خبرهای چند ماه اخیر را که مرور کنیم، متوجه خواهیم شد چه بر سر پرستاران آمده است. مهاجرت 3 هزار پرستار تنها در طول یک سال، اعتراضات پراکنده به شیوه اجرای نامناسب تعرفهگذاری خدمات پرستاری به ویژه در نیمه دوم سال گذشته، استعفای 20 پرستار بیمارستان طالقانی در شهر چالوس، استعفای 40 پرستار و اعضای کادر پرستاری بیمارستان شهدای تجریش تهران، استعفای 30 پرستار بیمارستان طالقانی آبادان و خودکشی پرستاران در شهرهای تهران، سنندج و کرمانشاه . اما پاسخ وزارت بهداشت و دانشگاهها به این وضعیت، احضار پرستاران معترض به هیات رسیدگی به تخلفات اداری، تهدید، تبعید و اخراج بوده است.
به گزارش جماران؛ امتداد نوشت: کرج، شیراز، جهرم، زنجان، یزد و اراک. اعتراضات صنفی پرستاران در حال گسترده شدن است و روند اعتراض در برخی شهرها حتی به اعتصاب و توقف فعالیت پرستاران در بخشهای عمومی و ویژه رسیده است. حالا دیگر احتمال اینکه جان بیماران هم در نتیجه اعتصابهایی که به اهرم فشار جامع پرستاری تبدیل شدهاند، در خطر قرار بگیرد، وجود دارد. تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی از بیمارستانهای شیراز، بخشهایی را نشان میدهد که از حدود یک هفته پیش به تدریج خالی از پرستار شده است. «نگران جان بیماران هستیم. ما متعهد به حفاظت از جان تک تک کسانی هستیم که خانوادههایشان مراقبت از آنان را به کادر درمان سپردهاند. اما دیگر بریدهایم... وقتی حتی برای کیفیت خدمات رسانی به بیماران هم ارزشی قائل نیستند و شهروندان هم خدماتی که شایسته آنان است را دریافت نمیکنند، چرا باید دندان روی جگر بگذاریم و به این وضعیت ادامه دهیم.» اینها حرفهای یکی از صدها پرستار معترض است که خانهنشینی را به کار تحت آنچه به گفته او «استثمار» مراکز درمانی است، ترجیح داده است. او ادامه میدهد: « حالا که اعتصاب کردهایم هم به جای پاسخگویی، با به خطر انداختن جان بیماران از نیروهای جایگزین غیرحرفهای در بیمارستانها استفاده میکنند و پرستاران معترض به ویژه نیروهای شرکتی و طرحی را تهدید به اخراج و قطع حقوق میکنند.»
خبرهای چند ماه اخیر را که مرور کنیم، متوجه خواهیم شد چه بر سر پرستاران آمده که خروجیِ آن این روزها به اعتصاب گسترده پرستاران در برخی بیمارستانهای کشور انجامیده است. مهاجرت 3 هزار پرستار تنها در طول یک سال، اعتراضات پراکنده به شیوه اجرای نامناسب تعرفهگذاری خدمات پرستاری به ویژه در نیمه دوم سال گذشته، استعفای 20 پرستار بیمارستان طالقانی در شهر چالوس، استعفای 40 پرستار و اعضای کادر پرستاری بیمارستان شهدای تجریش تهران، استعفای 30 پرستار بیمارستان طالقانی آبادان و خودکشی پرستاران در شهرهای تهران، سنندج و کرمانشاه . اما پاسخ وزارت بهداشت و دانشگاهها به این وضعیت، احضار پرستاران معترض به هیات رسیدگی به تخلفات اداری، تهدید، تبعید و اخراج بوده است.
