می شود گفت دولت آقای احمدی نژاد، در پی جذب و جلب نظر مردم برای حمایت از ماندگاری خودش بود با روش هایی که دنبال می کرد و نه یک اقدام معقول و یک اقدام اساسی...
به گزارش جماران، قانون هدفمند شدن یارانه ها از آذر سال 1389 و در دولت دوم محمود احمدی نژاد، به اجرا درآمد. در قانون مقرر شده بود قیمت اقلام یارانه ای از قبیل بنزین، گازوئیل، برق و گاز، به تدریج حذف شود و قیمت این اقلام به قیمت واقعی برسد و در واقع به قیمت های جهانی نزدیک شود.
اما یارانه سرانه 45 هزار تومانی و یارانه نقدی دادن به همه خانوارها، موجب کسری بودجه دولت شد. اگر چه حتی احمدی نژاد در زمانی که رئیس جمهور بود وعده چند برابر کردن یارانه نقدی را مطرح کرد.
در سال 1392 و مدتی بعد از این که دولت روحانی تشکیل شده بود، محمود احمدی نژاد با تغییر رویکرد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت به ریاست هاشمی رفسنجانی شرکت کرد و در یکی از همان جلسات اولیه بحث هدفمند شدن یارانه ها و اقتصاد مقاومتی و با حضور طیب نیا(وزیر اقتصاد) مطرح شده بود و آنچنان که سایت «مشرق» در تاریخ 10 آبان 1392 خبر آن را منتشر کرد، احمدی نژاد از رئیس مجمع وقت گرفت و برای جبران کسری بودجه یارانه نقدی گفت: «با ما به التفاوت ارز آزاد و دولتی 400 هزار بشکه نفت که سالانه حدود 60 هزار میلیارد تومان می شود می توان تمامی مبلغ یارانه را تامین و مازاد آن را در بخش های تولیدی مصرف کرد».
بعد از این که احمدی نژاد در یک گفت و گوی تلویزیونی موضوع 5 برابر کردن یارانه نقدی را مطرح کرد، حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم(رئیس کمیسیون برنامه و بودجه) در دی ماه 1391 و در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» گفت:
«دولت در حالی وعده 250 هزار تومان شدن یارانه ها برای هر فرد را می دهد که منبع تامین این مبلغ را آزاد سازی قیمت ها بر اساس نرخ جدید ارز عنوان کرده است».
به هر رو، مطابق اطلاعاتی که جسته و گریخته منتشر می شود سالیانه چندین هزار میلیارد تومان از یارانه نقدی پرداختی به خانوارها با روشی غیر قانونی از منبعی به غیر از افزایش قیمت ها و آزاد سازی قیمت ها تامین می شود. اما باز در روزهای پایانی اسفند 1395 برخی افراد که برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده اند موضوع افزایش دادن چند برابری یارانه نقدی را مطرح می کنند.
عصر ایران در گفت و گو با مصباحی مقدم استاد دانشگاه، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده سابق مجلس که در حوزه اقتصاد، تحصیلات دانشگاهی هم دارد موضوعات مرتبط با یارانه نقدی و وعده انتخاباتی چند برابر کردن یارانه نقدی را کند و کاو کرد. این گفت و گو را می خوانید.
****در دوره های هفتم، هشتم و نهم شما نماینده مجلس بودید. در زمانی که لایحه ای که دولت به مجلس در مورد هدفمندی یارانه ها تقدیم شد دقیقا هدف چه هدف چه بود و آیا قرار بود که در مدت پنج سال ها قیمت ها آزاد شود و بعد از آن یارانه نقدی داده نشود؟
-بله. یعنی به این شکل که ظرف پنج سال قیمت حامل های انرژی حداقل به 95 درصد قیمت فوب(عمده فروشی) خلیج فارس برسد و قیمت گاز به 65 درصد قیمت گاز صادراتی برسد. تصویب شد درآمدی که به دست می آید صرف سه بازتوزیع شود.
قرار بود حداکثر 50 درصد بین خانوارهای نیازمند بازتوزیع شود که البته بعدا تغییر کرد و کلمه نیازمند برداشته شد ولی به تناسب درآمدها. یعنی به عبارت دیگر خانواده ای که درآمد بیشتر دارد، از یارانه کمتر برخوردار شود و خانواده ای که درآمد کمتر دارد سهم بیشتری از یارانه ها به او اختصاص پیدا کند.
