حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر محتشمی پور در مصاحبه ای که 9 سال پیش انجام شد می گوید: رخنه و نفوذ عوامل ضدانقلاب با پوشش انقلابیگری در نهادها و ارکان انقلاب همیشه در مرکز توجهات امام قرار داشت. امام نگران نفوذیها بودند....حضرت امام این مسائل را میدانستند که درباره نیروهای مسلح اعم از سپاه، ارتش، بسیج و سایر قوای مسلح و نفوذ جریانات سیاسی در این نیروهای مسلح تذکر میدادند و نسبت به آن اعلام خطر میکردند.
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: شامگاه پنجشنبهای که گذشت، انتشار یک فایل صوتی نام دو چهره انقلابی را که هر دو از نزدیکترین یاران بنیانگذار جمهوری اسلامی بودند، بار دیگر به هشتگهای داغ توییتری و موضوع بحث کاربران دیگر شبکههای اجتماعی تبدیل کرد. آن هم در حالی که فایل صوتی، شرح گفتوگویی بود که در آن یکی از این دو، از حصر خانگی جویای احوال و سلامت آن دیگری بود که در بستر بیماری به سر میبرد و به همین دلیل، نفر نخست که از قضا نخستوزیر امام بود، از طریق فرزند ارشد انقلابی دوم با رفیق دیرینش گفتوگو میکرد و از فرزند رفیقش میخواست که سلامش را به او برساند. رفیقی که وزیر کشور نخستوزیر امام بود؛ سیدعلیاکبر محتشمیپور وزیر کشور دولتی که میرحسین موسوی، نخستوزیرش بود. حالا یک هفتهای پس از آن روز، اگرچه انقلابی نخست همچنان در همان حال و روزی است که بود اما آن دیگری، دیگر در قید حیات نیست و بستر بیماری که همان روز نیز مانع از آن شد که شخصا با رفیق دیرینش به گفتوگو بنشیند، حالا پذیرای پیکرش نیست؛ چه آنکه او حالا جان به جانآفرین تسلیم کرده است.
سیدعلیاکبر محتشمیپور که سال ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد، پس از تکمیل تحصیلات ابتدایی خود در مدرسه علوی، سال ۱۳۴۰ برای فراگیری دروس حوزوی راهی حوزههای علمیه تهران، قم و نجف شد و در محضر علمایی چون آیات امام خمینی(ره)، سیدابوالقاسم خویی، سیدحسن بجنوردی و میرزا باقر زنجانی کسب علم کرد و از همان نوجوانی با درک محضر امام به جمع نهضت انقلاب پیوست و سال 41 در حالی که تنها ۱۶ سال داشت، برای اولینبار زندان رژیم پهلوی را تجربه کرد.
در سال 45، در حالی که امام به ترکیه و سپس به نجف تبعید شده بود، محتشمیپور هم راهی نجف شد و به ادامه تحصیل دروس حوزوی در حوزه علمیه این شهر پرداخت. دورانی که البته مانع از تحرکات سیاسی او نبود و او در عراق نیز چندینبار توسط رژیم بعث عراق دستگیر شد و آخرین بار چند روز پیش از سفر امام به پاریس، هنگامی که برای فراهم کردن مقدمات اقامت امام و همراهانشان در سوریه مامور شده بود، در فرودگاه بغداد دستگیر و برای همیشه از عراق اخراج شد. هرچند باتوجه به خروج امام از عراق، او نیز دیگر کاری در این کشور همسایه نداشت و برای آنکه میخواست همراه امام باشد، در پاریس به امام پیوست و مسوول ارتباطات دفتر امام در نوفللوشاتو شد و از همانجا، همراه امام مبارزات انقلابیاش را دنبال کرد تا بهمن 57 و پیروزی انقلاب اسلامی که به ایران بازگشت و تا سال59 به عنوان یکی از اعضای دفاتر امام در تهران و قم به فعالیت پرداخت و همان سال از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی به عنوان عضو هیات منتخب ایشان برای بررسی وضعیت بنیاد مستضعفان و نماینده ایشان و همچنین عضو شورای سرپرستی سازمان صداوسیما و مدیر صدای این سازمان انتخاب شد.
