پس از یک رشته جنگ و عملیات نظامی، تحلیل رفتن نیروی بازدارندگی اسرائیل برملا شد و اکنون امنیت اسرائیل و شهروندان آن به علت تهدیدات داخلی ناشی از مقاومت فلسطین و تهدیدات خارجی که ایران و حزب الله پرچمدار آن هستند، در میان مدت و بلند مدت رو به فرسایش می رود. در سال های اخیر شکنندگی دولت و جامعه اسرائیل و افزایش امکان نفوذ در آن، آشکار شده است و اسرائیل به حمایت ابرقدرت ها مثل آمریکا بیش از گذشته نیاز پیدا کرده است.
به گزارش جماران؛ حسن ابوهنیه در یادداشتی در عربی 21 (انگلستان) نوشت:
وقتی اسرائیل نیروی زمینی و هوابرن ارتش خود را بعد از مدتها آماده سازی و برنامه ریزی علیه دشمنی با قدرت محدود و محاصره شده در فضایی کوچک بسیج می کند، نشان دهنده تحلیل رفتن و فقدان نیروی بازدارندگی است. این چند جمله، خلاصه ای از رویدادهای اخیر در جنین و پیش از آن در نابلس و غزه و لبنان است. کارشناسان به این باور رسیده اند نیروی بازدارندگی که دهها سال محور دکترین راهبردی و نظامی اسرائیل را در فلسطین و برای سیطره بر منطقه تشکیل می داد، اکنون کارآیی خود را از دست داده است.
2-اگر هدف اشغالگران از عملیات در جنین، احیای نیروی بازدارندگی از طریق ضربه زدن به نیروهای مقاومت و در راس آنها «گردان جنین» و هموار کردن راه برای بازگشت حکومت فلسطینی به اردوگاه جنین بوده باشد، باید گفت آنچه در این عملیات به دست آمد عملا موفقیت محدود تاکتیکی است که به شکست راهبردی نزدیکتر است چرا که نخستین کاری که ساکنان اردوگاه جنین بعد از عملیات اسرائیل انجام دادند، اخراج نمایندگان تشکیلات خودگردان مثل محمود العالول و عزام الاحمد و صبری صیدم بود و نیروهای مقاومت و در راس آنها گردان جنین، یکپارچه تر و قدرتمندتر و مصمم تر از قبل بر ایستادگی در برابر اشغالگران و عوامل آنان تاکید کردند.
3-هم اکنون کشورهای عربی تهدیدی برای امنیت اسرائیل محسوب نمی شوند چرا که این کشورها ارتش های خود را به نیروهای مبارزه با تروریسم در داخل مرزهای خود تبدیل کرده اند تا در قدرت بمانند. دشمن اصلی اسرائیل اکنون سازمان های غیردولتی هستند که راهبرد حملات و درگیری محدود در اسرائیل را در پیش گرفته اند.
4-تمرکز اصلی اسرائیل به عنوان یک نیروی استعمارگر بر مفهوم بازدارندگی است به این معنا که با قدرتمند جلوه دادن خود، بتواند دشمن را از دست زدن به اقدامات خصمانه علیه خود بازدارد. اما جنگ های اخیر اسرائیل در لبنان و غزه و اخیرا در کرانه باختری نشان داد توانایی ارتش اسرائیل برای شکست دادن دشمن در میدان نبرد به شیوه قدیم که شامل نابود کردن نیروهای دشمن و اشغال خاک آن می شد، به میزان چشمگیری کاهش یافته است. بنابراین راهبرد بازدارندگی که ممکن است در برابر کشورها نتیجه داده باشد، در برابر بازیگران غیردولتی یعنی گروه های مقاومت ضداسرائیلی، به سختی شکست خورده است.
5-پس از یک رشته جنگ و عملیات نظامی، تحلیل رفتن نیروی بازدارندگی اسرائیل برملا شد و اکنون امنیت اسرائیل و شهروندان آن به علت تهدیدات داخلی ناشی از مقاومت فلسطین و تهدیدات خارجی که ایران و حزب الله پرچمدار آن هستند، در میان مدت و بلند مدت رو به فرسایش می رود. در سال های اخیر شکنندگی دولت و جامعه اسرائیل و افزایش امکان نفوذ در آن، آشکار شده است و اسرائیل به حمایت ابرقدرت ها مثل آمریکا بیش از گذشته نیاز پیدا کرده است.
6-دو دستگی فزاینده در داخل اسرائیل و تحلیل رفتند نیروی بازدارندگی آن، موجب روی کار آمدن یک دولت فاشیستی و تندرو و نژادپرست شد که قصد دارد با نمایش قدرت و با شعار سرکوب فلسطینی ها، بر ضعف های خود سرپوش بگذارد. این سیاست، برای کشورهای عربی که روابط خود را با اسرائیل عادی سازی کرده اند و حتی برای حامیان آمریکایی و اروپایی تل آویو، دردسرساز شده است. در مقابل، نیروهای مقاومت در نبردهای اخیر خود به پیروزی راهبردی دست یافته اند و از محبوبیت فزایند در داخل و خارج برخوردار شده اند.