حدادعادل هفته گذشته در همایش روسا و دبیران استانهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفته بود که «مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم» و مدعی شده بود که «بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند» و این اظهارات وی با واکنش انتقادآمیز چهره های سیاسی از طیف های مختلف همراه شد.
به گزارش جماران، به نقل از روزنامه شرق، صحبتهای غلامعلی حدادعادل در نشست ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان در روز پنجشنبه گذشته واکنشبرانگیز بوده است. احتمالا بخشی از این واکنشها به رویه دوگانه وحدت بین اصولگرایان بازمیگردد. جریانی که معتقد است وحدت باید حول محور جامعه روحانیت یا همان شورای وحدت شکل گیرد و از این بابت منتقد شورای ائتلاف به رهبری حدادعادل است. از سویی از سخنان حدادعادل هم اینگونه برداشت میشود که او هم اعتقاد دارد شورای ائتلاف باید محور وحدت شود، تا جایی که جریانهای اصلی عضو شورای ائتلاف اصولگرایان یعنی جبهه پایدای و ایثارگران هم هنوز به شورای وحدت نپیوستهاند. اعضا شورای عالی وحدت را طیف اصولگرایان سنتی و چهرههای نزدیک به آنها تشکیل میدهد. آنها حتی برای جلب نظر طیف شورای ائتلاف سه کرسی هم در شورای وحدت به آنها پیشنهاد کردهاند؛ اما هنوز پاسخی دریافت نکردهاند.
غلامعلی حدادعادل روز پنجشنبه در همایش رؤسا و دبیران استانهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، با اشاره به انتخابات پیشرو گفت: همه امکانات خودمان را باید به صحنه بیاوریم و این اشتباه است که خیال کنیم چون در انتخابات مجلس پیروز شدیم، حتما در ریاستجمهوری هم پیروز میشویم. این احساس اگر در ما به وجود بیاید، شکست قطعی است و کسی به کسی هیچ تضمینی نداده که نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ چه خواهد شد. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمتوسویی بروند، باید احزاب و تشکلها و جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و دیگر روحانیون به میدان بیایند و همه آورده خود را به حساب انقلاب بریزند و این بتپرستی است که بگوییم باید به حساب من و تشکل من باشد؛ بلکه باید در انقلاب و اسلام فانی شویم.
غلامعلی حدادعادل در این سالها بهنوعی مسئولیت جبههها و شوراهای ائتلافی اصولگرایان را برعهده داشته است. گاهی علنی و جلوی صحنه حتی سرلیست بوده و گاهی پشت صحنه. او هماکنون رئیس جبهه ائتلاف نیروهای انقلاب هم هست، اما به نظر میرسد که اصولگرایان اینبار تمایل دارند زیر چتر جامعه روحانیت بهعنوان یک نهاد سنتی که در دهه 60 و 70 بهشکل عرفی محور رخدادهای انتخاباتی جریان راست بود، جمع شوند؛ بهویژه آنکه بخشی از اصولگرایان تأکید دارند محور وحدت نباید شخص باشد. سال 84 هم که ناطقنوری رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شد، جامعه روحانیت بهویژه آیتالله مهدویکنی از او دلخور بود؛ چراکه معتقد بود سنتشکنی کرده است. ناطقنوری عضو جامعه روحانیت مبارز بود و به اعتقاد مهدویکنی یک عضو این جامعه نباید جایگزین نهاد جامعه روحانیت در مبحث ائتلاف و وحدت میشد.
رئوفیان: برخی افراد مانند حداد عادل برنده شدن در انتخابات را مهمتر از کاهش گرفتاریها میدانند
بااینحال ابوالقاسم رئوفیان در واکنش به سخنان حداد گفته که بهترین قضاوتکننده هستند و بهخوبی تشخیص میدهند کدام گروه به فکر کمشدن دغدغههایشان است و چه کسانی فقط به فکر برندهشدن در انتخابات هستند و برای رسیدن به این مهم حتی از احتمال بهبود وضعیت معیشتی مردم ناراحت میشوند.
