نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه انقلاب اسلامی صرفا انقلاب محرومین و مستضعفان نیست، گفت: راه تداوم انقلاب اسلامی ادامه عدالتخواهی و احترام به آزادیها است.
به گزارش جماران ، علی مطهری امروز در مراسم بزرگداشت دهه فجر در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر به بررسی ریشهها و ماهیت انقلاب اسلامی پرداخت و اظهار کرد: اگرچه امروز بعد از گذشت ۳۸ سال از پیروزی انقلاب این موضوع برای ما روشن است اما در روزهای آغازین پیروزی انقلاب این بحثها مطرح بود و طرح دوباره آنها در امروز بیفایده نیست.
نائب رئیس مجلس افزود: به طور کلی دو نظریه در رابطه با ماهیت انقلابها وجود دارد؛ یک نظریه این است که ماهیت همه انقلابها یکی بوده و آن ماهیت "مادی و اقتصادی" است. بر اساس این نظریه مظاهر انقلابها متفاوت است؛ به گونهای که انقلابی ممکن است به ظاهر آزادیخواهانه و ایدئولوژیک و اعتقادی باشد اما در ریشه، همه انقلابها ریشه مادی و طبقاتی دارند و ناشی از محرومیت طبقه وسیعی از مردم است.
وی با بیان اینکه زمانیکه این محرومیتها زیاد میشود جامعه به حالت انفجار میرسد و انقلاب رخ میدهد و این نظریه انقلاب را انفجار میدانند که شهید مطهری به شدت با آن مخالف بود، گفت: ایشان معتقد بودند که این امر مشترک میان انسان و حیوان است، زمانی که یک حیوان را یک جا تحت فشار قرار دهند علیه صاحب و یا همسایگانش فریاد میزند.
وی افزود: لذا انقلاب به معنای انفجار برای ما ارزش زیادی ندارد؛ به همین دلیل بود که در زمستان سال ۵۷ که کارکنان صنعت نفت اعتصاب کرده بودند و صدور نفت به خارج از کشور و همینطور نفت داخلی را متوقف کرده بودند صفهای طولانی برای نفت تشکیل میشد و امام (ره) به این فکر افتادند که نفت داخلی باید تامین شود؛ برخی مخالفت میکردند و میگفتند نباید کار اصلاحی در دوره انقلاب کرد و باید صدای مردم بلندتر شود و نهضت ما به حد انفجار رسد. ایشان میگفت این تز مارکسیستی است؛ ما در حین نهضت میتوانیم اصلاحاتی در امور داشته باشیم.
مطهری ادامه داد: امام راحل جنبه تخریب و نفی نظام را داشتند با این کار امام جنبه ایجابی و اثباتی پیدا میکنند و به تدریج حکومت را به دست میگیرند لذا هیاتی مرکب از مهندس بازرگان، مهندس کتیرایی و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به خوزستان رفتند تا با کارکنان پالایشگاه نفت آبادان صحبت کنند و نفت داخلی تامین شود که آثار خوبی داشت.
وی با بیان اینکه نظریه دوم این است که انقلابها ماهیتهای مختلفی اعم از اقتصادی، مادی، سیاسی، اعتقادی و ایدوئولوژیک دارند، اظهار کرد: انقلاب در جاهایی میتواند ماهیت اقتصادی داشته باشد؛ همانگونه که مردم روی آوردند به حضرت امیر (ع) ایشان تعبیری در این زمینه داشتنتد که اگر نبود مراجعه مردم به من و اتمام حجت بر من و اگر نبود که خداوند از علمای امت پیمان گرفته که هرگاه جامعه به دو طبقه سیر سیر و گرسنه گرسنه تبدیل شد علما وظیفه دارند وارد میدان شوند و به اصلاح امور بپردازند؛ من هیچ گاه این مسئولیت را قبول نمیکردم.
