به گزارش جماران، محمود علیزاده طباطبایی در روزنامه شرق به مناسبت روز ارتش نوشت:
تشکیل ارتش نوین ایران ضرورتی تاریخی بود برای جلوگیری از نفوذ بلشویکها که در ١٩١٧ در اتحاد جماهیر شوروی به قدرت رسیده بودند. قرارداد ١٩١٩ کاکس- وثوقالدوله بیانگر نگرانیهای دولت بریتانیاست. ایجاد ارتش در واقع ضرورتی برای جلوگیری از جنبشهای انقلابی و آزادیخواهانهای بود که میخواستند انقلاب مشروطه را احیا کنند و ارتش نوین ایران مانع نفوذ سیاسی- نظامی اتحاد جماهیر شوروی در ایران و مدافع منافع استراتژیک انگلستان بود. دولت انگلستان خواهان ارتشی مقتدر در ایران بهعنوان حائلی بین روسیه و هندوستان بود. ژاندارمری دولتی تلاشی بود که از سوی مجلس دوم برای حمایت از مجلس تشکیل شده بود و بریگاد قزاق متشکل از انقلابیون قفقاز بود که تحت رهبری یفرمخان ارمنی ایجاد شده بود، ولی با بهتوپبستن و انحلال مجلس در سال ١٢٨٧ شمسی در مقابل خواست مردم قرار گرفت.دولت انگلیس برای اهداف فوق با انتخاب رضاخان میرپنج که از فرماندهان بریگاد قزاق بود، اقدام به تشکیل ارتش نوین ایران کرد. رضاخان با سرکوب شورشهای محلی نظامیان را بر مقامات کشوری مسلط کرد. ارتش در قالب ایجاد نظم و امنیت در واقع با خشونت تمام ایلات و عشایر را قتلعام کرد. با تجاوز متفقین در شهریور ١٣٢٠ ارتش نتوانست کوچکترین مقاومتی از خود نشان دهد.در دوران حکومت پهلوی دوم مأموریت ارتش همچنان سرکوب هر نوع مقاومت داخلی و دفاع از منافع بیگانگان بهخصوص غربیها و مقابله با حرکات نیروهای کمونیست و همسایه شمالی بود. ارتش ایران در سرکوب چریکهای کمونیست در ظفار از خود چنان اقتداری نشان داد که هنوز حکومت عمان خود را مدیون ارتش ایران میداند. سازماندهی نظامی و استراتژی دفاعی ارتش نیز هماهنگ با ارتشهای مقتدر منطقه یعنی ارتش پاکستان و ارتش ترکیه تدوین شده بود و مقتدرترین نیروی هوایی متشکل از بیش از ٥٠٠ فروند هواپیمای شکاری و بمبافکن و هوانیروزی مقتدر، بخشی از استراتژی نظامی، برای مقابله با قدرت نظامی شوروی بود و به همین دلیل نیروهای چپ که درون ارتش هم در دوران ضعف پادشاه (١٣٢٠-١٣٣٠) نفوذ کرده و سازمان افسران حزب توده را تشکیل داده بودند، مورد غضب شاه قرار داشتند و به شدیدترین وجهی بعد از کودتای ٢٨ مرداد با آنها برخورد شد. با ایجاد فضای باز سیاسی در سال ١٣٥٦ اگرچه نیروهای چپ اعم از تودهایها و مجاهدین خلق برای ایجاد درگیری مسلحانه تلاش و تصور میکردند تنها راه رهایی ملت، مقابله مسلحانه با ارتش است، ولی امام در نقطه مقابل، استراتژی دیگری داشت. امام در اعلامیهای که به مناسبت چهلم شهدای فیضیه منتشر شد، اعلام کرد: «جوانان ما به سربازخانه بروند و سربازان را تربیت کنند... بگذار در بین سربازان افراد روشنضمیر و آزادمنش باشند تا بلکه به خواست خداوند متعال، ایران به سربلندی و آزادی نائل شود؛ ما میدانیم که صاحبمنصبان ارتش معظم ایران، درجهداران، افراد نجیب ارتش با ما در این مقصد همراه و برای سرافرازی ایران فداکار هستند. من میدانم درجهداران باوجدان، راضی به این جنایات و وحشیگریها نیستند... من برای نجات اسلام و ایران به آنها دست برادری میدهم. من میدانم قلب آنها از تسلیم در برابر اسرائیل مضطرب است... من به سران ممالک اسلامی و دوَل عربی و غیرعربی اعلام میکنم... ارتش نجیب ایران با دوَل اسلامی برادر است».
