از آنجایی که مناظره امری رو در رو است، نسبت مستقیم به هوش، حاضرجوابی و تسلط افراد دارد و این موضوع در مناظرات انتخابات ریاستجمهوری ابعاد توان اداره یک کشور را در برمیگیرد و از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار است. در همه جای دنیا مناظرات انتخاباتی از جایگاه ویژهای برخوردار است و گاه در نظر رایدهندگانی که هنوز تصمیم نگرفتهاند که به چه کسی رای دهند تعیینکننده میشود.
به گزارش جماران ، روزنامه ایران، به قلم غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه نوشت : برگزاری مناظرات انتخاباتی در ایران طی چند سال گذشته واکنش مثبت مردم را به همراه داشته است و وقت خود را صرف تماشای آنها میکنند و برخی از آنها که در رای دادن مردد هستند، تصمیم نهایی خود را به پس از تماشای مناظرات موکول میکنند. ما تاثیر این مساله را در انتخابات ٩٢ به طور ملموس دیدیم. دیدیم که چگونه یکی از کاندیداها به دلیل تسلطی که در برخورد با مسائل داشت و گزیده گفتن و بجا نکته را مطرح کردن و همچنین شکل زبان بدن و استفاده از عبارات مختصر و در عین حال بجا، در رای دادن مردم به او بسیار موثر بود. مناظره روز جمعه را میتوان به چند ساحت تقسیم کرد. یک ساحت این مناظره تقابلی بود و یکی از نامزدها به طور مشخص آمده بود تا خود را در یک ساحت تقابلی مطرح کند و این تقابل را به مشکلاتی که در جامعه ما وجود دارد و در یک بستر تاریخی ایجاد شده است گره بزند. حقیقت این است که این مشکلاتی که بر سر آن چنین تقابلی آغاز شد را نمیتوان به طور مشخص به یک دولت و یک جریان گره زد چرا که همانطور که پیشتر ذکر شد این مسائل در یک بستر تاریخی ایجاد شده و هیچ دولتی نمیتواند در رفع این مشکل در یک بازده زمانی کوتاه موفق باشد. اما در هر صورت بحث فقیر و غنی جزو موضوعاتی بوده که در کشور ما همواره مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و مناظره روز جمعه نشان داد که آقای قالیباف آمده است که با طرح چنین بحثهایی قابلیتهای خود را مطرح و به رخ بکشد و اینگونه رقیب خود را که دولت مستقر است به چالش بکشد. همین امر سبب شد مناظره از فضای پرتحرکتری برخوردار شود و طبیعی بود که آقای روحانی و آقای جهانگیری به عنوان نمایندگان دولت مستقر و با تسلط بر آنچه که در گذشته و امروز رخ داده است وضعیت موجود را تشریح و برنامههای آینده را بیان کنند و در واقع سعی کردند میدان بازی تقابل را در یک سطح گستردهتری مطرح کنند و منشأ مسائلی که آقای قالیباف مطرح میکند را بیان کنند و آقای جهانگیری به خوبی به چندین منشأ اشاره کرد، آنجایی که به زیر پا گذاشته شدن قواعد دیپلماتیک اشاره کرد و پای عامل اصلی حمله به سفارت عربستان را پیش کشید و اینکه این فرد امروز در ستاد کدام کاندیدا حضور دارد و مورد حمایت چه کسی بوده است. در واقع آقای جهانگیری بازی را به سمت وسیعتری کشاند. یا جایی که آقای قالیباف ماجرای ٤ درصد و ٩٦ درصد را مطرح کرد که البته در درستی این آمار شک و شبهه وجود دارد اما با فرض درست بودنش هم نمیتوان چشم بر این موضوع پوشید که بخشی از این چالش به دلیل سیاستهای تراکم فروشی آقای قالیباف در شهرداری تهران بوده است و وقتی آقای جهانگیری و آقای روحانی این مسائل را بیان کردند در واقع عرصه تقابل را وسیعتر کردند و نهایتا تقابلها و وسیع شدن عرصه آن سبب آگاهی بخشی عموم درباره حوادث مختلف شد.
نامزد دیگر این مناظره ابراهیم رییسی بود که ورود جدی به این عرصه پیدا نکرد و نشاندهنده این بود که او تسلط لازم را برای ورود به چنین عرصههایی کسب نکرده است. بنابراین میشود گفت اگر بخواهیم نمره بدهیم دوگانه روحانی - جهانگیری از دوگانه رییسی- قالیباف دست برتر را داشت و مسائل کلانتری را مطرح کردند و در نهایت نگاه کارشناسی بهتری را ارایه دادند. دو کاندیدای دیگر یعنی آقایان هاشمی طبا و میرسلیم هم بحثهای مهمی را مطرح کردند و حتی آقای هاشمیطبا در جاهایی دست روی مسائلی گذاشت که از اهمیت زیادی برخوردار است، اما به دلیل اینکه فاقد بیانی نافذ و زبانی واضح و روشن بود حرفهایش چندان مورد توجه قرار نگرفت و مباحث خوب کارشناسی و نکات کلیدی که مطرح کرد چندان مورد توجه قرار نگرفت. در واقع یکی از مسائل مورد توجه در مناظره همین برخورداری از بیان شیوا و زبانی واضح است که میتواند اثر کلام و نفوذ آن را بیشتر کند. نامزد دیگر آقای میرسلیم در نقش یک معلم ظاهر شد و به طرح پرسش پرداخت و در چهره یک معلم خوب بود و نمیتوانست در قامت یک رییسجمهور مطرح شود و به نظر میرسد هدف از نامزد شدن او بیشتر این است که جریان پشتیبانش را در جامعه زنده کند و نمره خوبی را به عنوان یک معلم خوب کسب کرد.