او با بیان آنکه آقای حدادعادل و همه کسانی که نگران حضور مردم در پای صندوقهای رأی بهدلیل ارزانشدن نرخ دلار هستند، تلاشهایشان را به کار گیرند تا با پایینآمدن قیمت دلار وضعیت معیشتی مردم بهتر نشود، به اعتمادآنلاین گفته است: این نوع ادبیات و طرز تفکر مصداق بداخلاقی، آن هم از جانب متولی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و از همه گروههای سیاسی توقع میرود اگر گروهی یا کسانی نمیتوانند در این شرایط دشوار باری از دوش مردم بردارند، دستکم با بدرفتاری امور را پیچیدهتر نکنند.
علی مطهری: حاضرند به قیمت قهر اکثر مردم با انتخابات قدرت را به دست گیرند
علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم، هم در توییتی در واکنش به اظهارات اخیر حدادعادل نوشت: «عجیب است که آقای حدادعادل نگران است که با کاهش قیمت ارز و بهبود معیشت مردم که نتیجه رفتن ترامپ و احتمال احیای برجام است، مردم با انتخابات آشتی کنند و در نتیجه نامزد مدنظر ایشان رأی نیاورد؛ یعنی حاضرند به قیمت قهر اکثر مردم با انتخابات قدرت را به دست گیرند».
کریمیاصفهانی: آنهایی که دم از وحدت میزنند خودشان ائتلاف نمیکنند
احمد کریمیاصفهانی، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری و دبیرکل جامعه اسلامی اصناف، هم به ایلنا گفته است که مجموعهای ذیل راهبری جامعتین بهعنوان شورای وحدت تشکیل شده و تشکلهای متعدد حقوقی در آن عضویت دارند و یکی از نکات مهم در این شورا آن است که هیچ فرد حقیقی نباید عضو شورا باشد. اکنون هم شخصیتهای حقوقی اعم از جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین، احزاب مختلف، همینطور تشکلهای بانوان و جوانان حضور دارند. در مذاکراتی که بین جبهههای مختلف انجام شد، سیاست کلی بر وحدت و تخریبنکردن یکدیگر قرار گرفت. این مطلبی بود که از همان ابتدای امر آقای موحدیکرمانی بر آن تأکید کردند و به آقایانی که از شورای ائتلاف با ایشان جلسه داشتند، گفته بودند که اصولگرایان با هم وحدت داشته باشند تا بتوانند کارها را بهخوبی پیش ببرند؛ اما این توصیه یک امر لازم و اتمام حجتی بود بر اینکه باید وحدت داشته باشیم به آنهایی که دم از وحدت میزنند اما خودشان ائتلاف نمیکنند که آقای موحدیکرمانی انجام دادند.
عباس عبدی: چگونه جناب حدادعادل، متوجه تبعات توصیه خود نشدهاند؟
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «آقای حدادعادل در توصیهای به اصولگرایان نکاتی را اظهار داشتهاند که واجد گزارههای صریح و ضمنی است و با توجه به جایگاه ایشان در جناح اصولگرا، شایسته است که به آنها پرداخته شود.
ایشان در این توصیه گفتهاند که: «معلوم نیست در ماههای بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاقهایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند.»
درست است که یکی از معیارهای اتحاد نیروها ترس و نگرانی از پیروزی طرف دیگر است و باید وحدت میان نیروها را حفظ کرد تا رقیب پیروز نشود ولی برای حضور انتخاباتی این انگیزه کافی نیست. این نگاه سلبی که بکوشیم تا دیگران نباشند، راهبرد سازندهای نیست، بلکه فقط میتواند مکمل یک راهبرد ایجابی و سازنده باشد. لذا انتظار میرود که پس از چهل و چند سال فعالیت سیاسی در کشور گفته شود که، مشکلات کشور چیست؟ و راهحل آنها از نظر نیروهای اصولگرا چیست؟ و چرا معتقدند که این راهحلها منجر به نتیجه و حل مشکلات میشود؟ و چرا در گذشته آنها را انجام ندادهاند؟
