هاشمیطبا نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1396 می گوید رقابت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میان کسانی است که مُهر اصولگرایی به خود زده اند. ممکن است هم اصلاح طلبان یک نقش ریزی در این رقابتها داشته باشند. به این معنا که نامزد اصولگرای قوی و اصلاح طلب ضعیف در این رقابتها حضور مییابند.
به گزارش جماران؛ به نقل از ایرنا، این روزها بحث اجماع اصلاح طلبان و اصولگرایان، عملکرد مجلس یازدهم و قانون انتخاباتی آن داغ شده است. به همین دلیل به گفت و گو با مصطفی هاشمیطبا وزیر پیشین و فعال اصلاحطلب نشستیم. فعال سیاسی که در انتخابات قبل حضور داشت و پای یکی از مناظرههای سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بود.
مشروح گفت و گو با او را میخوانیم:
به عنوان یک نامزد قوی اما تنها با چه انگیزه ای وارد انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ شدید و میدانستید رای نمی آورید و پشتوانه ای ندارید؟
در آن سال برای نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری ستادی نداشتم و تبلیغ هم نکردم اما در مناظرههای صدا و سیما شرکت و نظرات خود را بیان کردم. برای اعتراض به نحوه اداره و مدیریت کشور در این انتخابات حضور یافتم. حرفهایی که در مناظرهها میزدم با باقی نامزدها متفاوت بود. در آن مناظره تاکید داشتم که حفظ ایران باید سرلوحه سیاستهای خود قرار دهیم. در آن انتخابات وظیفهام را انجام دادم.
به عنوان رقیب سیاسی محمدباقر قالیباف در رقابتهای انتخاباتی ۹۶ چه تحلیلی از عملکرد و حضور احتمالی او در رقابتهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری دارید؟
قالیباف بیشتر برای کارهای اجرایی مناسب است. سوابق او نشان میدهد که به کارهای اجرایی تمایل بیشتری دارد. آن چیزی که مهم است، تشخیص مردم برای انتخاب فردی است که باید وارد صحنه ریاست جمهوری شود. باید عملکرد قالیباف را با افرادی که درپی حضور در انتخابات هستند، مقایسه کنیم. با توجه به اینکه هنوز نامزدها مشخص نشدند، این امر امکان پذیر نیست. اگر نامزدها مشخص شوند میتوانم بگویم که قالیباف به چه نامزدی و کدام نامزد نسبت به او برتری دارد.
قالیباف به هیچ عنوان نمیتواند اقتصاد کشور را مدیریت کند. نه تنها او بلکه دیگر نامزدها هم نمیتوانند. اکنون گرفتار یک پارادوکس هستیم و در این وادی سرگردان هستیم و نمیتوانیم شیوه حکمرانی درستی را در کشور پیاده کنیم. در واقع یک پوپولیسمی را در حکمرانی داریم و به دنبال این هستیم تا به مردم بگوییم که به فکر شما و راضی نگه داشتن آنان هستیم. این پارادوکس و تمایل ایران را تکیده کرده و مام میهن را در خطر قرار داده است. مام میهن یعنی اینکه باید ایرانی باشد تا پای خود را روی آن بگذاریم و در این کشور زندگی کنیم و از موهبتهای آن بهره ببریم. تاکنون از مام میهن که همان ذخایر و سرمایههای این کشور است، استفاده زیادی کردیم اما چیزی به آن اضافه نکردیم.
مجلس یازدهم با هویت ضدیت با دولت و با شعار بهبود معیشت شکل گرفت اما در عمل با طرحهای غیرکارشناسی و بالا بردن مطالبات از دولت درپی زمینهسازی پیروزی اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ است، آیا اصولگرایان توانستند مجلس را به جایگاه و ریل اصلی خود بازگردانند؟
از مدتها قبل هویت و شخصیت مجلس خدشهدار شده بود زیرا مراجع قانونگذاری در ایران تنها شامل مجلس نمیشود. بنابراین مجلس طبیعتا در راس امور نیست. این مجلس در صورتی میتواند مدعی باشد که در راس امور قرار دارد که بیشتر مردم این نمایندگان را انتخاب کرده باشند. در حالی که متاسفانه اقبال مردم در دوم اسفندماه ۹۸ به صندوق رای بسیار کم بود. تعمدا این اتفاق افتاد. حمید رسایی نماینده سابق مجلس به صراحت اعلام کرد که باید تعداد شرکت کنندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی کم باشد تا افراد مدنظر با رای گروه اقلیت وارد مجلس شوند و این امر یک دموکراسی برای حضور افرادی صالح در مجلس خواهد بود. هجمه بسیار وسیع و بی حیثیت کردن دولت بدترین اتفاقی که تاکنون رخ داده است. مردم دولت را میشناسند و وقتی عنوان میشود که چه نهادی مملکت را اداره میکند، به دولت اشاره میکنند. وقتی دولت بدنام شود، مردم به کل مجموعه بدبین میشوند.
