شاید در سال‌های اخیر هیچ گزارش روزنامه‌ای به اندازه گزارش گورخواب‌های «شهروند» واکنش ایجاد نکرده است، ولی واکنش‌های هیجانی و احساسی، که حتی هنرمندان را هم به هیجان آورد، این خطر را دارند که موضوع را به بیراهه بکشانند و در نتیجه پس از چندی به فراموشی نیز سپرده شوند.

به گزارش جماران، روزنامه شهروند در سرمقاله امروز نوشت: نکته بسیار مهم ماجرا این بود که شاید کمتر کسی کل گزارش را خوانده است. بیشترین اثرگذاری از تصویر بود. تصویر فردی به غایت بیچاره درگوری که مثل ردیف‌های آپارتمان کنار یکدیگر بودند و یک سقف پلاستیکی آن را می‌پوشاند. واکنش احساسی از این‌جا بود که چرا پس از دادن شعارهای پرطمطراق درباره پروژه مسکن مهر که قرار بود هر ایرانی یک سرپناه پذیرفتنی داشته باشد، کارمان به کجا رسیده که انسان‌های زنده، قبر را آپارتمان خود انتخاب کرده‌اند؟ این تصور به ظاهر تصویری از فقر بود، ولی واقعیت این است که اگر گزارش خوانده می‌شد، متوجه می‌شدیم که مسأله فقر نیست. 

جامعه ایران به مرحله‌ای نرسیده است که مردم اجازه دهند افرادی که فقط فقیر هستند، درچنین محیطی و در نزدیکی آنان زندگی کنند. نه دولت و مهم‌تر از آن نه مردم چنین واقعیتی را برنمی‌تابند. آن تصویر، تصویر فقر نبود، تصویر نکبت ناشی از اعتیاد بود. این نکبت کسانی است که حتی مردم نیز از آن روی‌گردانند و رضایتی به کمک‌کردن به آنان ندارند. 

این وضعیتی است که هر ازگاهی که آنان به یک محله می‌روند، صدای مردم آن‌جا را درمی‌آورند، چراکه همراه خود خطرات امنیتی و سلامتی و... را برای مردم محله می‌آورند. کافی است که آنان در یک‌جا اتراق کنند تا ارزش و اعتبار آن محل کاهش پیدا کند. هیچ‌کس از فقیر گریزان نیست و بسیاری نیز به آنان کمک می‌کنند، ولی قضیه معتاد فرق می‌کند. اگر گزارش به درستی خوانده می‌شد، متوجه می‌شدیم که بسیاری از آنان پیش از این افراد عادی و دارای شغل و درآمد بوده‌اند، که به هر دلیلی معتاد شده‌اند. اعتیاد روح و روان و جسم آنان را چنان دچار تغییر کرده که به راحتی در گور می‌خوابند. پس مسأله آن تصاویر نه فقر که اعتیاد بود. 

اعتیاد است که بلای جان جامعه ایران شده است و ٢٠‌سال در پرداختن جدی به آن تأخیر داشته‌ایم. اعتیاد، فقر را نیز همراه خود می‌آورد. نکبت ناشی از اعتیاد به ویژه موادمخدر صنعتی، بسیار تأسف‌بار است. وقتی که یک جوان معتاد مادر خودش را سلاخی می‌کند، اثرات اعتیاد را به مراتب بدتر از تصاویر گورخواب‌ها نشان می‌دهد، ولی احساسات کسی بر اثر خواندن آن خبر تحریک نمی‌شود. گزارش نه نشانه فقر، که نشانه عمق ناهنجاری ناشی از اعتیاد است.

ولی درکنار مسأله اعتیاد یک موضوع دیگری که مهم است، درتصویر دیده می‌شود. موضوعی که شاید بسیاری از افراد از این بابت تحت‌تأثیر قرار گرفته باشند. این‌که حرمت انسان شکسته و کرامت او نادیده گرفته شده است. این‌که جامعه ما در وضعیتی است که انسان با آن جایگاه برترش در حضیض غیرقابل تصور قرار گرفته است. ما می‌توانیم و حق داریم که معتادان را محکوم کنیم که چرا خود را به چنین روزگاری انداخته‌اند. در هرحال بخشی از مسئولیت ماجرا متوجه خود این افراد است، ولی فارغ از نگاه فردی این پرسش را هم می‌توانیم طرح کنیم که جامعه ما درچه وضعیتی است که جایگاه و کرامت انسان در آن؛ زندگی در گور شده است. 

واکنش برخی از افراد نسبت به این گزارش و تصاویر، ناشی از حسی بود که از سقوط این جایگاه داشتند و نه فقر یا گرسنگی. این‌که معتاد را فردی نفرت‌انگیز بدانیم و او را به‌طور کامل طرد کنیم، یک سوی ماجراست، ولی با این کار به نحوی انسانیت خود را نیز با علامت سوال مواجه کرده‌ایم. ما دریک وضعیت دوگانه و سختی قرار داریم. از یکسو از اعتیاد رنج می‌بریم و خواهان مواجهه و حتی طرد و نفی معتاد هستیم و ازسوی دیگر این طرد و نفی منجر به چنین وضعیتی می‌شود که یک‌باره موجودیت و کرامت انسانی خودمان را زیر علامت سوال می‌بینیم.

این نگاه محصول برخی از آموزه‌هایی است که برای انسانیتِ انسان فراتر از هرگونه رفتار و کردار او جایگاهی قایل نیست. در نتیجه هرکس را با یک انگ و ایراد از عرش به فرش و حتی بدتر از آن پرتاب می‌کنیم. جامعه‌ای که در دفاع از حیوانات و حیات‌وحش فعال است، نمی‌تواند تصور کند که یک انسان حتی با بدترین رفتار و مقصرترین کردار، به چنین وضعی دچار شود. دچارشدن آنان را به چنین وضعی بازتاب جایگاه و کرامت انسانی درجامعه خود می‌بیند.

با توجه به این ملاحظات به نظر می‌رسد که به جای جمع‌آوری این افراد از گورها یا خیابان‌ها یا پارک‌ها و کانال‌های آب، بهتر است درباره اعتیاد و مسئولیت اجتماعی خویش نسبت به همنوعان خودمان فراتر از هرگونه تعلقی گفت‌وگو کنیم. راه مقابله با کج‌روها و حتی منحرفین اجتماعی، طرد اجتماعی نیست. طرد اجتماعی سلاح برنده‌ای است، ولی تیغ دو دم است. استفاده کردن بیش از حد از آن خطرناک است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.