مردم به مصوبه شورای عالی فضای مجازی حساسیتی نشان ندادند چرا که به ماهیت آن حساس نیستند. برای غالب مردم امروز فرقی نمیکند که دولت برای فضای مجازی سیاستگذاری کند یا نهادهای حاکمیتی. برای بسیاری از مردم، تفاوت سیاستگذاری توسط نهادهای دولتی و حاکمیتی ملموس نیست.
به گزارش جماران؛ محمد رهبری، دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت:
روز گذشته، بخشی از طرح صیانت در شورای عالی فضای مجازی تصویب شد که بر اساس آن تنظیمگری اینترنت و حکمرانی سایبری به نهادهای خارج از دولت واگذار شد. تصویب این موضوع چندان واکنش مردم و کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال نداشت؛ حال آن که در مقاطع پیشین، مانند اسفند ۱۴۰۰ که کلیات طرح صیانت در مجلس تصویب شد، اعتراضات در فضای مجازی به این طرح بسیار شدید بود. اما علت این تفاوت در رفتار و واکنش کاربران شبکههای اجتماعی چیست؟
مردم به مصوبه شورای عالی فضای مجازی حساسیتی نشان ندادند چرا که به ماهیت آن حساس نیستند. برای غالب مردم امروز فرقی نمیکند که دولت برای فضای مجازی سیاستگذاری کند یا نهادهای حاکمیتی. برای بسیاری از مردم، تفاوت سیاستگذاری توسط نهادهای دولتی و حاکمیتی ملموس نیست؛ خصوصا در شرایطی که حاکمیت یکدست شده است. این امری است که متخصصان این حوزه به آن حساس هستند و نه عموم مردم. اگر اینستاگرام فیلتر شده بود احتمالا میزان واکنشها به آن خیلی بیشتر بود چرا که فیلترینگ اینستاگرام امری ملموس برای مردم است اما این که چه نهادی برای اینترنت سیاستگذاری میکند، صرفا برای متخصصان این حوزه ملموس است.
واقعیت آن است که حساسیت مردم به طرح صیانت پس از یکسال کم شده است. نمیتوان از عموم مردم انتظار داشت که یکسال بهطور مداوم به یک موضوع اعتراض کنند. یک مسئله هر چهقدر هم بد باشد، پس از مدتی تکراری شده و حساسیت نسبت به آن کاهش مییابد. مردم در دو مقطع، یکبار در مرداد و بار دیگر در اسفند۱۴۰۰، اعتراضات گستردهای به این طرح کردند. طبیعی است که برای دفعات بعدی، این حساسیتها کمتر میشود.
طرح صیانت به طور خاموش در حال اجرا است و این موضوع به طور خاص در مورد اینستاگرام مشهود است. افزایش تعرفههای اینترنت، ایجاد اختلال بر روی اینترنت خصوصا اینستاگرام و افزایش مشکلات اقتصادی مردم، همه باعث کاهش استفاده مردم از اینستاگرام شده است. استفاده از اینستاگرام حجم زیادی مصرف میکند و افزایش قیمت اینترنت در کنار افزایش مشکلات اقتصادی مردم، خود به خود باعث کاهش این مصرف شده است؛ این امری است که در آخرین نظرسنجی ایسپا نیز مشهود است. جایی که روند صعودی استفاده از اینستاگرام در کشور متوقف شده و میزان استفاده از آن کاهش یافته است. علاوه بر این، آمار فروش و بازدید فروشگاههای اینستاگرامی نیز نشان میدهد که مخاطب این فروشگاهها و در نتیجه فروششان در اینستاگرام کمتر شده است و همه اینها بیانگر آن است که اختلال بر روی اینستاگرام و افزایش تعرفه اینترنت دارد اثرش را دارد میگذارد. لذا گروهی از مردم احساس میکنند اعتراضشان بیفایده است.
مشکلات اقتصادی مردم نسبت به ماهها و سال گذشته افزایش یافته است. مردم بیش از گذشته درگیر مشکلات معیشتی هستند و همین موضوع فرصت و توان آنها را برای اعتراض به این قبیل طرحها کم میکند. احتمالا آنها فقط به موضوعاتی اعتراض فراگیر داشته باشند که مستقیما با معیشتشان گره خورده باشد و آن را احساس کنند.
اگر بخواهیم موضوع را از منظر فنی بررسی کنیم، باید گفت هر کسی برای کنشگری جمعی و اعتراض، یک «آستانه» دارد. به عبارت بهتر «آستانه» پیوستن افراد به یک کنش جمعی متفاوت است و این موضوعی است که شیلینگ در کتاب «انگیزههای کوچک و رفتارهای بزرگ» به خوبی نشان داده است. برخی خیلی زود به یک کنش جمعی میپیوندند و برخی دیگر باید نشانههایی از مشارکت تعداد زیادی از افراد را ببینند تا در آن موضوع مشارکت کنند. این موضوع در مورد کنشگری آنلاین در کتاب «آشفتگی سیاسی» نیز به خوبی بحث شده است. واقعیت آن است که در موضوع اخیر، در قیاس با دفعات پیشینی، نشانهای از مشارکت سایر افراد در فضای مجازی دیده نمیشود و همین نیز یکی از عواملی است که مردم کمتر از قبل به تصویب بخشی از طرح صیانت واکنش نشان داند.
نکته مهمی که سیاستگذاران و مسئولان حوزه فضای مجازی به آن بیتوجه هستند آن است که اجرای خاموش و تدریجی طرح صیانت، در نهایت نمیتواند مانع از اعتراض مردم شود. اگر قرار باشد این طرح به نقطه نهایی خودش نزدیک شود، حتما اثراتش برای مردم حس خواهد شد و مقاومت مردم را در پی خواهد داشت. اینترنت و بهطور خاص اینستاگرام، امری است که برای مردم، جایگزین ندارد و تا اطلاع ثانوی نیز جایگزین نخواهد داشت. اجرای تدریجی طرح صیانت اگر فراتر از اختلالات اخیر برود و دسترسی مردم به اینترنت و شبکههای اجتماعی را بهطور کامل محدود کند، حتما مورد اعتراض گسترده قرار خواهد گرفت چرا که اجرای این طرح در نهایت همان مشکلات معیشتی مردم را شدیدتر کرده و فشار روانی و خستگی آنها را بیشتر میکند.