سیدعلیاکبر محتشمیپور از السابقون انقلاب و جمهوری اسلامی است اما آنچه او را نسبت به بسیاری از همقطارانش متمایز کرده، تداوم مسیر مبارزه انقلابی برای استیلای حق و حقوق مسلمانان و دفاع از مظلومانی است که نه فقط در محدوده مرزهای جغرافیایی ایران، بلکه فراتر از این مرزهای سیاسی، بهخصوص در فلسطین اشغالی و لبنان، سالهاست که تحتحکومت جور و تحت انقیاد رژیم صهیونیستی و اشغالگر قدس شریف، همچنان از آرمان فلسطین دست نشسته و کماکان در حال مبارزه با متجاوزانند. مسیری که محتشمیپور در تمامی این سالهای پس از پیروزی انقلاب، همواره کمابیش رهرو و بلکه پیشرویش بود اما عمرش را یکسر در راه اعتلای اسلام و انقلاب، آزادی قدس شریف و دفاع از مظلومان وقف کرد و به عنوان یکی از بنیانگذاران حزبالله لبنان، در این راه از اهدای جسم و جان خویش هیچگاه دریغ نکرد؛ آنچنانکه در انفجار تروریستی سال ١٣۶٢ به عاملیت نیروهای رژیم اشغالگر قدس تا مرز شهادت پیش رفت و به همین دلیل نیز همواره مغضوب مستکبران سفاک و محبوب مظلومان و مومنان قرار داشت. نقش محتشمیپور در تاسیس و فعالیت حزبالله لبنان غیرقابل انکار است. محتشمیپور که سال 60 به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران، راهی سوریه شد و تا 4 سال بعد نیز در همین مقام به فعالیت خود ادامه داد.
اوج این دوران اما زمانی بود که او به همراه حسین شیخالاسلام، معاون پیشین وزارت خارجه که از قضا چندی پیش بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت و 3 فرمانده سپاه پاسداران یعنی حسین دهقان، احمد وحیدی و فریدون وردینژاد، پنجضلعی گروهی از مقامهای ایرانی را تشکیل میدادند که همان سالها حزبالله لبنان را تاسیس کردند.
محتشمیپور و اصلاحات
محتشمیپور که ۷۵ ساله بود، اگرچه از چهرههای مشهور جریان اصلاحات و از جمله اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز بود و جز نخستوزیری دولت میرحسین موسوی و نمایندگی در مجلس سوم، با آغاز به کار دولت اصلاحات، به عنوان مشاور اجتماعی سیدمحمد خاتمی انتخاب شد و پس از آنکه در انتخابات مجلس ششم، بار دیگر به عنوان نماینده مردم تهران راهی پارلمان شد، ریاست فراکسیون اکثریت (جبهه دوم خرداد) را بر عهده داشت اما بیش از آنکه خود را به معنای دقیق کلمه «اصلاحطلب» بداند، خود را از همان نیروهای خطامامی میدانست که اصلاحطلبان از آن ریشه گرفتهاند. گرایشی که احتمالا از دلایل نزدیکی او به میرحسین موسوی بود؛ تفکرات برگرفته از دیدگاههای چپگرا و مشخصا ضدامریکایی و ضدامپریالیستی که البته اغلب اصلاحطلبان نیز با آن همراهی داشته و دارند اما دستکم بعضی از چهرههای این جریان سیاسی در برخی مسائل اقتصادی، دیدگاهی را دنبال میکنند که به نحوی با این نگره متفاوت نیست. این ویژگی اندیشگانی محتشمیپور البته الزاما مانع همراهی تشکیلاتی او با اصلاحطلبان نبود و او علاوه بر ریاست فراکسیون جبهه دوم خرداد مجلس ششم، در دو انتخابات ریاستجمهوری پیاپی، جایگاهی کلیدی را در دو ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در اختیار داشت؛ چنانکه در انتخابات ریاستجمهوری نهم در سال 84 رییس ستاد انتخاباتی مهدی کروبی بود و 4 سال بعد، وقتی بالاخره میرحسین موسوی درپی اصرار اصلاحطلبان، حاضر به ورود به صحنه شد و اعلام کاندیداتوری کرد، این محتشمیپور بود که ریاست ستاد صیانت از آرای میرحسین را پذیرفت.
پایان مبارز آرمانخواه
محتشمیپور که دیروز بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت، اگرچه از همان روزهای نوجوانی با تمام توان درگیر سیاست و فعالیت انقلابی بود اما این یک دهه پایانی عمر را به گونهای دیگر گذراند.
او آنطور که در اطلاعیهای که روز گذشته دفترش منتشر کرد، آمده در جوار بارگاه امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) روزگار میگذراند؛ چنانکه از این پس نیز میهمان وجود مقدس ائمه معصومین علیهمالسلام خواهد بود.
