به گزارش جماران، روزنامه «شهروند» نوشت:
به نظر میرسد اعتراض به تاکسیهای اینترنتی که ابتدا از سوی صاحبان شرکتهای خصوصی محلهای آغاز شده بود، اکنون به رانندگان تاکسیهای زردرنگ نیز رسیده است و با حضور جلوی مجلس اعتراض خود را به فعالیت تاکسیهای اینترنتی اعلام کردهاند.
واقعیت این است که این اعتراض حق آنان است؛ همچنان که اگر صاحبان دیگر مشاغل نیز دچار مشکل مشابهی شوند، شاید اقدام به چنین واکنشی کنند. درواقع این یک اعتراض صنفی است؛ ولی دوستانه و از روی خیرخواهی باید به این شهروندان محترم گفت که این راه در نهایت مثمر ثمر نیست.
شاید یکی از بهترین مطالبی که در تأیید این ادعا منتشر شده است، تصویر کارتونی است که در صفحه آخر روزنامه شهروند منتشر شد. در این تصویر تاکسی زرد به صورت فردی که به راهپیمایی اعتراضی علیه اسنپ و تپسی رفته است، با تلفن همسرش مواجه میشود که درخواست دارد او را به جایی ببرد. آقای راننده هم میگوید فعلاً رفتهام راهپیمایی نمیتوانم بیایم، بهتر است یک اسنپ بگیری و خودت بروی! درواقع هنگامی که منافع شخصی خودشان نیز پیش میآید، از وجود چنین پدیدهای استقبال میکنند، ولی از آنجا که این پدیده را در کلیت مخالف منافع خویش میبینند، نسبت به آن اعتراض دارند.
درخصوص این اعتراض چند نکته را باید یادآوری کرد:
١ـ هر چند این حق رانندگان تاکسی است که نسبت به پدیدهای که گمان میکنند منافع آنان را در خطر قرار میدهد، اعتراض کنند، ولی اینکه در راهپیمایی و اعتراض خود از ابزارها و شیوههایی استفاده کنند که ربط چندانی به مسأله ندارد، پسندیده نیست. اینکه گفته شود نرمافزار نفوذی نابود باید گردد؛ یا اسنپ آمریکایی نابود باید گردد یا پلاکاردی را با عنوان ایثارگران انقلاب اسلامی در دست بگیرند و یا از طرف خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران خود را معرفیکردن در موضوعی که به قول خودشان صنفی است، پسندیده نیست و این ذهنیت را ایجاد میکند که گویی در اصل ماجرا اظهارنظر جدیدی که قابل دفاع باشد، ندارند و به این نوع ابزارها متوسل شدهاند.
٢ـ مخالفت با این شیوههای جدید و نوآورانه در حملونقل حتی اگر در کوتاهمدت موثر باشد، در میانمدت با شکست مواجه خواهد شد؛ علت نیز روشن است، یکی از کارهای تکنولوژی کمکردن هزینههاست. در دنیای مدرن بخش مهمی از افزایش تولید به دلیل سرمایهگذاریهای جدید نیست، بلکه به دلیل بالا رفتن بهرهوری است؛ اعم از افزایش بهرهوری نیروی انسانی یا فناوری. بنابراین تاکسیرانان ایرانی چارهای ندارند جز اینکه خود را با شرایط جدید فناوری تطبیق دهند. بهتر است مثال از روزنامهنگاران زده شود. ما بهعنوان روزنامهنگار از زمانی که اینترنت آمده است، تا حد زیادی کسبوکارمان در روزنامهها دچار رکود شده است. ما چند راه پیش روی خود داشتیم و داریم یا اینکه به این وضع رکود تن دهیم که به نفع ما نیست یا اینکه درخواست برخورد با اینترنت و بستن آن را بکنیم که ممکن و مفید هم نیست یا اینکه خود را با شرایط جدید هماهنگ کنیم و استفادههای لازم را از آن ببریم؛ طبیعی است که راه سوم موثرتر و بهتر است و دو راه دیگر با شکست مواجه خواهد شد. رانندگان تاکسی نیز نمیتوانند جلوی این فناوری مهم قد عَلَم کنند به این خیال که بر آن فایق خواهند آمد. آنان باید خیلی پیش از این خود را برای هماهنگکردن با اقتضائات این فناوری آماده میکردند تا بهترین بهره را از آن ببرند؛ نه آنکه منفعلانه منتظر بمانند تا هر گاه کسی کاری انجام داد با آن مخالفت کنند.
٣ـ اگر این شرکتهای جدید به نفع جامعه و مردم است، مخالفت با آن نیز به ضرر تاکسیرانان خواهد شد؛ زیرا آنان خود را در برابر مردم قرار میدهند و این به تنش موجود میان مسافر و راننده اضافه خواهد کرد. نگاه به اینترنت نباید به گونهای باشد که آن را تهدید بدانند، بلکه این فرصتی است که باید بیشترین بهرهبرداری از آن انجام شود. فراموش نکنیم که یکی از پدیدههای زشت در ایران نظام حملونقل تاکسی بهویژه در شهرهای بزرگ است؛ بسیاری از جرایم و جنایات از طریق این سیستم حملونقل رخ میدهد، رابطه میان مسافر و راننده در موارد گوناگونی به دعوا و جدل کشیده میشود، وضعیت داخل خودروها بهطور معمول تأسفآور است و کنترل چندانی بر روی رانندگان وجود ندارد. بهطور قطع تاکسیهای اینترنتی میتوانند قدری از این مشکلات را حل کنند؛ همچنان که تاکنون کردهاند. بنابراین مخالفت با آنها نهتنها نتیجهای ندارد، بلکه قدرت انطباقپذیری رانندگان تاکسیهای موجود را کاهش میدهد و ممکن است روزی برسد که تمام بازار خود را در برابر این پدیده جدید از دست بدهند. به همین دلیل بهترین کار نه اعتراض است و نه انفعال، بلکه بالازدن دستها و تبدیلشدن به یک شرکت پویا و مهم و وارد رقابتشدن با این شرکتهاست و بالاخره اعتقاد به اینکه فناوری فرصت است و نه تهدید.