غلامعلی رجایی گفت: به نظر میرسد روشی که پرویز فتاح برای طرح برخی مباحث پیش گرفته، روش مناسبی نبوده و اقتدا به آن مرد رفته یعنی محمود احمدینژاد است؛ روشی که دیگران را نفی کنیم تا خودمان را اثبات کنیم.
به گزارش جماران، غلامعلی رجایی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها مصاحبهای متفاوت از آقای پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان منتشر شده که در رسانهها و فضای مجازی بازتاب وسیعی داشته است. این مصاحبه از معدود مصاحبههایی بود که دستکم از سوی ۵ نهاد یا فرد حقیقی با جوابیه مواجه شد.
بنیاد باران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، خانمها معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی که در این مصاحبه از آنها نام برده شد و روابط عمومی پادگان کوهک ارتش جمهوری اسلامی ایران به مصاحبه پرویز فتاح واکنش نشان داده و به اظهارات او پاسخ دادند. قصد ورود به بخش محتوای صحبتهای آقای فتاح را ندارم اما اظهارات ایشان من را به یاد مصاحبه پیشین پرویز فتاح در مورد آیتالله هاشمیرفسنجانی و محل مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاخ مرمر انداخت.
به نظر میرسد روشی که پرویز فتاح برای طرح برخی مباحث پیش گرفته، روش مناسبی نبوده و اقتدا به آن مرد رفته یعنی محمود احمدینژاد است؛ روشی که دیگران را نفی کنیم تا خودمان را اثبات کنیم، گویی آقای فتاح تلاش دارد که بگوید من انقلابی هستم و باقی افراد یا بیتالمال را تصرف کردهاند یا بیتالمال را ضایع کردهاند و ما باید به زور بیتالمال را باز پس بگیریم. به نظر میرسد که این روش تا حدودی نخنما شده و دیگر در افکار عمومی پذیرفته نیست که کسی با شعارهای انقلابی در نفی دیگران و در راستای اثبات خود سخن بگوید و پذیرفته شود. از سویی وقتی شعار شفافیت داده میشود، لازم است که عملکرد نیز شفاف باشد.
شفافیت تنها به نام بردن از شخصیتهای سیاسی و نظامی در صداوسیما نیست؛ بلکه باید عملکردها نیز شفاف باشد. به نظر میرسد بنیاد مستضعفان در این سالها هم بهدلیل حیطه کاری و هم بهخاطر حاکمیتی بودن از نوعی تقدس برخوردار است که تفحص از عملکرد آن، در همین هاله تقدسگرایی قرار گرفته و هرگز میسر نشده است. این در حالی است که بنیاد مستضعفان نیز همچون سایر نهادها باید بیلان کاری و گزارش عملکرد شفافی داشته باشد و آن را به افکار عمومی ارایه کند. طی ۴۰سالی که از انقلاب میگذرد، دامنه اختلاف طبقاتی همواره وسیعتر شده، درحالی که یکی از کارویژههای مهم این بنیاد رسیدگی به وضعیت مستضعفان است و باید با اقدامات عملیاتی تلاش کند تا این فاصله کاهش پیدا کند. همانطورکه یک وزیر راه در مورد تلفات جادهای آمار و ارقام ارایه میکند و تعهداتی برای کاهش این آمار دارد، رییس بنیاد مستضعفان نیز باید در آغاز کار آمار و ارقام و شرحی از وضعیت طبقه فرودست ارایه کند که در پایان دوره کاریاش بتوان تغییرات احتمالی ایجاد شده و کارنامه او را بررسی کرد. این مسائل را نمیتوان با شعارهای سیاسی یا شعار شفافیت به محاق برد.
بنیاد مستضعفان باید اولویتهای خود را مشخص کند و در این شرایط بغرنج اقتصادی در گام اول کمکهای خارجی را قطع کرده و در شرایطی که مردم از شدت فقر کارت یارانهشان را برای دریافت نان در گرو نانواییها قرار میدهند، فکری به حال این مستضعفان و محرومان کند. شخصا با آقای فتاح برخورد نزدیکی نداشتهام اما همیشه شنیدهام که ایشان فرد متدین و ارزشی و انقلابی است. از همین رو تصور میکنم که در روش خود برای ایجاد شفافیت تجدیدنظر کند و از این روشی که پیشینیان به کار گرفتهاند، عبرت گیرد و تخریب یکطرفه را ترک کند. شاید اگر ایشان به نحو دیگری طرح مساله کند، به نتیجه بهتری برسد و قطعا اگر قصدی برای آینده سیاسیاش داشته باشد، بهتر به این هدف برسد.