قالیباف دادن خبر شهادت سردار سلیمانی را سختترین خبررسانی عمرش دانست و افزود: خیلی سخت بود و همان لحظه که خبر را شنیدم نگران خانوادهاش شدم؛ نمیدانستم که آیا باید به منزل آنها بروم و چگونه به آنها بگویم. نمیدانستم خانواده خودم را بیدار کنم و از آنها بخواهم که خبر را بدهند یا خیر. تا اذان سختترین لحظات بر من گذشت. اذان صبح به خانواده خودم خبر دادم و گفتم که به منزل حاج قاسم میروم تا خبر به شکل دیگری به آنها داده نشود. دیدم که خانواده مطلع هستند. اینگونه از شهادت مطلع شدیم.
به گزارش جماران؛ رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شخصیت حاج قاسم در جبهه شکل گرفت، گفت: آن مرد بزرگ ریا در کارش نبود و در همه زمینهها اخلاص داشت.
محمدباقر قالیباف به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی در برنامه مرد میدان که از شبکه سوم سیما پخش شد، شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و سالگرد شهادت شهید قاسم سلیمانی را تسلیت گفت و در پاسخ به این پرسش که حاج قاسم بیشتر مرد کدام میدان بود، اظهار کرد: شهید سلیمانی در حقیقت ابعاد مختلفی دارد که در تمام شئون مردم عمل بود. در محیط خانواده با تمام معنا یک پدر بود. هنوز فرزندان ایشان نتوانستهاند با این مساله کنار بیایند و نبود محبت پدر را حس میکنند. بدون تعارف میگویم که آنها هنوز داغدار پدر هستند و هرگز محبت ایشان را فراموش نمیکنند.
رییس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: همین چند وقت قبل دستخطی از شهید سلیمانی دیدم که در دمشق و در یک شب که در سختی و فشار قرار داشته و آرزوی شهادت کرده بودند، برای دخترش فاطمه یک یادداشت نوشته که یک حس پدر و فرزندی را به طور کامل ترسیم کرده است.
وی در پاسخ به این پرسش که روحیه چهل سال مجاهدت مستمر و حضور در وسط میدان از کجا آمده است، گفت: معتقدم برای پاسخ به این موضوع باید برگردیم به روزهای اول انقلاب، حسینیه جماران و آن فرهنگی که حضرت امام (ره) با خود آورد. حضرت امام هرگز کلامی جز برای خدا نگفت و هیچ گامی جز راه خدا برنداشت و خدا توفیق مجاهدت را به ایشان داد که فقه را از کنجهای حوزه در آورد و قلوب جامعه را زنده کرد چراکه منطبق با سنتهای الهی و فرهنگ اهل بیت و قرآنی بود و با فطرت انسانها سازگار بود. اینجا بود که حاج قاسم، رزمندگان و حاج قاسمها را ساخت و پای انقلاب آمدند.
قالیباف با بیان اینکه حاج قاسم همیشه میگفت اگر بگویند جبهه کجاست باید بگوییم یک قطعه از بهشت است، اضافه کرد: شخصیت حاج قاسم در جبهه شکل گرفت. آن مرد بزرگ ریا در کارش نبود و در همه زمینهها اخلاص داشت.
قالیباف درباره اینکه آیا با سردار سلیمانی برای کمتر سفر کردن و مراقبت بیشتر از خود در سفرها حرفی میزدید، اظهار داشت: صدها بار؛ اما ایشان مسئولیت نیروی قدس سپاه را برعهده داشتند. سالهای اخیر چهرهای ملی و بین المللی پیدا کردند، این موضوع بر خلاف میل او بود اما از آنجایی که خداوند برایشان مقدر کرده بود، این اتفاق افتاد. این سالهای آخر که چهره، نقش برجستگی و تاثیرگذاری ایشان در مقابل استکبار جهانی و استکبار ستیزی مشخص شده بود، مشائل مختلف دست به دست هم داد که تهدید جدی برای ایشان باشد.