نائب رئیس مجلس گفت: یا اینکه انقلاب ممکن است ماهیت سیاسی داشته باشد؛ مثل انقلاب کبیر فرانسه که به دنبال تلاشهای فیلسوفانی همچون ژان ژاک روسو که مردم را به حقوق خودشان آشنا کرد و بر آزادیهای اساسی تاکید کرد و به مرور مردم فرانسه را به حقوق و آزادیها آشنا کرد منجر به نهضت و انقلاب کبیر فرانسه شد.
وی افزود: همچنین یک نهضت میتواند اعتقادی و ایدئولوژیک باشد؛ مثل انقلاب صدر اسلام، که قرآن نیز راجب به جنگ بدر می فرماید دو گروه در راه خدا و اعتقادش میجنگید و یک گروه هم بت پرست بودند که بت پرستی اعتقاد نیست.
مطهری با طرح این سوال که ماهیت انقلاب ما چه بود؟ تصریح کرد: افرادی بودهاند که از ابتدای انقلاب تا به امروز معتقدند که انقلاب ما طبقاتی و اقتصادی است و گاهی از تعبیر مستضعفین هم استفاده میکنند در حالیکه اگر بخواهیم این طور برداشت کنیم نقصی برای انقلاب ماست. اگر انقلاب بخواهد منحصر به فقرا و محرومین و مستضعفین باشد نقص است؛ چراکه نتوانسته قشر ثروتمند و غنی را به خود جلب کند؛ در حالیکه انقلاب مثل انقلاب صدر اسلام ما با فطرت الهی مردم سروکار داشت و همه اقشار اعم از محروم و ثروتمند زن و مرد و روستایی و شهری در انقلاب شرکت داشتند.
وی گفت: انقلاب ما با روح و وجدان و فطرت مردم سخن میگفت؛ لذا ثروتمندان هم دخیل در انقلاب بودند، لذا طبیعی است در هر نهضتی نقش محرومان و مسنضعفان بیشتر است؛ زیرا دلبستگی کمتری دارند و راحتتر میتوانند فداکاری کنند. در صدر اسلام در اطراف پیامبر (ص) هم خانوادههایی از قشر ثروتمند بودند.
مطهری اظهار کرد: اساسا هنر انقلاب ما سخن گفتن با فطرت الهی مردم و زنده کردن آن است. در واقع اشتباه بین جهت گیری و خاستگاه نهضتهای الهی صورت میگیرد. جهت گیری نهضت ما به سود محرومان و برای ایجاد عدالت است، ولی خاستگاه نهضت ما محرومان نیست. اینکه بگویند شروع نهضت صرفا از محرومان بوده اشتباه فاحش است که باعث پایین آمدن ارزش انقلاب میشود.
وی گفت: در داستان فرعون و بنی اسرائیل همسر فرعون از طبقه ثروتمند علیه فرعون قیام میکند و خود فرعون که بنی اسرائیل را استثمار میکرد خداوند به موسی و هارون میگوید ابتدا او را هدایت کنید؛ چون انسان اسیر درونی دارد، آن انسان را بیدار کنید. بنابراین باید دقت کنیم از این گونه تعبیرات (انقلاب مستضعفین) در مورد انقلاب به کار نبریم.
مطهری افزود: در تعبیرات گروه فرقان در قبل و اوایل انقلاب بسیار کاربرد داشت و میگفتند انقلاب ما انقلاب مستضعفان است که درست نیست.
وی ادامه داد: دوم اینکه بگوییم انقلاب ما ماهیت آزادی خواهانه داشته است یعنی مردم برای برقراری آزادی قیام کردند، گاهی انسان آزادی را به معیشت ترجیح میدهد و حاضر است سختی بکشد، ولی آزاد باشد، انقلاب کبیر فرانسه انقلاب آزادی خواه بود.
نائب رئیس مجلس اظهار کرد: سوم اینکه بگوییم انقلاب ما ماهیت اسلامی به معنای معنوی داشته است؛ یعنی مردم انقلاب کردند که به راحتی بتوانند عبادت کنند و مناسک و آداب و رسوم مذهبی را انجام دهند و تاریخ اسلامی داشته باشند، فسادها و فحشا در کار نباشد و به باز بودن مساجد و آزاد بودن روحانیت راضی بودند که کامل نیست.
