عباس عبدی گفت: مساله ما فقط کرونا نیست. این مساله را توضیح داده‌ام و گفته‌ام که کرونا به خودی خود مساله بحرانی اصلی نیست. ولی این بحران فراگیر است و «آزمون آزمون‌ها» است. چون این مساله با سیل و زلزله و حتی با مساله هواپیما فرق دارد.

به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: به گمان بسیاری از صاحب‌نظران، ویروس کرونا نارسایی‌ها و کژکارکردی‌های نهادی در ایران را بر همگان آشکار کرده‌است. هر چند در اینکه مقصر این وضعیت چه جریانی است و یا راه حل برون‌رفت از آن چیست، اختلاف‌نظر وجود دارد، اما تقریبا هیچ‌کس در لزوم بازسازی نظام حکمروایی در «ایران پسا کرونا» تردید ندارد.

آنچه در پی می‌آید، گفت‌وگو با عباس عبدی، روزنامه‌نگار و سیاستمدار ارشد اصلاح‌طلب در خصوص تبعات سیاسی – اجتماعی کروناست.

کرونا با همه بحران‌های قبلی متفاوت است

عباس عبدی در خصوص آثار سیاسی کرونا گفت: «فقط کرونا نیست که باید آثار سیاسی آن را در نظر بگیریم. اتفاقاتی در گذشته رخ داده‌است که هنوز مجال بروز آثار سیاسی خود را به دست نیاورده بودند. گویی حکومت ما با هیچ اتفاقی روبرو نبوده‌است که بخواهد خود را تغییر دهد. چه مساله اعتراضات آبان ماه، چه مساله هواپیما و اعتراضات بعدی و چه انتخابات. گویی هیچ‌کدام اتفاقی نبود که واکنش مناسبی در مقابل آنها نشان داده شود. درحالی‌که الزاما باید واکنش‌هایی به وجود بیاید. از این جهت کرونا این ضرورت را تعمیق کرده‌است. کرونا به این دلیل که بحرانی فراگیر است و بخش عمده‌ای از جامعه را درگیر خود کرده است، با تمام بحران‌های قبلی متفاوت است. این نکته‌ای کلیدی است و باید مورد توجه قرار بگیرد.»

باید دید بازیگران چگونه بازی می‌کنند

وی افزود: «نکته دیگر این است که چنین اتفاقاتی لزوما نتایجی قطعی ندارد و فرصت‌هایی است که به‌وجود می‌آید و باید دید بازیگران چگونه بازی می‌کنند و چگونه از این فرصت‌ها به نفع جامعه استفاده می‌کنند. شاید این اصل در حوزه اقتصاد و سایر حوزه‌ها کمتر دیده شود، ولی در حوزه سیاست تقریبا هیچ‌وقت نمی‌توان از قطعیت صحبت کرد. آنچه برای ما مهم است، این خواهد بود که این وضعیت چه فرصت‌هایی برای طرح و برنامه‌های مفید برای مردم و جامعه ایجاد می‌کند.»

این وضعیت شکاف درون ساختار را افزایش می‌دهد

عبدی در خصوص تاثیر کرونا بر ساخت تصمیم‌گیری در ایران گفت: «به نظر من این وضعیت شکاف درون ساختار را زیادتر می‌کند. همین لحظه در مورد این که متولی این کار چه نهادی خواهد بود، مساله وجود دارد. ابتدا وزارت بهداشت را آوردند، در حالی‌که بسیار واضح است که شدنی نیست. چین با آن همه قدرت این کار را در بالاترین سطوح خود انجام می‌دهد. درحالی‌که فقط یک استان چین با این وضعیت روبرو شد، ولی در ایران مساله‌ای با این وسعت و این اهمیت را به وزارت‌خانه‌ای می‌سپارند که اساسا متولی امر بهداشت است، نه سیاست و مسائل اجتماعی و امنیت. این وضعیت سه هفته ادامه پیدا می‌کند و بعد ورود نیروهای مسلح به میدان اعلام می‌شود و هنوز هم مشخص نیست رابطه این‌ها با هم چگونه است.»

