اکنون توپ در زمین رئیسجمهور و دولت است. رئیسجمهور میتواند برای شاد کردن مردم، یک برنامه کوتاهمدت 100 روزه تعریف کند. اول ، فیلترینگ را بردارد که پیش از این درباره چندباری سخن گفته بود. دوم، چنان که قبلاً نیز وعده داده بود، اجرای گشت ارشاد و طرح نور را متوقف کند و روند فعلی آنها را اصلاح کند. زیرا این روند جز آنکه خشم و دلزدگی مردم را بیشتر کند، حاصلی ندارد که اگر حاصل داشت نیمی از رایدهندگان، انتخابات را تحریم نمیکردند. ریشههای تحریم انتخابات در همین اشکالات باید جُست.
به گزارش جماران؛ اکبر منتجبی، سردبیر روزنامه سازندگی در جدیدترین شماره این روزنامه نوشت:
از مجلس باید تشکر کرد. دومین گام وفاق نیز برداشته شد. اما آیا وفاق به سرانجام رسید و شکل گرفت و تمام شد؟ خیر. زیرا آنچه مهم است، برنامهها و اجرای آنهاست. اگر دولت بتواند برنامههای خود را بدون کارشکنی انجام دهد و جلو ببرد و به سرانجام برساند، گام دیگری از وفاق نیز برداشته شده است.
وفاق، نردبانی است که پایان ندارد. باید پلهپله آن را بالا رفت و همه ارگان و نهادها برای موفقیت دولت، رئیسجمهور را یاری کنند.
تجربه نشان داده است که مخالفتهای کارشکنانه در گذشته نهتنها موثر نبودند، بلکه کشور را از برنامههای بلندمدت دور کردند. برنامههایی که دولتها اجرا میکنند، برنامههای محیرالعقول نیستند. هدف آنها توسعه، آبادانی و رفاه مردم است اما عدهای که منافعشان به خطر میافتد، زیر میز میزنند تا هیچ برنامهای اجرا نشود و هیچ رئیسجمهوری موفق نشود.
اکنون توپ در زمین رئیسجمهور و دولت است. رئیسجمهور میتواند برای شاد کردن مردم، یک برنامه کوتاهمدت 100 روزه تعریف کند.
اول ، فیلترینگ را بردارد که پیش از این درباره چندباری سخن گفته بود.
دوم، چنان که قبلاً نیز وعده داده بود، اجرای گشت ارشاد و طرح نور را متوقف کند و روند فعلی آنها را اصلاح کند. زیرا این روند جز آنکه خشم و دلزدگی مردم را بیشتر کند، حاصلی ندارد که اگر حاصل داشت نیمی از رایدهندگان، انتخابات را تحریم نمیکردند. ریشههای تحریم انتخابات در همین اشکالات باید جُست.
سوم نیز، در سفر آتی رئیسجمهور به نیویورک، مقدمات شکستن تحریمها و احیای برجام برداشته شود. در 100 روز آینده، میتوان با همین سه حرکت کوچک اما موثر، جمعیت رایدهندگان را امیدوار کرد و سپس پیام مثبتی به جمعیت تحریمی فرستاد که وضعیت تغییر کرده است.
گامهای بعدی را باید وزارتخانهها بردارند. باید رفع کدورت با روشنفکران، نخبگان، هنرمندان، اقتصاددانان و ... جمعیت بسیاری را که گلایهمند یا عصبانی هستند، انجام شود و موتور توسعه روشن شود که اگر کشور دوباره در مسیر توسعه قرار بگیرد و اقتصاد راه بیفتد، نارضایتیها نیز فروکش میکند.
فراموش نکنیم که ایران برای همه ایرانیان است، نه یک اقلیت خالصساز پرسروصدایی که هنری جز مخالفت نداشته و ندارند.