وی تصریح کرد: رژیم شاه با تغییر تاریخ هجری اسلامی به شاهنشانی از سال ۱۳۵۵ و اشاعه فحشا با جشن هنر شیراز این دو کار منجر به سرنگونی راحت رژیم شاه شد؛ زیرا عواطف مذهبی مردم را تحریک کرد. اگر شاه این موارد را رعایت میکرد شاید به راحتی سرنگون نمیشد.
مطهری افزود: چهارم این است که انقلاب ما ماهیت اسلامی به معنی واقعی کلمه دارد؛ یعنی انقلاب ما چند بعدی و همه جانبه است. هم جنبه مادی هم جنبه آزادی خواهانه و هم جنبه معنوی دارد؛ خلاصه انقلاب اعتقادی و ایدئولوژیک است و اثبات این مسئله با شعارها و انتخاب رهبر امکان پذیر است.
وی گفت: انقلابی را برای قیاس با انقلاب خود پیدا نمیکنیم، مثلا در انقلاب اکتبر روسیه عدالتخواهی به معنی سوسیالیستی بود که این تز شکست خورد و نتوانست با دنیای سرمایه داری رقابت کند. انقلاب ما شعار عدالتخواهی دارد اما نه با آن مفهوم بلکه در قالب مفهوم اسلامی و شعار عدالتخواهی خواهی دارد.
مطهری تصریح کرد: در مفهوم آزادیها اختلاف نگاهی با آنها داریم در مساله آزادیهای فردی را همان از هم جدا میشود آنها معتقدند مرز آزادیهای فرد آزادیهای دیگری است، اما معتقدیم مرز آزادی فرد مصلحت فرد جامعه و نسل آینده است.
وی افزود: بنابراین انقلاب ما با انقلاب صدر اسلام قابل قیاس است و فرزند آن است. آزادی خواهی، معنویت، استقلال، اخلاق را در قالب و مفهوم اسلامی دارد.
نائب رئیس مجلس با بیان اینکه در انقلاب صدر اسلام این مفاهیم وجود دارد و شهید مطهری به عنوان یک سند به سخن عمر استناد میکنند، گفت: شهید مطهری میگویند انقلاب صدر اسلام به گونهای بود که در زمان خلیفه دوم عمروعاص حاکم مصر بود و پسر او به پسر یکی از رعیتها سیلی میزند و او به عمروعاص شکایت میبرد ولی عمروعاص ترتیبی نمیدهد بنابراین شکایت به عمر میبرد و عمر میگوید در این جا باید قصاص شود و رعیت آن سیلی را به پسر عمروعاص میزند و عمر میگوید "از چه زمانی مردم را برده خود قرار دادید در حالیکه مردم آزاده زاییده شدند؟" در زمان خلیفه اول و دوم این عناصر تا حدودی وجود داشت.
وی اظهار کرد: میبینید که شهید مطهری ابایی ندارد که از عمر سخن خوب بیان کند بر خلاف ما که فکر میکنیم اگر از عمر بگوییم بد است.
مطهری با بیان اینکه شعار اصلی مردم ما استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و استقلال اعم از سیاسی فرهنگی و اقتصادی، توضیح داد: استقلال سیاسی یعنی اینکه کشور ما به گونهای باشد که خودش برای خودش تصمیم بگیرد و سفیر آمریکا، روسیه و انگلیس برای ما تصمیم نمیگیرند. ما به این استقلال رسیدیم و ایران تنها کشوری شد که خود برای خود تصمیم میگیرد و راه برای دنیا تعیین میکند و ایده و آرمان دارد.
نائب رئیس مجلس افزود: استقلال آزادی یعنی ما خود در امور اقتصاد تصمیم گیر هستیم، حال اینکه مدیریت اقتصادی چگونه است بحث دیگری است؛ بی نیازی در اقتصاد درست نیست اما بی نیازی در کالاهای اساسی شدنی است.
