مجلس یازدهم کمتر از دو ماه دیگرآغاز به کار خواهد کرد، مجلسی که آغاز نشده درگیر بحران کرونا شده است و تا همینجای کار دو نماینده منتخب آن دار فانی را وداع گفتند. اما کرونا اگرچه بحرانی زودهنگام برای پارلمان یازدهم رقم زده است اما تنها بحران آن نخواهد بود.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: رقابت بر سر کرسی ریاست مجلس یازدهم بالا گرفته است، قالیباف به امید ریاست به بهارستان آمده اما دیگرانی چون آقاتهرانی و میرسلیم هم بخت خود را کم از او نمی دانند. اما در روزهای کرونازده ایران آیا برای مردم مهم است که ریاست مجلس به چه کسی برسد؟
سال ۹۸ با خوش یمنی و اتفاق خوب برای سردار به پایان رسید، او بعد از مدت ها تلاش برای محکم کردن جای پایاش در عالم سیاست، بالاخره توانست برچسب نماینده مرم در مجلس را کنار اسم خود ببیند. برچسبی که حالا یک قدم او را به آرزوی دیرینه اش یعنی تکیه زدن بر صندلی ریاست یکی از سه قوای اصلی کشور نزدیک کرده است. اما سال ۹۹ سالی سخت در عالم سیاست ورزی سردار است.
باز شدن پای سردار به سیاست
سالهای زیادیست که پای محمدباقر قالیباف به دنیای سیاست باز شده است، از همان سال ۸۴ که عزم کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری را کرد اما چیزی جز جایگاه چهارم نصیبش نشد آنهم در انتخاباتی که شهردار تهران یعنی محمود احمدی نژاد توانست گوی سبقت را از آیت الله هاشمی برباید و راهی پاستور شود.
شاید از همین رو بود که او مسیر رسیدن به پاستور را تغییر داد و در مسیری حرکت کرد که احمدی نژاد طی کرده بود. او گرچه به پاستور راه نیافت اما در همان سال ۸۴ توانست راهی خیابان بهشت شده و بر صندلی ریاست مهمترین ساختمان این خیابان یعنی شهرداری تهران تکیه بزند.
حضور چندین ساله در شهرداری تهران اما هوس ریاست جمهوری را از سر آقای شهردار نینداخت، او ۸ سال بعد بازهم وارد عرصه رقابت شد، اینبار شاید مطمئن تر و با خیالی آسوده تر از سال ۸۴. چه آنکه حالا او دیگر خود را یک سیاستمدار با اندوخته ای بیشتر از سال ۸۴ می دید.
آن انتخابات هم برای قالیباف تلخ به پایان رسید و روحانی در مناظرات انتخاباتی به خوبی توانست فضا را به نفع خود و علیه قالیباف کرده و او را از دایره رقابت دور کند. در انتخاباتی که البته رقبای اصولگرای سردار هم کم نبودند و از ولایتی تا جلیلی هم حضور داشتند.
رودستی که سردار از رفقای اصولگرایش خورد
قالیباف اما عقب ننشست و سال ۹۶ باردیگر رودروی روحانی قرار گرفت. اینبار اما رودست اصلی را نه از روحانی که از هم طیفان اصولگرایش خورد و درحالی که بنابه روایت خودش در رتبه بالاتری در نظرسنجی ها قرار داشت با اجبار به نفع رئیسی کنار رفت. کنار رفتنی که برایش تلخ بود و سنگین.
شاید همان بود که او بلافاصله بعد از شکست رئیسی درانتخابات لب به گلایه از رفقای اصولگرایش گشود و با طرح ایده نواصولگرایی تلاش کرد راهی جدا از مسیر اصولگرایان را دنبال کند. راهی که به نظر می رسید قرار است به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ختم شود اما دو ایستگاه عقب تر به انتخابات مجلس ۹۸ رسید.
دومین تغییر مسیر در حیات سیاسی سردار
قالیباف برای دومین بار در حیات سیاسی اش مسیر را تغییر دارد، او به مانند سال ۸۴ که به جای پاستور به بهشت رفته بود در سال ۹۸ هم در تصمیمی غافلگیرکننده و البته در غیبت علی لاریجانی در انتخابات مجلس، تصمیم را برای دومین تغییر هم گرفت و به جای تلاش برای رسیدن به پاستور، راهی بهارستان شد تا شاید از این مسیر آرزوی ریاست بر یک قوه نصیبش شود. ریاستی که حالا یک گام به آن نزدیک شده است اما تا گام نهایی فاصله زیاد است.
وقتی سردار خط قرمز شد
قالیباف چهره ترین چهره اصولگرا در انتخابات ۹۸ بود، اما محبوبترین چهره برای همه اصولگرایان نبود، آنقدر که حتی خط قرمز پایداریها برای پیوستن به شورای ائتلاف هم شود. آنها که پرونده اختلافات قدیمی از قالیباف را همچنان باز نگه داشته بودند، شرط حضورشان در جلسات شورای ائتلاف و تن دادن به لیست این ائتلاف را حذف قالیباف گذاشته بودند، شرطی که نه از سوی حدادعادل به عنوان رئیس جلسات شورای ائتلاف و نه از سوی دیگر اعضا اجابت نشد تا فرزندان معنوی آیت الله مصباح تهدید را عملی کرده و لیست جدا بدهند حتی با علم به اینکه این لیست برایشان شکست به دنبال داشته باشد.
