقابل دو گفتمان اخلاق و بیاخلاقی است. یک طرف به بیان مواضع و عملکرد میپردازد و طرف دیگر درصدد تخریب و عوامفریبی و دادن وعدههای غیرقابل تحقق است.
وضعیت روحانی به عنوان رییس جمهور مستقر در فضای رقابتی چگونه است؟
دوباره به همان سه سطح تحلیل بالا ارجاع میدهم. در سطح مردم وضعیت خوباست. البته ضرورت دارد وقتی از مردم صحبت میکنیم، میان کلانشهرها، شهرهای کوچک و روستاها تفاوت قایل شویم. به نظرم در دو حوزه شهرهای کوچک و دهستانها نیاز به فعالیت افزونتری وجود دارد. مسئولان باید نتایج ملموس کارهایی که کردهاند را به مردم اطلاع دهند. طرفداران روحانی باید با سفرهای استانی به شهر و روستاهای دور افتاده در این روزهای پیشرو نقایص اطلاعرسانی را جبران کنند و تفاوتها و اتفاقات مثبتی که در این چهار سال رخ داده را به مردم اطلاع دهند. بهعبارتی خود را متمرکز بر شهرهای بزرگ و مراکز استانها نکنند و از سویی، کار را بیشتر روی اقشار آسیبپذیر و ضعیف، مانند کارگران تمرکز دهند. در سطح شبکههای اجتماعی نیز وضع روحانی خوب بوده و این فضا به نفع روحانی است. البته این مساله نباید باعث شود که کاربران شبکههای اجتماعی خود را محدود به فضای مجازی کنند و از فضای شهر و روستا غافل شوند. در حال حاضر اقدام مناسبی که صورت گرفته است اینکه، دستکم هرکاربر روی سه نفر دیگر برای رایدادن کار کند. لازم است جزواتی مختصر با زبان ساده تهیه تا اقدامات دولت را تشریح کند و در سطح گسترده توزیع شود.
در سطح صدا و سیما و برنامهها، به نظرم با توجه به بیاخلاقیهای جریان رقیب و تعهد روحانی و کاندیداهای جریان اصلاحطلب به رعایت موازین اخلاقی و عدم ورود به نقاط ضعف کاندیداهای جریان مقابل، فضا سختتر است و باید در فرصت پیشرو بیشتر کار شود. مناظره سوم به نظرم برای بیان ناگفتهها بسیار کلیدی است و روحانی نباید این فرصت را از دست بدهد. مشاوران بهخصوص بخش رسانهای روحانی باید فعالتر شود و نکاتی را که اقشار مختلف مردم تشنه شنیدن آن هستند، به او یادآور شوند.
کارنامه کلی دولت یازدهم به گونهای هست که برای روحانی رای آور باشد؟
برای پاسخ به این سوال به دو بعد باید توجه کنید. اول اقدامات مثبتی که انجام شده است. دوم توقف کارهای منفیای که در دوره قبل از روحانی انجام میشد و به اصطلاح، آواربرداری از ویرانیهای بازمانده است. مهمترین دستاورد روحانی بازگرداندن عقلانیت به مدیریت کشور و تزریق امید به جامعه ایران و ارتقای جایگاه ایران در جامعه بینالمللی است. این نکته را وقتی در خارج از ایران باشید بهتر میتوانید درک کنید. درست است که برجام مهمترین دستاورد دولتروحانی است اما موضوع، فقط محدود به برجام و دستاوردهای فراوان آن در حوزه داخل و خارج نیست. ایران در این چهار سال از خود چهره منطقی و معقول نشان داد. تعامل با دنیا باعث شده که توریستهای بیشتری جذب ویژگیهای ایران شوند و در همین مسیر نیز سرمایه بیشتری وارد کشور شده و اشتغال نیز برای تعداد زیادی فراهم کرده است. افزون بر این، به نظرم در زمینه سلامت و بخش بهداشت و بیمههای همگانی اقدامات خوب و مهمی انجام شدهاست. وزارت خارجه و وزارت نفت نیز موفق عمل کردهاند. معاونت زنان روحانی نیز اقدامات خوبی در حوزه زنان و دفاع از حقوق آنها انجام داده است. در حوزه سیاست داخلی مجال فعالیت آزادانهتر احزاب در قیاس با قبل به مراتب بهتر و بیشتر شده است و سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد فراوانی در این دوره مجوز فعالیت گرفتند. در حوزه فرهنگ نیز فضای هنری-کتاب، موسیقی، تئاتر و سینما-قابل قیاس با دولت قبلی نیست. مطبوعات نیز در قیاس با گذشته به مراتب از فضای بهتری برای فعالیت برخوردارند. اینکه آرامش به کشور برگشته و هر روز از طرف رییس جمهور و دولتش تنشی داخلی و منطقهای ایجاد نمیشود، از نقاط مثبت دیگر است. نکته مثبت دیگر ثبات بخشی، کاهش التهابهای سیاسی اقتصادی مؤثر بر حوزه اقتصاد، رشد شاخصهای اقتصادی و مهار تورم است. همه این نکتهها و بسیاری موارد دیگر که در این مجال نمیگنجد از جمله دلایلی است که در این دوره نیز حکم میکند به روحانی رای دهیم.
