عباس عبدی گفت: با نگاه به وضعیت موجود می‌توان گفت، انتخابات ۱۴۰۰ بدون تردید از نظر شور و نشاط در سطح پایین‌تر از انتخابات مجلس خواهد بود مگر اینکه یک تغییر اساسی در سیاست‌های کلی نظام مشاهده شود.

به گزارش جماران؛ ​یک پژوهشگر اجتماعی، گفت: ادامه‌ مشکلات ۹۸ در سال ۹۹ شاید بتواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است.

عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی و روزنامه‌نگار در خصوص ابراز پشیمانی از رای به روحانی از سوی برخی گروه‌های رای دهنده به او، گفت: «حق هر کسی است همانطور که رای می‌دهد ابراز پشیمانی کند و این ایرادی ندارد، اما فراموش نکنیم کسانی که گفتند که از رأی دادن به روحانی پشیمان هستیم به هیچ وجه به معنای این نیست که باید به رقیب روحانی می‌دادند»

وی همچنین درخصوص شکاف میان جریان اصولگرا با توجه به پیروزی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس، معتقد است: «جناح راست هرچه بیشتر عناصر (مناصب) قدرت را در دست می‌گیرد به طور طبیعی درون این جریان شکاف بیشتری ایجاد می‌شود و این شکاف درونی آن‌ها را تجزیه می‌کند»

این پژوهشگر اجتماعی درباره‌ نسبت رضایت مردم از عملکرد دولت و مشارکت آنان در انتخابات، می‌گوید: «اگر مردم به انتخابات و تغییر شرایط از طریق آن اعتماد داشته باشند، ضعف دولت‌ها می‌تواند مشارکت را بالا ببرد»

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

آیا ضعف یا ناتوانی مسئولان در پیشگیری، مدیریت یا کنترل بحران‌ها که ذهنیت ناکارآمدی مسئولان به ویژه منتخبان در مدیریت شرایط به وجود آمده را در مردم ایجاد می‌کند، می‌تواند عاملی برای دلسردی و ناامیدی مردم از سازوکار انتخابات باشد؟

ضعف و ناتوانی دولت‌ها به تنهایی دلیل کاهش مشارکت در انتخابات نخواهد بود به این دلیل که اگر مردم به سازوکار انتخابات اعتماد داشته و مطمئن باشند که در اثر مشارکت در انتخابات می‌توانند ضعفی که وجود دارد را برطرف کرده و یا تغییر دهند، در انتخابات شرکت خواهند کرد. البته برخلاف این استدلال اگر دولت‌ها درست عمل کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که برخی از مردم بگویند نیاز به مشارکت ما نیست، در واقع این ضعف دولت‌ها است که می‌تواند مشارکت را بالا ببرد، البته یک شرط مهم وجود دارد و آن اینکه مردم به این نتیجه برسند که مشارکت آن‌ها می‌تواند اوضاع را تغییر دهد، بنابراین علت اساسی کاهش مشارکت جلوگیری از حضور موثر مردم است و اینکه امید به تغییر و تدبیر بیشتر در امور از مسیر رای دادن، کم شود.

تا وقتی فیلتر شورای نگهبان باشد نمی‌توانیم مردم را برای انتخابشان سرزنش کنیم

در انتخابات های گوناگون فارغ از اینکه منتخب مردم چه کسی باشد، اگر انتخاب آنان با سلیقه‌ سیاسی ما همراه نبوده و یا نتیجه‌ این انتخاب وارد شدن برخی خسارت‌ها به کشور شود، آیا می‌توانیم مردم را به دلیل انتخابی که داشته‌اند، سرزنش کنیم؟

