​دو دختر فرانسوی‌ جلوی اقامتگاه‌ امام‌ خمینی‌ آمدند و با آقای‌ فردوسی‌پور صحبت‌ کردند و وقت‌ ملاقات‌ با امام‌ خواستند. وی‌ عذر آورد که‌ امام ‌در حال‌ جمع‌ کردن‌ اثاثیه‌ هستند. آن‌ها یک‌ شیشه‌ محتوای‌ خاک‌ که‌ لاک‌ و مهر شده‌ بودند به‌ وی‌ دادند تا به‌ امام‌ برساند و دو عکس‌ با امضای‌ امام‌ برای‌ آن‌ها بیاورد. آن‌ها توضیح ‌دادند که‌ رسم‌ مردم‌ فرانسه‌ این‌ است‌ که‌ کسی‌ را که‌ خیلی‌ دوست‌ دارند هنگام ‌خداحافظی‌ نفیس‌ترین‌ چیز یعنی‌ خاک‌ فرانسه‌ را هدیه‌ می‌کنند. امام‌ خمینی‌ نیز در پاسخ ‌آن‌ها دو عکس‌ امضا کردند و برای‌ آن‌ها ارسال‌ نمودند.

به گزارش جماران از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ امام خمینی از نخستین روزهای بهمن ماه 1357 تصمیم خود را برای بازگشت به ایران اعلام کردند. پس از فراز و نشیب‌های بالاخره روز 12 بهمن 1357 روز موعود همه مردم ایران برای استقبال از امام شد. اما آخرین روز حضور امام در فرانسه ناگفته‌های جالبی دارد که بخشی از آن در ادامه آمده است.

 

آخرین دیدار امام با پلیس فرانسه

امام‌ خمینی‌ در عصر روز یازدهم‌ بهمن‌ با پیامی‌ به‌ ملت‌ و دولت‌ فرانسه‌ از مهمان‌نوازی‌ آن‌ها تشکر کردند. امام‌ خمینی‌ در آخرین‌ ساعات‌ آخرین‌ روز، رئیس‌ پلیس‌ نوفل‌لوشاتو را نیز به‌ حضور پذیرفتند. وی‌ به‌ همراه‌ گارد حفاظت‌ خدمت‌ امام‌ رسید. رئیس‌ پلیس‌ نطقی‌ ایراد کرد و افزود: «از برکت‌ وجود شما در نوفل‌لوشاتو با شخصیت‌هایی‌ آشنا شدیم‌ و بزرگانی‌ را ملاقات‌ کردیم‌ که‌ هرگز در دوران‌ عمرمان‌ فکر نمی‌کنیم‌ دیدار آنان‌ برایمان‌ امکان ‌داشت.» امام‌ خمینی‌ نیز متنی‌ را به‌ عنوان‌ تشکر از زحمات‌ پلیس‌ آماده‌ کرده‌ بودند که‌ به‌ زبان‌ فرانسه‌ ترجمه‌ شد و پس‌ از قرائت‌ به‌ آنان‌ تسلیم‌ شد.

 

هدیه دختران فرانسوی به امام خمینی

از سوی‌ ساکنان‌ نوفل‌لوشاتو نیز یک‌ شیشه‌ حاوی‌ خاک‌ فرانسه‌ به‌ امام‌ خمینی‌ هدیه‌ شد. داستان‌ از این‌ قرار بود که‌ در آخرین‌ لحظات‌ که‌ امام‌ در حال‌ آماده‌ شدن‌ برای‌ حرکت‌ به‌ سوی‌ فرودگاه‌ بودند دو دختر فرانسوی‌ جلوی اقامتگاه‌ امام‌ خمینی‌ آمدند و با آقای‌ فردوسی‌پور صحبت‌ کردند و وقت‌ ملاقات‌ با امام‌ خواستند. وی‌ عذر آورد که‌ امام ‌در حال‌ جمع‌ کردن‌ اثاثیه‌ هستند. آن‌ها یک‌ شیشه‌ محتوای‌ خاک‌ که‌ لاک‌ و مهر شده‌ بودند به‌ وی‌ دادند تا به‌ امام‌ برساند و دو عکس‌ با امضای‌ امام‌ برای‌ آن‌ها بیاورد. آن‌ها توضیح ‌دادند که‌ رسم‌ مردم‌ فرانسه‌ این‌ است‌ که‌ کسی‌ را که‌ خیلی‌ دوست‌ دارند هنگام ‌خداحافظی‌ نفیس‌ترین‌ چیز یعنی‌ خاک‌ فرانسه‌ را هدیه‌ می‌کنند. امام‌ خمینی‌ نیز در پاسخ ‌آن‌ها دو عکس‌ امضا کردند و برای‌ آن‌ها ارسال‌ نمودند.