وی ادامه داد: هر نوبتی که ایشان میخواست برای انجام ماموریتی به خارج از کشور سفر کند، از حضرت آقا اجازه میگرفتند، حضرت آقا همیشه نگران بودند اما حاج قاسم همیشه آقا را قانع میکردند و میگفتند که اگر میخواهید کار پیش رود من باید خودم در میدان باشم از نزدیک ببینم از نزدیک بشنوم. بعضی اوقات خطر کاملاً حس میشد.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اما ایشان سفر برا انجام کارها را مأموریت و وظیفه میدانستند، افزود: رعایت میکرد اما هرگز نمیگذاشت حفظ جان اثری بر ماموریت او بگذارد. بعضی اوقات هواپیمایی که با آن سفر میکردند را دشمن رصد میکرد؛ تهدیدات هم در فرودگاه و هم در دیگر موارد به این شکل بود که البته دیدیم در نهایت آن حادثه تلخ هم در فرودگاه اتفاق افتاد.
رئیس مجلس در پاسخ به سوال مجری برنامه پیرامون حضور شهید سلیمانی در حوزههایی که محل ماموریت نیروی قدس سپاه نبود، مانند سیل سال گذشته یا زلزله بم، گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای حاج قاسم فداکاری، گذشت و ایثارگری است. ایشان واقعا عاشق مردم بود، بدون در نظر گرفتن سیاه و سفید کردن افراد، بالاشهری و پایین شهری کردن مردم و بدون دستهبندیهایی که امروز مرسوم است. واقعا همین که یک نفر مخلوق خدا بود و مخصوصا وقتی که او را در مجموعه کشور عزیزمان ایران میدید بالذات عشق میورزید.
وی افزود: شما از سیل گفتید و شاید آن را امروز همه دیده باشند اما در زمان زلزله بم من فرمانده نیروی انتظامی بودم و منزل من و شهید کاظمی و شهید سلیمانی همسایه دیوار به دیوار بود و هست، من حدود زمان اذان صبح دیدم تلفن من زنگ می خورد و سردار به من خبر دادند که یک گردان ما که در کرمان بود و میرفت برای مبارزه با اشرار و مواد مخدر متوجه زلزله شدند و من را مطلع کردند. ما هم از ابعاد زلزله بیاطلاع بودیم. اما به محض اینکه گزارشهای بعدی در ساعات ابتدایی صبح رسید ایشان علیرغم اینکه نیروی قدس بود از همان لحظه ابتدایی پیگیر خدمترسانی بود و ما باهم تقسیم کار کردیم. با تامین اولین تجهیزات و با اولین پرواز این دو عزیز یعنی شهید سلیمانی و شهید کاظمی عازم بم شدند و من هم غروب همان روز به آنها ملحق شدم. شما از مردم بم سوال کنید که این دو شهید عزیز چه نقشی در خدمترسانی به مردم داشتند. این برمیگردد به همان فرهنگی که در آن شخصیت حاج قاسم شکل گرفته است.
قالیباف با اشاره به حضور شهید سلیمانی در حادثه سیل سال گذشته استان خوزستان، بیان داشت: در قضیه سیل هم وقتی مردم خوزستانی را که هشت سال در آن منطقه با پای برهنه حضور داشت و زندگی کرده بود، نیازمند به کمک میبیند، بدون درنگ وارد عرصه میشود. در کنار ایشان موکبها و نیروهایی که در عراق بودند به کمک آمدند و شما میبینید این دو ملتی که یک روز با طراحی آمریکا باهم در حال جنگ بودند، به برکت وجود حاج قاسم و فرهنگ انقلاب اسلامی به این نقطه میرسند که درکنار هم درمقابل سختیها و مشکلات حضور پیدا کردند.
وی با اشاره به ایجاد دیوانسالاری اداری در کشور و اینکه فرهنگ انقلابی با این فرهنگ معطل مانده است، افزود: آن چیزی که امروز برای ما مشکل ایجاد کرده این دیوان سالاری است که هیچ سنخیتی با باورهای انقلاب اسلامی ندارد، حاج قاسم همیشه این چارچوبها را با مدیریت جهادی شکست. منظور من این این نیست که بیحساب و کتاب و غیرسیستمی کار میکرد؛ امروز وقتی درمورد گروههای مقاومت صحبت میکنیم، وقتی از زینبیون و فاطمیون و عراق و شبه قاره تا مدیترانه و امت اسلامی حرف میزنیم. مگر میشود اینجا را بدون سیستم و سازمان اداره کرد؟ حتما سیستم و مدیریت وجود دارد اما کار اضافی دیوانسالاری که مزاحمت ایجاد کند، نیست. آن چیزی که امروز ما را گرفتار کرده این دیوانسالاری است حتی در بحثهایی که در یک قدمی موفقیت هستیم، این دیوانسالاری جلوی کار را گرفته است.