وی به استقلال فرهنگی اشاره کرد و گفت: در این میان استقلال فرهنگی از همه مهمتر است که دچار خودباختگی و خودکمبینی نسبت به فرهنگ خود در برابر فرهنگ غرب بین نباشیم. امروز گاهی با مظاهر این خودباختگی مواجه میشویم اما به صورت نسبی موفق بودیم و نگاه مردم نسبت به دوره رژیم گذشته متفاوت است.
نائب رئیس مجلس اظهار کرد: شهید مطهری تعبیری دارند به عنوان استقال مکتبی و معتقد بودند که بالاتر از استقلال فرهنگی استقلال مکتبی است و فکر نکنیم که اسلام برای جامعه کافی نیست و باید از مکاتب دیگر کمک بگیریم. تعبیر بعدی استسباع فرهنگی که بالاتر از استعمار فرهنگی است؛ یعنی هر آنچه از سوی بیگانه میآید را خوب میداند و تمام مسائل خود را بد میدانند که حالت بسیار خطرناکی است.
وی گفت: شهید مطهری معتقد بودند که استقلال سیاسی و اقتصادی زمانی توفیق کسب میکند که استقلال فرهنگی کسب شده باشد.
مطهری تصریح کرد: آزادی هم بحث دیگری است که دارای اقسام متفاوتی است. قوا و استعدادهای انسانی آزاد و قوای حیوانی انسان تحت کنترل انسان باشد. وجود هر استعدادی در انسان منشا یک حق است مثل حق آزادی بیان که از قوه تفکر و تعقل حاصل شده است.
وی ادامه داد: در بین سران انقلاب اسلامی هیچ کس به اندازه شهید مطهری بر بحث آزادی بیان تاکید نداشته است. شهید مطهری در آستانه انقلاب میگوید حتی احزاب غیر اسلامی هم در جمهوری اسلامی آزاد خواهند بود؛ منتهی مشروط به اینکه با تابلوی خود به میدان بیایند و حرف خود را بزنند، اگر حزب کمونیست است با نام کمونیست بیاید.
نائب رئیس مجلس گفت: امیرالمومنین (ع) میفرماید در آشکار و نهان از من انتقاد کنید و با من همچون پادشاهان ستمگر سخن نگویید. سیره ائمه در برخورد با مخالفان برای ما میتواند درس باشد که با کمال خوشرویی و آرامش با مخالفان برخورد میکردند.
وی توضیح داد: جمهور اسلامی که از دل آن میتوان دموکراسی و ارزشهای اسلامی اخلاق و معنویت را استخراج کرد که جمهوری شکل نظام و اسلامی هم محتوای نظام ما است.
نائب ر ئیس مجلس با بیان اینکه دموکراسی هم ابتدا در بین غربیها رایج شده است و ممکن است بگویند ما به تعبیر آنها استناد کردهایم، اظهار کرد: ولی در ابتدا اینکه دموکراسی بر این معنا باشد که صرفا میل مردم حاکم باشد خود غربیها هم معتقدند این موضوع قابل تحقق نیست ولی به طور نسبی دموکراسی در دنیا وجود دارد. امروز هم ضمن اینکه آقای ترامپ نقاط ضعف جامعه آمریکا را نشان داده است ولی گاهی نقاط قوت جامعه آمریکا را میبینید که بالاترین مقام یک کشور حکمی را صادر میکند بعد قوه قضاییه به قدری استقلال دارد که آن حکم را نقض میکند که نقطه مثبت است.
مطهری تصریح کرد: اینطور نیست که ما هیچ نمونهای از دموکراسی در اسلام نداشته باشیم حکومت علی (ع) حاکی از دموکراسی است. شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی میگوید بزرگترین دشمنان حضرت امیر (ع) خوارج بودند اما آزاد بودند که حرف خود را بزنند زندان نکرد شلاق نزد حقوق شان را از بیت المال قطع نکرد تا زمانی که سلاح به دست گرفتند. یعنی خط قرمز ما اقدام مسلحانه است نه انتقاد.