پرستاران به پرداخت کم دستمزد بابت کارانه و عدم اجرای مناسب تعرفهگذاری، اضافهکار اجباری، شیفتهای طولانی و حقالزحمه ناچیز اضافهکاری اعتراض دارند. شیفتهای کاری طولانی ۱۲ ساعته، تعرفههای ناعادلانه دستمزد، فشار کاری بالا در هر شیفت و تنش زیاد در ارتباط با بیماران و همراهانشان از مهمترین مشکلات پرستاران شاغل در نظام درمانی ایران است. کمبود نیروی پرستاری موجب شده تا کیفیت خدماترسانی به بیماران نیز با مشکل مواجه شود. بر اساس اعلام شورای عالی نظام پرستاری در چند سال اخیر استخدام پرستاران به صورت قطره چکانی بوده است. در حال حاضر حدود ۲۴۰ هزار پرستار در کل کشور فعالیت میکنند، اما برای رسیدن به نسبت به استاندارد بین تعداد پرستاران و بیماران، باید نسبتها ۳ برابر شود.
محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار که حدود 5 ماه پیش در گفتگو با یک رسانه داخلی، سال ۱۴۰۳ را سال پرچالشی برای پرستاران پیشبینی کرده بود؛ حالا در گفتگو با «امتداد» میگوید: شاهد یکی از بیسابقهترین اعتراضات جامعه پرستاری هستیم که دامنه آن به دلیل عدم پاسخگویی مسئولین و وعدههای محقق نشده، به اعتصاب و توقف فعالیت پرستاران کشیده شده است.
از کرج تا شیراز؛ مطالبات مشترک عامل «اعتصاب» است
این فعال صنفی پرستاری با اشاره به گسترش تدریجی اعتراضات پرستاری در سالها و به ویژه ماههای گذشته میگوید: بعد از اجرای ناقص قانون بر زمین مانده تعرفهگذاری خدمات پرستاری پس از 15 سال از تصویب آن پرستاران در نقاط مختلف کشور از روند اجرای تعرفهگذاری و پرداخت ناکافی کارانهها ابراز نارضایتی کردند و با برگزاری تجمعات اعتراضی در محوطه بیمارستانها و نهادهای دولتی و راهاندازی کارزارهای جمعآوری امضا تلاش کردند صدای اعتراض خود را به گوش مسئولین مراکز درمانی و وزارت بهداشت برسانند. دولت اما بیتوجه به این اعتراضات،حتی در بودجه ۱۴۰۳ به بودجه لازم برای پرداخت فوقالعاده خاص پرستاران توجهی نکرد و منابعی را به آن تخصیص نداد.
به گفته شریفی مقدم، اعتراضات اخیر که در قالب اعتصاب گسترش پیدا کرده است، ابتدا از کرج آغاز شد. «این اعتصابات ابتدا در کرج آغاز شد اما بعد از سه روز خاتمه یافت. ما هنوز به طور دقیق نمیدانیم که آیا آن اعتصاب دستاورد ویژهای داشته یا خیر! اما به نظر میرسد تهدیدهای صورت گرفته علیه معترضان و پرداخت جزییِ بخشی از مطالبات عقبافتاده دلیل پایان این اعتصابات بوده باشد. اما در یک هفته اخیر علاوه بر کرج ما در شیراز شاهد اعتصابات گستردهتری در بیمارستانهای دولتی بودیم که پرستاران حدود 8 بیمارستان را درگیر کرده است و به نظر میرسد ما شاهد بیسابقهترین شکل اعتراضات صنفی پرستاری در سالهای اخیر هستیم.»
شهرهای زنجان، جهرم و فسا هم شاهد برگزاری تجمعات اعتراضی کادر پرستاری بودهاند. در عین حال با وجود اینکه بخشهای عمومی و بخشهای ویژه بیمارستانها درگیر اعتصاب پرستاران هستند، بخشهای اورژانس کماکان به فعالیت خود ادامه میدهند. در عین حال بر اساس گزارشهای منتشر شده، مراکز درمانی با به خدمت گرفتن نیروهای جایگزین تلاش میکنند که بر بحران کمبود نیرو غلبه کنند.