در لحظاتی که بشار اسد محاصره شده بود سردار سلیمانی آنجا حضور داشت
وی با اشاره به خطراتی که در سوریه وجود داشت به طوریکه حتی در لحظاتی که کاخ بشار اسد محاصره شده بود سردار سلیمانی آنجا حضور داشت، ادامه داد: باور سردار سلیمانی همان حرف حضرت امام در دفاع مقدس بود که «یا به پیروزی میرسد یا به شهادت» که شهادتش فوز عظیم است. این موضوع در خون و باور حاج قاسم بود، ده ها بار در زمینههای مختلف این را در حاج قاسم دیدیم و مردم عزیز خاطرشان هست.
همرزم دوران دفاع مقدس سردار سلیمانی اضافه کرد: اگر نقشه مناطق اشغالی سوریه که در دست داعش و گروههای مسلحی که آنجا علیه امنیت و مردم سوریه حضور داشتند را ببینید که در راستای منافع آمریکا و اسرائیل تلاش میکردند، میبینیم که نزدیک به ۷۰ تا ۸۰ درصد قرمز است و روی کاغذ امیدی وجود نداشت تا جایی که مقر اصلی حکومت را نیز تحت تاثیر قرار میدادند، نه با موشک، تانک و توپ بلکه با یک اسلحه سبک کلاشینکف؛ اینجا آیات سوره احزاب یاد انسان میآمد که از زمین و هوا پشت سر دشمن آمده و همه جا را اشغال و چشمها را خیره کرده است.
وی افزود: لحظهای انسات مغموم میشود که نمیداند نصرت خدا کجاست؟ در کنار اینها فشار سیاسی داخل کشور را هم نگاه کنید که می گفتند چرا آنجا میجنگید؟ چرا جوانها و امکانات را به آنجا میبرید؟ ببینید حاج قاسم کجا ایستاده بود. همراهی در حوزه پشتیبانی، سیاست داخلی و سیاست خارجی نداشت و هیچگونه حمایتی نمیبیند. وقتی هواپیمایش در سوریه مینشیند روی باند فرودگاه خمپاره میخورد در مسیر به سمت دمشق باید از بیراهه برود.
رئیس مجلس خاطر نشان کرد: در این شرایط سخت چه کسی میتواند بیاستد؟ کسی که به سنتهای الهی باور داشته باشد، آیا کسی میتواند بایستد به جز اینکه ایمان داشته باشد؟ مثل جنگ احزاب اینجاست که صف مومن از طرف کفار جدا میشود و اینجاست که اگر خدا وعده صبر و پیروزی را به مومنین داده است و اینجاست که مومنین جدا میشوند.
مکتب حاج قاسم از مکتب امام برخاسته است
وی اضافه کرد: حاج قاسم مرد میدان است؛ یک مومن است. مکتب حاج قاسم از مکتب امام برخاسته است، سلیمانی با تمام باور، اطاعت از ولایت را در میدان نشان میداد. میداند وظیفه اش چیست؛ عزت و آینده این کشور و افتخار ایران و جامعه و امت اسلامی باعث میشود که در آنجا بایستد. برای چه بایستد؟ دهها دلیل وجود دارد که او آنجا نیاستد اما حاج قاسم تسلیم نشد. و اینجاست که پیروزی خداوند میآید. می بینیم که دو ماه بعد پیروزی میآید و همه شهرهای سوریه آزاد میشوند. پیروزی کسب میشود و آمریکا سر شکسته مجبور شد سوریه را رها کند. حاج قاسم در نامه اش مینویسد که تاریخ پایان داعش چه زمانی است همه پ جوانان امت اسلامی نیز برادرانه هزاران کیلومتر آن طرفتر جنگیدند.
