کامبیز نوروزی، وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس رسانه گفت: یک کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر یا سایر عوامل از کار منع میشوند. نکته ماجرا این است که حق اشتغال، یک حق اساسی است و هر کسی باید آن را داشته باشد و فقط تصمیم دادگاه است که در صورت ارتکاب جرمی مرتبط با همان حرفه، میتواند فرد را از انجام حرفه خود محروم کند.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: کامبیز نوروزی معتقد است حکم به قانون منع از اشتغال تنها باید توسط دادگاه صادر شود و سازمان سینمایی حق هیچگونه اظهار نظر در این زمینه را ندارد.
دوشنبه، ۲۴ مرداد است، سازمان سینمایی مراسمی را برای تقدیر از خبرنگاران در موزه سینما تدارک دیده. محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی هم در آنجا حضور دارد. درباره موارد مختلفی صحبت میکند تا به موضوع هنرمندان ممنوعالفعالیت میرسد، رییس سازمان سینمایی در صحبتهای خود شخص خاصی را نام نمیبرد و میگوید اگر فردی ممنوعالکار شده باشد عطف به ماسبق نمیشود، یعنی فیلمهایی که در گذشته بازی کرده، دچار مشکل نمیشود.
البته او در توضیحی گستردهتر درباره افراد ممنوعالفعالیت میگوید: «اینکه رسانهها این حرفها را به سمتوسوی یک بازیگر یا کارگردانی ببرند و تحلیل کنند، مسئله دیگری است. با اینحال برای افرادی در ارتباط با بیانیه ۱۷۰ نفر (در حوادث خوزستان) و برای یکسری دیگر هم در ارتباط با جشنواره کن مشکلاتی به وجود آمده که ما درباره بیانیه ۱۷۰ نفر گفتیم این جریان به سازمان سینمایی مربوط نیست. از ما درخواست کردند، ما هم امضاءکنندگان درخواست کردیم که اگر بیانیه را نخوانده بودند یا اطلاعی نداشتند بهطور رسمی اعلام کنند تا دچار مشکلات عدیده نشوند اما اینکه از میان سایر دوستان چه کسانی ممنوعالکار یا دچار مشکلاتی هستند تا آخر هفته آینده بهصورت شفاف اعلام میشود.»
رئیس سازمان سینمایی کشور در ادامه میگوید: «در این مورد یک لیستی وجود داشت که خیلی از آنها در جلسات متعدد کم و زیاد شدند و قرار شده است آخرین لیست را هفته آینده به ما بدهند. تلاش کردیم بعضی از افرادی که اسامی آنها مطرح بود از این لیست کنار گذاشته شوند. مجموع این افراد به پنج، شش نفر میرسد که البته چند نفر کم شده اما بهطور کامل هفته آینده مشخص میشود که بهعنوانمثال تدوینگر فیلم «عنکبوت مقدس» (هایده صفییاری) چه وضعیتی خواهد داشت، زیرا وی یکی از افراد مورد بحث است.»
اما ماجرا این است که تعداد بسیار زیادی از همین هنرمندان تنها یک منبع درآمد دارند و آن هم فعالیت هنریشان است، اگر از این کار به هر دلیلی منع شوند، ممکن است هم جایگاه اجتماعیشان زیرسوال برود، هم منابع مالیشان تکمیل نشود و نکته مهمتر اینکه جدای از جنبههای مالی، از منظر حقوقی نیز، آیا سازمان سینمایی حق دارد که افراد را فعالیتشان منع کند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال سراغ کامبیز نوروزی، وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس رسانه رفتیم که در ادامه میخوانید.
وضعیت حقوقی سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به طور کلی وضعیت حقوقی سینما در ایران دچار یک آشفتگی است.
