خبرنگاری که دیروز خیلی ها او را ستودند

با حیدر، اولین بار در عملیات تکریت در 20 اسفند 93 آشنا شدم، در روزی که در یکی از خانه های منطقه حیاکل دور تادورمان را داعش محاصره کرده بود و او با آرامش عجیبی از ناراحتی قلبی اش صحبت کرد و گفت قرار است که همین روزها برای درمان به ایران سفر کند و در آن نبرد تن به تن و نزدیک، انگار نه انگار که در یک قدمی مرگ قرار دارد. 
حیدر یکی از نیروهای دوست داشتنی مدیریت رسانه ای جنگ الحشدالشعبی بود که معمولا در هر سفری به منطقه عملیاتی، با او همراه می شدیم. بعدها در عملیات فلوجه، جزیره سامرا و جزیره خالدیه با او بودیم و شجاعتش را به چشم دیدیم و مدیریتش را که گره گشای کار خبرنگاران، بویژه خبرنگاران خارجی در میدان های نبرد بود.
حیدر، هم خبرنگار بود و هم عکاس و فیلمبردار و هم مسئول خبرنگاران جنگی و زمانی هم که لازم می شد، اسلحه به دست می گرفت و در هنگامه برخورد با آوارگان، به یاری غیرنظامیانی می رفت که در میدان معرکه گیر افتاده بودند.
شهادت حیدر المیاحی همه رسانه های عراقی را از هر طیف فکری و عقیدتی متاثر کرد و دیروز جمعه خیلی ها او را ستودند. 
السومریه نیوز برای وی چنین نوشت: صدها کاربر شبکه های اجتماعی این جمله حیدرالمیاحی را که خطاب به زنان و کودکان آواره می گفت 'از ما نترسید، بخدا از خویشان شماییم'، شنیدند و در فضای مجازی دست به دست کردند.
این رسانه ادامه داده است: این کلمات جادوانه در حافظه خیلی ها خواهد ماند، چرا که معانی بزرگی با خود حمل می کند که نشانگر تصویر واقعی از رزمندگان عراقی است؛ رزمندگانی که برای امنیت غیرنظامیان در جنگ (علیه تروریسم) بویژه جان زنان و کودکان خود را به خطر می اندازند.