فقط به یک معنا می‌شود. اینکه هر گروهی طرفداران رقیب پیروز را سرزنش کنند که چرا فلان گزینه را انتخاب کردی و یا ما را انتخاب نکردید. بنابراین یک امر طبیعی است که رقبای سیاسی طرف مقابل را سرزنش کنند، اما درباره‌ مردم این حق آنان است که هرکسی را خواستند انتخاب کنند. در خصوص ایران اصلاً حق سرزنش مردم را نداریم و دلیل اصلی هم این است که کسانی که می‌توانند نامزد انتخابات شوند، ابتدا از یک فیلتر عبور می‌کنند که آن فیلتر باید پاسخگوی نتیجه‌ انتخاب‌ها باشد؛ چراکه آن فیلتر ۸۰ درصد از افراد شاخص و توانمندی که می‌توانند در انتخابات حضور یابند را فیلتر کرده و ۲۰ درصد را در مقابل مردم می‌گذارد در نتیجه این سیستم باید پاسخگوی انتخاب مردم باشد و تا وقتی آن فیلتر برداشته نشود ما نمی‌توانیم کسی را سرزنش کنیم.

حمایت از روحانی در آن شرایط و در میان آن گزینه‌ها کار درستی بود

جریان اصلاحات با اهداف مختلفی از جمله خروج از بن بست در فضای سیاسی داخلی و بین‌المللی اقدام به حمایت از آقای روحانی کرد، به نظر شما این امر تا چه اندازه محقق شده و چه عواملی مانع از تحقق بیشتر و یا کامل آن شده است؟

جریان اصلاحات در مساله انتخابات حق انتخاب آزاد و اختیار کامل نداشت که هر کسی را تمایل دارد، برگزیند. زمانی شما در بازار خودرو با انواع مدل‌ها مواجه هستید و متناسب با امکانات خودتان یک گزینه را انتخاب می‌کنید، اما یک وقتی بازار مانند دهه شصت فقط پیکان و رنو در مقابل شما می‌گذارد که چاره‌ای جز انتخاب میان همین دو مورد ندارید. اگر چه در وضعیت فعلی، کشور مشکلات عمیق و گسترده‌تری دارد اما در نهایت حمایت از آقای روحانی در آن شرایط و در میان آن گزینه‌ها کار درستی بود، جریان اصلاح‌طلب یا باید در انتخابات شرکت نمی‌کرد که این اتفاق بدی بود و در صورت شرکت هم مناسب‌ترین گزینه‌ موجود آقای روحانی بود که آن را انتخاب کرد.

بخشی از جامعه دارد از اصل ورود به مساله انتخابات پشیمان می‌شود

در ماه‌های پس از انتخابات ۱۳۹۶ شاهد این بودیم که گروهی از رای‌دهندگان به آقای روحانی از رای به او ابراز پشیمانی کردند، به نظر شما آیا می‌توان با تکیه بر مواردی مانند گرانی قیمت دلار، برای این گروه حق ابراز پشیمانی قائل شویم؟

بله این حق ابراز پشیمانی مشکلی ندارد و حق هر کسی است، همانطور که رای می‌دهد حق ابراز پشیمانی دارد و این ایرادی ندارد. اما فراموش نکنیم کسانی که گفتند که از رأی دادن به روحانی پشیمان هستیم به هیچ وجه به معنای این نیست که به رقیب روحانی رای می‌دادند، در نتیجه وقتی شرایط چنین است مسئله متفاوت می‌شود. به روشنی می‌بینید منظور از این مسئله ابراز پشیمانی از اصل رأی دادن است، انتخابات مجلس امسال نشان داد که در واقع این تعبیر دقیق‌تر است که ابراز پشیمانی آن‌ها فقط این نبود که از رأی دادن به روحانی پشیمان بودند بلکه بخشی از جامعه دارد از اصل ورود به مساله انتخابات پشیمان می‌شود.

بدتر شدن اوضاع می‌تواند فرصتی برای بازنگری در شیوه حکمرانی باشد

بحران‌ها و حوادث متعدد در سال ۹۸، در کنار مشکلات اقتصادی موجب یأس و دلسردی در جامعه شد، به نظر شما در سال ۹۹ شاهد چه وضعیتی خواهیم بود؟ اساساً در چنین شرایطی و با این حجم از یأس و ناامیدی چه اقداماتی می‌تواند امید را درخصوص تحولات آینده به مردم بازگرداند؟