رئیس مجلس در پاسخ به سوال مجری برنامه پیرامون حضور شهید سلیمانی در حوزههایی که محل ماموریت نیروی قدس سپاه نبود، مانند سیل سال گذشته یا زلزله بم، گفت: یکی از مهمترین ویژگی ها از نظر حاج قاسم فداکاری، گذشت و ایثارگری است. ایشان واقعا عاشق مردم بود، بدون سیاه و سفید کرد، بالاشهری و پایین شهری کردن و بدون دسته بندی هایی که امروز مرسوم است. واقعا همین که یک نفر مخلوق خدا بود و مخصوصا وقتی که او را در مجموعه کشور عزیزمان ایران میدید بالذات عشق میورزید.
وی افزود: شما از سیل گفتید و شاید آن را امروز همه دیده باشند اما در زمان زلزله بم من فرمانده نیروی انتظامی بودم و منزل من و شهید کاظمی و شهید سلیمانی همسایه دیوار به دیوار بود هست، من حدود زمان اذان صبح دیدم تلفن من زنگ میخورد و به من خبر دادند که یک گردان ما که در کرمان بود و میرفت برای مبارزه با اشرار و مواد مخدر متوجه زلزله شدند و من را مطلع کردند. ما هم از ابعاد زلزله بیاطلاع بودیم. اما به محض اینکه گزارش های بعدی در ساعات ابتدایی صبح رسید ایشان علیرغم اینکه نیروی قدس بود از همان لحظه ابتدایی پیگیر خدمت رسانی بود و ما باهم تقسیم کار کردیم. با تامین اولین تجهیزات و با اولین پرواز این دو عزیز یعنی شهید سلیمانی و شهید کاظمی عازم بم شدند و من هم غروب همان روز به آنها ملحق شدم. شما از مردم بم سوال کنید که این دو شهید عزیز چه نقشی در خدمت رسانی به مردم داشتند. این برمیگردد به همان فرهنگی که در آن شخصیت حاج قاسم شکل گرفته است.
تأثیر حزب الله در ابعاد مختلف به حاج قاسم بازمیگردد
قالیباف با اشاره به حضور شهید سلیمانی در حادثه سیل سال گذشته استان خوزستان، بیان داشت: در قضیه سیل هم وقتی مردم خوزستانی را که هشت سال در آن منطقه با پای برهنه حضور داشت و زندگی کرده بود را نیازمند به کمک میبیند، بدون درنگ وارد عرصه میشود. در کنار ایشان موکبها و نیروهایی که در عراق بودند به کمک آمدند و شما میبینید این دو ملتی که یک روز با طراحی آمریکا باهم در حال جنگ بودند، به برکت وجود حاج قاسم و فرهنگ انقلاب اسلامی به این نقطه میرسند که درکنار هم درمقابل سختی ها و مشکلات حضور پیدا کردند.
قالیباف در خصوص تعامل و همکاری با شهید سلیمانی در جبهه نیز گفت: ما هردو فرمانده نیرو بودیم، من در نیروی هوایی بودم و شهید سلیمانی فرمانده نیروی قدس بودند و شهید کاظمی هم فرمانده قرارگاه حمزه بودند که این ارتباطات، ارتباطات نزدیکی بود و طبیعتاً ارتباط کاری نزدیکی هم داشتیم.
وی افزود: نیروی قدس را شهید سلیمانی تشکیل نداد و پس از تشکیل نیروی قدس، فرمانده نیروی قدس شد. واقعاً با مدیریت جهادی، جسارت، خلاقیت و تدبیر به تحولی در نیروی قدس ایجاد کرد.
رییس مجلس بیان کرد: یکی از سنتهای الهی این است که ما مردم محور باشیم و مردم را در همه امور دخیل کنیم.
وی ادامه داد: بسیاری از همکاریهای ما در آن مقطع به یکدیگر نزدیک بود و سفر میرفتیم و مأموریتهای مختلف را انجام میدادیم.
رییس قوه مقننه تأکید کرد: تأثیر حزب الله در ابعاد مختلف به حاج قاسم بازمیگردد؛ همانگونه که حضرت آقا هم فرمودند حاج قاسم بود که دست آنها را پر کرد. این کار به برنامه ریزی دقیق احتیاج داشت.
