باید یادآوری کرد که سیاست های مهاجرپذیری، جزئی از نقش تمدنی ایران اسلامی در منطقه غرب آسیاست. تصاویری که در حرم مطهر رضوی در مشهد یا حرم امام خمینی در تهران از کنار هم قرارگیری ساکنان ایران و افغانستان و کشورهای عربی به وجود آمده، علاوه بر منافع مادی برای ایران، دارای ابعاد معنوی و تمدنی نیز هست. همین جا باید از هوشمندی و موضع اخیر یادگار امام راحل، آیت الله سید حسن خمینی در این موضوع تقدیر کرد. مهاجران افغانستانی و عراقی، از دوران دفاع مقدس تا بزنگاه های محور مقاومت، نقش بزرگی ایفا کرده اند که باید همچنان تقویت شده و قدر دانسته شود.

مهاجران افغان

به گزارش جماران؛ سید محمد بحرینیان در یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت:

یک. مسئله سیاست‌های پذیرش مهاجران موضوع امروز و دیروز ایران نیست. فقط هم مسئله ایران نیست و تقریبا تمام کشورهایی که در مقایسه با همسایگان، از آرامش و رفاه بیشتری برخوردارند، مقصد مردم مهاجر کشورهای همسایه خود خواهند بود، به‌طوری‌که دغدغه‌های حوزه پذیرش مهاجر در کشورهای آمریکای شمالی و اروپا به‌شدت پررنگ است.

دو. سیاست پذیرش مهاجر پیش از هر موضوع دیگر یک مسئله جمعیتی است و باسیاست‌های جمعیتی باید تناسب و تطبیق داده شود. اگرچه در چند سال گذشته و به‌ویژه پس از وقوع چند مورد جنایت از سوی مهاجران، مسئله رنگ و بوی امنیتی و پلیسی گرفت اما مسئله مهاجرت دارای ابعاد گسترده است.

سه. بعد اول آن‌که کشور ما با سرعت به سمت پیرسالی حرکت می‌کند و با تداوم وضعیت پیش رو، ما برای تأمین نیروی کار، آن‌هم نه صرفا کارگر ساده بلکه در سطوح کارشناسی و میانی به پذیرش مهاجر نیاز داریم. جالب است برخی رسانه‌ها و چهره‌هایی که معمولا علیه مهاجرین از کشورهای همسایه موضع می‌گیرند، پیش‌از این با سیاست‌های تبلیغ افزایش جمعیت و فرزند آوری ایرانیان هم موافق نبوده‌اند. طبیعی است که این دو قابل جمع نیست و تنها رشد جدی جمعیت و بالا رفتن نرخ جانشینی در خانواده‌های ایرانی است که می‌تواند ایران را از مهاجران تا حدی بی‌نیاز کند. به‌عبارت‌دیگر با تداوم وضع فعلی در حوزه جمعیت، در آینده پذیرش مهاجر نه‌تنها قابل‌ممانعت نیست بلکه باید برای جذب مهاجران به کشور تسهیلات بیشتری  هم در نظر گرفته شود.

چهار. غیر از مسئله جمعیت، بعد دیگر اقتصاد است. ما کشوری باسیاست‌های یارانه‌ای گسترده نادقیق هستیم. یعنی چه؟ به‌عنوان‌مثال، دولت ما یک کیلو گندم را به قیمت ۲۰ هزار و پانصد تومان از گندم کاران می‌خرد و آرد می‌کند ولی آرد را به قیمت کمتر از کیلویی هزار تومان به نانوایی‌های دولتی عرضه می‌کند. در حوزه برق و بنزین و غذا و بسیاری از کالاها و خدمات دیگر هم همین اتفاق افتاده است.

این یارانه خوب است به‌شرط آن‌که عادلانه و در میان شهروندان ایرانی و مهاجران قانونی توزیع شود، نه آن‌که از بیت‌المال و منابع مردم ایران، سالانه مبلغ بالایی صرف مهاجران بی‌ضابطه شود. محاسبه دقیقی که وجود ندارد اما در حال حاضر، میزان مصرف یارانه‌ها از سوی مهاجران همسایه شرقی ما سالی ۱۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود که با این عدد می‌توان صنایع زیرساختی بزرگ برای کشور ساخت که هم ده‌ها هزار شغل پایدار ایجاد کند و هم باعث رونق تولید شود. از این منظر، برای مقابله با مسئله مهاجرت غیرقانونی، باید یارانه‌های داخل را ساماندهی کرد. طبیعی است که اگر مهاجر غیرقانونی نتواند از خدمات ارزان از جیب مردم ایران استفاده کند، انگیزه چنین مهاجرتی از اساس از بین می‌رود.

