اعتراضات اخیر نشان داد که در اواخر دهه‌ ۱۳۹۰ و همزمان با شدت گرفتن جنگ اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه و همچنین بروز برخی مشکلات اقتصادی، برخلاف دهه‌ ۱۳۸۰ مسائل اقتصادی برای مردم و شهروندان اولویت بیشتری نسبت به مسائل سیاسی پیدا کرده‌ و احتمال بروز تنش و اعتراض نسبت به مسائل اقتصادی، بیش از گذشته است.

به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: بررسی تطبیقی اعتراضات اخیر به افزایش نرخ بنزین نشان می‌دهد که جنس آن‌ دارای تفاوت‌هایی اساسی با اعتراضات سیاسی سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ است و از نظر شکل و شیوه بیشتر به اعتراضات اقتصادی اوایل دهه ۷۰ در شهرهایی چون مشهد و اسلامشهر شباهت دارد.

تفاوت امواج اعتراضاتی که در دهه‌های اخیر در کشور به وقوع پیوسته، از ابعاد مختلف قابل بررسی است.

مهمترین اعتراضات سه دهه گذشته ایران

پیشینه اعتراضات در جامعه ایران پس از انقلاب به همان نخستین روزهای پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران باز می‌گردد. اعتراضات در سال‌های پایانی دهه‌ ۵۰ و همچنین دهه ۶۰ خورشیدی که اغلب از سوی سازمان‌های شناسنامه‌دار مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران (گروه‌های مخالف و معاند) شکل می‌گرفت، عموم جامعه را با خود همراه نمی‌کرد.

از آغاز دهه‌ ۷۰ و با از بین رفتن کامل این گروه‌ها، برخی اعتراضات پراکنده یا گسترده نسبت به مسائل سیاسی یا اقتصادی در کشور شکل گرفت که ساختار و شکل آنها با اعتراضات پیش از آن شباهتی نداشت. در طول سه دهه گذشته ایران می‌توان برخی اعتراضات را به عنوان اعتراضات مهم و برجسته در نظر آورد. فهرست این اعتراضات به شرح زیر است:

photo_2019-12-12_15-41-38

اعتراضات اخیر که به دنبال افزایش قیمت بنزین رخ داد، آخرین اعتراض از این دست بود و در مقایسه میان اعتراضات پیشین در سه دهه گذشته می‌توان مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی را یافت که راهنمایی برای تحلیل و تفسیر آنها باشند. در مقام مقایسه، هشت متغیر ارزش تطبیق و تحلیل دارد که «جرقه محرک اعتراض، وسعت جامعه درگیر، طبقه‌ اقتصادی درگیر، خواسته‌ها و روش اعتراض، رهبران، اهداف اعتراض، واکنش جناح‌های سیاسی و مسوولان دولتی و حاکمیتی و نقش رسانه‌ها» را شامل می‌شود.

۱- جرقه محرک اعتراضات

جرقه محرک اعتراضات ۱۳۹۸ افزایش نرخ بنزین بود که مشابه جرقه محرک اعتراضات اسلامشهر در سال ۱۳۷۴ (افزایش نرخ کرایه تاکسی) است. به عبارت دیگر این اعتراضات همچون اعتراضات سال ۱۳۹۸ در واکنش به سیاست‌های موسوم به سیاست‌های «تعدیل اقتصادی» شکل گرفت. با توجه به اینکه کل جامعه درگیر سیاست‌های تعدیل اقتصادی هستند و فرض اولیه جامعه این است که طبقه پایین و حاشیه‌نشین بیش از سایر گروه‌های اجتماعی از این سیاست‌ها آسیب خواهند دید در نتیجه به نظر می‌رسد خاستگاه و جامعه درگیر در اعتراضات ۱۳۹۸ و اعتراضات ۱۳۷۴ مشابه یکدیگر هستند؛ در حالی که در اعتراضاتی همچون سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ جرقه‌های سیاسی جرقه و عامل بود.

هرچند سهمیه‌بندی سوخت اولین بار در سال ۱۳۸۶ اجرا شد و در آن زمان نیز اعتراضات پراکنده‌ای صورت پذیرفت، اما به دلیل شرایط مساعد مالی کشور در آن زمان، نبود تحریم‌ها و پرداخت یارانه‌های قابل توجه اعتراضات به هیچ وجه شکل جدی و گسترده‌ پیدا نکرد. اما تصمیم اخیر در سهمیه‌بندی بنزین و افزایش بهای آن همزمان با تشدید تحریم‌ها، فشارهای اقتصادی و افزایش قابل توجه نرخ دلار، سکه و تورم ایجاد شده از سال قبل باعث شد تا اعتراضاتی جدی نسبت به این طرح ایجاد شود.