این فعال صنفی در خصوص دلایل و زمینههای این اعتراضات میگوید: «پرستاران اکنون کمترین حقوق را در بین کارکنان دولت دریافت میکنند. متوسط دریافتی آنها بر اساس احکامی که برخی پرستاران برای ما ارسال کردهاند نشان میدهد که یک پرستار رسمی با 10 سال سابقه کار، حدود 14 میلیون تومان حقوق ثابت دریافت میکند. در ارتباط با بحث تعرفهگذاری هم باید گفت که آنچه در سال 1400 پس از بیش از 15 سال اجرایی شده، با آنچه در متن این قانون بر آن تاکید شده بود، متفاوت است. در واقع آنچه قانونگذار گفته اساسا اجرا نمیشود و آنچه هدف جامعه پرستاری بود نیز محقق نشده است.»
به گفته شریفی مقدم در حالیکه 9 هزار خدمت کادر پزشکی تعرفه دارد، پرستاران با 600-700 خدمت فاقد تعرفه بودند. آنچه جامعه پرستاری میخواست این بود که این خدمات بر اساس آنچه برای سایر گروهها اجرا میشود، تنظیم شود. اگر این اجرا میشد پرستار میتوانست حداقل رقمی برابر با حقوقش را در قالب کارانه و تعرفه خدمات دریافت کند.
فقدان سازماندهی و دستاوردهای ناپایدار
دبیرکل خانه پرستار در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا اعتراضات و اعتصابات اخیر جامعه پرستاری توسط تشکل یا نهاد صنفی سازماندهی شده، میگوید: متاسفانه خیر و حتی میتوان گفت که یکی از دلایل اصلی گسترده شدن این اعتراضات، ناکارآمدی تشکلهای صنفی حوزه پرستاری و دلسرد شدن بدنه پرستاری از این نهادها و تشکلهاست. متاسفانه در سالهای گذشته نظام پرستاری و معاونت پرستاری عملکرد ضعیفی در ارتباط با پیگیری مطالبات پرستاران داشتهاند و حتی با رد صلاحیتهای گسترده از ورود افراد دلسوز و فعال حوزه پرستاری به هیاتهای مدیره نظام پرستاری ممانعت به عمل آوردهاند.
اشاره این فعال صنفی به رد صلاحیتهای گسترده در انتخابات نظام پرستاری دوره پنجم و ششم است که به گفته او وزارت بهداشت در یک انتخابات مهندسی شده، سازمان نظام پرستاری را در اختیار مدیران مدنظر و دست نشانده وزارتخانه قرار داد و به این ترتیب از کارایی سازمان نظام پرستاری کم کرد.
به گفته شریفی مقدم، «نتیجه این آرایش سیستماتیک در بدنه نظام پرستاری این بود که در سه سال گذشته بیشترین احضارهای پرستاری را به هیات تخلفات دانشگاه علوم پزشکی داشتیم. هیات تخلفات نه مربوط به وزارت اطلاعات است، نه هیچکدام از نهادهای امنیتی. هیات تخلفات مربوط به دانشگاههاست. در واقع این نهادهای صنفی به جای اینکه به مطالبات پرستاران بپردازند و یک خروجی قانونی از پیگیری این مطالبات بگیرند، تاکنون با چنین روندی با اعتراضات صنفی برخورد کردهاند.»
او در پاسخ به این سوال که تشکلهایی مانند «خانه پرستار» چرا موفق به بسیج بدنه و سازماندهی اعتراضات نمیشوند نیز میگوید: تنها تشکلی که دست کم این مطالبات را طرح کرده و تلاش کرده صدای پرستاران را به گوش نهادهای ذیربط و مسولین برساند، خانه پرستار بوده است. ما از حدود دو سال پیش و پس از اجرای نیمبند و نامناسب قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری و همچنین تداوم بیعدالتی در پرداختها و عواقب کمبود نیروی پرستاری به وزارتخانه و مجموعه دولت هشدار دادیم که احتمال فراگیر شدن اعتراضات صنفی در میان پرستاران وجود دارد، اما نه تنها پاسخی در این زمینه دریافت نکردیم، بلکه به گونهای با محدودیتهای به وجود آمده، به حاشیه رانده شدیم. توجه کنید که تشکلهایی مثل خانه پرستار، وابسته به بودجه دولتی نیستند و از طرف بدنه و اعضا هم حمایت مالی نمیشوند. بنابراین توان بسیج و سازماندهی با محدودیتهای به وجود آمده برای فعالیت صنفی و برخوردهای قهری، عملا از ما سلب شده است.
