مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه نوشت: این مردم فقیر اگر به خیابان بریزند و به کسانی که در این مسابقهها شرکت کردهاند اعتراض کنند و بپرسند چرا حق ما را خوردهاید و به این مسابقه بیپایان ادامه میدهید، آیا نباید به آنها حق داد؟!
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله این روزنامه نوشت: در گرماگرم دست و پنجه نرم کردن اقشار ضعیف مردم با گرانیها و درماندن در پیچ و خمهای دشوار زندگی، عدهای در جلسات شبانه، عرصههای رقابت انتخابات، کانالها و سایتهای فضای مجازی و مجالس و محافل مذهبی، مسابقه بزرگی را برای کسب بیشتر قدرت و ثروت و شهرت آغاز کردهاند. گروهها، احزاب و افراد به جان همدیگر افتادهاند و هرچه میخواهند به همدیگر نسبت میدهند و بگونهای رفتار میکنند که گوئی در این کشور و در میان این مردم که بسیاری از آنها برای تأمین نیازهای روزمره خود درماندهاند زندگی نمیکنند!
غفلت از حال و روز مردم، مختص امروز نیست. از روزی که ساختن بناهای عظیم و لوکس برای وزارتخانهها، استانداریها، مدارس علمیه، مقابر و حرمها شروع شد این غفلت هم شروع شد. آن روز تذکرهای زیادی داده میشد ولی بهانههائی از قبیل اینکه اینها آبروی نظام است و ما باید پیش مهمانهای خارجی اعتبار خودمان را حفظ کنیم مطرح شدند و کسی به آن تذکرهای خیرخواهانه اعتنا نکرد. کار به جائی رسید که حتی حرم امام خمینی هم پر زرق و برق ساخته شد درحالی که او خود الگوی سادهزیستی بود و همواره برای مهار کردن مسئولین نظام جمهوری اسلامی آنها را به تزکیه نفس و سادهزیستی دعوت میکرد.
مسابقه برای تصاحب مراحل بالاتر قدرت، بیماری دیگری است که به جان بسیاری از افراد افتاده آنهم در نظام حکومتی اسلامی که در آغاز تأسیس، همه تلاش میکردند شایستهتر از خود را برای قبول کردن مسئولیتها راضی کنند. مسابقه برای بالاتر بردن مبلغ فیش حقوقی، عارضه منفی دیگری است که گریبانگیر بسیاری از افراد شده آنهم در جامعهای که بسیاری از مردمش نمیتوانند هزینه درمان فرزندانشان را بپردازند. مسابقه برای ورود به مجلسی که دیگر در هیچ جای امور نیست ولی ابزار خوبی برای رسیدن به منافع شخصی است و سالهاست درگیر ساختن ساختمانهای مفصل است درحالی که به یک دهم آنها هم نیاز ندارد. مسابقه برای افزودن بر مقدار بودجهای که در ردیفها بهویژه ردیفهای دستگاههای آویزان ریخته میشود درحالی که کشور در بحران اقتصادی بسر میبرد و بسیاری از طرحهای عمرانی تعطیل شدهاند و هنوز کپرنشینی در چند استان و محروم ماندن کودکان از مدارس و پدران و مادرانشان از ابتدائیترین امکانات زندگی همچون زخمهائی کاری بر پیکر نظام اسلامی به مثابه وصلههای ناجور خودنمائی میکنند...
این مردم فقیر اگر به خیابان بریزند و به کسانی که در این مسابقهها شرکت کردهاند اعتراض کنند و بپرسند چرا حق ما را خوردهاید و به این مسابقه بیپایان ادامه میدهید، آیا نباید به آنها حق داد؟!
در ماهشهر همین اتفاق افتاد ولی ما فقط کسانی را میبینیم که بر موج اعتراضات مردمی سوار شدند و با فرمان گرفتن از دشمنان برای به آتش کشیدن تأسیسات پتروشیمی توطئه کردند. چرا آنهمه محرومیت را نمیبینیم؟ چرا از خود نمیپرسیم در کنار آنهمه تأسیسات ثروتآفرین و خانههای سازمانی برخوردار از امکانات کامل، هزاران خانواده محروم محتاج به نان شب چگونه میتوانند اینهمه گرانی و سختی معیشت را تحمل کنند؟ آیا بازهم ادامه این مسابقهها را جایز میدانید؟!
مسئولان ارشد ما یا از اینهمه محرومیت خبر ندارند که وامصیبتا و یا خبر دارند و به روی خود نمیآورند که وا اسلاما.