۲- وسعت جامعه درگیر

اعتراضات چند روز گذشته را می‌توان وسیع‌ترین و گسترده‌ترین اعتراضات سه دهه گذشته از لحاظ گستره‌ جغرافیایی اعتراضات دانست؛ گرچه دست‌کم از نظر حجم جمعیت معترض متمرکز، تراکم جمعیت معترض در این اعتراضات به تراکم جمعیت اعتراضات ۱۳۸۸ نمی‌رسد. به‌طور معمول تمامی اعتراضات تا پیش از اعتراضات سال ۱۳۹۶ تنها یک یا چند شهر یا منطقه را در برمی‌گرفت اما اعتراضات سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ شهرهای بسیاری را درگیر خود کرد و دلیل آن هم جرقه محرک اعتراضات است. در آخرین اظهارات مسوولان امنیتی کشور سخن از وجود اعتراضات در ۲۰ تا ۲۸ استان کشور (ارزیابی‌ها و اظهارنظرهای منتشر شده در رسانه‌ها متفاوت است) در این اعتراضات به میان می‌آید که نشان از وسعت اعتراضات دارد.

برخلاف اعتراضات سیاسی یا قومی، سیاست‌های تعدیل اقتصادی، بخش بزرگی از جامعه را در بر می‌گیرند و افزایش حجم اعتراضات در سال ۱۳۹۸ نشان از آن دارد که به دلیل افزایش جمعیت در ایران و مشکلات اقتصادی که در پی تحریم‌ها ایجاد یا تشدید شده‌اند، بخش بزرگتری از جامعه در معرض فشار ناشی از تعدیل اقتصادی قرار می‌گیرند. ضمن آنکه شدت افزایش نرخ بنزین، قابل مقایسه با گذشته نیست و این میزان افزایش، جمعیت بزرگی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در عین حال جرقه‌های اقتصادی به‌طور معمول میزان بالاتری از همبستگی در اعتراضات را در بردارد و افراد بسیاری فارغ از گرایش‌های سیاسی یا طبقه‌بندی‌های قومی یا زبانی، احساس می‌کنند تحت تاثیر این سیاست‌ها قرار گرفته‌اند.

۳- طبقه‌ اجتماعی درگیر

به صورت مشخص طبقه‌های اجتماعی معترض در جامعه ایرانی دو طبقه متوسط و ضعیف جامعه است، اگرچه میزان تاثیرپذیری طبقه متوسط از این سیاست‌ها در جامعه کمتر بوده و توان تحمل بیشتری در شرایط اقتصادی سخت، نسبت به طبقه پایین جامعه دارند. در طرف مقابل افراد طبقه پایین جامعه و به‌ویژه بخش حاشیه‌نشین با توجه به آنکه اغلب برای رفت و آمد یا کسب و کار، نیازمند مصرف روزانه سوخت هستند، تحت فشار بیشتری قرار می‌گیرند و در نتیجه بیش از سایر طبقات به تغییر در قیمت حامل‌های انرژی واکنش نشان می‌دهند.

از همین رو، بررسی شهرها و محلات درگیر در اعتراضات اخیر نشان می‌دهد که در اغلب این شهرها، افراد در محلات حومه‌ای و فقیرنشین بوده‌اند که نسبت به تغییر قیمت‌ها اعتراض می‌کنند و با توجه به فشارهای اقتصادی موجود، کمتر از سایر گروه‌های اجتماعی حاضر به گفت و گو بر سر خواسته‌های خود یا عقب‌نشینی از آنها هستند.

۴- خواسته‌ها و روش اعتراض

هرچند به ظاهر، معترضان باید تنها به افزایش قیمت سوخت اعتراض داشته باشند و خواستار کاهش نرخ آن شوند اما به نظر می‌رسد خواسته معترضان بیان صریح انتقاد از شرایط اقتصادی کشور است. معترضان روزهای گذشته از این نظر مشابهت بسیار زیادی به شرکت‌کنندگان در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و اعتراضات سال‌های ۱۳۷۱ و ۱۳۷۴ دارند. صرفنظر از عده‌ای از آشوبگران و معاندان که در صفوف معترضان اخیر، تخریب اماکن مختلف به‌ویژه مراکز اقتصادی را در دستور کار و برنامه داشتند،‌ از همین رو و به علت خواسته‌هایشان است که این معترضان نیز به نمادهای اقتصادی حمله‌ور می‌شوند: آتش زدن پمپ بنزین‌ها، بانک‌ها و غارت فروشگاه‌ها نشان از آن دارد که دغدغه معترضان، اقتصادی است و تلاش دارند به نمادهای نظام اقتصادی آسیب بزنند و به نوعی از نمادهای آن انتقام بگیرند.