آن آشفتگی چیست؟
آن آشفتگی این است که در عین حال که هر فیلم سینمایی باید با پروانه ساخت و پروانه نمایش تولید شود، اما مداخلات در فرآیند تولید فیلم بسیار زیاد و البته خارج از چهارچوب قوانین است. گاهی اوقات نیروی انتظامی مداخله میکند، بعضی وقتها سازمانهای صنفی دخالت میکند، گاهی دستگاههای دولتی دخالت میکنند و حتی برخی اوقات شخصیتهای دینی و سیاسی مشهور، مداخله میکنند که باعث لغو اکران یک فیلم سینمایی میشود. فیلم سینمایی «رستاخیز» نمونه برجسته این اتفاق است که با وجودِ داشتن پروانه ساخت و پروانه نمایش، اما بعد از شروع نمایش، به علت اظهارنظر یک شخصیت محترم دینی، حق نمایش خود را از دست داد. یکی از نمونههای مداخله در فعالیتهای سینمایی، مداخلاتی است که برای اجازه کار دستاندکاران ساخت یک فیلم اعمال میشود.
یک کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر یا سایر عوامل از کار منع میشوند. نکته ماجرا این است که حق اشتغال، یک حق اساسی است و هر کسی باید آن را داشته باشد و فقط تصمیم دادگاه است که در صورت ارتکاب جرمی مرتبط با همان حرفه، میتواند فرد را از انجام حرفه خود محروم کند.
فقط باید جرمی صورت بگیرد یا اگر فرد متهم هم باشد باز سازمان سینمایی میتواند این کار را انجام دهد؟
چه فرد متهم باشد، چه مجرم، سازمان سینمایی حق دخالت ندارد. دقیقتر بگویم، اگر جرم افراد اثبات شود و حتی به زندان محکوم شوند، مادامی که دادگاه رای به ممنوعالفعالیتی فرد ندهد، دستگاههای اداری مثل سازمان سینمایی حق دخالت ندارند و نمیتوانند فرد را از فعالیت حرفهای خود محروم کنند.
در واقع حکم به منع اشتغال فقط در اختیار دادگاه است، درست است؟
بله، فقط در اختیار دادگاه قرار دارد. البته حدود چهار دهه است که وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، به شکل غیرقانونی، البته به اعتقاد من، برای فعالیت حرفههای سینمایی اجازه صادر میکند، اما نه به طور رسمی، بلکه به صورت کاملا غیر رسمی. به طور مثال میگویند فلان کارگردان دیگر نمیتواند فیلم بسازد، شخصیت بزرگی مثل بهرام بیضایی، خودش نتوانست فیلم «روز واقعه» را بسازد، فیلمنامه درخشانی که بعدا یک کارگردان دیگر آن را ساخت، این یک سنت دیرینه در وزارت فرهنگوارشاد اسلامی است. درصورتی که هیچ مرجع اداری نمیتواند فردی را از انجام کاری که به آن مشغول است باز دارد.
از آنجایی که معیشت یک هنرمند به همین فعالیتها وابسته است، درصورت ممنوعالفعالیتی، معاش و زندگی این افراد مختل میشود، با این اوصاف آن فرد میتواند از سازمان سینمایی به دادگاه شکایت کند؟
اگر چنین تصمیمی به صورت رسمی اتخاذ شود، در دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است و اگر دیوان هم به صورت حقوقی ماجرا را بررسی کند، احتمال اینکه چنین تصمیمی رد شود، کم نیست، در این صورت اگر از این تصمیم اداری، خسارتی به فرد وارد شده باشد، این خسارت از طریق مراجع قضایی قابل مطالبه است.
تا کنون مورد شکایت هنرمند از سازمان سینمایی را در پروندههای خود داشتید؟
خیر، نه خودم داشتم و نه دیدم و شنیدم.
هرچند که نظام حقوقی هر کشور با دیگری متفاوت است، اما میخواهم بدانم چنین موضوعی، یعنی دخالت یک نهاد دولتی در کار حقوقی دادگاه، در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
همانطور که خودتان هم به آن اشاره کردید، نظامهای حقوقی در هر کشور متفاوت است ولی چنین محدودیتی حداقل در کشورهای دموکراتیک وجود ندارد، اگرچه گاهی اوقات، ممکن است، سازمان صنفی در یک تنبیه اخلاقی، یک بازیگر را کنار بگذارند، این اواخر و در جریان جنبش میتو، برخی از بازیگران و تهیهکنندگان سینما در هالیوود، مورد اتهام قرار گرفتند و اتهامشان هم اثبات شد و دیگر هنرمندان حاضر نشدند که با آنها کار کنند چون اینها یکسری تصمیمات برای حراست از اخلاق حرفهای است.
