کارشناس ارشد مسائل استراتژیک گفت:برجام بازتاب دهنده یک جهان بینی مبتنی بر حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی است وکسانی می توانند برجام را هدایت و از ثمرات آن بهره برداری کنند که به فلسفه و روح برجام متعهد باشند.

به گزارش جماران، دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری جمعه گذشته در حالی برگزار شد که سیاست خارجی از موضوعات محوری این دور ازمناظره بود.
نامزدهای منتقد دولت در جدی ترین آوردگاه انتخاباتی بالاخره پذیرفتند که برجام توافقی است که باید به آن پابرجا ماند با این حال دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید از نیش و کنایه های منتقدان بی نصیب نماند. این که دولت نتوانسته چک برجام را نقد کند ترجیع بند نقدهای نامزدهای اصولگرا به دولت بود.
هرچند از تعبیر «خسارت محض» تا «چکی که دولت نتوانسته آن را نقد کند» فاصله کمی نیست با این حال معلوم نیست در عرصه عمل و زمانی که این افراد درمسند قدرت قرار گیرند چه تعاملی با یکی از مهمترین دستاوردهای نظام در عرصه دیپلماتیک داشته باشند و چگونه خواهند توانست این فرایند پیچیده را به سرانجام مطلوب برسانند.در همین خصوص با دیاکو حسینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک به گفت و گو نشستیم. 

**ایرنا: برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در مناظره جمعه گذشته گفتند که دولت نتوانسته چک برجام را نقد کند تحلیل شما از این اظهار نظر چیست؟
**دیاکو حسینی:این ادبیات نشان دهنده بینش ضعیف و ناآگاهانه برخی از نامزدها درباره ماهیت برجام است. در این دانش اندک، تصور شده که نخست گویا برجام معامله ای بوده که طی آن صنعت هسته ای کشور فروخته شده و اکنون زمان وصول چک فرارسیده است. 
همچنین تصور می شود که نقد کردن چکی که از طرف شش قدرت جهانی صادر شده نیازمند بکار بردن هرچه بیشتر زور و درشت گویی و چه بسا بکار گرفتن یک شرخر از جانب ایران است.
با این مفروضات است که این آقایان دولت یازدهم را متهم می کنند که چرا درشت گویی نکرده و یا شرخری به استخدام نگرفته تا با نقد کردن چک دریافتی، حقوق ملت ایران را بازستاند. لازم به اشاره است که این ادبیات مضحک، به تازگی پدیدار نشده و ادامه بحث همان کسانی است که در سال های گذشته و به دلایل واهی و مغایر با منافع ملی هرچه در توان داشتند برای ناکام گذاشتن توافق هسته ای انجام دادند. سطح دانش این افراد به آنها اجازه درک این واقعیت را نمی دهد که جهان به ایران بدهکار نیست.
بر طبق برجام، تحریم های چندجانبه می باید برداشته می شد و امکان تجارت و سرمایه گذاری برای جمهوری اسلامی ایران در ازای راستی آزمایی و شفافیت در فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران فراهم می آمد که آمد. امروز اگر نقیصه ای در جذب سرمایه گذاری خارجی و رونق گرفتن اقتصاد ایران هست به ساختار معیوب اقتصاد کشور و همچنین عدم موفقیت ما برای جلب اعتماد سرمایه گذاران خارجی باز می گردد. آنها نمی خواهند مسئولیت خود را در ممانعت از اصلاح ساختار معیوب پولی و مالی کشور و همین طور تقلا برای جلوگیری از اعتمادسازی های بیشتر میان ایران و سرمایه گذاران خارجی را بپذیرند. 
برطرف کردن این موانع نیازمند همکاری قوای سه گانه و سایر نیروهای موثر در ارائه تصویری باثبات و قابل اعتماد برای تجار و سرمایه گذاران خارجی است. تمام این بحث ها، بدان معنا نیست که ایالات متحده کارشکنی هایی در انجام برخی از تعهدات خود نداشته است اما مواجهه با این مسئله به ظرافت های سیاسی و ابتکارات چندجانبه ایران نیاز دارد و نه بکار بستن ادبیات زورمدارانه و چکشی.
دولت، گام هایی را برای یادآوری و محکوم کردن ایالات متحده در مانع تراشی و فقدان همکاری لازم طبق مفاد برجام برداشته و در این مسیر، حمایت اتحادیه اروپا، چین و روسیه را هم به دنبال دارد. طبیعتاً در آینده نیز باید از همین مجاری و تلاش های دیپلماتیک، میزان انجام تعهدات طرف های توافق را رصد کنیم و در صورت اثبات تخلف بر اساس موازین توافق شده در برجام، پیگیری های ضروری و اقدامات متقابل لازم انجام بگیرد.