وداع با محتشمیپور
درپی درگذشت علیاکبر محتشمیپور اما جز رهبر انقلاب، بسیاری از مسوولان ارشد و چهرههای سیاسی، مذهبی و فرهنگی در پیامهای جداگانه تسلیت گفتند. همچنین درحالی که سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، «رحلت حاج سید علی اکبر محتشمیپور را خسارتی بزرگ برای ایران و انقلاب و اسلام» خواند، رییسجمهوری در پیام تسلیت خود اظهار کرد: «این روحانی مجاهد و عالم وارسته که جزو پیشگامان و همراهان پرتلاش و دلسوز نهضت امام خمینی (ره) بود، همه عمر خویش را صرف ترویج نهضت اسلامی و تحقق آرمان بلند انقلاب و نظام اسلامی کرد.» همزمان سیدابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه و یکی از 7 کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری پیشرو در پیامی درگذشت محتشمیپور به عنوان یکی از یاران قدیمی نهضت امام بزرگوار را موجب تاسف و تاثر خواند و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز در پیامی نوشت: «مرحوم محتشمیپور از چهرههای برجسته و مبارز خستگیناپذیر در جریان نهضت و انقلاب اسلامی بود که افتخار شاگردی و همراهی با حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را داشت و رنج زندان و تبعید از سوی رژیم ستمشاهی از ایران عزیز را به جان خرید و همچنین نقش برجستهای در شکلگیری شجره طیبه مقاومت اسلامی در لبنان و حمایت از آرمان مقدس فلسطین و قدس شریف داشت. حضور فعال و بیبدیل ایشان در عرصه دیپلماسی کشور به خصوص در جبهه مقاومت و مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی ماندگار است که در این راه تا مرز شهادت از سوی تروریستهای صهیونیست پیش رفت و به مقام جانبازی نایل آمد.»
همزمان برخی از مراجع و روحانیون برجسته نیز به این واقعه واکنش نشان داده و در پیامهایی جداگانه تسلیت گفتند. چنانکه آیتالله سیدمحمد موسوی بجنوردی در پیامی اظهار کرد: «خبر دردناک فقدانِ عدالتخواه بزرگ و مجاهد نستوه و یار امام مرحوم حضرت حجتالاسلام محتشمیِ نازنین آکنده از سوز است و هرچند دیدگان گریان و کام همه آزادیخواهان از این فراق و جدایی تلخ است اما به یقین روح آن آزاده با تقوی در کنار مرادش بر خوان رحمت اهل بیت و در جوار فضل ربوبی است. اینجانب رحلت این عالممجاهد و با تقوا را به همه یاران و اصحاب حضرت امام خمینی (ره) و بهویژه سلاله خلفِ صالح ایشان حضرت آیتالله آقای حاج سیدحسن خمینی و خانواده صبور آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و علو درجات در جنتالمأوی برای آن عزیز خواستارم.» این درحالی بود که علاوه بر آیتالله بیات زنجانی، بیتالله مرحوم صانعی نیز این واقعه را تسلیت گفت. همچنین آیتالله موسوی خوئینی، اسحاق جهانگیری، الیاس حضرتی، محمدرضا عارف، محسن هاشمیرفسنجانی، حبیبالله بیطرف، مجید انصاری، عبدالرضا رحمانیفضلی، حسین جابری انصاری، سیدهادی خامنهای، علی یونسی و محمود صادقی به این مناسبت در پیامهایی تسلیت گفتند. این در حالی بود که حزبالله لبنان و مجمع روحانیون مبارز نیز در پیامهایی جداگانه نسبت به این واقعه تلخ واکنش نشان دادند.
بازخوانی یک مصاحبه پس 9 سال
روزنامه «اعتماد» در روزهای ابتدایی خردادماه 97 به مناسبت سالروز درگذشت امام خمینی(ره) مصاحبهای با سیدعلیاکبر محتشمیپور منتشر کرد. مصاحبهای که در سال 91 انجام شده بود و پس از ۶ سال توسط روزنامه اعتماد منتشر میشد و حالا یک روز پس از درگذشت این روحانی مبارز و انقلابی، در حالی که روز گذشته بخشهایی از متن منتشر نشده این مصاحبه در «اعتمادآنلاین» منتشر شد، اکنون برخی از سطور و نکات مهم آن را میخوانید.