حضور اسحاقجهانگیری در رقابتهای انتخاباتی تاچه حد میتواند به روحانی کمک کند؟
هم حضور آقای جهانگیری و هم آقای هاشمیطبا تا اینجا بسیار خوب و موثر بوده است. باید هماهنگی بیشتری در بین کاندیداهای جریان اعتدال و اصلاحطلب وجود داشتهباشد. شما اگر دقت کنید سه کاندیدای اصولگرا هماهنگ عمل میکنند. به تعبیری یکی پاس میدهد و دیگری به سمت دروازه میبرد و این هماهنگی را من در این طرف ندیدم. به نظرم لازم است برای مناظره سوم منسجمتر کار شود. آقای جهانگیری با توجه به سوابق اجرایی ارزندهای که داشته و اشراف به اطلاعات و عملکرد دولت، حضورش بسیار موثراست.
با توجه به همراهی اصلاحات با روحانی، آنها میتوانند در دولت آینده توقع حضوری پررنگتر داشتهباشند یا موضوع، سهم خواهی قلمداد میشود؟
من با چنین سهم خواهیهایی موافق نیستم. باید بهگونهای عمل کرد تا رییسجمهور دستش برای انتخاب شخصیتهای اصلح و توانمند باز باشد. چه اصلاحطلب باشد یا نباشد، مهم ایناست که در چارچوب عقلانیت و اعتدال برای خدمت به مردم آماده باشد و صلاحیت لازم برای پذیرش مسئولیت را داشته باشد.
اصلاح طلبان برای توفیق در انتخابات شورا باید چه اقداماتی را مد نظر خود قرار بدهند؟
باید شخصیتهای موثر، متخصص و مجرب را برای رفاه و پیشرفت حوزه شهر و روستا را معرفی کنند و درگیر رودربایستیهای متعارف سیاسی نشوند. نتیجه مخرب و منفی چنین رویکردی در چند مورد مشخص هم در شورا و هم در مجلس دیدهایم. کسانی که امتحان خود را در گذشته ناموفق پس دادهاند، دوباره امتحان نکنند.
عملکرد شورای چهارم را چگونه تحلیل میکنید؟
اقدامات خوبی توسط شورا انجام شده است. برای مثال اقدامات تخصصی در زمینه حمل و نقل و زیرساختها صورت گرفته است. البته در بسیاری زمینهها نیز اقداماتش تاثیر قابل توجهی بر مدیریت شهری نداشته است. در قبال نابودی فضای سبز و پارکها و ساخت و سازهای بیرویه منفعل عمل کرده است و از این جهت شریک جرم شهرداری تلقی میشود. تا جایی که اخبار را دنبال کردم، آلودگی هوا و جمع آوری زباله و پسماندهای شهری مشکلاتی به حساب میآید که شورا باید در اینباره بیشتر کار کند. از سوی دیگر، به نظرم شورای شهر چهارم، در حوزه نظارت بر عملکرد شهرداری موفق نبوده و بعد نظارتی شورا دستکم در مواردی تابع یکسری بده بستانها بوده است.
امکان دارد بعد از شکست احتمالی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری،او دوباره شهردار شود؟
شک نکنید شکست قالیباف قطعی است. همچنین تصور نمیکنم اصولگرایان در شورای تهران رای اکثریت را به دست بیاورند. به نظرم یکی از برنامههای جدی اعضای شورای شهر پنجم باید انتخاب شهردار جدید باشد. غیر از عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع قالیباف در دوران شهرداری تهران، صحبتهای دروغ و اظهار نظرهای عوامفریبانه و غیر موجه و غیر اخلاقی او در برنامههای تلویزیونی نشان داد، صلاحیت و شایستگی مسئولیت شهر بزرگی مثل تهران را ندارد.
یک شهردار مطلوب برای شهر مهمی مثل تهران باید از چه ویژگیهایی برخودار باشد؟
مردم انقلاب کردند تا ارزشهای اخلاقی یا دینی را بهجای دروغ، نفاق و عوام فریبی و نیرنگ بر کشور حاکم کنند. به نظرم مهمترین خصلت شهردار این است که امانتدار باشد و در چارچوب اخلاق و قانون عمل کند. من اولویت را در انتخاب شهردار به مراعات اخلاق میدهم. قالیباف در آزمون اخلاق مردود است. هر چند از ابتدا نیز در حد شهرداری تهران نبود. حضور امروز قالیباف در شهرداری تهران نتیجه زدوبندهای سیاسی-اقتصادی پشت پرده است. او مدتهاست که باید از این مسئولیت کنار گذاشته میشد.
باور به شورا و همکاری با شورای شهر از ویژگیهایی است که شهردار جدید باید دارا باشد. قدرت بالای مدیریت ادارات زیرمجموعه شهرداری از مولفههای دیگر شهردار مطلوب است. برای همه اقشار شهر از جمله اقشار معلول، سالخورده، جوان، کودک، زنان و ...برنامه داشته باشد. به نظر کارشناسان و متخصصین حوزههای مختلف توجه دارد و تصمیمات شهری را بر اساس نظر مشورتی با متخصصین هر حوزه اتخاذ میکند. علاوه بر این، به نظرم شهردار به جای داشتن پیشینه امنیتی- انتظامی باید شاکله فرهنگی-اجتماعی داشته باشد. شهردار مطلوب باید نگاهی توسعه محور داشته باشد و در پی مدیریتی مبتنی بر توسعه باشد، نه فقط انجام اقدامات خدماتی و عمرانی شهری را در دستور کار داشته باشد.شهردار باید ارتباط خوب با مردم شهر داشته باشد و به دنبال مدیریت شهروند محور باشد. سابقه و یا آشنایی با کار در حوزه شهری از مولفههای موثردیگر برای انتخاب شهردار است.