سرانجام این مجلس چه میشود؟
عملکرد مجلس تاکنون خوب نبوده و در آینده هم بعید میدانم که بتواند عملکرد خوبی از خود نشان دهد. تنها مجلس نیست که مطالبات را بالا میبرد حتی ائمه جمعه و همه کسانی که تربیون به دست هستند، عنوان میکنند که باید معیشت و اقتصاد بهتر شود اما وقتی این سخنان را میگویند باید بدانند که منابع، امکانات و محدودیتهای کشور چیست. این سخنان باعث میشود تا فشار روی دولت بیشتر شود. دولت چگونه میتواند معیشت را بهتر کند؟ سیاست خارجی و داخلی با هم مغایر است و به همین دلیل معیشت بهتر هم فراهم نمیشود. نه تنها مجلس بلکه دولت هم توقع مردم را برای زندگی و معیشت بهتر بالا بردند. هر چند حق مردم ایران خیلی بیشتر از این مواردی است که عنوان کردم اما راهی که همه برای بهبود معیشت رفتند و دارند میروند، درست نیست.
یکی از انتقادهای اصولگرایان از مجلس دهم طرح شفافیت آرای نمایندگان بود. همین طرح در مجلس اصولگرای فعلی رای نیاورد تا دوگانگی شعار با عمل اصولگرایان مشخص شود. اصولگرایان چندی است علیه دولت شعارهایی میدهند اگر فرض کنیم دولت بعدی اصولگرا باشد این دولت با تضادی که در شعار و عمل دارد، به مشکل مواجه نمیشود؟ اگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ مردم به جای حسن روحانی به محمد باقر قالیباف یا ابراهیم رییسی رای می دادند، می توانستند کشور را در این تحریم گسترده از طرف آمریکا اداره کنند؟
اصولگرا یا اصلاح طلب فرقی ندارد مشکل روش اداره مملکت است و این روش چیزی نیست که دیگران نپسندند یعنی باقی ارکان نظام هم بدنبال این روش هستند. روشی که بدنبال عادی جلوه دادن همه چیز است. باید سیاست های داخل کشور هم مطابق زمینههای اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شود. با توجه به اینکه این سیاستها و مشکلات در خارج از ایران ادامه دارد، بدنبال عادی جلوه دادن همه چیز هستند و وعدههایی برای بهبود کیفیت زندگی مردم میدهند، اداره کشور با این شرایط تغییری در معیشت مردم ایجاد نمیکند و تنها نوع تبلیغات متفاوت است. دولت فرضی رییسی و قالیباف در آن زمان باز هم به گونه ای دیگر مخالفان و موافقان خود را داشتند و در سیاست خارجی هم نمیتوانستند تغییراتی دهند.
مجلس میتواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری را تعیین کند؟
مجلس تاثیری در این باره ندارد، زیرا متاسفانه اقبال مردم به انتخابات کم و در حد همان مجلس خواهد بود. این مجلس به هدف خود یعنی دولت اصولگرا میرسد.
وقتی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری زیاد باشد، اصولگرایان ضرر نمیکنند؟
کشور، نظام و انقلاب اسلامی از این مشارکت حداقلی خیلی زیان میبیند. نمیتوانیم بگوییم که گروه اقلیت خوب و اکثریت بد هستند. چه اقلیت و اکثریت باید برای این مملکت باشند تا کشور را اداره کنند.
پیش بینی شما از فضای انتخابات ۱۴۰۰ چیست. آیا این رقابتها دوقطبی اصلاح طلب و اصولگرا یا سه قطبی اعتدالی، اصولگرا و اصلاح طلب یا بحث درون جریانی میان اصولگراها میان انقلابی و انقلابی تر، اصولگرا و انقلابی و اصولگرای میانه رو و تندرو است؟
رقابت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میان کسانی است که مُهر اصولگرایی به خود زده اند. ممکن است هم اصلاح طلبان یک نقش ریزی در این رقابتها داشته باشند. به این معنا که نامزد اصولگرای قوی و اصلاح طلب ضعیف در این رقابتها حضور مییابند.
استراتژی اصلاحطلبان به بعد از احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان موکول شده و بعید میدانم که اکنون استراتژی خاصی داشته باشند. در واقع آنان منتظرند تا شورای نگهبان تکلیف احراز صلاحیتها را مشخص کند و بعد راهبرد خود را مشخص کنند؟
اصلاح طلبان راهبرد انتخاباتی خاصی ندارند و تنها تبلیغات بزرگ و وعدههای نشدنی را مطرح میکنند.