امام ارتش را با بیانیههای محبتآمیز جذب میکنند. در بیانیه دیگری سال ٥٧ امام خطاب به ارتش میفرمایند: «من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایی عظیم تهران و سایر شهرستانها بر روی مردم وطنخواه خویش که از ستمکاری ٥٠ساله دودمان پهلوی به جان آمدهاند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی که کار همیشگی فرمانروایان است، آلوده نکردند. من در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه بر سر دوراهی سقوط یا اشغال واقع شده است، دست خود را به سوی نیروهای زمینی، هوایی و دریایی وفادار به اسلام و وطن دراز میکنم و برای حفظ استقلال و بیرونآمدن از زیر یوغ اسارت و ذلت از آنان استمداد میکنم. ای سربازان غیور که برای کشور و وطن فداکاری میکنید، به پا خیزید؛ ذلت و اسارت بس است، پیوند خود را با ملت عزیز استوار کنید...».
ارتش نجیب ایران با وجود تلاشهایی که برخی گروههای انقلابی برای جنگ مسلحانه علیه ارتش داشتند، تحت تأثیر کلام نورانی امام قرار گرفتند و دیدیم که در قریب به یک سال حکومت نظامی هرگز از سلاحهای سنگین، هواپیما و هلیکوپتر علیه مردم استفاده نکردند و انقلاب با کمترین شهید در مقایسه با انقلابهای مشابه به پیروزی رسید. ارتش پاسخ امام را میدهد و دست امام را با اشتیاق میبوسد و در مقابل شعارهای مردمی که میگفتند مردم فدای ارتش، پاسخ میدهد ارتش فدای مردم و با بیعت ١٩ بهمن ٥٧ گروهی از نظامیان به نمایندگی از کل ارتش به ملت میپیوندند و زمینه پیروزی انقلاب فراهم میشود. در روزهای اول پیروزی انقلاب گروههای چپ با طرح خطر کودتا انقلابیون را تحریک به انحلال ارتش میکنند که با مقاومت امام مواجه میشوند و امام جلوی انحلال ارتش را میگیرند و با گذشت کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب، ارتش که مورد بیمهری قرار گرفته، از هم پاشیده شده بود و پادگانها خالی شده و فرماندهان فراری شده بودند و اموال بعضا به غارت رفته بود، دوباره با توصیه امام ارتش در جایگاه واقعی خود قرار میگیرد و روز ٢٩ فروردین به نام روز ارتش نامگذاری میشود. ارتش از اولین روزهای پیروزی انقلاب به دفاع از انقلاب میپردازد و با شروع تجاوز دشمن بعث که به تعبیر امام «صدام گمان میکرد که با یک مملکت آشفته... طرف شده است و ما نه قوای نظامی داریم نه انتظامی داریم، نه سازوبرگ جنگ و جهاد...» در کمتر از ٢٤ ساعت از شروع تجاوز، نیروی هوایی ارتش با حمله به عقبه دشمن چنان آسیبی بر نیروهای مسلح عراق وارد کرد که صدام در ملاقات با مرحوم آیتالله هاشمی گفته بود ضربه نیروی هوایی آنچنان عقبه نیروهای نظامی را از هم پاشید که تا پایان جنگ هم نتوانستیم جبران کنیم. حملات گسترده نیروی هوایی و نبرد فانتومها با تانکها، جلوی سقوط قطعی خوزستان را گرفت. در طول دفاع مقدس، ارتش توانست به سرعت خود را بازسازی کند و هیچ عملیاتی بدون پشتیبانی هوایی، هلیکوپتری، توپخانه و زرهی ارتش انجام نشد- و ارتش و سپاه تحت مدیریت و فرماندهی آیتالله هاشمی توانست جنگ را به سرانجام مطلوب برساند و به تعبیر آیتالله هاشمی ما از ارتش، قدرت، مردانگی، غیرت و نجابت دیدیم. تدبیر و مدیریت امام و بعد از رحلت امام، مقام معظم رهبری توانسته اقتدار نظامی جمهوری اسلامی را به عنوان پشتوانه اقتدار سیاسی در کل منطقه گسترش دهد. از حسنین هیکل نقل شده که از زمان کوروش ایران تلاش میکرد به دریای مدیترانه دست پیدا کند. امروز این قدرت برای ایران به کمک نیروهای مسلح فراهم شده است.