انسجام کافی برای مقابله با این بحران وجود ندارد

وی ادامه داد: «بنابراین تمام این موارد نشان می‌دهد در ساخت قدرت انسجام کافی برای مقابله با این بحران وجود ندارد و هر چه این بحران عمیق‌تر می‌شود، این انسجام کاهش می‌یابد. بنابراین چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه برای این کار طرحی اساسی اجرا شود.»

کرونا سبب حرکت به سمت سکولاریسم می‌شود

این سیاستمدار اصلاح‌طلب در خصوص تاثیر کرونا بر وضعیت دینداری در کشور گفت:«در حوزه دین، آثار سیاسی بسیار عمیقی به وجود می‌آید. برداشتی که از اسلام به انقلاب انجامید، چیزی نیست که در این سال‌های اخیر گفته شده است. اینکه دخیل ببندیم و بیمار ما شفا بگیرد و هیات و روضه‌خوانی‌ها و... درکی نیست که در زمان انقلاب از اهداف و رسالت دین داشتیم. این موارد طی فرایندی با پشتوانه قدرت از سال 84 به بعد پررنگ‌تر شد و به پشتوانه حکومت و دین رسمی جلو آمد. با ماجرای کرونا که از قم پیش آمد، حرکت شتابناکی را به‌سوی سکولاریسم -اگر نگوییم لائیسیته - شاهد خواهیم بود. این بحثی جدی است.»

وی افزود: «ضمن اینکه یکی از اقشار مهم ایران که علاقه چندانی به وضع و روند موجود ندارد، قشر پزشکان پرستاران و مجموعه بهداشتی - درمانی جامعه است. امروز این بخش بالا آمده و نجات‌بخش جان مردم و معتبر شده است. بسیاری در این مسیر بیمار و مبتلا شده و فوت کرده‌اند. بطوری که امروز عنوان «شهید» هم برای آنها گذاشته شده است و در حقیقت این تلاش آنها و فوت برخی از افراد جامعه بهداشت و درمان، سرمایه اجتماعی قدرتمندی برای آنها ایجاد می‌کند که در تقابل با ذهنیتی رسمی است که درباره آن حرف زدیم. از نکات جالب این است که از نظر علم میان درمان بیمار و ساختن موشک و خودرو فرقی ندارد ولی برخی از روحانیون، به نام دین بر خلاف امور مهندسی در حوزه پزشکی دخالت می‌کنند و این حوزه را تبدیل به موضوعی دینی می‌کنند. مثلا همیشه از شفا یافتن فلان بیمار بر اثر توسل حرف می‌زنند، ولی از ساخته شدن یک ساختمان به دلیل توسل حرفی نمی‌زنند. بنابر این هنگامی که این ادعا دچار ابهام شود اتفاق گریز از دین حداکثری نیز رخ خواهد داد. از این رو و به نظر من جایگاه روحانیت در حال آسیب خوردن بود و کرونا نیز ضربه‌ بعدی بود. جایگاه دین و به‌ویژه دین «فقه مدار» و دینی که حداکثری است، دچار بحران می‌شود و یکی از استوانه‌های سیستمی که در ۱۵ سال گذشته شکل گرفته بود، متزلزل خواهد شد.»