اختلافات اصولگرایان را مهندسی شده میدانید یا طبیعی؟
اختلافات اصولگرایان طبیعی است. افراد مختلف با دیدگاههای متفاوت در جمع اصولگرایان حضور دارند که برخی جاهلانه سخن میگویند و برخی هم توان فکری بالایی دارند.
چرا اصولگرایان تشکیل جناح نمیدهند؟
در اصلاحطلبان این تضادها بیشتر است زیرا آزادی فکر بسیاری دارند. اصولگرایان حتی اگر یک جبهه واحد تشکیل دهند اختلافاتشان باقی خواهد ماند و این موضوع بیشتر از آن چیزی است که در مطبوعات و رسانهها مطرح میشود. حتی اصولگرایان متفاوتتر از چیزی هستند که در رسانهها خود را نشان میدهند بنابراین این اختلافات و تفکرات متفاوت طبیعی است.
با گفته بهزاد نبوی موافق هستید که گفته اگر اصلاح طلبان نبودند، اصولگرایان به چند جریان تبدیل میشدند؟
بله. الان هم اصولگرایان مختلف هستند و به قول نبوی اگر اصلاح طلبان نبودند این موضوع بیشتر بروز میکرد و طبیعی است.
چه گرایش سیاسی دارید؟
هاشمیطبا: اصلاحطلب هستم.
آیا اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۰ به وحدت میرسند. حزب موتلفه در هفتههای گذشته حساب خود را از اصولگرایان جدا و اعلام کرد که نامزد مستقل خواهد داشت. آیا بین شورای وحدت و ائتلاف برای به توافق رسیدن بر سر رییسی و قالیباف وحدتی شکل میگیرد؟
پیش بینی آن مشکل است که چه افرادی در انتخابات ثبت نام میکنند. بنظرم رییسی نباید از قوه قضاییه بیرون بیاید زیرا با این شرایط هیچ کاری نمیتواند برای مملکت انجام دهد و در نتیجه در ریاست جمهوری هم یک مهره سوخته میشود.
آیا این دوره نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشوید؟
هاشمیطبا: خیر. زیرا کاری که در پی انجام آن بودم، انجام دادم و دیگر نمیتوانم کاری کنم. امکان انتخاب هم ندارم. همچین طبق قانون شرایط سنی را برای حضور در انتخابات ندارم. معتقدم اگر فردی بخواهد در اقلیت یا اکثریت رییس جمهوری شود باید در تمام ایران ستاد بزند و تمهیدات لازم را برای افراد، گروهها و عشیرههای مختلف فراهم کند. در انتخابات گذشته ۲۰ میلیون از جیب خود هزینه کردم اما دیگر نامزدها در تمام ایران فعالیت داشتند و هزینه کردند و امیدوارم این هزینه از منابع درست باشد. بنابراین حتی اگر بخواهم شرکت کنم هم انتخاب نمیشوم.
شورای نگهبان به چند مورد از طرح قانون انتخابات ریاست جمهوری مجلس ایراد گرفته است. نظر شما نسبت به این طرح و مخصوصا شرایط سنی ۴۰ تا ۷۰ سال نامزدها برای حضور در انتخابات چیست؟
این شرایط خیلی تاثیر ندارد و نمی توان گفت که این رده ای که در نظر گرفتند حتما مملکت را آباد یا بانشاط میکند. معمولا آدمهایی که در انتخابات شرکت میکنند در همین سن هستند و نباید حساسیت نشان داد. خیلی هم این طرح تعریفی ندارد. مشکلات ما مسایل دیگری است و با این موارد مشکل حل نمیشود. مشکل در این است که سیاستها و برنامههای مشخص برای حفظ ایران داشته باشیم.
تعریف شما از رجل سیاسی چیست؟
هاشمی طبا: زن و مردم با هم در این تعریف میگنجد. مگر رییس جمهوری بنگلادش زن نیست؟ او توانست در چهار سال اخیر ۳۰ درصد به اقتصاد این کشور اضافه کند یا در سنگاپور رییس جمهوری آنان یک زن محجبه و مسلمان است در حالی که ۱۷ درصد مردم آنان مسلمان هستند. زنان کم نگذاشتند.
محمد غرضی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرده است، نظر شما در این زمینه چیست؟
هاشمی طبا: هیچ کدام از نامزدهای گذشته و آینده برنامه عملی برای مدیریت کشور ندارند. حرفهایی که به عنوان برنامهریزی گفته میشود غیرقابل ابطال است. باید یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری بگوید که چه برنامهای را میخواهد اجرا کند و تبعات آن چیست. اگر فردی این را گفت صلاحیت رییس جمهوری را دارد که چنین فردی نداریم.