دوم این که 30 درصد از درآمد حاصل به بخش تولید داده شود و با هدف اصلاح ساختار تولید. یعنی استفاده از فناوری های پیشرفته که اتکا به انرژی کمتری دارد.
همچنین تصویب شد 20 درصد هم به دولت اختصاص پیدا کند برای جبران کاستی هایی که از این طریق برای منابع مالی بودجه دولت پدید می آید. قرار بود این هدفمند شدن یارانه ها پنج ساله اجرا شود و در پایان این دوره پنج ساله با برقراری نظام جامع تامین اجتماعی، کلا یارانه ها قطع شود.
*دولت در سال 1389 رقمی 5 هزار میلیارد تومانی از بانک مرکزی قرض گرفت و استقراض کرد تا پیشاپیش یارانه نقدی را در حساب خانوارها برود و بعد آزادسازی قیمت انجام شود که در مردم اطمینان در یارانه دادن به وجود بیاید و با این طرح همراه شوند. چرا در آن چند سالی هم که در مجلس حضور داشتید این استقراض دولت به بانک مرکزی برگردانده نشد؟
-این استقراض در سال 1389 رخ نداد بلکه قرار شد یک تنخواه برای انجام این کار از خزانه به دولت داده شود و آن تنخواه را مورد استفاده قرار بدهد.
پس استقراض بابت تامین منابع اولیه و پیش پرداخت نبود بلکه در قانون گنجانده شده بود که تنخواهی از خزانه بابت این مساله داده شود بدون استقراض از بانک مرکزی. اما دولت رقمی را که به خانواده ها پرداخت کرد، بسیار بیشتر از آن مبلغی بود که از طریق افزایش قیمت ها در طی سال به دست می آمد.
آنچه در طی سال با افزایش قیمت به دست می آمد 28 هزار میلیارد تومان بود ولی یارانه پرداختی 42 هزار میلیارد تومان. در ابتدا دولت 5 هزار میلیارد تومان استقراض کرد که تا پایان سال 1389 این مبلغ تسویه شود. البته تسویه نشد و دو تا 2 هزار میلیارد تومان دیگر هم بعدا استقراض کرد از بانک مرکزی.
بخشی از این 9 هزار میلیارد تومان تا پایان سال از درآمدها، تسویه شد ولی بخش مهمتری از آن، باقی ماند. این ربطی به مصوبه مجلس نداشت بلکه حاصل انحراف در عملکرد دولت برای پرداخت یارانه ها به خانوارها بود. البته از این یارانه ها، چیزی به بخش تولید داده نشد.
نتیجه هم این شد که بخش تولید، دچار رکود شد. ضریب فزایندگی پول پر قدرت در آن زمان نرخش 5 بود. آن 9 هزار میلیارد تومان استقراض ضربدر 5 که ضریب فزایندگی پول پر قدرت بود 45 هزار میلیارد تومان نقدینگی را رشد داد و تورم را به وجود آورد.
*مشخص هست این 45 هزار میلیارد تومان نقدینگی ناشی از استقراض چقدر تورم ایجاد کرده است؟
-این نیازمند یک محاسبه ریاضی دارد. حتما کسانی این کار را انجام داده اند ولی من اطلاع خاص از این مساله ندارم. اما تصور می شد که این مقدار نقدینگی که رشد پید کرده است باید مثلا 8 درصد یا 10 درصد، نرخ تورم را برده باشد ولی مقدار دقیق و درست آن نیازمند محاسبات ریاضی مربوط به ضرایب فزایندگی پول است.
*چگونه می شد یا می شود سازوکاری را تعبیه کرد که فقط 5 سال یارانه داده شود و بعد از آن یارانه نقدی داده نشود؟
-فقط شناسایی خانواده های نیازمند تحت پوشش قرار گرفتن و برقراری نظام جامع تامین اجتماعی. مقصود از نظام جامع تامین اجتماعی این است که همه خانوارهای نیازمند به کمک، شناسایی شوند، تحت پوشش حمایت قرار بگیرند و توانمند سازی آنها در دستور کار قرار بگیرد. کمیته امداد الان این روش را دنبال می کند.
همچنین بیماران خاص و صعب العلاج تحت پوشش کمک های خاص از ناحیه دولت قرار بگیرند و مقاوم سازی مسکن روستایی در دستور کار قرار بگیرد. در نهایت این که هر آنچه که مفهوم نظام جامع تامین اجتماعی اقتضا می کند محقق شود. در این صورت می تواند یارانه نقدی به کلی قطع شود. یعنی همه یارانه ها در قالب همین نظام جامع تامین اجتماعی برود.
