به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، در سرمقاله تازه ترین شماره این روزنامه نوشت:
«هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها با گرسنهها و خیلی گرسنهها با هم در جامعه دیده میشوند. تا وقتی چنین است، جامعه ما اسلامی نیست. قابل قبول نیست برای ما که اداره جامعه در دست ما باشد و بازهم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد. کسی زیر طاقی بخوابد که نگران است بر سر او و عزیزانش خراب شود.
اینها جملاتی هستند که شهید مظلوم آیتالله بهشتی در سال 1359 گفته بود. وضعیت آن روز مردم در مقایسه با وضعیت امروز از نظر فاصله طبقاتی بهتر بود. متأسفانه امروز، فاصلهها بیشتر شده بطوری که یک طبقه از مردم در کشور ما ثروتهای انبوه غیرقابل محاسبه در اختیار دارند و در مقابل، عده زیادی زیر خط فقر هستند. در شهر تهران که مرکز جمهوری اسلامی ایران است، هزاران نفر کارتنخواب وجود دارند و فاصله طبقاتی نیز بیداد میکند. قطعاً اگر آیتالله بهشتی امروز در میان ما بود، تعبیرات و جملات داغتری در توصیف وضعیت جامعه بکار میبرد و به اینکه این وضعیت، اسلامی نیست اکتفا نمیکرد بلکه آن را ضداسلامی میدانست.
اینکه امام خمینی در سخنرانیها و پیامهای سالهای دهه 60 تعبیراتی مانند «پابرهنهها» و «مستضعفین» را برای قشر ضعیف و «مرفهین بیدرد» را برای قشر ثروتمند بکار میبرد و مسئولین را با تأکیدات فراوان به رسیدگی به قشر محروم و دوری از مرفهین بیدرد توصیه میکرد به این دلیل بود که فاصله طبقاتی را قبول نداشت. یکی از اهداف مهم امام خمینی از تأسیس نظام جمهوری اسلامی این بود که فاصله طبقاتی را از میان بردارد، فقر را ریشهکن نماید و جامعه را از لوث وجود حرامخوارانی که با پولهای کثیف و انباشته خود به عدالت اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی و سیاسی ضربههای کاری میزنند پاک کند. این جمله مبنائی از امام خمینی است که فرمود: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذالله، که با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام سازگار نیست. دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد». صحیفه امام، جلد 20، صفحه 340
از سیاستهای غلط اقتصادی کنونی و ناکارآمدیهای بعضی مسئولین کنونی که بگذریم، بعضی رقابتهای سیاسی میان جناحها و باندهای قدرت نیز به گسترش فقر و محرومیت و زیادتر شدن فاصله طبقاتی در جامعه ما که قرار است اسلامی باشد، دامن میزنند. مهرههای اصلی در میدان این رقابت زیانبار، شکمهای سیر و جیبهای پرپولی دارند و به همین دلیل نمیتوانند درد محرومین را بفهمند. کسانی که با چند حقوق دهها میلیون تومانی و درآمدهای جانبی نجومی زندگی میکنند، وسیله نقلیه و بنزینشان مجانی است، خانههای اشرافی دارند و در اطاقهای دربسته مشغول طراحی برای افزایش قدرت و پول خود هستند، طبیعی است که نفهمند مردم چه میکنند.
بعد از موافقت مجلس و دولت با پیوستن جمهوری اسلامی ایران به «اف.ای.تی.اف» این مصوبه در پیچوخمهای رقابتهای سیاسی سرگردان شد و به دلیل عدم تصویب در کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین مالی تروریسم (سی.اف.تی) و مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) در مجمع تشخیص مصلحت نظام، کارگروه ویژه اقدام مالی، نام ایران را در فهرست سیاه این نهاد بینالمللی قرار داد. در اثر این تصمیم، تمامی روزنههای مبادلات مالی رسمی کشورها با ایران مسدود میشود و حتی تعداد کمی از کشورها که هنوز با ایران در زمینههای مالی کار میکنند نیز مجبور به ترک این تعاملات خواهند شد.
از روز جمعه گذشته که نام ایران وارد لیست سیاه «اف.ای.تی.اف» شد، روند افزایش قیمت طلا و ارز شتاب گرفت، قیمت خودروها بشدت افزایش یافت و مرحله جدیدی از گرانیها آغاز شد. درست در همین شرایط، یکی از مخالفان پیوستن به «اف.ای.تی.اف» در مجمع تشخیص گفته است دیدید که با رفتن نام ایران به لیست سیاه، آب هم از آب تکان نخورده است! آقای رئیس کل بانک مرکزی هم از کنار سیر صعودی قیمت ارز با خونسردی عبور میکند و میگوید بانک مرکزی بر بازار ارز مسلط است!
این حضرات، یا از مشکلات اقتصادی مردم خبر ندارند و یا سختیهای معیشتی مردم را میدانند و به روی مبارک نمیآورند. اینان خوب میدانند که پیوستن به «اف.ای.تی.اف» ما را مسلوبالاختیار نمیکند و ما میتوانیم تمام فعالیتهای قانونی خود را در زمینههای مختلف در داخل و خارج ادامه دهیم و در موارد لازم نیز براساس منافع ملی خود عمل نمائیم. متأسفانه علیرغم این واقعیت آشکار، بعضی نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیرنده کشور با اسیر شدن در چنبره رقابتهای سیاسی، کاری میکنند که دست و پای مسئولین اجرائی بسته شود و نتوانند گرههای اقتصادی کشور را باز کنند. تحمیل چنین وضعیتی بر مسئولین اجرائی آنهم در شرایط تحریم حداکثری، به معنای چهار قفله کردن دست و پای آنها و تحمیل فشارهای اقتصادی بیشتر به مردم بهویژه اقشار ضعیف است.
با شرایطی که اکنون از رهگذر چنین تصمیمات نادرستی برای کشور به وجود آمده، فقرا فقیرتر و گرسنهها گرسنهتر میشوند و در مقابل، فرصتطلبان هر روز سیرتر از روز گذشته و فربهتر از همیشه در کاخهایشان مشغول راحتطلبی خواهند بود و به طراحیهای جدید برای پولدارتر شدن خواهند پرداخت. راستی پابرهنهها و گرسنهها و کارتنخوابها این فشارهای طاقتفرسا را تا چه وقت تحمل خواهند کرد و تا چه وقت باید در جامعه اسلامی و انقلابی ما سیرها برای گرسنهها تصمیم بگیرند؟»