یک عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان معتقد است به دو دلیل قالیباف رای لازم را نخواهد آورد؛ نخست اینکه ارکان اصلی حاکمیت نمیخواهند یک شخصیت نظامی کشور را اداره کند و دوم اینکه عملکرد او در شهرداری مخصوصاً در جریان پلاسکو به نماد جان سوز برای مردم و ناکارآمدی مدیریتی برای وی تبدیل شده است.
به گزارش جماران، عبدالله ناصری میگوید در شرایط فعلی باید از روحانی حمایت کرد و معتقد است که جهانگیری تا قبل از رایگیری به نفع روحانی کنار خواهد رفت. او تغییرات در رئیسی را مثبت ارزیابی می کند اما حضورش را در انتخابات جدی نمی داند. این عضو بنیاد باران حضور قالیباف برای سومین بار را ناشی از روحیه جاهطلبی او میداند و به ایلنا میگوید بعید است ارکان اصلی حاکمیت تمایل داشته باشند که یک شخصیت نظامی کشور را اداره کند خصوصا که حادثه پلاسکو نیز برای ایرانیان به نماد غم انگیزی و ناکارآمدی قالیباف تبدیل شده است.
آرایش سیاسی کشور را در حال حاضر چگونه میبینید؟
قطعا فضای اجتماعی ما به گونهای خواهد بود که بدون تردید شاهد انتخابات دوقطبی در اردیبهشت ۹۶ خواهیم بود.ماهیت اجتماعی و روانی جامعه ما در طول سالیان متمادی این را ثابت کرده است ، ما هر چه قدر هم بخواهیم انتخابات را به سوی چند قطبی پیش ببریم چنین اتفاقی رخ نمیدهد حتی اگر چندین کاندیدا مانند امسال ثبت نام کرده باشند باز هم ما فضای دوقطبی را خواهیم داشت.
حافظه سیاسی ما نشان داده است همیشه در کشور ما بین دو جریان اصلی رقابت وجود دارد که البته با توجه به شرایط کنونی کشور باید به این نکته توجه کرد که امروز جریان اصولگرا به دو بخش تقسیم شده؛ بخش تاریخی، هویتدار و دارای شناسنامه کنار روحانی قرار گرفته و بخش دیگر که رقبای روحانی هستند در طرف مقابل قرار میگیرد.
اما بدون تردید وضعیت یک قطب که نامزد آنان رئیس جمهور فعلی است مشخص و قابل پیش بینی است اما برای قطب مقابل نمیشود تا مشخص شدن نامزد نهایی شانسی را در نظر گرفت.
فکر می کنید باتوجه به شرایطی که بر شمردید سبد رای کدام کاندیدا می تواند سنگین تر از مابقی نامزدها باشد؟
فکر می کنم علی رغم مشکلاتی که وجود دارد بیشترین آرا در سبد روحانی ریخته خواهد شد.
در ساعات آخر ثبت نام شاهد بودیم که معاون اول رئیس جمهوری در وزارت کشور حضور یافت و ثبت نام کرد که باعث شد حرف و حدیث های به وجود بیاید تحلیل شما از این ثبت نام و ادامه حضور جهانگیری چیست؟
دکتر جهانگیری دلیل خود را از ثبت نام در انتخابات اعلام کرد پس بنابراین به شخصه نمی تواند جریان ساز باشد و نگرانی هایی که از سوی برخی از دوستان ابراز می شود بی مورد است، او معاون اول رئیس جمهور است و تاکنون هم ستاد مستقلی را شکل نداده است به نظر می رسد در میدان تا زمان انتخابات حضور خواهد داشت و بعد از آن به نفع روحانی انصراف می دهد.
نظرتان در مورد چرایی ثبت نام احمدینژاد چیست؟
ابتدا ذکر یک نکته ضروری است احمدی نژاد داراری شخصیت خود شیفته است که خود باوری کاذب دارد، به دلیل همین امر است که می خواهد به هر طریقی که شده در تاریخ و جامعه ایران ماندگار شود او انتخابات را فرصتی مناسب برای تحقق این ایده میدانست اما راه و میدان بر آن بسته شد .وقتی این قطعات را کنار هم میگذاریم به جریانات مشکوکی میرسیم این احتمالات را نامه مشایی به آقای خاتمی تقویت می کندکه این جریان به دنبال خلق یک پدیده اجتماعی و دقیقاً به معنای کلمه بحران بوده و هستند، که حکومت این معنا را فهم کرده و مدیریت کرد.
باید گفت که امروز احمدینژاد و یارانش درصدد شکلگیری بحران در دوران انتخابات هستند، که این به نفع کشور در شرایط فعلی نیست. میتوان گفت آنها میخواستند فضا را امنیتی کنند که هزینهاش را بیشتر طرفداران دولت و اصلاحطلبان میدادند.آن هم در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به امنیت و آرامش نیاز دارد و باید مردم را آماده کنیم تا با انگیزه به پای صندوقهای رای بیایند.
جریان احمدی نژاد و شخص او معتقد بودند که هنوز طرفدارانی دارند که می توانستند رأی بیشتری از سالهای ۸۴ و ۸۸ به دست آورند؟!!