عملا اصولگرا و اصلاح‌طلب غایب هستند

این پژوهشگر در ادامه در خصوص تاثیر این بیماری بر آرایش نیروهای داخلی سیاست ایران گفت: «در حوزه مردم، برداشت من این است که اثرات پیش‌گفته با همین وضعیت ادامه پیدا می‌کند. در این اوضاع عملا اصولگرا و اصلاح‌طلب غایب هستند. به‌طور مثال آقای قالیباف به‌عنوان سرلیست اصولگرایان عملا وجود خارجی ندارد. این مساله بی‌معنی است کسی که در تهران نفر اول است و می خواهد وارد مجلس شود و اوضاع مملکت را درست کند، در این بحران وجود خارجی ندارد. از همه بدتر این است که بخش عمده‌ای از این افراد وارد خانه‌ها شده‌اند و خود را قرنطینه کرده‌اند تا زنده بمانند. البته اصل قضیه ایرادی ندارد. ولی در صورتی‌که همه قرنطینه شوند، کشور گردش کار نخواهد داشت و شیرازه امور از بین می‌رود. مردم چنین چیزی را نمی‌پذیرند و یک بی‌اعتباری جدی که در جریان انتخابات خود را نشان داد، از این به بعد ژرف‌تر و عمیق‌تر خواهد شد و در فضای عمومی جامعه رسوب می‌کند و مجلس از آن چه که هست بی‌اعتبارتر می‌شود. با تعطیلی مجلس و آنچه که شاهد بودیم و هستیم، به‌نوعی باید گفت کل نهادها دچار بی‌اعتباری مزمنی شده‌اند.»

کرونا شعار «اول آمریکا» را شکست می‌دهد

عبدی در خصوص تاثیر کرونا بر وضعیت سیاست خارجی ایران گفت: «در حوزه سیاست خارجی با اینکه ایران به‌عنوان جایی که دومین اشاعه‌دهنده بود، معرفی شده است، ولی من نگاهی آن‌چنان منفی به نتایج جهانی این پدیده ندارم. حتی ممکن است نکاتی مثبت در مورد ایران به همراه داسته باشد. در نظام جدید وقتی کشوری را محدود و ایزوله می‌کنید باید هزینه‌های آن را بپردازید. البته این به معنای آن نیست که ایران تعمدا اشاعه کرده است، ولی کشوری چون ایران در حال حاضر امکان خرید ندارد و امکان ندارد محصولاتی را وارد کند و یا با محدودیت‌های دیگری درگیر است و این وضعیتی است که ما شاهد آن هستیم، پس در کار مقابله ضعیف خواهد شد. مشکل کرونا در کشورهای اروپایی و آمریکایی تقریبا تازه شروع شده است و تصور این است که در طی هفته‌های آینده به اوج برسد. در حقیقت ماجرای کرونا عامل خیری خواهد شد که نگاه آمریکایی و شعار ترامپ «اول آمریکا» را شکست دهد. چون اولی است که دومی نخواهد داشت، قصد بهره‌کشی از تمامی جهان را دارد و این شدنی نیست.»(گفتگو ۲۳ اسفند انجام شده است)

وی ادامه داد: «من فکر می‌کنم کرونا به جای اینکه کشورهای جهان را از هم دور کند، آنها را مجبور می‌کند به هم نزدیک شوند و حتی در داخل ایران نیز نیروهایی را که گمان می‌کردند همیشه باید با تمام دنیا درگیر شد، مجبور می‌کند به این نکته توجه کنند که با چنین نگاهی حتی از تامین حداقل‌های بهداشتی و درمانی خود عاجز هستند. به عقیده من در داخل تلاش‌هایی برای نزدیکی به نظام بین‌الملل صورت می‌گیرد و این گرایش تقویت می‌شود. ما نمی‌توانیم به‌عنوان جزیره‌ای دورافتاده از نظام بین‌الملل رفتار کنیم. ما باید ضمن حفظ منافع خود با نظام بین‌الملل تعامل داشته باشیم.»

تبعات سخت اقتصادی کرونا

عباس عبدی درباره عوارض و تبعات اقتصادی کرونا گفت: «این قضیه، عوارض اقتصادی عمیق‌تری خواهد داشت و مشکل از آنچه ابتدا فکر می‌کردیم، شدیدتر است. چون دولت ایران به راحتی امکان جبران این عوارض را ندارد و وقتی امکان جبران وجود ندارد، عوارض به دو صورت به سطوح پایین‌تر کشیده می‌شود. ابتدا تشدید اختلافات؛ مثلا برگشت‌خوردن چک‌ها و ازدیاد بدهی‌ها و اختلافاتی از این دست و درگیرشدن در نزاع و قتل و... . از طرفی دستگاه قضا به‌راحتی نمی‌تواند به حل همه این موارد اقدام کند. بخش دوم این عوارض به پایین آمدن سطح درآمد خانوارها کشیده می‌شود، از طریق بیکار شدن و کم‌ شدن درآمد و... . لذا سطح زندگی قشر ضعیف جامعه را به شدت پایین می‌آورد و همین امر می‌تواند آسیبی جدی به همراه داشته باشد. به نظر من مهم‌ترین بخش عوارض اجتماعی کرونا همین بخش اقتصادی است. ما قطعا با عوارض جدی روحی و روانی روبرو می‌شویم.»