وی اضافه کرد: نتیجه اقتدار امروز حزبالله جنگ سی و سه روزه و بیست و دو روزه بود که این تجهیزات و این امکانات را شهید سلیمانی انجام داد. حاج قاسم تصمیمات عجیبی میگرفت و ریسکهای بزرگی میکرد. حاج قاسم همه اشکالات را به جان خریده بود که اگر مشکلی پیش آمد، جواب دهد و اگر نتیجه کار خوب شد، وظیفه خود را برای خدا انجام داده است و هرگز خودتمایی نمیکرد.
قالیباف گفت: من خاطرم هست در یک سفری که با هم بودیم، بخثی دنبال کردیم و کاری رقم خورد که زمانی که سیدحسن نصرالله دید که چنین فرصتی فراهم شده همان جا دو رکعت نماز شکر خواند و سپس به ما گفت که با چه برنامهریزی و جسارتی این تصمیم را گرفتید؟ بنابراین اگر امروز میبینیم که این فرصت فراهم میشود که امت اسلامی اینگونه در مقابل رژیم منحوس صهیونیستی میایستند و مبارزه میکنند، برای مدیریتها و برنامهریزیهای شهید سلیمانی است.
رئیس مجلس در خصوص ابعاد داخلی سردار قاسم سلیمانی که معتقد بود نباید مردم را دستهبندی کرد، گفت: سلیمانی باورش این بود که به هر حال همه این شهروندان، ملت ایران و همه انسانها با هر گرایشی و سلیقهای و هرچه هستند زیر سایه جمهوری اسلامی هستند و نظام نسبت به اینها وظیفه دارد و فقط با آنهایی باید برخورد شود که خلاف قانون اساسی اقدام و عمل علیه نظام انجام دهند، یعنی آنجایی که افرادی به قصد براندازی دست به اقدام میزنند اما بقیه سلیقهای دارند و منطق انقلاب قوی است و این نگاه را حاج قاسم داشت.
وی ادامه داد: زمانی حاج قاسم در دفاع مقدس فرمانده قرارگاه قدس بود که اشرار زیادی میآمدند و و حاج قاسم برای برقرای امنیت تلاش میکرد اما وقتی میدید که برخی از روی گرسنگی شرارت کردهاند. با اینها برخورد رئوفی داشت. با متهمین صحبت میکرد؛ حالا این رافت کجا و برخی برخوردها کجا؟ بارها برخی افراد با دیدن همین رفتار حاج قاسم به او انگ میزدند که شما انقلابی نیستی چرا که دید بازی داری اما ایشان میگفت انقلاب همین است. ایشان همیشه به دنبال جذب بود و البته گاهی هم در حوادث داخلی نفی میکرد. وی افزود: حوادث کوی دانشگاه که اتفاق افتاد، حاج قاسم محکم موضع گرفت. نامه فرماندهان با محوریت حاج قاسم امضا شد. حاج قاسم نظراتش را صریح میگفت.
رئیس مجلس در پاسخ به این سوال که آیا با حاج قاسم اختلاف نظر هم داشتید،گفت: امروز رفتار بدی به وجود آمده که مسئولین در جلسه حرفی را میزنند و خارج از جلسه موضع دیگری میگیرند؛ در زمان دفاع مقدس اما فرماندهان برخی اوقات یک ماه و دو ماه روی موضوع بحث میکردند و گاهی صداها روی هم بلند می شد اما در نهایت همه به اتفاق نظر میرسیدند و هر روز بر عمق رفاقت ها اضافه می شد.
شهردار اسبق تهران در خصوص تبادل نظر در حوزه های کاری میان خود و شهید سلیمانی بیان داشت: بله در برخی موارد بود که گاه ایشان با خنده به من میگفت تو در این کار وارد نیستی و این کار تخصصی است، هچنین یک وقتهایی هم ایشان وقتی در شهر در حال تردد بود به من زنگ میزد که این چه کاری است که در فلانجا انجام دادید، و من هم با خنده میگفتم این کار شهرداری است و شما وارد نیستی. اما فارغ از این شوخیها به عنوان مثال در یک زمانی ما برای برنامهریزی شهری درخصوص یک کاری به دعوت نخست وزیر عراق به بغداد رفتیم و قرار بود یک کاری را انجام دهیم، در آن روزها به مدت یک هفته جلسات متوالی باهم بحث میکردیم که این کار را چگونه انجام دهیم.