وی گفت: نمونه دموکراسی در اسلام است که خلیفهای که حیطه زعامتش از غرب ایران تا شمال آفریقا تحت تسلط او بود اینطور با مخالفانش برخورد میکرد.
نائب رئیس مجلس بیان کرد: بحث مهم دیگر عدالت است ما از اسلامی بودن این انقلاب مساله عدالتخواهی را میفهمیم. آنچه که حضرت علی (ع) میگوید که خلافت را برای اجرای عدالت پذیرفتم.
وی افزود: شهید مطهری میگوید عدالت در سلسله علل احکام دین است یعنی احکام دین مبتنی بر عدالت است نه اینکه آنچه دین میگوید عدالت است؛ بلکه قبل از اینکه شریعت و دینی باشد عدالت امر خوبی است.
به گفته مطهری، عدالت مقیاس دین است نه دین مقیاس عدالت؛ آنچه عدل است دین می گوید نه آنچه دین می گوید.
وی توضیح داد: قبل از اینکه دین و خداوند بگوید موارد بد و خوب را میدانیم و دین بر اساس این حسن و قبحها است، شاید بگویید این موضوع آثار عملی ندارد اما اینطور نیست اگر فقیهی معتقد باشد که عدالت در سلسله علل احکام است این موضوع در فتاوی این شخص نیز تاثیر گذار خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه باید تفسیر درستی از عدالت داشته باشیم، گفت: نظریه اسلام این است که جامعه اسلام جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت. اسلام تفاوتهایی که ناشی از اختلاف استعدادها و تلاش است به رسمیت می شناسد ولی راههایی هم برای جلوگیری از ازدیاد شکافهای طبقاتی در نظر گرفته است.
مطهری گفت: البته عدالت اسلامی در عدالت اجتماعی متکی بر معنویت و اخلاق و برادری اسلامی است یعنی اسلام تاکید کرده مردم از روی میل به همنوع خود کمک کنند؛ به این معنا که غنی به فقیر کمک کند نه اینکه مثل سوسیالیستها به زور پول از اغنیا گرفته و به فقرا بدهیم.
نائب رئیس مجلس تصریح کرد: آثار بیعدالتیها نیز در جامعه روشن است؛ آن هم عدم تعادل روانی به دلیل پیدا شدن دو طبقه نامتعادل است که طبقهای دائما احساس محرومیت میکند و طبقهای عزیز کرده بی جهت است. شهید مطهری معتقد بودند که راه تداوم انقلاب اسلامی ادامه عدالتخواهی و احترام به آزادیها است. ایشان تاکید دارند مبادا با جلوگیری از اظهار نظر مخالف از اسلام و انقلاب دفاع کنیم. اجازه دهید مردم حرف بزنند منتهی این طرف هم باید پاسخ بدهد.
وی افزود: همچنین استقلال مکتبی نیز مورد تاکید شهید مطهری بود. مبادا در اثر نفوذ اندیشهای بیگانه گرایش به مکاتب دیگر داشته باشیم و بخواهیم تلفیقی از اسلام و آنها را ایجاد کنیم. در کتاب نهضتهای اسلامی شش آفت را برای این نهضتها ذکر میکنند از جمله نفوذ افکار بیگانه، تجدد گرایی افراطی (نباید اسلام را باب طبع زمان کنیم)، ناتمام گذاشتن نهضت، نداشتن طرح لازم و آفتی از تنوع معنی که به کم شدن خلوص نیات و تقواها اشاره دارد. امروز به شدت دچار بیتقوایی و کم شدن خلوص نیت شده ایم. به هر وسیلهای میخواهیم رقیب را از میدان به در کنیم و در این راه از هر وسیلهای استفاده میکنیم؛ این آفتها خطراتی است که انقلاب ما را تهدید میکند.