مشکل را ما ایجاد نکردیم که ما حل کنیم
رئیس سازمان سینمایی همچنین درباره فیلم «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی هم بیان کرد: «سازمان سینمایی هرگونه همکاری و مشارکت با عوامل این فیلم داشته است و ما جلسات مکرری قبل از اعزام دوستان داشتیم و حتی پیشنهاد اصلاح مواردی نیز داده شد. دوستان در ابتدا این موارد را قبول و بعد نپذیرفتند و رسماً اعلام کردند که هیچ پلانی حذف و یا سانسور نمیشود و در نهایت این فیلم بدون پروانه نمایش بینالملل در جشنوارههای خارجی حضور پیدا کرد. تاکید میکنم که قوانینی که در حال اجرا است، قوانین دوره ما نیست، قوانینی است که از قبل در سازمان سینمایی بوده که براساس آن هرکسی که میخواهد در عرصه بینالمللی حضور پیدا کند قبل از آن باید پروانه نمایش بینالمللی را دریافت کند.»
ما مشکلی برای «برادران لیلا» ایجاد نکردهایم که آن را حل کنیم. این فیلم در حال طی شرایط طبیعی خود بود و خود دوستان یک سری از اصلاحات را انجام نداده و در مجامع بین المللی رسماً اعلام کردهاند که از فیلم کم نمیکنند.
معضلات سازمان سینمایی یکی، دو مورد نیست، وقتی از آقای خزاعی پرسیدند که مشکل فیلم «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی چه زمانی حل میشود، رییس سازمان سینمایی در پاسخ گفتند مشکل این فیلم را ما ایجاد نکردیم که ما بخواهیم حلش کنیم. نکته اول اینکه مگر قرار است سازمان سینمایی برای فیلمها مشکل ایجاد کند که حالا آن را حل کند یا خیر؟ نکته دوم اینکه پس اگر قرار نیست سازمان سینمایی مشکلات را حل کند، پس قرار است چه کاری انجام دهد؟
من نمیدانم که «برادران لیلا» به عنوان یک فیلم، چه مشکلی دارد؟ پیش از همه چیز باید بگویم که صدور پروانه نمایش بر عهده وزیر یا معاون وزیر یا رییس سازمان سینمایی نیست، بلکه این کار برعهده شورای پروانه نمایش است و مرجعیت دیگری برای تایید یا رد اکران فیلم وجود ندارد.
شما به این نکته اشاره کردید که سازمان سینمایی حق اظهار نظر درباره فعالیت هنرمندان را ندارد، حتی اگر رییس سازمان سینمایی مستنداتی را هم ارائه دهد، بازهم حق اظهار نظر درباره فعالیت هنرمندان ندارد؟
بحث سر این است که حتی اگر جرمی هم توسط یک هنرمند رخ داده باشد، این باید توسط دادگاه رسیدگی شود دادگاه درباره آن تصمیم بگیرد اما محروم کردن فرد از فعالیت اداری برای مدتی، توسط مقام اداری قابل اتخاذ نیست و قانون چنین اجازهای صادر نکرده است؛ البته در برخی کسب و کارها مانند فروشگاههای مواد غذایی، قانون به وزارت بهداشت اجازه تعطیلی فعالیت صنف را داده است. اما در حرفههای هنری، وزرات ارشاد اجازه انجام چنین کاری را ندارد و مهم هم نیست مستندات اثبات جرم تا چهاندازه است.
ما حکم منع اشتغال یا همان ممنوعالفعالیتی را جزو کدام یک از مجازات میتوانیم در نظر بگیریم، درجهاش چهقدر است؟
معمولا منع اشتغال به کار معین، جزو مجازاتهای تکمیلی است و مجازات بسیار سختی است، وقتی در حوزههای هنری کسی از انجام شغلش محروم میشود، نه تنها مسیر معیشتش بسته میشود، بلکه از یک هویت شخصی و اجتماعی هم محروم میشود که مجازات بسیار سنگینی هم هست.