مطالعات انجامشده، طرحها و پروژههای تعریفشده در مکران اغلب آشکار است. آنچه میماند، اراده معاون اول برای گرهگشایی از کلاف تصمیمگیری و اجرا در توسعه مکران است. هنر دکتر عارف در جمعبندیها زبانزد کارشناسان دستگاههای اجرائی است.
به گزارش جماران؛ کیومرث اشتریان، استاد علوم سیاسی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
در ادامه نوشتارهای «منشوری برای دولت پزشکیان» امروز به یکی از کلیدهای اساسی توسعه کشور یعنی سواحل مکران میپردازم. تأکید میکنم که نقش معاون اول رئیسجمهور در این حوزه، اساسی است تا بتوان کار را از سخن به عمل درآورد و تدبیر استوار کرد. مهمترین مشکل عدم توسعه موفق مکران، «اداره و حکمرانی» (Governance) آن است. ریشه مشکل حکمرانی هم به نوبه خود عبارت است از تودرتویی نهادی. این سخن آقای عبدالرحیم کردی، از مدیران باسابقه منطقه آزاد چابهار، جالب است: «در دهه ۸۰ رهبری به گنج پنهان سواحل مکران توجه میکنند و قرار بر این میشود که سواحل مکران توسعه پیدا کند. در این فاصله همه به سواحل مکران ریختند و به دست و پای همدیگر لولیدند. حالا شده یک کلافی که همه به همدیگر گره خوردهاند و تکان هم نمیتوانند بخورند و هیچ کاری هم انجام نمیشود. وقتی هم که صحبت از کارکردن میشود، انگشت اشاره هر نفر به سمت نفر بعدی میرود». پیشازاین در نوشتههای گوناگونی درباره مکران سخن گفتهام. این موضوع را باید با تکرار به مسئله اصلی دستور کار دولت تبدیل کرد. مطالعات انجامشده، طرحها و پروژههای تعریفشده در مکران اغلب آشکار است. آنچه میماند، اراده معاون اول برای گرهگشایی از کلاف تصمیمگیری و اجرا در توسعه مکران است. هنر دکتر عارف در جمعبندیها زبانزد کارشناسان دستگاههای اجرائی است. امید است که ایشان توجه خود را بر مقولات زیر متمرکز کنند:
1- یک راهحل فوری برای معضل تودرتویی نهادی که بارها گوشزد کردهایم، این است که رئیسجمهور یا معاون اول، خود شخصا امور مکران را اداره کنند و حتیالامکان یک هفته در ماه را در آن منطقه بگذرانند. اگر نمیتوانند، یک مدیر باسابقه مانند فرهاد رهبر، حسین دهقان، عبدالرحیم کردی، مهدی کرباسیان یا مدیری از بخش خصوصی مانند حسین سلاحورزی را در آنجا به کار بگمارند؛ البته با اختیارات اصل 127 قانون اساسی. مشکل اصلی اداره و حکمرانی را بایستی با اختیارات کامل حل کرد، چراکه تعدد دستگاهها و تودرتویی وظایف و تکالیف آنها به گونهای است که اساسا امکان اداره وجود ندارد. باید همه دستگاهها و استانهای ساحلی تحت فرمان یک حکمران توسعهگرای واحد (غیرنظامی) انجام وظیفه کنند. کرّ و فرّ مکران برای غلبه گفتمان توسعه در کشور ضروری است: «فرستاده شاه چون بازگشت/ همه شهر مکران پرآواز گشت».
2- توسعه سواحل مکران میتواند یک رکن مهم سیاست منطقهای ایران با همسایگان و با اروپا و چین باشد. با توجه به تسهیل تحریمها در این منطقه وزارت امور خارجه میتواند با کشورهای اروپایی و شرکتهای معتبر و پرسابقه باب تعامل بگشاید.
3- بررسی امکانپذیری تشکیل استان جدید مکران متشکل از مناطق ساحلی مکران و احداث حداقل دو شهر ساحلی چندمنظوره گردشگری-تجاری-صنعتی و توسعه شهرهای موجود به گونهای که بتواند جمعیت متخصص را به آنجا بکشاند، در دستور کار قرار گیرد.
4- توسعه اجتماعی و فقرزدایی از منطقه با اولویت توسعه مشاغل بومی و دریامحور، توسعه صنایع گوناگون در قالب کشت و صنعتها، توسعه زنجیره شیلات و مواد غذایی برای اقتصاد محلی و ظرفیتهای پاکستان و افغانستان و احداث مجتمعهای مشاغل منطقهای با هدفگیری کشورهای همسایه.
5- اولویتبخشی به اموری مانند جذب سرمایهگذاری ملی و بینالمللی به منطقه مکران، تکمیل احداث راهآهن چابهار به زاهدان بهعنوان شاهراه توسعه مکران و شرق ایران، توسعه و تکمیل جاده ساحلی جنوب ایران با تمرکز بر قطعات حدفاصل کنارک به جاسک، تعیین تکلیف فرودگاه چابهار در شورایعالی امنیت ملی، اولویتدهی در گازرسانی به صنایع سنگین چابهار و احیای مجدد منطقه انرژی کوه مبارک.
در اسناد کتابخانه ملی مطالعهای به تاریخ سال ۱۳۰۶ وجود دارد. در این سند از راهآهن چابهار به «اعظم الطرق تجارتی» یاد شده است. آقای عبدالرحیم کردی به نقل از آن سند میگوید: «راهآهن چابهار وقتی به دریای سیاه و مدیترانه وصل شود، کانال سوئز را از اهمیت میاندازد و پیشبینی کرده که جمعیت چابهار در مدت 50 سال به پنج میلیون نفر برسد». او ادامه میدهد که «بنابراین ظرفیتی بالقوه و تاریخی برای بیش از صد سال را در سواحل مکران داریم. ذات و ماهیت اقتصاد ایران هم، اقتصاد نفتی و منبعمحور نبوده است. اقتصاد ایران، ترانزیتی و لجستیکی بوده است. راه شاهی، آمدن اسکندر به اینجا، دوره هخامنشی و کاروانسراها و... . همه اینها نشان میدهد ما دچار نفرین شدهایم که صاحب نفت شدیم و از آنجا به بعد همه چیز یادمان رفت. اگر صاحب نفت نشده بودیم، قدرتمان خیلی بیشتر از این چیزی که الان هست، بود؛ چون نفت ما را دچار یکسری گرفتاریها کرد. به حواشی و مسیرهایی رفتیم که بنیان و ویژگی ذاتی و مزیت رقابتی منطقهمان را از دست دادیم».
اهمیت تمرکز بر توسعه مکران را در دولتهای گوناگون متذکر شدهایم. تکرار آن بهایندلیل مفید است که دورههای مدیریتی پر از تبوتاب است و یک موضوع باید برای حلقههای گوناگون تکرار شود تا با آن انس بیابند. مهمترین عنصر برای توسعه، «تشکیل سرمایه قدرت» است که از آن به حکمرانی یا شکلگیری اراده سیاسی نیز تعبیر میشود. مکران بیش از آنکه سرمایه مالی بخواهد، نیازمند تشکیل سرمایه قدرت است که از طریق تمرکز معاون اول محترم و انتصاب یک مدیر ملی محقق میشود.