بعد از قرنطینه نمی‌توان آینده‌ای امیدبخش متصور بود

وی ادامه داد: «نباید فراموش کنیم که کشورهای غربی در صورت قرنطینه، مشکلات خاص خود را خواهند داشت. ولی باز هم حدی از امکانات و رفاه برای آنها فراهم است و یا حداقل برای بعد از قرنطینه، آینده به نسبت امیدبخشی را می‌توانند نوید دهند. ولی در ایران مردمی که قرنطینه شوند، در تأمین نیازهای خود درمی‌مانند و نمی‌توانند برای بعد از قرنطینه آینده‌ای امیدبخش تصویر کنند. فشارهای بعد از قرنطینه شدید است و جامعه ما در همین زمان هم با این فشارها روبه‌روست و بعد از آن فشارها بیشتر می‌شود.»

کرونا سبب افزایش ناامیدی می‌شود

وی درباره کاهش سطح امید به آینده در اثر وضعیت جدید گفت: «با این ملاحظات گمان می‌کنم ناامیدی افزایش پیدا می‌کند. همچنان که ما در همین زمان نیز چشم‌انداز مثبتی نداریم. به نظر من مشکل اصلی در جامعه امروز ایران این است که حکومت به معنی مدیریت جامعه، حداکثر نماینده ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه ایران است و این ۱۵ تا ۲۰ درصد هم رندوم و تصادفی نبوده و مثل ۸۰% بقیه نیستند و به‌لحاظ کیفیت متفاوت هستند. به‌طور مثال ۸۰% از جامعه پزشکی، مدیریت بخش بهداشت و درمان را نماینده خود نمی‌دانند. این مساله در سایر حوزه‌ها حتی با شکافی بیشتر و عمیق‌تر دیده می‌شود. لذا راهی وجود ندارد، مگر بازنگری در جهت به رسمیت شناختن نیروها و البته این مساله صفر و صد نیست.»

باید در مسیر وحدت حرکت کنیم

وی درباره تحلیل خود از شرایط ایران پس از کرونا گفت: «تصویر دقیقی از رفتارهای پس از کرونا ندارم و نمی‌توانم بگویم چنین شرایطی پیش می‌آید یا نه؟! چون پس از کرونا شرایط متحول می‌شود و وضعیت داخلی و بین‌الملی تغییر خواهد کرد. من عقیده دارم باید در مسیر وحدت حرکت کنیم و چنین تفاهمی را ایجاد کنیم. چون بدون به رسمیت شناختن تمام گرایش‌های موجود در جامعه نمی‌توان حکومتی کارآمد داشت. اگر این تفکر را اشاعه دهیم و به تبعات آن ملتزم باشیم، فکر می‌کنم می‌توان وحدت نظر و وحدت عملی نسبی بین مردم ایجاد کرد و از کینه‌ها و دشمنی‌ها کم کرد و به این سمت رفت که همه ما ایرانی هستیم و در یک کشتی قرار داریم و باید تمام علایق و سلیقه‌ها را به رسمیت بشناسیم و باید با هم سازگاری کنیم و آنچه که خط قرمز ما خواهد بود، نقض نظم اجتماعی است و آنچه که نظم اجتماعی را از بین می‌برد مبنا باشد. فقط از این خطوط قرمز تخطی نکنیم. چرا که جز نظم اجتماعی نمی‌توان نظم‌های خودخوانده را پذیرفت و به آنها احترام گذاشت.»

