شهادت فهیم دشتی، روزنامهنگار افغانستانی و آزادیخواهی که توسط طالبان کشته شد، خبری جانگداز و تألمآور است. او در مدتی که افغانستان به دست طالبان و با خیانت آمریکاییها سقوط کرد به زادگاهش پنجشیر رفت و با همراهی فرزند احمد شاه مسعود مقابل طالبان ایستاد. او رسانه و اهمیت و جایگاه آن را خوب میفهمید. فهیم دشتی، زمانی که طالبان سلسله کشتارهایی هدفمند را علیه روزنامهنگاران و فعالان مدنی در افغانستان شروع کردند، خاموش ننشست و دائما در رسانهها از طالبان و حاکمیت اشرف غنی انتقاد میکرد.
به گزارش جماران؛ منوچهر دینپرست در روزنامه اطلاعات نوشت: سالها پیش به کابل رفته بودم. یادم هست وقتی بازگشتم، گزارشی نوشتم با عنوان «این خانه سیاه نیست»؛ الهامگرفته از فیلم فروغ فرخزاد، زیرا نور امید در کابل هنوز میدرخشید. آنها بعد از جنگهای فرسایشی با روسها و جنگهای داخلی و حتی سالها اسارت و حقارت در دستان طالبان، به آینده امید داشتند. دانشگاه پر از دانشجویان بهویژه دختران جوانی بود که امیدوارانه در پی ایجاد افغانستانی نوین بودند. مطبوعات هم که جای خود را داشت. با آزادی خوب و نسبی که زاده شده بود مقالات و گزارشهای انتقادی خود را منتشر میکردند. آنها روزنامهنگارانی بودند که طی بیست سال بعد از سقوط طالبان توانستند دوباره قد علم کنند و قلم به دست بگیرند و از کشور خود بنویسند. شور و امید آنها برایم بسیار جذاب و تجربهآور بود. با هر کدام از فعالان رسانه که صحبت میکردم، نه تنها خود را با ایران همزبان میدانستند بلکه بر این باور بودند ارتجاع و تحجر بلای خاورمیانه است و چه درست میاندیشیدند. تحجر، بلای خانمانسوزی است که از بطن آن القاعده و داعش سر برآورد. آن روزها نه تنها روزنامهنگاران بلکه بسیاری از مردم افغانستان، احمد شاه مسعود را نماد آزادیخواهی و اسوه مقاومت میدانستند؛ جایی در شهر نبود که عکسی از احمد شاه مسعود نبینی؛ بهویژه دفتر کار فهیم دشتی روزنامهنگار با سابقه و یار و همراه احمد شاه مسعود که دو روز قبل خبر شهادتش اعلام شد.
شهادت فهیم دشتی، روزنامهنگار افغانستانی و آزادیخواهی که توسط طالبان کشته شد، خبری جانگداز و تألمآور است. او در مدتی که افغانستان به دست طالبان و با خیانت آمریکاییها سقوط کرد به زادگاهش پنجشیر رفت و با همراهی فرزند احمد شاه مسعود مقابل طالبان ایستاد. او رسانه و اهمیت و جایگاه آن را خوب میفهمید. فهیم دشتی، زمانی که طالبان سلسله کشتارهایی هدفمند را علیه روزنامهنگاران و فعالان مدنی در افغانستان شروع کردند، خاموش ننشست و دائما در رسانهها از طالبان و حاکمیت اشرف غنی انتقاد میکرد. او به خوبی میدانست که طالبان نه تنها ذاتا با آزادی رسانهها مخالفند، بلکه آزادی رسانه را خطری جدی برای خود میدانندو به همین دلیل تعداد قابل توجهی از فعالان مدنی و روزنامهنگاران را کشتند. فهیم دشتی به همراهی فرزند احمد شاه مسعود و بسیاری از مبارزان و آزادیخواهانی که حاضر نبودند در برابر طالبان سر فرود آورند، جبهه مقاومتی را سامان دادند که بتوانند فریاد آزادیخواهی در برابر تحجر را زنده نگاه دارند.
نگارش این متن، افسوسنامه برای شهادت این روزنامهنگار افغانستانی نیست؛ بلکه شهادتنامه برای روزی است که دیدم او برای آزادی رسانهها در برابر تحجر و دگماندیشی و سوء استفاده از دین، چگونه مقاومت کرد. او به خوبی میدانست که این راهی بیبازگشت و انتهای آن جان باختن است. او زمانی که احمد شاه مسعود توسط تروریستهای عرب به شهادت رسید، در آن حادثه مجروح شد؛ اما این بار پهبادهای پاکستانی سرنوشت خونینتری برایش رقم زدند و پایانش را با شهادت نوشتند.
فهیم دشتی که هفتهنامه کابل را نیز منتشر میکرد، به عنوان یک فعال رسانهای، دریافته بود که خروج آمریکا و همراهانش از افغانستان و تقدیم کشور به طالبان چه سرنوشت تلخی را برای آنان رقم خواهد زد؛ زیرا طالبان تغییر نکردهاند و همانهایی هستند که هزارهها را قتل عام کردند و بسیاری را نیز از دم تیغ جهل خود گذراندند.
ای کاش میتوانستم مجددا او را ببینم و بپرسم که چرا افغانستان به طالبان تقدیم شد و مسلمانان منطقه در برابر آنها سکوت اختیار کردند؟! چرا ژنرالهایی که مدالهایشان بر سینه سنگینی میکرد دست رد به سینه پر درد شما زدند؟ راستی چرا دایی عزیزت دکتر عبدالله عبدالله به پنجشیر نیامد و در کابل مذاکره بیثمر با طالبان را در پی گرفت؟ پاسخ به پرسشها را سیاستمداران به خوبی میدانند.