*وقتی خانواده ها و مخصوصا خانواده هایی که جزو اقشار کم درآمد و دهک های پایین تر درآمدی هستند توانمند شوند نیاز دارند برای پرداخت مثلا قیمت بالاتر بنزین یا برق، دست نیاز به سمت دولت دراز کنند. چرا دولت برنامه منسجمی برای این موضوع نداشت که توانمند سازی در همان سال های اول اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها یعنی از سال 1389 به بعد اجرا شود و خانوارها عزت نفس و شخصیت خودشان را بتوانند حفظ کنند؟
-اصولا روشی که به کار گرفته شد بستر را برای یک رفتار و اقدام عقلایی، از بین برد. دیگر این امکان برای دولت نبود که بخواهد هم یک یارانه حدود 2 برابری به نسبت به درآمد ناشی از اصلاح قیمت ها بپردازد و هم بخواهد به توانمند سازی خانواده ها اقدام کند.
به عبارت دیگر، همان تیر اولی که زده شد تیر خلاص برای اهداف این پروژه بود. ظاهرا اراده دولت آقای احمدی نژاد هم این نبود و دولت آقای روحانی هم خیلی روشن نیست. اراده دولت آقای احمدی نژاد این نبود که مساله را به صورت اساسی و بنیادی حل کند بلکه اراده اش این بود که همچنان پول نقد به خانواده ها بدهد و البته به خانوارهای ایرانی یارانه بدهد و نه فقط خانواده های نیازمند. مبلغ یارانه هم به جای 45 هزار و 500 تومان سرانه ماهیانه، به 250 هزار تومان سرانه ماهانه تبدیل کند.
پس می شود گفت دولت آقای احمدی نژاد، در پی جذب و جلب نظر مردم برای حمایت از ماندگاری خودش بود با روش هایی که دنبال می کرد و نه یک اقدام معقول و یک اقدام اساسی و اقدامی که ریشه مشکل را بخشکاند و این مشکل را حل کند.
*آقای مصباحی مقدم شما عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید. بعد از خاتمه دولت آقای احمدی نژاد در سال 1392، در یکی از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بحث کمبود بودجه یارانه نقدی شده بود. آقای احمدی نژاد گفته بود دلار با قیمت آزاد فروخته شود و 60 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل می شود و هم کسری یارانه خانوارها تامین شود و هم به بخش تولید یارانه داده شود. یعنی به نوعی این نگاه وجود داشته است که از راه های دیگری به غیر از افزایشقیمت حامل های انرژیف پول یارانه تامین شود. چرا این نوع نگاه وجود داشته است؟
-چنین سخنی در مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلا مطرح نبوده است.
*من یادم هست که خبر آن منتشر شد و روش پیشنهادی آقای احمدی نژاد برای کسری بودجه یارانه نقدی این بوده است.
-من یادم هست که چنین چیزی مطرح نشده است. چون بنا نبود از غیر از منبع اصلاح قیمت ها، این یارانه تامین شود.
*بعد از دولت آقای احمدی نژاد، در یک جلسه مجمع که ایشان در آن شرکت کرده بود این پیشنهاد را مطرح کرده بود و گفته او را در رسانه ها نقل کردند.
-تا جایی که من بودم چنین سخنی را نشنیدم. من در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، تقریبا به طور منظم شرکت کرده ام.
*ولی شما خودتان هم گفته بودید دولت دنبال این است که از طریق افزایش قیمت ارز مبالغی را تامین کند.
-بنده چنین چیزی نگفته ام.
*الان که پنج سال از اجرای قانون هدفمند شدن یارانه ها گذشته است در نهایت تاکید بر این که میزان یارانه نقدی افزایش پیدا کند اقدام مثبتی است؟
-این یک سخن احمقانه است.
*راهی می شود پیدا کرد که جامعه شیفته این نوع وعده ها نشود؟
-راهش این است که کسانی برای مردم توضیح بدهند و بگویند چنین پولی وجود ندارد و چنین مبلغی وجود ندارد که بخواهند به مردم یارانه اضافی بدهند. اگر کسی چنین کاری را انجام بدهد وعده ای فریبنده و در عین حال بدون پایه و اساس است و منابعی برای این کار وجود ندارد.
همچنین این کار به زیان اقتصاد ملی است. آثار روانی بدی دارد. آثار واقعی بدی دارد. آثار اجتماعی بدی دارد. من تعبیرم این است که این کار، احمقانه است.