به نظر بنده اگر هر نیروی سیاسی که سر کار میآید به این چند مساله مهم اقتصادی پاسخ دهد، میتوان درباره آنها داوری کرد؟ 1- چگونه میخواهد رشد اقتصادی ایجاد کند؟ 2- چگونه میخواهد سرمایهگذاری برای این رشد را تامین کند؟ 3- چگونه میخواهد اشتغال را توسعه داده و بیکاری را کم کند؟ و 4- چگونه میخواهد صادرات و واردات را افزایش دهد؟ بحثهای دیگری نیز هست که فعلا وارد آنها نمیشوم. از جمله اینکه چگونه میخواهد جلوی تورم را بگیرد و فقر و نابرابری و فساد را کاهش دهد؟ به علاوه باید توضیح دهند که در گذشته درباره این مسائل چه کردهاند؟
پس از اقتصاد باید درباره ایدههایش درباره مشارکت مردم، آزادی رسانه و فضای مجازی، روابط خارجی، حقوق زنان، حل مساله گرایش به مهاجرت و... را پاسخ دهد. این پاسخها نباید کلیگوییهای رایج باشد. شخصا اگر ببینم یک نیروی اصولگرا نیز به این پرسشها پاسخ معقولی بدهد، حتما از آنان حمایت خواهم کرد، هر چند بعید میدانم که در این صورت دیگر اصولگرا باقی بماند. نکته بعدی اینکه منطق آقای حدادعادل را اگر تعمیم دهیم نتیجه میگیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریمها خواستهاند دولت وحامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهرا مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شدهاند. اگر این نتیجهگیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است؟
چرا دوستان اصولگرای آقای حدادعادل در دفاع از این دولت در برابر نظام سلطه اقدامی نکردند، سهل است که به نوعی آن فشارها را تشدید هم کردند؟ و اگر این برداشت غلط است، باید بفرمایند چرا بیگانگان و نظام سلطه هنگام فشار برای افزایش قیمت ارز هدفی برای زدن دولت ندارند ولی در کاهش یافتن آن در پی تقویت گروه مقابل اصولگرایان هستند؟ مهمترین نکته گزاره ایشان این است که نظام سلطه در حال مدیریت سیاست و امور در اینجا هستند. فارغ از اینکه ادعای ایشان درست یا نادرست باشد، نفس اینکه به وجود چنین دخالتی اقرار میشود به منزله شکست است. چرا باید پس از چهل و دو سال کارمان به جایی رسیده باشد که سرنوشت انتخابات ما و بالا و پایین رفتن ارز به دست خارجیها تعیین شود؟ آنهم با این همه احتیاط برای جلوگیری از حضور دیگران در قدرت از طرق ردصلاحیت و حذف؟!
آیا در انتخابات گذشته هم این دخالت رخ داده بود؟ به نظرم این شایسته نیست که برای ترساندن تعدادی جوان اصولگرا که از دست فسادهای موجود و ناکارآمدی پدران اصولگرا به تنگ آمدهاند، داستانسرایی کنیم و آنان را از افتادن خیالی در بازی بیگانگان و نظام سلطه ترساند. این نشانهای از نداشتن ایده و از آن مهمتر فقدان اعتماد به نفس و صداقت سیاسی است. نکته آخر اینکه نمیدانم چگونه جناب دکتر حدادعادل، متوجه بیان تبعات این توصیه خود نشدهاند؟ این نکته برای من عجیبتر از سایر نکات است. شاید کسی این سخنان را در جمعی محدود و به صورت غیررسمی بیان کند، ولی اظهار آن به صورت آشکار و عمومی معنای جملات را نیز به کلی دگرگون میکند، مثل اظهارنظری که خانم فائزه هاشمی درباره انتخاب ترامپ گفت. اگر هم نمیگفت بسیاری میدانستند که ایشان چه انتخابی را ترجیح میدهد، ولی بیان عمومی آن چیزی اضافه بر آن خواست درونی بود.»
انتقاد مسیح مهاجری از حداد عادل: از شکست ترامپ زخم خورده اید
مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به اظهارات اخیر حدادعادل نوشت:
*یکی از این افراد، اخیراً گفته است: «معلوم نیست در ماههای بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاقهائی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند. مسلماً نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پائین بیاید و مردم به یک سمت و سو بروند».
*قبل از او نیز بعضی از فعالان جناح اصولگرا همین مطلب را با ادبیاتی مشابه به زبان آورده بودند. منظور این نیست که جناح اصولگرا بداخلاق است و جناح اصلاحطلب از این قبیل بداخلاقیها مبراست. متأسفانه کشور ما به میدان تاخت و تاز بداخلاقهای سیاسی از جناحهای مختلف تبدیل شده است.