**ایرنا:رقبای دولت در یکی دو سال اخیر و به ویژه ماه های گذشته از تعابیری همچون«خسارت محض» از برجام یاد می کردند و می گفتند که « طرف های غربی سر ایران کلاه گذاشته اند » به نظر شما در صورتی که این افراد انتخاب شوند چه رویه و رویکردی در قبال برجام خواهند داشت؟ آیا توان پیش بردن مسیری که آغاز شده است را خواهند داشت؟ 
**دیاکو حسینی: برجام تنها ناشی از یک اراده برای رسیدن به توافق بین المللی نیست بلکه بازتاب دهنده یک جهان بینی مبتنی بر حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی است.کسانی می توانند برجام را هدایت و از ثمرات آن بهره برداری کنند که در وهله اول به فلسفه و روح برجام متعهد باشند. بنابراین طبیعتاً کسانی که از ابتدا مخالف برجام و اساساً هرگونه توافق سیاسی بودند و راهی جز درشت گویی و تنش آفرینی در تامین منافع ملت نمی شناسند، قادر به ادامه مسیر در حفظ برجام نیستند. برجام فرزند اعتدال و تدبیر است و کسانی که نه با اعتدال میانه ای دارند و نه از تدبیر معنای درستی در ذهن دارند، نمی توانند در میانه راه، قیمومیت برجام را عهده دار شوند. 
**ایرنا: نقش کارشکنی های داخلی در عدم بهره گیری کامل از ظرفیت های برجام و بهره مندی از نتایج برجام را که رییس جمهوری هم به آن اشاره کردند چطور می بینید؟
کار از جایی خراب می شود که سیاست خارجی کشور با منافع جناحی و گروهی پیوند می خورد و عده ای تنها به دلیل آنکه برجام محصول تلاش دولتی است که به جناح و گروه آنها تعلق ندارد، می کوشند که مانع از به ثمر نشستن آن شوند. آیا این دسته از افراد توجه دارند که این نحوه رقابت های غیرشرافتمندانه مدت هاست که در دنیای توسعه یافته مردود بوده و نکوهش می شود؟ برجام وهر توافق بین المللی که جمهوری اسلامی ایران پای آن را امضا می کند، یک تعهد و سرمایه ملی است و می باید فارغ از منافع حزبی و جناحی به آن نگریسته شود.
متاسفانه از ابتدا شاهد آن بودیم که در نبود این نگرش به منافع ملی، قوای زیادی برای اخلال در برداشت منافع حاصل از برجام بکار گرفته شد و تا امروز هم ادامه دارد. عقل سلیم به این افراد پیشنهاد خواهد کرد که اگر واقعاً قصد خدمتی به کشور و نظام هست، لازم نیست که حتما رئیس جمهور باشید. کافی است که بجای تخریب و سنگ اندازی، با تقویت روحیه هم افزایی، همت و تلاش تان را برای تامین منافع نظام و ملت بکار بگیرید و دوشادوش دولت برای احقاق حقوق ملت ایران بکوشید.

**ایرنا: دولت آقای روحانی سیاست و خط مشی گفت و گو و تنش زدایی را در عرصه سیاست خارجی پیگیری کرده و هنوز هم بر تداوم این سبک و سیاق تاکید دارد.چه ضرورتی برای تداوم سیاست تنش زدایی و تعامل و گفت و گو با کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای برای کسب منافع ملی وجود دارد؟
**دیاکو حسینی: زیربنای سیاست تنش زدایی، اعتقاد به کارآمدی و ظرفیت نامحدود گفت وگو و مذاکره برای حل و فصل اختلافات سیاسی و اقتصادی از یک طرف و اذعان به محدودیت های زیاد قدرت نظامی در حل همان اختلافات از طرف دیگر است. کنار گذاشتن تنش زدایی معنایی جز کنار گذاشتن منطق مذاکره و روی آوردن به منطق زور و نیروی نظامی نیست و نمی تواند نتیجه ای غیر از گشایش جبهه های جدید جنگ و منازعه داشته باشد؛ منازعاتی که هیچ برنده ای نخواهد داشت.
ما در دورانی زندگی می کنیم که جنگ ها برای رسیدن به اهداف سیاسی و امنیتی به شدت ناکارآمد شده اند و هزینه های جنگ حتی برای قدرتمندترین کشورها از فواید حاصل از آن پیشی گرفته است. افزایش عدم قطعیت ها در روابط میان ملت ها، نمی تواند به هیچ کشوری نسبت به حصول نتایج مطلوب از طرق نظامی اطمینان بدهد و همانطور که در جنگ های عراق و افغانستان و بعدها در لیبی، سوریه و یمن شاهد بودیم، پیروزی نظامی به مفهومی تقریباً بی معنا تبدیل شده است. 
در این شرایط، برای ملت ها چاره ای جز تن دادن به گفت و گو و دیپلماسی برای حل اختلافاتشان باقی نمی ماند. از اینها گذشته، امروز بواسطه درهم تنیدگی موضوعات، مرزها و جوامع با کمک تکنولوژی ارتباطات و حمل و نقل انسان، کالا و ایده ها، هیچ کشوری نمی تواند به امنیت، رفاه و توسعه پایدار دست بیابد، در حالی که همسایگانش در ناامنی و درماندگی گرفتارند.
چنین وضعیتی است که موجب می شود، دیپلماسی و الزامات آن از جمله پیگیری تنش زدایی با همسایگان و فراسوی مناطق مجاور، به تنها سیاست خارجی معتبر و مثمر ثمر تبدیل شود و سرآغازی برای تداوم گفت وگو و تعمیق همکاری ها به منظور دست یابی به منافع مشترک قرار بگیرد. دولت آقای روحانی این واقعیات را به بهترین وجه ممکن دریافته و به همین دلیل می توانیم ادعا کنیم که محتوای سیاست خارجی دولت یازدهم از قرن بیستم منفک شده و به قرن جدید قدم گذاشته است.
امروز غلبه بر بحران های زیست محیطی در کشورمان، مواجهه با تروریسم، خاتمه بحران های سوریه، عراق و یمن، حمایت از جنبش مقاومت و مهم تر از همه حمایت از برجام و منافع ملت ایران در جامعه جهانی جز از طریق ساختن منطقه ای امن و قوی تر که در آن بیشترین تعداد کشورها به بیشترین میزان رضایت و امنیت دست یافته باشند و بیشترین میزان منافع مشترک را تعریف کرده باشند، مقدور نیست.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.