پنج. بعد از پرداختن به دو بعد اجتماعی و اقتصادی، می‌توان به مسائل امنیتی رسید. قطعا باید سیاست‌های انتظامی دقیقی ازجمله دیوار در مرز شرقی را با جدیت پیگیری کرد اما باید متوجه بود که چنین اقداماتی زمانی راهگشاست که باسیاست‌های داخلی درستی همراه باشد. مهاجرپذیری اساسا مسئله‌ای اجتماعی و اقتصادی است و چنین مسائلی راه‌حل‌های اجتماعی و اقتصادی دارند. ابعاد انتظامی هم تکمیل‌کننده خواهند بود.

شش. دقت شود که نکته پیش‌گفته به معنی تقلیل جایگاه فراجا یا دستگاه‌های مشابه نیست، بلکه بدان معناست که پلیس و وزارت کشور در موضوع مهاجران نباید تنها بماند و حل ریشه‌ای چنین موضوعی، به زنجیره‌ای از تصمیمات درست اجتماعی، اقتصادی و نهایتا امنیتی نیاز دارد.

هفت. نتیجه بندهای پیشین آن است که سیاست‌های پذیرش مهاجران و بازگشت مهاجران غیرقانونی، باید با آرامش و تدبیر پیگیری شود و نمی‌تواند دستمایه بحث‌های رسانه‌ای و محفلی باشد. ما باید به سمتی پیش برویم که در برابر مهاجر غیرقانونی بایستیم اما توأمان تلاش کنیم که ایران بهشت مهاجران قانونی شود. همین حالا هم بیشترین ورود سرمایه از مهاجران دو همسایه غربی و شرقی  ما نشات می‌گیرد. تقریبا تمام قدرت‌های جهانی یا نوظهور در دنیا، تلاش می‌کنند درهای کشورشان تا حد امکان برای مهاجران قانونی، سرمایه‌گذار و مفید تا حد امکان گشوده باشد.

هشت. برخی از سخنان نسنجیده فعلی که نقل محافل هم هست، منجر به شکاف بین ملت‌هاست و نمی‌تواند به صلاح باشد. ضمن آن‌که بر اساس قانون برنامه هفتم، دانشگاه‌های ایران باید در پایان دوره میزبان ۳۲۰ هزار دانشجوی خارجی باشند که قطعا سیاست درستی است. مهاجران برای ما دریای ظرفیت‌اند و باید تعادل را در سیاست‌های متناظر با آن‌ها برقرار کرد. یعنی به همان میزان که تلاش می‌کنیم مهاجرت با حساب و قانونی باشد و مهاجر غیرقانونی به کشور مبدا بازگردانده شود، به همان میزان تلاش کنیم دانشگاهیان، نیروی کار ماهر و سرمایه‌گذاران، ایران را به‌عنوان مقصد مهاجرت خود انتخاب کنند.

نه. در کنار همه موارد یاد شده باید یادآوری کرد که سیاست های مهاجرپذیری، جزئی از نقش تمدنی ایران اسلامی در منطقه غرب آسیاست. تصاویری که در حرم مطهر رضوی در مشهد یا حرم امام خمینی در تهران از کنار هم قرارگیری ساکنان ایران و افغانستان و کشورهای عربی به وجود آمده، علاوه بر منافع مادی برای ایران، دارای ابعاد معنوی و تمدنی نیز هست. همین جا باید از هوشمندی و موضع اخیر یادگار امام راحل، آیت الله سید حسن خمینی در این موضوع تقدیر کرد. مهاجران افغانستانی و عراقی، از دوران دفاع مقدس تا بزنگاه های محور مقاومت، نقش بزرگی ایفا کرده اند که باید همچنان تقویت شده و قدر دانسته شود. برخورد با مهاجران غیرقانونی هم باید بسیار با دقت و بدون ایجاد هرگونه فضاسازی یا بدبینی علیه عموم مهاجران صورت پذیرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.