 

امام‌ خمینی‌ در آخرین‌ نماز جماعت‌ مغرب‌ و عشا در جمع‌ دوستان‌ و هواداران‌ خود حاضر شدند و پس‌ از نماز گزاردن‌ به‌ یکی‌ از وعاظ‌ گفتند تا برای‌ آن‌هایی‌ که‌ موفق‌ به‌همراهی‌ با پرواز امام‌ نشده‌اند صحبت‌ کند و بگوید: «این‌ سفر، سفر خطرناکی‌ است‌. معلوم‌ نیست‌ ما به‌ سلامت‌ به‌ ایران‌ برسیم‌. شاید این‌ پرواز را در هوا یا زمین‌ بزنند. شما نگران‌ نباشید، اصرار نکنید با من‌ باشید. بگذارید من‌ بروم‌ اگر خطری‌ بود برای‌ من‌ باشد». پس‌ از سخنرانی‌ مفصل‌ سخنران‌ و نقل‌ سخنان‌ امام‌، گریه‌ و زاری‌ از هر سو بلند شد و هر کس‌ با زبانی‌ می‌گفت‌: اگر برای‌ شما خطری‌ هست‌ ما پیش‌مرگ‌ شماییم‌. امام ‌برای‌ همه‌ دعا کردند و سرانجام‌ برای‌ باقی‌ ماندگان‌ نیز پرواز دیگری‌ تهیه‌ شد.

 

حضور امام در فرودگاه شارل دوگل 

امام‌ خمینی‌ پس‌ از ساعتی‌ از شب‌ گذشته‌ به‌ سوی‌ فرودگاه‌ دوگل‌ در حومه‌‌ پاریس‌ حرکت‌ کردند. پلیس‌ فرانسه‌ تشریفات‌ را در حد امکان‌ رعایت‌ کرد. پنج‌ هزار نیروی ‌ژاندارم‌، پلیس‌ و نیروهای‌ مخصوص‌ در دو طرف‌ جاده‌ نوفل‌لوشاتو تا فرودگاه‌ مستقر شده‌ بودند.

صدها نفر ایرانی‌ در فرودگاه‌ دوگل‌ حاضر شده‌ بودند تا امام‌ خمینی‌ را بدرقه‌ کنند. آن‌ها یکسره‌ شعار می‌دادند؛ فرودگاه‌ با ده‌ها عکس‌ از امام‌ خمینی‌ تزیین‌ شده‌ بود و عده‌ای‌ مشغول‌ خواندن‌ سرودهای‌ انقلابی‌ بودند. حدود ساعت‌ 11 به‌ وقت‌ محلی‌ امام‌خمینی‌ سوار بر هواپیما شدند و به‌ دنبال‌ او پنجاه‌ تن‌ از همراهان‌ و صد و پنجاه‌ خبرنگار سوار شدند. ساعت‌ حدود یک‌ به‌ وقت‌ فرانسه‌ (3:30 به‌ وقت‌ تهران‌) هواپیمای‌ حامل ‌امام‌ از فرودگاه‌ شارل‌ دوگل‌ به‌ پرواز درآمد.

 

روایت مهماندار هواپیمای ایرفرانس از آرامش امام 

هواپیمای‌ امام‌ خمینی‌ غرش‌کنان‌ از فرودگاه‌ شارل ‌دوگل‌ به‌ سوی‌ آسمان‌ پرواز کرد. امام‌ خمینی‌ که‌ از تلاش‌های‌ آخرین‌ روز پاریس‌ خسته‌ بودند پس‌ از لحظاتی‌ نماز شب‌ را در طبقه‌‌ دوم‌ به‌ جای‌ آوردند و سپس‌ در کف‌ هواپیما خوابیدند. مهماندار هواپیما که‌ از آرامش‌ امام‌ خمینی‌ تعجب‌ کرده‌ بود نقل‌ کرد که‌ آیت‌الله اندکی‌ بعد از سوار شدن‌ به‌ هواپیما، به‌ طبقه‌‌ بالای‌ هواپیما رفت‌ نمازش‌ را خواند و بعد روی‌ دو پتو خوابید. خبرنگاران‌ با همراهان‌ امام‌ مصاحبه‌ می‌کردند هر کس‌ سخنی ‌می‌گفت‌، یکی‌ احساسات‌ خود را بیان‌ می‌کرد، دیگری‌ احتمال‌ برگرداندن‌ یا سرنگون‌کردن‌ هواپیما را می‌داد، همگی‌ در یک‌ چیز همانند بودند و آن‌ نگرانی‌.

پس‌ از طلوع‌ فجر امام‌ خمینی‌ به‌ نماز ایستادند و یاران‌ نیز به‌ او پیوستند و نماز صبح‌ را با جماعت‌ در هواپیما اقامه‌ کردند. ساعت‌ نزدیک‌ هشت‌ به‌ وقت‌ ایران‌ بود که‌ مهماندار پشت‌ بلندگو رفت‌ و اعلام‌ کرد هم‌ اکنون‌ در آسمان‌ ایران‌ وارد شدیم‌. امام‌خمینی‌ با شنیدن‌ این‌ جمله‌، لبخندی‌ بر لبان‌ خویش‌ نقش‌ بستند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.