نمیتوان کتمان کرد که بخشی از جامعه هوادار وی هستند اما قسمت عظیمی از مردم با چشم خود بلاهایی که بر اثر مدیریت ناکافی وی بر سر کشور آمد را دیدند. احمدی نژاد بعد از سال ۹۲ به پست و موقعیت دیگر فکر نمیکند اما همیشه طالب حضور در صحنه بوده است او رئیس جمهوری بود که با توجه به عملکردش در زمان ریاستش و عقب انداختن توسعه کشور، یادش از ذهنها زدوده نخواهد شد اما با این حال ترجیح میدهد که در صحنه حضور پیدا کند.
نظر شما درباره کاندیداتوری ابراهیم رئیسی چیست؟
تردید ندارم حضور شخصی مانند ابراهیم رئیسی در میدان انتخابات بیشتر روانی و برای منصرف کردن حضور روحانی در میدان انتخابات است، که دوستان اصلاح طلب این جریان را جدی گرفتهاند، موقعیت و جایگاهی که رئیسی در آستان قدس پیدا کرده بسیار مهمتر از نامزدی در انتخابات است.
به گفته کارشناسان و صاحب نظران آقای رئیسی تغییرات زیادی در حوزه فکری و گرایشات خود داشته است که می تواند به دلیل شرکت در انتخابات باشد، تا چه حد می تواند این گفته درست باشد؟
به نظرم باید از این تغییرات استقبال کرد و به دوستان اصلاحطلب و اصولگرا توصیه می کنیم دچار توهم توطئه نشوند. اینکه آقای رئیسی تصمیم گرفته در دهه پنجم حیات سیاسی خودش تغییری ایجاد کند و شخصیت جدیدی بسازد باید از او استقبال بکنیم. نامزدی رئیسی در واقع بازی است که رسانههای رقیب دولت به راه انداخته اند اما این را نمی دانند در حال حاضر اختیارات وی کمتر از ریاست جمهوری نیست.
برخی معتقدند این روزها بی شباهت به سالهایی که سید محمد خاتمی قصد ورود به انتخابات را داشت نیست چقدر فکر می کنید که این تشبیه درست است؟
درست است عدهای این روزها مناظره سید و شیخ سال۷۶ را مطرح میکنند؛ یعنی آقای ناطق نوری و آقای خاتمی اما یک نکته را باید در نظر گرفت که شاید اینبار موضوع بر عکس شود یعنی آدمی در راس امور مجریه قرار بگیرد که هیچگونه سمتی در این در این قوه تاکنون نداشته است. من به شخصه از توزیع آرد و گندم در استانهای جنوبی تشکر می کنم زیرا دولت در شرایطی قرار دارد که تمام کیسههایش خالی شده. امروز میبینیم که پرداخت یارانهها، حقوق بازنشستگان و کارمندان، مشکل جدی برای دولت به وجود آورده و معتقدم تنها راه نجات کمک سازمانهایی مانند آستان قدس و جذب سرمایهگذاری خارجی است.اگرچه مبلغی که برای این کار صرف شده در بودجه و سرمایه این نهاد آنچنانی نیست اما باید کاری کرد که این سیاست ادامه پیدا کند.هیچ اشکالی ندارد که ارگان های خارج از دولت مشکلات اجتماعی را حل کنند،مثلا در بحث کارتنخواب ها یک نهاد می تواند این معضل را به خوبی حل و فصل کند،من به شخصه به عنوان یک کنشگر اصلاحطلب از این امر حمایت میکنم و با آنها نیز همراهی خواهم کرد.آستان قدس رضوی و یا ستاد اجرایی فرمان امام می تواند نقاط ضعف کشور را که ربطی هم به دولت ندارد برطرف کند.
به سال ۷۶ اشاره کردید فکر می کنید عامل اصلی که باعث شد سید محمد خاتمی در آن سال با وجود تخریب و تهمت هایی که به او زده شده رأی بالایی بیاورد که تا آن زمان در تاریخ سیاسی کشور بی سابقه بود؟
عوامل مختلفی وجود داشت اما می توان به اصلی ترین آن یعنی رأی بخش سنتی جامعه که صداقت را در بیان و رفتار آقای خاتمی دیده بودند اشاره کرد و شعار معروفی که در سفر استان کهکیلویه و بویراحمد که سلام بر سه سید فاطمی بود شکل گرفت تاثیر بسیار زیادی بر رای آوری داشت.
قالیباف شهردار فعلی تهران به عنوان یک نامزد منتقد جدی دولت است فکر می کنید بعد از حادثه پلاسکو و املاک نجومی میتواند رأی داشته باشد؟
حضور قالیباف در عرصه انتخابات نشان از روحیه جاهطلبی او دارد. هرگز این فرصت را از دست نمیدهد اما دو نشانه وجود دارد که می توان گفت قالیباف رای لازم را نخواهد آورد. نخست اینکه ارکان اصلی حاکمیت نمیخواهند که یک شخصیت نظامی کشور را اداره کند و دوم اینکه عملکرد او در شهرداری مخصوصاً در جریان پلاسکو تبدیل به یک نماد شده است.پلاسکو برای ایران نماد جانسوزی و غم انگیزی است و برای قالیباف نشان از یک مدیر ناکارآمد و فارغ از کفایتهای لازم دارد. همگان دیدیم که در جریان برخورد دو قطار مدیر راهآهن عذرخواهی میکند و استعفا می دهد؛ به مراتب این عمل او کمتر در خاطرهها مانده است اما رفتار قالیباف و جریان پلاسکو مانند پرونده سه هزار میلیاردی که خیلیها تلاش کردند که از خاطره ها محو شود از یاد افکار عمومی نرفت.