وی با اشاره به روحیه مسئولیت پذیری شهید سلیمانی به ویژه در قبال خانواده شهدا، ابراز داشت: برخی کارها بود که تنها ویژه شخصیت و روحیه ایشان بود و آن هم مسئولیت پذیری و احساس مسئولیت ایشان در مورد خانواده شهدا است علیرغم اینکه به صورت رسمی ایشان هیچ مسئولیتی در بنیاد شهید نداشت. شما ببینید مردی که باید چند میلیون کیلومتر مربع را مدیریت میکرد، هیچگاه در اوج این کارها از عزیزان خانواده شهدا غافل نشد و هرگاه که بعد از دورههایی که به کشور بر میگشت در کنار این که باید کارهای اداری نیرو[قدس] را انجام میداد قبل و پیش از آنکه به خانواده خود سر بزند، اول به خانواده شهدا سر میزد و رسیدگی میکرد.
قالیباف با تاکید بر تجلی ویژگیهای مدیریت جهادی در شخصیت شهید سلیمانی، ادامه داد: وقتی حرف از مدیریت جهادی میزنیم این رفتار حاج قاسم یک نمونه عینی است که هیچگاه فرد نمیگوید به من ربطی ندارد و من مسئولیت ندارم. یک شب در منزل ایشان بودیم که دختر شهیدی از شهدای دفاع مقدس تماس گرفت و گفت که فلان روز مراسم عقد من است و از ایشان خواست که در مراسم حضور پیدا کند. علیرغم آن شرایط کاری که ایشان مشغلههای فراوانی داشت و شاید در آن وضعیت این درخواست چندان درخواست بهجایی نبود اما همه برنامهها را جابهجا کرد و در این مراسم حضور پیدا کرد، این آن حس تعهد و مسئولیتپذیری را میرساند.
حاج قاسم نیروی قدس را قوی کرد
وی در خصوص رابطه سردار سلیمانی و رهبر انقلاب نیز گفت: روحیات حاج قاسم از جهت مدیریتی و شرایط مأموریتی که بر عهده او بود، چون حاج قاسم با روحیه شجاعتی که داشت فدس را متحول کرد. قدسی که حاج قاسم تحویل گرفت با قدسی که حاج قاسم تحویل داد، تفاوت ماهوی دارد. حاج قاسم نیروی قدس را قوی کرد. قوی کرد که آمریکاییها ۷ هزار میلیارد دلار خرج کردند تا هژمونی خود را در منطقه پیاده سازی کنند؛حاج قاسم با دست خالی از این اقدام جلوگیری کرد. اگر بخواهیم سرانه حساب کنیم، به ازای هر ایرانی ۱۳ هزار تومان هم در سال نمیشود.
رییس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: حاج قاسم در دیوانسالاری اداری بلاشرط بود. بنابراین همین برجستگیهای شخصیتی حاج قاسم و اهمیت مأموریت قدس به گونهای شد که ظرف همان سالهای اول صفای حاج قاسم و قدرت فرماندهی حضرت آقا نتیجه داد. حاج قاسم یک فرمانده داشت و آن هم حضرت آقا بود و این ارتباط تا روز آخر شهادت برقرار بود.
وی با بیان اینکه گاهی حاج قاسم به تمام معنا تنهای تنهای تنها میشد، گفت: شبی تا پاسی از شب سر موضوعاتی با شهید سلیمانی صحبت میکردم که سرشان را بر روی شانه من گذاشتند و گفتند که «باقر، فقط آرزوی شهادت دارم حتی با یک گلوله ساده از هر دشمن» اما اخلاص شهید سلیمانی اینگونه نتیجه خواهد داد که به دست شقی ترین آدم دنیا به شهادت برسد و رسماً اعلام کند. به تشییع جنازه حاج قاسم نگاه کنیم، هیچکس فکر نمیکرد حاج قاسم در شب به خاک سپرده شود. یعنی خدا برای شهید سلیمانی سنگ تمام گذاشت البته حاج قاسم نیز برای خدا سنگ تمام گذاشت.
