احمد مازنی نماینده تهران در مجلس دهم و فعال سیاسی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در یک اتحاد نامبارک مدعیان مطلوبیت وضع موجود و مدعیان نامطلوب بودن وضع موجود هر دو این وضعیت را معلول اندیشه، شخصیت و عملکرد امام خمینی(ره) معرفی میکنند. بنابراین افراد مطلع و آگاه و صاحبنظران آشنا میبایست با نگارش مقاله، سخنرانی و با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و هنری موجود در جهت رفع این شبهه خطرناک و این جهل مرکب اقدام کنند
به گزارش جماران؛ احمد مازنی نماینده تهران در مجلس دهم و فعال سیاسی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«در میان نظریههای مختلف مربوط به اهداف واقعه عاشورا، مرحوم دکتر فیرحی هدف اصلی نهضت امام حسین(ع) را «بازگشت به سنت بنیانگذار» میداند. این تعبیر را از آن استاد فرهیخته وام گرفتم برای وضعیت امروز ایران. البته با تاکید بر اینکه قصد شبیهسازی ندارم و یکی از رویههای غلط در اختلافات داخلی را شبیهسازی اختلافات با صدر اسلام میدانم که یک جناح خود را در جایگاه علی(ع)، عمار، ابوذر و منتقدین خویش را در جایگاه غاصبان حقوق ائمه(ع)، بنیامیه و بنیعباس معرفی میکند! که البته چنین رویه نادرستی در اذهان اکثریت مردم ایران جایی ندارد. بنا بر این بنده به هیچوجه قصد شبیهسازی ندارم و فقط از این تعبیر زیبای مرحوم دکتر فیرحی یعنی «بازگشت به سنت بنیانگذار» برای این مطلب استفاده میکنم. اما اینکه چرا به این فکر افتادم که وارد این بحث بشوم به این دلیل است که چهار جریان، در مورد اندیشه و عمل امام خمینی(ره) در قالبهای متفاوت ظاهر شدند و ذهنیت جامعه ایران را هدف قرار دادهاند.
۱- جریان معاند خارجی شامل دولتهای مخالف امام خمینی(ره) که از هر وسیلهای برای تخریب امام استفاده میکنند و برای رسیدن به این هدف شبکههای ماهوارهای و سایر ابزار رسانهای و آدمهای پروژهای را به کار میگیرند.
این جریان از ابتدای انقلاب اسلامی به دلیل نقش ویژه امام در مبارزات ضد استعماری، مخالفت امام با کاپیتولاسیون و هرگونه مداخله خارجی در شؤون کشور با امام دشمنی کرده و در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی نیز تمام سعی خویش را برای عقیم ماندن نقش بیبدیل امام در انسجام ملی و هدایت ظرفیتهای اقوام مختلف ایران در جهت نفی استبداد داخلی و استیلای خارجی و استقرار نظام مبتنی بر مردمسالاری دینی مصروف داشت. این جریان تاکنون نه تنها از دشمنی با امام و آرمانهای او دست برنداشته بلکه هر روز بیش از گذشته در جهت تخریب اندیشه، شخصیت و عملکرد امام خمینی عمل میکند. بنابراین ریشه بسیاری از کینهورزیها نسبت به امام راحل را باید در حقد و کینه نظام سلطه دانست.
۲- گروه دیگری که در تخریب امام از هیچ کوششی دریغ نمیکند عناصر وابسته به جریانهای داخلی هستند که از اندیشه و عمل امام خمینی ضربه خوردند، که تبارشناسی این جریان طیف وسیعی از سلطنتطلبان، گروههای چپ، وابستگان به بلوکهای قدرت غرب و شرق و منافقان التقاطی تا مقدسمآبان متحجر را دربر میگیرد.
رد پای این جریان گسترده را در تخریب امام در قالب به ظاهر نقد عملکرد نهادهای حاکمیت و احیانا برخی سوءتدبیرها در ادوار مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان مشاهده کرد.
در مورد منافقین گفته میشود از زمان انحلال کمپ آنان در آلبانی بسیاری از متنها و کامنتهایی که در شبکههای مجازی پمپاژ میشد، دیگر منتشر نمیشود. بد نیست کسانی که ناخواسته، تحت تاثیر القائات این جریان که ملغمهای از اخبار راست و دروغ علیه امام و انقلاب اسلامی بود، قرار گرفتهاند به این خبر مهم توجه کنند.
همین نکته را در مورد جریانهای دیگر مخالف امام از جمله انجمن حجتیه در قالب دیگر میتوان جستوجو کرد.
۳-گروه دیگری که به اندیشه و شخصیت امام ضربه میزند جریانی است که در نقد وضع موجود راه افراط را در پیش گرفته و مسوولیت کاستیهای موجود در جامعه ایران را ناشی از اندیشه و عملکرد امام خمینی معرفی میکند.
برخی از این افراد زمانی در جریان دیگر و در موضع دیگر با رویه افراط با تحولخواهان مخالفت میکردند و امروز با تغییر موضع در مقابل حاکمیت و جریانی که خود قبلا به آن منتسب بودند تندترین مواضع را در فضای مجازی اتخاذ میکنند و همه ناکامیها را به امام خمینی و اصل انقلاب اسلامی نسبت میدهند و البته برخی از این عناصر مسوولیت ناکامیها را متوجه حاکمیت دینی و یک گام جلوتر اصل دین و دینداری معرفی میکنند!
۴- جریان دیگری که به جایگاه و منزلت امام ضربه میزنند کسانی هستند که عملکرد اشتباه خود و برخی نهادهای حاکمیت را مساوی با عمل به اندیشههای امام خمینی و اقتدای به مدیریت و رهبری آن بزرگوار در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس معرفی میکنند.
و بالاخره در یک اتحاد نامبارک مدعیان مطلوبیت وضع موجود و مدعیان نامطلوب بودن وضع موجود هر دو این وضعیت را معلول اندیشه، شخصیت و عملکرد امام خمینی(ره) معرفی میکنند. بنابراین افراد مطلع و آگاه و صاحبنظران آشنا میبایست با نگارش مقاله، سخنرانی و با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و هنری موجود در جهت رفع این شبهه خطرناک و این جهل مرکب اقدام کنند.
امیدوارم با این مقدمه توفیق تبیین اندیشه، شخصیت و عملکرد امام خمینی(ره) و ارایه طرح «بازگشت به سنت بنیانگذار» برای نویسنده فراهم شود و برای نگارش یادداشتهای بعدی همه صاحبنظران را به یاری میطلبم.»