کرونا و سکولاریسم؟

وی درباره نسبت کرونا و سکولاریسم اضافه کرد: «به نظر من سکولار شدن سرنوشت یک ساختار دینی حداکثرخواه است. اگر «دین»، در مقام «صفت» جامعه دینی باشد مشکلی ندارد. به این معنا حکومت و جامعه‌ دینی می‌تواند باشد. ولی اگر جامعه‌ای مبتنی بر خواست مردم نباشد، معلوم است سرنوشت آن چه خواهد بود. به نظر من سرنوشت این‌گونه تلقی از دین در ایران سکولاریسم است. این تجربه مسیحیت است که یک کشیش‌ مسیحی آن را با عنوان کتابی که سکولاریسم خواست خداست در هیأت دینی به رشته تحریر درآورد تا فکر نشود این امری ضد خداست. دین باید مسیر خود را طی کند. تجربه ۴۰ ساله نشان می‌دهد هر چقدر خواسته‌اند دین را به برخی از عرصه‌های نامناسب با فلسفه دین بکشند، بیشتر دین را از عرصه عمومی دور می‌کنند. این روند ما را به یاد آن آیه می‌اندازد که ان‌ّالموت الذی تفرّون منه فانه ملاقیکم: هر چقدر بیشتر می‌خواهید از آن دور بشوید، بیشتر به آن نزدیک می‌شوید و با آن ملاقات خواهید کرد. این امری بدیهی و ثابت شده است که آن را اصلا در نظر نمی‌گیریم.»

مشکل فردی یا ساختاری؟

عبدی درباره نقش کارگزاران دولت در بروز وضعیت کنونی گفت: «کم‌کاری و یا بیکاری دولت بیش از اینکه از مسائل فردی ناشی باشد، ناشی از مسائل ساختاری است. من در یادداشت‌هایم توضیح داده‌ام که چرا دولت دیر اعلام کرد و یا دیر متوجه کرونا شد. چون دولت دوست و آمادگی نداشت با چنین پدیده‌ای مواجه شود. مثال می‌زنم؛ وقتی خانواده‌ای فقیر و بی‌کس است و عضوی از آن خانواده غده‌ای در بدنش دیده می‌شود، اگر به او بگویید بیوپسی کن و ببین این غده سرطان است یا نه؟! او می‌گوید هیچ چیز مهمی نیست. دلیل این است که او می‌فهمد این مشکل یا سرطان است یا نیست. اگر سرطان نباشد، باید کلی هزینه آزمایش بدهد و در آخر بفهمد که سرطان نیست، پس چه فایده ای دارد. اگر بفهمد سرطان است، چون پولی برای دوا و درمان ندارد باز هم نتیجه برایش فرق نمی‌کند پس به سراغش نمی‌رود.»

«آزمون آزمون‌ها»

با اشاره به فراگیری کرونا ادامه داد: «مساله ما فقط کرونا نیست. این مساله را توضیح داده‌ام و گفته‌ام که کرونا به خودی خود مساله بحرانی اصلی نیست. ولی این بحران فراگیر است و «آزمون آزمون‌ها» است. چون این مساله با سیل و زلزله و حتی با مساله هواپیما فرق دارد. چون تمام جامعه را درگیر می‌کند و حکومت را به چالش می‌کشد. چالش‌هایی که ریشه در مسائل قبلی دارند. تمام این نکات به اتفاقاتی برمی‌گردد که ریشه در قبل دارند.»

سال ۹۸ سررسید تمام بحران‌های قبلی ما بود

وی در پایان گفت: «سال ۹۸ سررسید تمام بحران‌های قبلی ماست که به دلایل مختلف از جیب خورده‌ بودیم و حالا جیب ته کشیده است. ما تا اینجا از انقلاب و از اسلام و از نفت خورده بودیم و تمام آنها ته کشیده و امروز سررسید آنهاست و کرونا این سررسید را به‌نوعی به اجرا می‌گذارد، وگرنه کرونا به خودی خود نباید معضلی اساسی و حاد برای جامعه ایران می‌بود.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
8 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.