برخلاف اعتراضات سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ معترضان احساس می‌کنند قدرت چانه‌زنی با نمایندگان و حلقه‌های واسط را نیز ندارند، در نتیجه برخلاف آن اعتراضات، اعتراضات امسال به‌سرعت از سوی معترضان با خشونت همراه شد. حضور گروه‌هایی از اراذل و اوباش و خشونت‌طلب نیز باعث شد تا تخریب‌های صورت گرفته در این اعتراضات، بیش از همیشه باشد.

۵- رهبران اعتراض

اعتراضات سال ۱۳۹۸ همچون اعتراضات سال ۱۳۹۶ فاقد هرگونه رهبری سیاسی است. در حالی که معترضان در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸، افراد مشخصی به عنوان رهبر پذیرفته بودند و به فراخوان‌های آنان واکنش نشان می‌دادند. معترضان امسال هیچ نماینده سیاسی مشخصی در داخل یا خارج نظام نداشتند.

در فضای داخل کشور نه فعالان سیاسی اصلاح طلب (برخلاف اعتراضات سال ۱۳۷۸ یا ۱۳۸۸) با معترضان همنوایی نشان دادند و نه اصولگرایان (که در دو روز اول آغاز طرح و پیش از شکل‌گیری تجمعات خیابانی با طرح مذکور مخالف بودند) از این اعتراضات حمایت کردند.

در نتیجه، معترضان به صورت نامشخص و بی‌هدف و در نتیجه مهارنشده دست به اعتراض زدند. از همین رو بود که قادر نبودند در ازای اعتراضات خود چانه‌زنی داشته باشند یا خواسته‌ها و مطالبات خود را به صورت مشخص بیان کنند. نتیجه آنکه در این شرایط نظام سیاسی نیز امکانی برای مذاکره، چانه‌زنی و تفاهم با این گروه نامنظم، خشن و بی‌هدف ندارد.

هم اکنون دو گروه اپوزیسیونی «سلطنت طلب» و «منافقین» تلاش دارند از این اعتراضات به نفع خود بهره‌برداری کنند. برخی شعارهای پراکنده نیز به نفع سلطنت‌طلبان در برخی مناطق کشور، فرصت بیشتری را برای این گروه‌ها در مقاطعی فراهم آورد تا تلاش کنند این اعتراضات را به نفع خود نشان دهند اما با توجه به ماهیت و هویت آن‌ها و اینکه خاستگاه طبقاتی سلطنت‌طلبان بخش مرفه و سرمایه‌داران قدیمی است و در میان قومیت‌ها نیز هیچگونه محبوبیتی ندارند، قادر نیستند بیش از این خود را در نقش صاحبان این اعتراضات نمایش دهند.

اعضای گروه منافقین نیز با وجود تلاش‌های فراوان آنقدر در سطح داخلی منفور هستند که نتوانند حرکت معترضان را به نفع خود مصادره کنند. اما گمانه زنی‌ها حاکی است که گروه‌هایی با رویکردهای اقتصادی چپ‌گرایانه یا مخالفان سیاست‌های تعدیل اقتصادی در داخل کشور می‌توانند در انتخابات پیش‌رو و با استناد به این اعتراضات، بیش از گذشته از سیاست‌های راست‌گرایانه انتقاد یا سرنوشت آرای عمومی در انتخابات مجلس شورای اسلامی را به نفع خود مصادره کنند.

۶- اهداف اعتراض

برخلاف اعتراضات سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ که معترضان با اهداف مشخص سیاسی پا به میدان اعتراض گذاشتند و طیف متنوعی از این خواسته‌ها را در شعارهای خود بیان می‌کردند، هدف اعتراضات امسال در روز اول مشخص و بسیار عینی، یعنی کاهش نرخ سوخت بود؛ اما با توجه به آنکه مشخص شد این خواسته محقق نخواهد شد، معترضان دیگر هدف مشخصی را مد نظر نداشتند و به صورت کلی اعتراض کردند. شاید یکی از دلایل آنکه امکان مفاهمه و گفت و گو نیز بین معترضان با دولت و حاکمیت رخ نداد همین نامشخص بودن هدف اعتراضات بود که باعث نوعی نظام گسیختگی و آشفتگی در اعتراضات شد. اکنون نیز هدف معترضان مشخص نیست و به نظر می‌رسد این اعتراضات دیگر به جرقه اولیه آن یعنی نرخ سوخت، ارتباطی ندارد.