*معنای روشن آنچه این فعال دانهدرشت جناح سیاسی اصولگرا و همسرایان او به زبان آوردهاند اینست که اگر شرایط جهانی به سمت و سوئی رفت که قیمت ارز و سکه پائین آمد و گشایشی در معیشت مردم کشورمان پیدا شد، مشتاقان رسیدن به صندلی ریاست جمهوری باید نگران شوند، زیرا ممکن است رقیبشان برنده انتخابات ریاست جمهوری 1400 شود!
*این قبیل سخنان را افراد مدعی انقلابیگری با پیراهن بدون یقه و دکمه بسته و محاسن و ظاهری دلسوز برای مردم به زبان میآورند.
*شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خوردهاید و چون نمیتوانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه میاندازید. نفستان از جای گرم درمیآید و از زخمهای کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته غافلید.
*شما حضرات چرا سخن گفتن از عدالت را فراموش کردهاید؟ چرا به همجناحیهایتان نمیگوئید دست از بداخلاقیهای سیاسی و بیعدالتیهای اقتصادی بردارید تا مردم به پای صندوقهای رأی بیایند و به کاندیدای مورد نظر شما رأی بدهند؟ آیا صدها هزار شهید و جانباز که این مردم برای حفاظت از انقلاب و نظام و کشور دادهاند، کافی نیست که شما را از این بدمستیهای قدرتطلبانه دور کند؟!
کنایه ربیعی به اظهارات جنجالی حدادعادل درباره بازار ارز و سکه
سخنگوی دولت با بیان اینکه قیمت ارز و طلا صرفا وابسته به متغیرهای درونی نیست و متغیرهای بیرونی اعم از سیاسی و اقتصادی هم موثرند، گفت: با نزدیک شدن به پایان جنگ اقتصادی علائم آن نشان داده خواهد شد و دستکم فشارهایی کم خواهد شد و جامعه خود این را احساس کرده است. بنابراین، درخواستم این است در این شرایط با عینک سیاسی و تیره مسائل را نبینیم.
یک خبرگزاری: حدادعادل و یارانش نگران پایین آمدن قیمت دلار و سکه هستند!
خبرآنلاین نوشت: حدادعادل یکی از این افراد است که از روزهای آغازین دی ماه، رسما به جرگه فعالین انتخابات ۱۴۰۰پیوست؛ آن وقت که اولین نطق سیاسی خود را در جلسه شورای راهبردی شبکهسازی اجتماعی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، با چشم انداز دولت سیزدهم انجام داد.
هر روز که به پایان سال ۹۹ نزدیک تر می شویم، به لیست چهره های سیاسی که تا پیش از این تقریبا سکوت اختیار کرده و حالا سکوت خود را با هدف فعالیتهای انتخاباتی می شکنند، افزوده میشود. حدادعادل یکی از این افراد است که از روزهای آغازین دی ماه، رسما به جرگه فعالین انتخابات ۱۴۰۰پیوست؛ آن وقت که اولین نطق سیاسی خود را در جلسه شورای راهبردی شبکهسازی اجتماعی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، با چشم انداز دولت سیزدهم انجام داد.
حدادعادل که این بار هم با عنوان رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی وارد این دوره از کاروزار سیاسی شده، فعالیت انتخاباتی خود را همانند همفکران خود با حمله به دولت و رئیس جمهور آغاز و البته تاکید کرد که «انتخابات آینده باید ذیل عنوان شورای ائتلاف مدیریت شود ».
استارت انتخاباتی با چاشنی انتقاد از دولت
حدادعادل همچنین در همایش روسا و دبیران استانهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی افزود که «از مردم خجالت میکشم»! و در تشریح علت خجالت زدگی خود هم، این موارد را گفت :« چون یک روز بحث گوشت و یکی روز فولاد و و روز دیگر بحث بورس است و روی هرچه دست میگذاریم، میبینیم که هم کمکاری و هم بدکاری و هم ناهماهنگی است.»
او ضمن تداوم حمله به دولت روحانی با افزودن این جمله که « بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند»؛ صراحتا نقش تحولات آمریکا و حذف ترامپ از معادلات جهانی و اثرگذاری تحریم های کاخ سفید را نفی کرد. در ادامه ، به زعم خود "الگوی خوب" هم برای دولت سیزدهم به عنوان نمونه، ذکر کرد و ابراز امیدواری هم می کند که در ۱۴۰۰ دولتی مانند مجلس انقلابی سرکار بیاید. مجلسی که به گفته او در کمتر از یک سال، کارهای مثبتی! انجام داده است؛ کارهایی مثل « تصویب قوانینی مانند مالیات بر خانه های خالی، بحث هستهای و اصلاح قانون انتخابات ».
