به گزارش جماران، روزنامه «شرق» نوشت:
رئیس دولت سابق، خود بیش از هر کس دیگر میداند که تأیید صلاحیت و حضور حمیدرضا بقایی در میان نامزدهای نهایی انتخابات اردیبهشت، رؤیایی دستنیافتنی است. فردی که مدعی است پنج ماه در یک اتاق «کوچولو» زندانی بوده، آفتاب را ندیده و پخش فیلم بازجوییاش این حسن را دارد که به همه آموزش میدهد که چگونه در برابر بازجوها مقاومت کنند! پس چرا پس از چهار سال شال و کلاه کرده و خود را در معرض پرسشهای تند و تیز خبرنگاران قرار داده است؟
این پرسش البته، از منظر تحلیلی طرح میشود، چراکه از نگاه و مشی اصلاحطلبانه، حق آقای احمدینژاد و جریان حامی ایشان - مانند همه شهروندان و گرایشهای سیاسی - برای حضور در رقابتهای انتخاباتی محفوظ است و دفاع از آن لازم.
کلید پاسخ این پرسش، واکاوی نقش بازیگر بدون دیالوگ نمایش روز چهارشنبه در «جنتآباد» است. حمیدرضا بقایی، کسی که آقای احمدینژاد او را شبیهترین فرد به خودش و مشایی توصیف میکند اما بر عکس دو همزادش، کمحرف و خجالتی به نظر میرسد. بدون دیالوگ بودن نقش بقایی البته، چیزی از اهمیت این نقش در سناریوی «بهاری» کم نمیکند. آقای بقایی قرار است از این به بعد و تا روز اعلام نام نامزدهای تأیید صلاحیتشده از سوی شورای نگهبان، همان کاری را بکند که تا به حال کرده؛ ساکت و گوش به فرمان، در کنار احمدینژاد بنشیند و در انظار ظاهر شود تا رئیس دولت سابق بتواند با فراغ بال و با استفاده از فضای رقابتهای انتخاباتی، دولت حسن روحانی را هدف حملات تند و تیز خود قرار بدهد.
تاکتیک احمدینژاد، در نخستین گام، جلوی فروپاشی جریان حامی او را پس از چهار سال رکود و سرخوردگی میگیرد و در برابر استحالهشدن بدنه این جریان در جناح اصولگرا مانع ایجاد میکند. گام دوم یعنی خیز برای تسخیر دوباره دولت اما، به دلیل فقدان نامزد واجد شرایط تأیید صلاحیت، از هماکنون محکوم به شکست است. آیا احمدینژاد این را نمیداند؟ پاسخ این پرسش، همانگونه که در بالا گفته شد بیشک مثبت است. اگر میداند، پس چرا خطر کرده و خود را به میانه چنین میدانی افکنده است؟ یک پاسخ شاید بذرپاشی برای افق ١٤٠٠ باشد.
دیگری و مهمتر اما رخدادی است که کشور کمتر از ٤٥ روز دیگر شاهد آن خواهد بود؛ انتخابات ریاستجمهوری و تلاش برای یکدورهایکردن ریاستجمهوری حسن روحانی. نفع آنی نقشآفرینی بهاری احمدینژادیها، از آنِ نامزدی خواهد شد که اکنون اصولگرایان در مسیر اجماع بر سر او هستند. احمدینژادیهای بدون نامزد، با تخریب و هیاهو علیه دولت کنونی، به نامزد نهایی اصولگرایان پاس «گل طلایی» میدهند و او را قادر کنند، بر موج مطالبات تحریکشده عمومی سوار شده و از مانع حسن روحانی بگذرد.
١٢ سال پیش، در بهار ٨٤، میوه «بازی پیچیده و چند لایه» اصولگرایان را احمدینژاد برداشت کرد. شاید در بهار ٩٦ قضیه بر عکس شود.