امروز ما با شرایط بسیار خطیری مواجه هستیم. اکنون میتوان شبح افراطیگری بیشتر را بهوضوح بر فراز کشور دید. در صورت ادامه کلیگوییها و سخنان ناصحانه دکتر پزشکیان باید فرض را بر این گذاشت که میزان مشارکت نسبت به دور اول تغییری نخواهد کرد و آقای جلیلی با برخورداری از حمایت آقای قالیباف در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت.
به گزارش جماران؛ کوروش احمدی دیپلمات پیشین در روزنامه شرق نوشت:
با وجود اینکه دکتر پزشکیان نفر اول دور نخست انتخابات است، اما آرای او بسیار پایینتر از حد انتظار است (حدود 16 درصد از واجدان شرایط). حتی اگر ایشان در دور دوم با درصدی مشابه رئیسجمهور شود، پشتیبانی مردمی کافی برای عبور از سدهای موجود را نخواهد داشت. از ابتدا روشن بود که مهمترین مسئله در این دور انتخاباتی مشارکت است. میزان مشارکت قرار بود مشخص کند که آیا تحولی در ذهنیت کسانی که در سه دوره انتخاباتی پیشین شرکت نکردند، حاصل شده است یا خیر. اجماع وجود داشت که نتیجه انتخابات به میزان مشارکت بستگی دارد. اما مشکل این بود که سیاستی که دکتر پزشکیان و ستاد ایشان و حامیان اصلاحطلبشان برای افزایش مشارکت اتخاذ کردند، نهتنها منشأ اثر نشد، بلکه نتیجه عکس داشته و از میزان مشارکت نسبت به دوره قبل کاسته است.
چنین نتیجهای قبل از هر چیز میتواند لطمهای جدی به اعتبار احزاب و گروههای اصلاحطلب وارد کند که ضرر آن برای کشور بیشتر است. به نظر من یکی از دلایل این وضعیت اشتباهات دکتر پزشکیان، ستاد ایشان و حامیان ایشان است. امیدوارم تصحیح این اشتباهات به جلوگیری از قرارگرفتن قوه مجریه در دست تیمی که برای آینده کشور خطرناک است، کمک کند. نگارنده در دو، سه هفته گذشته مطالبی درباره سیاستی که باید مبنای کار دکتر پزشکیان و حامیان ایشان باشد، نوشتم. (شرق، 22 خرداد، شرق 28 خرداد، رویداد 24، 30 خرداد، جماران، 4 تیر، دنیای اقتصاد 6 تیر و خبرآنلاین 6 تیر) تأکید نگارنده بر این بود که این بار تنها و تنها تمرکز بر محتوا و مضامین سیاسی و برنامه و تعهد در مبارزات انتخاباتی ممکن است آنچه را که «قشر خاکستری» خوانده میشود (البته به غلط) به میدان بیاورد.
درحالیکه برعکس، تکیه ستاد پزشکیان عمدتا بر استراتژی قدیم اصلاحطلبان یعنی ترساندن از رقیب، نوید بهبود امور جزئی روزمره و برانگیختن احساسات و شور در مردم بود.
بهعلاوه، تجربه شورای شهر 1400 نیز قبلا نشان داده بود که صِرف حمایت بزرگان اصلاحات نیز محدودیتهای خود را دارد. حامیان پزشکیان توجه نداشتند که این «قشر خاکستری» که بهتر است «اقشار نوگرای طبقه متوسط شهری» نامیده شود، دارای درجهای از تجربه و آگاهی سیاسی است که دیگر بهندرت ممکن است به اینگونه محرکها پاسخ دهند.
این اقشار که طی ادوار انتخاباتی از 76 تا 96 موتور محرک مشارکت در انتخابات بودند، به تأثیر تعینکننده نقش خود در فرستادن خاتمی و روحانی به پاستور و فرجام نافرجام آن به زعم آنان واقفاند. آنها همچنین شاهد تحولات رنجآور هفت سال گذشته نیز بودهاند که احساسات آنها را نیز درگیر کرده است.
نظر نگارنده از ابتدای این دوره این بود که این بار چنین اقشاری را تنها برنامه و مباحث محتوایی میتواند به حرکت درآورد. اصلا کافی نبود که ستاد و حامیان آقای پزشکیان بر پاکدست و دروغگونبودن ایشان متمرکز شوند؛ زیرا اگرچه در شرایط کشور ما این ویژگیهای خصلتی قطعا لازم است، اما در شرایط دشوار کنونی اصلا کافی نیست.
درباره مسائل اساسی مانند فساد، مشکلات اقتصادی، تحریم و... نیز اگرچه اظهارات آقای پزشکیان مفید بود و آرای ایشان نیز نتیجه همان اظهارات است، اما کافی نبود. مطالبی نیز که کسانی مانند دکتر رنانی و عباس عبدی و... نوشتند نهتنها مبنای خیلی محکمی نداشت، بلکه در حکم دورزدن مسائل اصلی بود. (تنها در آینده میتوان درباره آن مطالب سخن گفت).
اقشار طبقه متوسط اینبار بهویژه انتظار داشتند درباره میزان درک و تحلیل کاندیدا درمورد ریشههای عمیق معضلات موجود بشنوند و مهمتر از آن مایل بودند بدانند ایشان چه برنامه و سیاست مشخص و ملموسی برای رفع مشکلات دارد. آنها همچنین انتظار داشتند که آقای پزشکیان نهتنها بهطور مشخص برنامه خود را اعلام کند، بلکه خود را به آن برنامه متعهد کند و مهمتر از آن ضمانتهایی برای پایبندی به آن ارائه دهد.
این در حالی است که ایشان نهتنها در ارتباط با برنامهاش چیزی نگفت، بلکه با اعلام اینکه برنامهاش همین برنامههای کلی موجود است، گامی نیز در جهت ریزش آرای خود برداشت. ممکن است من و ما فکر کنیم که 45 سال را به آزمون و خطا گذراندیم، حال چهار سال آتی هم روی آن. اما آنها که شرکت نکردند و اتفاقا تصور میکنند تأیید صلاحیت پزشکیان دستاورد عدم شرکت آنها در انتخاباتهای پیشین بوده، ظاهرا چنین نظری ندارند.
امروز ما با شرایط بسیار خطیری مواجه هستیم. اکنون میتوان شبح افراطیگری بیشتر را بهوضوح بر فراز کشور دید. در صورت ادامه کلیگوییها و سخنان ناصحانه دکتر پزشکیان باید فرض را بر این گذاشت که میزان مشارکت نسبت به دور اول تغییری نخواهد کرد و آقای جلیلی با برخورداری از حمایت آقای قالیباف در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت.
ادامه استراتژی ترساندن از رقیب تنها ممکن است بخش محدودی از کسانی را که در دور اول رأی ندادند، تشویق به مشارکت کند. اما این عامل نیز ممکن است در اثر کمرونقی معمول همه رأیگیریهای دور دوم تا حدی خنثی شود. ضمن اینکه نحوه عمل و تبلیغات برخی نهادها نیز ممکن است مشکلساز شود.