*رخنه و نفوذ عوامل ضدانقلاب با پوشش انقلابیگری در نهادها و ارکان انقلاب همیشه در مرکز توجهات امام قرار داشت. امام نگران نفوذیها بودند.
*نفاق تنها روزنهای است که نامحرمان و نفوذیها برای رسیدن به اهداف خود و تصرف ارکان اصلی قدرت از آن استفاده کرده و همچنان هم استفاده میکنند.
*دربسته و سربسته بگویم؛ کسانی که در این انقلاب هرگز دستی بر آتش نداشتهاند یا از اساس مخالف نهضت اسلامی و مخالف حرکت توامان امام و ملت بودهاند، بعد از پیروزی انقلاب با ماسک جدید وارد شدهاند. خیلی از این گروهها و احزاب و بسیاری از این جریانات انحرافی به گونهای ماسک اسلام و انقلاب را به چهره زدند که بسیاری فریب آنها را خوردند.
*انجمن حجتیه یکی از شاخصترین جریانهای نفوذی و نامحرم انقلاب است. حضرت امام هرگز نگاه خوبی به این انجمن نداشتند. ایشان خطر انجمن حجتیه را برای انقلاب بسیار جدی تلقی میکردند.
*خطر اصلی آنها جایی است که وقتی امام به آنها نهیب زدند تا تشکیلاتشان را جمع کنند به ظاهر اعلام انحلال کردند اما پشت پرده فعالیتهایشان، نظام تشکیلاتیشان و ارتباطاتشان را ادامه دادند. فقط فرقشان با پیش از انقلاب و اوایل انقلاب این است که ماسک انقلابی به صورت زدند و توانستند از غفلت مسوولان وارد ارکان نظام شوند و پستهای حساس هم بگیرند.
*اولین نقشهای که اجرا کردند و شاید هنوز هم روی آن کار میکنند و توالی فاسد آن را میبینیم که هزینههای فراوانی هم داشت، این بود که میخواستند یاران انقلاب و امام را با انواع اتهامات و برچسبهای بعید از عرصههای سیاسی و اجتماعی کنار بزنند و منزوی کنند. انجمنیها قبل از انقلاب به یاران امام و حتی خود امام در نجف انگ کمونیستی بودن میزدند. بعد از پیروزی انقلاب هم ما مشاهده میکنیم که خیلی از این موارد اتهامی توسط عوامل نفوذی در ذهن بسیاری از تصمیمگیرندگان انقلاب وارد میشود تا یاران و مبارزان همراه انقلاب را از گردونه حذف کنند. این یکی از روشهایی بوده که آنها داشتند.
*نسبت به خود امام هم در قم همین روش را اعمال کرده بودند که امام در یکی از پیغامهایشان فرمودند: «کار به جایی رسیده بود که وقتی مصطفای من از یک کوزهای در مدرسه فیضیه آب خورد، گفتند که این کوزه را آب بکشید و طاهر کنید، چرا که مصطفی پسر من است.»
*حضرت امام در ارتباط با نهاد مهم شورای نگهبان و حضور عوامل نفوذی در اطراف فقهای شورای نگهبان بارها تذکرات جدی دادند. اگر بخواهم یک نمونه از این هشدارها را به عنوان مثال بگویم پیامی است که ایشان به مناسبت گشایش مجلس دوم و ردصلاحیت سیدمحمد سلامتی به شورای نگهبان فرستادند، چرا که آقای خزعلی که عضو فقهای شورای نگهبان بودند سخنانی را درباره محمد سلامتی مطرح کرده بودند. امام در این پیام خطاب به شورای نگهبان فرمودند: «... گاهی دیده میشود بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد میشوند که موجب وهن شورای نگهبان است... از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتی خود آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر یا در هر جا حرام است که به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید که من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفتهاند و میگویند آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است شرعا چه صورتی دارد؟ مادامی که شما اینگونه عمل میکنید باز هم توقع دارید جوانان انقلابی تند احترام شما را بگیرند؟... بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست. بحث بر سر راه گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگوی که تا این مرحله حاضر است پیش رود معرفی نشود... حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند.
حضرت امام این مسائل را میدانستند که درباره نیروهای مسلح اعم از سپاه، ارتش، بسیج و سایر قوای مسلح و نفوذ جریانات سیاسی در این نیروهای مسلح تذکر میدادند و نسبت به آن اعلام خطر میکردند.