به گفته این فعال صنفی، فقدان سازماندهی تشکیلاتی و ناکارآمدی نهادهایی چون نظام پرستاری در پیگیری مطالبات پرستاران منجر شده تا اعتراضات به صورت خودجوش برگزار شود و در عین حال نتواند به نتایج و دستاوردهای بلندمدت و پایدار برسد.
جان مردم در خطر است
شریفی مقدم در عین حال میگوید که تداوم روند فعلی یعنی بیپاسخ ماندن اعتراضات صنفی پرستاران و تداوم اعتصاب آنها میتواند ذینفعان بخش درمانی یعنی بیماران را هم تحت تاثیر قرار دهد. او ادامه میدهد: متاسفانه پیش از این هم خدمات درمانی به دلیل کمبود نیروی پرستاری به شیوه مطلوب در اختیار مردم قرار نمیگرفته و درستتر این است که بگوییم اعتصابات و اعتراضات اخیر، تنها اهرم فشار پرستاران برای احقاق حقوق از دست رفته خود و ذینفعان بخش درمان یعنی شهروندان است. به خصوص شهروندانی که به طور مستقیم از بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی خدمات میگیرند در خطر دریافت خدمات غیرحرفهای و ناکارآمد هستند. به ویژه زمانی که متوجه میشویم، بیمارستانهایی که در آنها اعتصاب در جریان است از نیروی ستادی و غیرحرفهای برای مراقبت از بیماران استفاده میکنند.
دبیرکل خانه پرستار گفت: من فکر میکنم مردم به میزان کافی از خسارتهایی که از طریق کمبود نیرو و بیپاسخ ماندن مطالبات پرستاران متوجه بخش درمان میشود، مطلع نیستند. باید گفت که مطالبات بخش درمان به طور مستقیم با سلامت مردم و امکان مراقبت از آنها گره خورده است و جامعه باید نسبت به این قضیه حساس شود. آنهایی که پول دارند از خدمات VIP مراکز دولتی و در بهترین حالت از مراکز خصوصی برای دریافت خدمات استفاده میکنند اما مردم عادی که اکثریت مردم را شامل میشوند باید نسبت به حقوق خود و اینکه حق دارند چه امکاناتی در بخش درمان در اختیار آنها قرار گیرند، آگاه شوند و به کمک جامعه پرستاری بیایند تا در نهایت نظام سلامت به هدف اصلی خود که ارتقاء سطح خدمات رسانی است، دست یابد.
این فعال صنفی برقراری «عدالت» را شعار محوری دولت چهاردهم میداند و میگوید: عدم شفافیت هم در مدیریت و هم در پرداخت و تعارض منافع منجر به اعتراض صنفی میشود. نظام سلامت ما یکی از جاهایی است که 700هزار میلیارد تومان گردش دارد. بنابراین حوزهای نیست که دچار مشکل و محدودیت مالی باشد. اما اختلاف درآمد و پرداختی در میان کادر درمان است که مشکل ایجاد کرده است. متاسفانه سیستمهای پزشکسالار حاکم هم جوری تنظیم میکند که این منابع مالی عمدتا به جیب پزشکان برود. باید به دولت گفت که اگر مبتنی بر شعارهایش عمل کند و این مشکلات را حل کند، احتمالا اعتماد جامعه پرستاری برمیگردد و میتوان نسبت به آینده امیدوار بود.