قالیباف اینبار خود وارد میدان شد تا گره کوری که کنار اسمش خورده بود را باز کند، او در جلسه ای طولانی و چندین ساعت در فاصله ای کوتاه تا انتخابات دوم اسفند اعضای ائتلاف را به نوعی مجبور به تن دادن به خواسته های سهم خواهانه پایداری ها کرد تا در نهایت یک لیست و با سرلیستی نام خودش بیرون بیاید. اما این تدبیر قبل انتخابات قالیباف بُرد بزرگی برای پایداری ها بود. آنها با کمک لیست ائتلاف چهره های زیادی از جبهه خود را راهی پارلمان یازدهم کردند و بیشترین سهم را گرفتند بی آنکه خود را متعهد به ادامه حمایت از تصمیمات شورای ائتلاف بعد از راه یافتن به پارلمان کنند.
مسیر سخت سردار برای تکیه زدن بر صندلی لاریجانی
مجلس یازدهم کمتر از دو ماه دیگرآغاز به کار خواهد کرد، مجلسی که آغاز نشده درگیر بحران کرونا شده است و تا همینجای کار دو نماینده منتخب آن دار فانی را وداع گفتند. اما کرونا اگرچه بحرانی زودهنگام برای پارلمان یازدهم رقم زده است اما تنها بحران آن نخواهد بود. خردادماه نه فقط آغاز مجلس یازدهم که بی شک آغاز رقابت درون اصولگرایی بر سر کرسی ریاست خواهد بود. کرسی که چشم طمع زیادی به آن دوخته شده است و با وجود آنکه تصور می شد قالیباف در غیاب لاریجانی مسیری راحت برای رسیدن به آن جایگاه برتر را دارد اما رصد فضای فعلی این نمود را نمی دهد.
پایداری ها بازهم به نقطه اول ماجرا بازگشته اند. قالیباف برای آنها همچنان یک خط قرمز شده است که حاضر نیستند به راحتی رای خود را پشت نام او بیاورند خاصه برای جایگاه ریاست مجلس. روایت ها حکایت از برنامه ریزی های جدی برای حمله رسانه ای و سیاسی به قالیباف در فاصله باقیمانده تا خردادماه دارد. حملاتی که در پشت پرده و از سوی چهره هایی چون محصولی هدایت می شود. از نگاه این طیف از اصولگرایان آقاتهرانی گزینه ای برتر برای ریاست مجلس است و حتی اگر قالیباف هم بر کرسی ریاست بنشیند باید سهم آنها در هیات رئیسه قابل توجه باشد. سهمی درحد در اختیار گرفتن کرسی های نواب رئیسی. پیش بینی که از قضا این روزها از سوی چهره های اصولگرا به کرات شنیده می شود.
سردار نمی خواهد عارف دوم شود
قالیباف اما اینبار چه تدبیری خواهد اندیشید؟ قالیباف نمی خواهد از خود عارف دومی در پارلمان بسازد او نمی خواهد بدون تکیه زدن بر کرسی ریاست در پارلمان حضور داشته باشد برای او پارلمانی چیزی جز کرسی ریاست نیست شاید از همین روست که برخی پیش بینی می کنند قالیباف بازهم وارد بازی سهم خواهی شود. او حتی این روزها نیز مواضعش را تند و نزدیک به پایداری ها کرده و در حمله به دولت خاصه در ماجرای بحران کرونا عقب تر از آنها نیست.
شاید از همین روست که برخی چون میرسلیم به کنایه می گوید ریاست مجلس را نه با تهدید نه با تطمیع نباید انتخاب کرد. کنایه ای که مقصد آن به نظر می رسد در موضع تهدید پایداری ها و در تطمیع قالیباف باشد.
برای مردم نه ریاست سردار مهم است نه آقاتهرانی و ...
نکته اما آن است که مجلس یازدهم قرار است در شرایطی روی کار بیاید که کشور نه فقط با بحران تحریم بلکه درگیر بحران مرگبار کرونا شده است، در این شرایط انتظار مردم نه دعوای سیاسی بین قوا و نه درگیری های سیاسی درون قوایی است. برای مردم این روزها نه تکیه زدن قالیباف بر کرسی ریاست اهمیت دارد نه آقاتهرانی یا میرسلیم و ....برای آنها تنها مساله مهم حل و فصل بحران اقتصادی و معیشتی است که در آن گیر کرده و مهمتر از همه عبور از روزهایی که عزیزانشان هر لحظه ممکن است با یک ویروس مرگبار جان خود را از دست بدهند.
شاید از همین روست که روحانی از همین حالا سیگنال اصلی را راهی پارلمان یازدهمی کرده و تاکید می کند آنها که قرار است چند ماه آینده به سمتی برسند بدانند دوران جنگ و رقابت سیاسی و جمع کردن مرید نیست دوران همکاری برای عبور از کروناست.