قالیباف درباره زمان شنیدن خبر شهادت سردار سلمانی گفت: حدود یک ساعت مانده به اذان صبح یکی از عزیزان که مسئولیت مهمی در کشور دارد به من زنگ زد. تعجب کردم که چرا آن ساعت آنهم در روز جمعه تماس گرفته است اما به واسطه مسئولیت مهمی که در کشور دارد، منتظر یک اتفاق بودم. بعد از احوالپرسی گفت برای حاج قاسم اتفاق افتاده و ترور شده است، اما خبرها هنوز دقیق نیست. از او در مورد مکان شهادت پرسیدم گفت بغداد بوده و من به او گفتم که حاج قاسم امروز سوریه بوده است. من فکر کردم که هواپیمای او را مورد اصابت قرار دادند؛ اما گفت که در فرودگاه بوده و داستان را شرح داد اما باز تاکید کرد که هنوز گزارش ها دقیق نیست و برای بررسی بیشتر رفتهاند.
وی دادن خبر شهادت سردار سلیمانی را سختترین خبررسانی عمرش دانست و افزود: خیلی سخت بود و همان لحظه که خبر را شنیدم نگران خانوادهاش شدم؛ نمیدانستم که آیا باید به منزل آنها بروم و چگونه به آنها بگویم. نمیدانستم خانواده خودم را بیدار کنم و از آنها بخواهم که خبر را بدهند یا خیر. تا اذان سختترین لحظات بر من گذشت. اذان صبح به خانواده خودم خبر دادم و گفتم که به منزل حاج قاسم میروم تا خبر به شکل دیگری به آنها داده نشود. دیدم که خانواده مطلع هستند. اینگونه از شهادت مطلع شدیم.
ارتباط من و حاج احمد و حاج قاسم خیلی ارتباط نزدیکی بود
وی در پاسخ به اینکه دلتنگ کدام خاطره سرداری سلیمانی میشود، با اشاره به سفرش به مشهد ودیدار با همرزمان دوران دفاع مقدس و صحبت با آنها درباره شهادت، یاآور شد: ارتباط من و حاج احمد و حاج قاسم خیلی ارتباط نزدیکی بود؛ خانوادهها نیز به هم نزدیک بودند و بچههای ما با هم بزرگ شدند. شهید کاظمی خیلی از شهادت صحبت میکرد، حاج قاسم میگفت «احمد دیگه نگو، بسه» او هم می گفت «ما جا ماندیم و غفلت کردیم». شهید کاظمی همیشه میگفت اگر من شهید شدم شما دو نفر باید من را تشییع کنید و و در کنار شهید خرازی در تخت فولاد اصفهان دفن کنید.
رئیس مجلس با اشاره به خاطره انتقال پیکر شهید کاظمی به اصفهان، گفت: خیلی تلاش کردیم؛ حضرت آقا دانشگاه حاضر شدند. انگشتر و عبای حضرت آقا را برای شهید کاظمی گرفتیم و بردیم توی قبر گذاشتیم؛ همانجا شهید سلیمانی رضوان الله تعالی گفت بعدی هم نوبت هرکدام شد هم کا را انجام دهد. وقتی شهادت شهید سلیمانی اتفاق افتاد روز سختی بود. آ« روز من و شهید سلمانی دو تایی برای شهادت شهید کاظمی تلاش کردیم. برای شهادت حاج من کفن راب رای حضرت آقا برد و امضای ایشان هم بر آن هست. انگشتر و عبای ایشان را نیز گرفتیم.
وی خاطرنشان کرد: تلخ تر از آن روز، برای من روزی بود که حاج قاسم را با آن با وزن کم و بدن تکه تکه شده بغل کردم و در قبر گذاشتم و به او گفتم از خدا بخواه و دعایی هم به حق ما کن که ما عاقبت بخیر باشیم و ما هم به همین مسیر برویم. تلخ این بود که بعد از چهل بیش از چهل سال رفاقت این چنینی خدا اینگونه مقدور کند.