به صورت عادی طبیعی است که امسال با توجه به وضعیتی که شیوع کرونا شدت بیشتری خواهد داشت ادامه‌ وضعیت ۹۸ باشد، البته ممکن است اتفاقات مثبت یا منفی هم در سطح بین‌الملل رخ دهد اما در این خصوص همه چیز در اختیار ایران نیست، بلکه کشورهای دیگر هم اثر گذارند. بنابراین نمی‌توانیم پیش‌بینی قطعی یا خیلی دقیقی داشته باشیم اما به یک مساله می‌توان امیدوار بود، آن هم اینکه اوضاع بدتر می‌شود و این بدتر شدن می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه جامعه به این نتیجه برسد که اقدامی برای خروج از این وضعیت صورت دهد. این اقدام همان بازنگری در شیوه حکمرانی به معنای عام است.

مجلس یازدهم از ابتدا تا حدی علیل به دنیا آمده است

مجلس یازدهم اگرچه به صورت یکپارچه در اختیار جریان راست قرار دارد اما این جریان به صورت یک طیف با گروه‌های مختلف خواهد بود، پیش‌بینی شما از مواجهه‌ طیف‌های متعدد این جریان اعم از قالیبافی‌ها، راست‌های سنتی، جبهه پایداری و احمدی‌نژادی‌ها با یکدیگر به ویژه در مساله ریاست مجلس چگونه است و آن‌ها به چند فراکسیون تقسیم خواهند شد؟ همچنین در مورد نحوه‌ مواجهه این جریان با دولت روحانی آیا مواجهه‌ای تعاملی خواهد بود یا تقابلی؟

فکر نمی‌کنم طیف‌بندی‌ها یا فراکسیون‌های جناح اصولگرا در شرایط کنونی اهمیت زیادی داشته باشد، چراکه این مجلس با این رای اندک و فضای محدود امیدی که به آن وجود دارد از ابتدا ناتوان و ناکارآمد و تا حدی علیل به دنیا آمده است، لذا اینکه مجلس به خودی خود بتواند کاری صورت دهد یا بخواهیم خیلی به جزئیات آن فکر کنیم تاثیر چندانی در وقایع ندارد. اما به طور کلی می‌توان یک نکته را بیان کرد و آن اینکه جناح راست هرچه بیشتر عناصر قدرت را در دست می‌گیرد به طور طبیعی در درون این جریان شکاف بیشتری ایجاد می‌شود، این شکاف درونی آن‌ها را تجزیه می‌کند و با توجه به اینکه نمی‌توانند از بیرون کسی را وارد این جریان کنند، در نتیجه کل بنیان‌های سرمایه اجتماعی آنها با گذشت زمان کمتر و کمتر می‌شود.

انتخابات ۱۴۰۰ از نظر شور و نشاط در سطح پایین‌تری از انتخابات مجلس یادهم خواهد بود

پیش‌بینی شما از سال ۹۹ چگونه است؟ شاهد چه رویدادهایی در فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور خواهیم بود؟ با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ آیا جریان اصلاح‌طلب انگیزه‌ای برای ادامه فعالیت، بازسازی کادر و تشکیلاتی و حضور قدرتمند در انتخابات آتی خواهد داشت یا شاهد حضور پرتعداد و رقابت درون گروهی اصولگرایان همانند انتخابات اسفند ۹۸ خواهیم بود؟

فکر نمی‌کنم که اصلاح‌طلبان اساساً انگیزه‌ای برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ با شرایط کنونی پیدا کنند یا حتی مردم آن‌ها را حمایت کنند، لذا با نگاه به وضعیت موجود می‌توان گفت، انتخابات ۱۴۰۰ بدون تردید از نظر شور و نشاط در سطح پایین‌تر از انتخابات مجلس خواهد بود مگر اینکه یک تغییر اساسی در سیاست‌های کلی نظام مشاهده شود و آن باز شدن فضای عمومی و به رسمیت شناختن دیگران است. به همین دلیل فکر می‌کنم که سال ۹۹ ادامه‌ ۹۸ باشد ولی باید کوشش کرد که کل سیستم و منتقدان به یک نقطه تفاهم و اجماع برسند و یک تغییری در مسیر جامعه ایجاد کنند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
11 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.