به گزارش جماران، مسیح مهاجری در روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت:
بعد از انتشار خبر رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی به دیدار ایشان رفتم تا به خیال خودم ایشان را دلداری بدهم، ولی او به من دلداری داد. او را با چهره خندانتر از روزهای گذشته دیدم و هنگامی که پرسیدم با این بیانصافی چه خواهید کرد؟ گفت: من با احساس وظیفه به صحنه آمده بودم و حالا وظیفه را از من ساقط کردهاند، به همین دلیل خوشحالم و احساس راحتی میکنم.
به گزارش ایسنا، مسیح مهاجری در روزنامه «جمهوری اسلامی» مینویسد: خیزش عمومی مردم در تکریم آیتالله هاشمی رفسنجانی از لحظه انتشار خبر رحلت ایشان تا برگزاری مراسم تشییع و تدفین و برپایی مجالس بزرگداشت و ترحیم در سراسر کشور و حتی در خارج از کشور نشان داد حربه تهمت و تخریب، کارایی ندارد و هر قدر این حربه بیشتر بکار گرفته شود، مردم بیشتر به شخصی که مورد تخریب قرار میگیرد علاقهمند میشوند.
همین واقعیت درباره سانسور و بایکوت خبری نیز صادق است کما اینکه دیدیم خودداری رسانه ملی و رسانههای مجازی مخالف آیتالله هاشمی رفسنجانی طی سالهای متمادی از مطرح کردن ایشان و انتشار اخبار مربوط به ایشان و حتی اقدام به تبلیغات مسموم علیه ایشان، مردم را علاقمندتر کرد و آن همه عشق و علاقه که در مراسم تشییع و تدفین و مجالس ترحیم نشان دادند نشاندهنده همین عشق و علاقه بود.
هنوز بسیاری از واقعیتهایی که در یک هفته گذشته در تکریم آیتالله هاشمی رفسنجانی رخ داده، در رسانهها منعکس نشده است. مردم در ایران، نه فقط در شهرها بلکه حتی در روستاهای دورافتاده نیز برای آقای هاشمی رفسنجانی مجالس عزاداری برگزار و در تمام این مجالس جمع کثیری از مردم شرکت کردند. مهمتر اینکه در بسیاری از این مجالس، مردم غذا توزیع کردند و مانند مجالس عزاداری امام حسین(ع) از حاضران پذیرایی کردند. اینها کارهایی است که مردم معمولی با اندک بضاعتی که دارند انجام دادند و هرچه در بساط داشتند برای نشان دادن عشق و علاقه خود به آیتالله هاشمی رفسنجانی خرج کردند.
این، نتیجه صبری است که آقای هاشمی رفسنجانی برای حفظ انقلاب و نظام کردند. بسیار اتفاق میافتاد که افرادی به این کوه صبر و تحمل و استقامت میگفتند در برابر فلان جفایی که به شما شده موضعگیری کنید، سکوت خود را بشکنید و اقدامی به عمل بیاورید، ولی آقای هاشمی رفسنجانی میگفت به خاطر انقلاب و به خاطر حفظ نظام تحمل میکنم و صبر را بر هر اقدامی ترجیح میدهم.
هنگامی که صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی برای نامزدی ریاست جمهوری در سال 1392 رد شد، همه فکر میکردند ایشان فریاد بر میآورد، اعتراض میکند و با نفوذی که دارد، غوغائی برپا میکند. ولی در نهایت شگفتی دیدیم که حتی کوچکترین شکوهای نکرد، خم به ابرو نیاورد و به همه گفت با نظام جمهوری اسلامی نباید قهر کرد. به او گفتند انتخابات را تحریم کنید. گفت: انتخابات، آبروی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است و ما نه تنها نباید آن را تحریم کنیم بلکه باید فعالانه در آن حضور داشته باشیم.
صاحب این قلم، بعد از انتشار خبر رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی به دیدار ایشان رفتم تا به خیال خودم ایشان را دلداری بدهم، ولی او به من دلداری داد. او را با چهره خندانتر از روزهای گذشته دیدم و هنگامی که پرسیدم با این بیانصافی چه خواهید کرد؟ گفت: من با احساس وظیفه به صحنه آمده بودم و حالا وظیفه را از من ساقط کردهاند، به همین دلیل خوشحالم و احساس راحتی میکنم.
این، عشق به انقلاب و نظام و کشور و مردم بود که هاشمی رفسنجانی را به قلب مردم نفوذ داد و مردم با شنیدن خبر رحلت او عشق خود را به او اینگونه نشان دادند. این واقعه مهم تاریخی باید به موافقان و مخالفان آقای هاشمی رفسنجانی درس بزرگی بدهد. درسی که موافقان باید بگیرند این است که راه او را با عشق ورزیدن به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و ملت و کشور ادامه دهند، در برابر فشارها و ناملایمات صبر و تحمل خود را بالا ببرند تا بتوانند دین خود را به آیتالله هاشمی رفسنجانی ادا کنند.
درسی که مخالفان میتوانند بگیرند این است که با حربه تخریب و تهمت و دروغ برای همیشه خداحافظی کنند و از هر کس انتقاد میکنند، با رعایت انصاف و ضوابط دینی و اخلاقی انتقاد کنند. باب انتقاد نباید در این کشور انقلابی بسته شود، اما باید انتقادها در چارچوب دین و اخلاق باشد. همه باید با تخریب و تهمت و دروغ خداحافظی کنند و درباره دیگران با رعایت انصاف و ضوابط شرعی سخن بگویند یا بنویسند یا برنامهسازی کنند. این، یعنی درهای بداخلاقی را ببندید و درهای اخلاق را بگشائید. ما امروز دچار بحران اخلاقی هستیم. همه، بهویژه بزرگان کمک کنند بحران اخلاقی را پشت سر بگذاریم.