نقد عملکرد مجلس مورد تایید حدادعادل
اما نقطه اوج سخنان حدادعادل که سابقه ریاست مجلس و کمیسیون فرهنگی در دوره های هفتم و هشتم را هم، در کارنامه خود دارد؛ آنجاست که میگوید : «مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم و حتما آنها برای اینکه این نتیجه به دست نیاید برنامه اقتصادی و سیاسی دارند و با افکار عمومی بازی میکنند.»!
همین بخش از سخنان حدادعادل کافی بود تا مورد نقد به خصوص در فضای مجازی قرار بگیرد. دامنه این انتقادات، هم به مسائل امروز اشاره دارد و هم عملکرد مجلس و دولتی را با چالش مواجه میکند که در روزگاری نه چندان دور، مورد حمایت حدادعادل و هم طیفانش قرار داشت.
بالا ماندن قیمت ارز و سکه به نفع کیست؟
بیشترین انتقادها با طرح این سوال بیان شد که «بالاماندن قیمت دلار و ارز و سکه برای حدادعادل و یارانش چه آورده ای دارد که اینگونه نگران پایین آمدن قیمتش هستند؟»
نکته جالب دیگری که مورد توجه قرار گرفت، این بود که حدادعادل در حالی به مصوبه مجلس درباره "مالیات بر خانه های خالی " به عنوان یک دستاورد قابل افتخار اشاره می کند که این مصوبه در ابتدا به علت وجود برخی ابهام ها و مغایرتها، توسط شورای نگهبان رد شد و بعد از دو بار رفت و آمد میان بهارستان و شورای نگهبان، سرانجام درحالی به تصویب رسید که بخاطر تغییرات اِعمال شده، نتوانست نقشی در ساماندهی بازار مسکن ایفا کند.
در عین حال، برخی طرح ها و پیشنهادهای مجلس یازدهم ، چنان با واکنش منفی افکار عمومی مواجه شده که در واقع تبدیل به ضد تبلیغ شده و به عنوان عملکرد منفی مجلس تا اینجای کار، برشمرده می شوند. موافقت با پیشنهاد حذف بودجه طرح غربالگری زنان باردار در بودجه ۱۴۰۰ که این روزها زمزمه آن مطرح است، جدیدترین از این دست موارد است.
رویای یکدست شدن مجلس و دولت به کجا می رسد؟
اما موضوع مهمی که حدادعادل موقع بیان اظهاراتش ، آن را فراموش کرده بود در نظر بگیرد؛ این نکته است که او در حالی آرزوی تشکیل مجلس و دولتی همسو و از یک جنس را مجددا بر زبان میراند که پیش از این یک بار ، رویای او و دوستانش محقق شده بود. رویایی که در سال ۸۴ و ۸۸ تعبیر شد و در نتیجه آن، در حال حاضر، کمتر شخصیت سیاسی وجود دارد که بتواند وبخواهد با افتخار بگوید حامی دیروز محمود احمدی نژاد بوده است.
در عین حال همسویی دولت و مجلس در آن مقطع به لحاظ پایگاه سیاسی ، نه تنها باعث توسعه کشور در آن سالها نشد بلکه جامعه را با خسارتهای اقتصادی و بداخلاقی های سیاسی مواجه کرد که آثار آن، کماکان پابرجاست؛ به گونه ای که حتی خود حدادعادل نیز در اظهارات اخیرش با بیان این جمله که «ما برای پیروز شدن تهمت نمیزنیم ولی مثالهای بیتدبیری و نگاه های سیاسی نسبت به مسائل بین المللی از یکی دوتا گذشته است » ، سعی کرد تاثیرپذیری اش از میراث فرهنگی به جامانده از دوره احمدی نژاد را نفی کند و خود را مبرا از بیان انتقادهایی نشان بدهد که صرفا رنگ و بوی سیاسی دارد.
البته این تلاش حدادعادل ، پیشاپیش با شکست مواجه شده است زیرا مردم سهم او و همکفرانش را در به وجودآمدن مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور در همسویی با دولت احمدی نژاد و سکوتی که در آن ۸ سال داشتند، از یاد نبرده اند.