«واشنگتن اگزمینر» در مقاله‌ای با بیان اینکه این اولین بار نیست که ایران با مخالفت آمریکایی‌ها مواجه شده است نوشت: استراتژی ایران در مواجه با چالش‌های این چنینی، اقدام محافظه کارانه است و تا زمانی که آمریکا درگیر دیگر بحران ها شود. ایران این کار تا جایی ادامه می دهد که آمریکا با کل قوا درگیر مسائل دیگر شود. این فرمولی است که ایران در طول تاریخ به خوبی اجرا کرده است. آمریکا باید به دنبال کوچک کردن مرزهای امپراتوری ایران باشد.
به گزارش جماران، در میان هیاهوهای معمول واشنگتن برخی فراموش کرده اند که ترامپ در حال پایه ریزی سیاست های جدید علیه ایران است.
ایران در سال‌های اخیر مشغول شادی برای موج جدید پیروزی‌هایش در منطقه بوده که به نظر می‌رسد همین مساله موجب خشم و بی‌قراری تیم ترامپ شده است.
این اولین بار نیست که ایران با مخالفت آمریکایی ها مواجه شده است. استراتژی ایران در مواجه با چالش‌های این چنینی، اقدام محافظه کارانه است و تا زمانی که آمریکا درگیر دیگر بحران‌ها شود، ایران این کار را تا جایی ادامه می‌دهد که آمریکا با کل قوا درگیر مسائل دیگر شود. این فرمولی است که ایران در طول تاریخ به خوبی اجرا کرده و استاد جان سالم بدر بردن از طوفان‌های جهانی است.
در اوایل انقلاب که ایرانی‌ها از انتقام گیری‌هایشان از آمریکا خشنود بودند، دولت کارتر هم در مذاکره برای آزادی زندانی‌ها و هم در حمله نظامی به ایران ناکام بود. نقدهای تند ریگان به عملکرد کارتر در بحران گروگانگیری، رییس جمهور بیچاره را نجات نداد اما تاثیراتی بر ایران داشت. چندی بعد از انتخابات گروگان ها آزاد شدند . طوفان تمام شده بود. ریگان مشغول دوران پسا شوروی و بازسازی صنایع دفاعی آمریکا شد و ایران را رها کرد و واشنگتن از بهره بردن از ترس سران ایران از دولت جدید ناکام ماند.
رییس جمهور بعدی که سایه شومی از ترس را بر ایران افکند جرج بوش بود. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ ایران را شوکه کرد. کیفرخواست بوش علیه دولت‌های شریک در اقدامات تروریستی و دارنده سلاح های کشتار جمعی، ایران را نیز محکوم می‌کرد. اظهارات دولت در آن زمان مانند امروز ایران را کشوری حامی تروریسم می‌خواند که به طور مخفیانه درحال ساخت سلاح هسته‌ای است. پاسخ ایرانی‌ها مذاکره با اروپایی و تعلیق برنامه‌های هسته‌ای‌شان بود.
این مقاله مدعی شده: آمریکا وارد درگیری های فرقه ای در عراق شد و یک بار دیگر طوفان که از سر ایران گذشت. این کشور نه تنها فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را از سر گرفت بلکه در برخی از کشورهای منطقه مشغول به خدمات مستشاری شد.
ترامپ آخرین رییس جمهوری است که نیروهای انقلابی ایران را مورد خطاب قرار داده است. یکی از محتاط‌ترین و باهوش‌ترین سیاست مداران ایرانی، علی اکبر صالحی است که ارزیابی‌های جذابی از دوران ریاست جمهوری ترامپ دارد. او بر احتیاط در این دوران تاکید ویژه‌ای دارد. صالحی هشدار داده که دولت ترامپ از فرقه‌های مختلفی تشکیل شده و ایران نباید خودش را در یک نقطه واحد در میان این گروه‌ها تعریف کند. این خیلی خطرناک خواهد بود.
در مواجهه با اقدامات آمریکایی‌ها ایران افق‌هایش را کاهش داده و در مسائلی نظیر تعهدات هسته‌ای سعی می‌کند پایبندی‌اش را بیشتر نشان دهد. به زودی درگیری‌های مربوط به بودجه و تنش در دریای چین جنوبی و داعش و دیگر معضلات، مساله ایران را تحت الشعاع قرار خواهد داد و آنها بار دیگر فعالیت‌هایشان را از سر خواهند گرفت. چنین مصلحت اندیشی‌ها، ایران را به یکی از طولانی ترین نظامها و باثبات‌ترین آنها در منطقه پرآشوب خاورمیانه تبدیل کرده است.
نویسنده این مقاله توصیه کرده کاری که از دست دولت ترامپ بر می آید این است که موفقیت های اولیه اش را نگه دارد و با موقعیت‌های دیگر درگیر نشود.
این مقاله ادامه داده که هدف آمریکا در خاورمیانه باید کوچک کردن مرزهای امپراتوری ایران باشد. این یک وظیفه سخت است که با بازسازی رژیم تحریم ها و همزمان با درک درست و مشترک با اروپایی‌ها امکان‌پذیر است. این به معنای اتحاد با کشورهای عربی و اسرائیل در مقابل ایران است. این یعنی باید بر روسیه هم فشار بیاورند که ارتباطش را با ایران محدود کند.
نویسنده مدعی شده: از همه مهم‌تر ایران باید اصلی ترین دلیل بی ثباتی خاورمیانه معرفی شود و هرگز نمی‌تواند از این مسئولیت شانه خالی کند. این چالش بزرگی است که پیش روی دولت ترامپ است.