۷- واکنش جناح‌های سیاسی و مسوولان دولتی

در حالی که مسوولان در برابر اعتراضات سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ به دو بخش اصولگرا و اصلاح‌طلب تقسیم شدند و مواضع متعارضی را در قبال اعتراضات یاد شده اتخاذ کردند، وضعیت در اعتراضات ۱۳۹۸ متفاوت است. پس از آغاز طرح سهمیه‌بندی سوخت در کشور و در صبح روز جمعه ۲۴ خرداد هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب به دو بخش موافقان و مخالفان سهمیه‌بندی تقسیم شدند و نوعی سردرگمی در هر دو جناح برای نحوه واکنش به اعتراضات ایجاد شد. طیف های میانه رو در هر دو جناح از طرح سهمیه‌بندی دفاع کردند اما در مقابل بخش تندرو هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب در برابر این طرح موضع گرفتند.

با این حال، پس از بیانات مقام معظم رهبری درباره ضرورت اجرای این طرح تمامی مسوولان و جناح‌های سیاسی باوجود برخی انتقادات، به صورتی هماهنگ به دفاع از طرح پرداختند و از دولت حمایت کردند. اکنون نیز سران هر دو جناح تاکید دارند که باید حساب اعتراض را از اغتشاش جدا کرد و هرچند انتقادات آنان از دولت درباره نحوه اجرای طرح به جای خود باقی است اما اغلب فعالان سیاسی و مسوولان دولتی و حاکمیتی بر سر ضرورت اجرای این طرح، توافق کامل دارند.

۸- نقش رسانه‌ها

آنچه که مسلم است اینکه نقش رسانه‌ها و به‌ویژه شبکه‌های مجازی نسبت به گذشته تغییر کرده است و هر روز بیش از پیش اهمیت می‌یابند. در اعتراضات سال‌های ۱۳۷۱ و ۱۳۷۴ رسانه‌ها نقش چندانی نداشتند و اخبار مربوط به این اعتراضات تقریباً هیچ بازتابی در رسانه‌ها پیدا نکرد. تنها برخی رادیوهای بیگانه تلاش کردند در مورد اتفاقات مربوط به این اعتراضات پوشش خبری و جریان‌سازی ایجاد کنند. هرچند رادیوهای بیگانه در اعتراضات سال ۱۳۷۸ نقشی موثر داشتند اما این مطبوعات داخلی بودند که نقش محوری در پوشش خبری این اعتراضات را پیدا کردند؛ به‌ویژه مطبوعات وابسته به جریان اصلاح‌طلب به صورت مداوم در حال خبررسانی درباره حوادث مربوط به ماجراهای کوی دانشگاه بودند و بیشتر مردم اطلاعات خود را از طریق این رسانه‌ها به دست می‌آوردند. 

در اعتراضات سال ۱۳۸۸ نیز شبکه‌های ماهواره پا به عرصه وجود گذاشتند و مطبوعات نیز نقش چندانی ایفا نکردند. با این حال نقش محوری در این اعتراضات را فضای مجازی ایفا کرد و رسانه‌های مجازی نقشی یافتند که پیش از آن هرگز قابل تصور نبود. ایفای نقش محوری از سوی رسانه‌های مجازی با تولد شبکه‌های اجتماعی و گسترش روزافزون آنها به جایی رسید که بسیاری از کارشناسان از این شبکه‌ها به عنوان عامل اصلی بروز اعتراضات سال ۱۳۹۶ یاد کردند و در نهایت شبکه اجتماعی تلگرام مسدود شد.

در اعتراضات اخیر نیز نقش رسانه‌ها به‌ویژه فضای مجازی به قدری اهمیت یافت که در نهایت مسوولان تصمیم به قطع کامل اینترنت کشور گرفتند. از همین رو می‌توان اعتراضات اخیر را از نظر نقش رسانه‌ها بسیار متفاوت با اعتراضات پیشین در نظر آورد و به نظر کارشناسان انتقال سریع اخبار و اطلاعات باعث شد تا اعتراضات نسبت به افزایش بهای سوخت، بیش از حد تصور گسترش یابد و مدیریت آن دشوارتر از قبل شود. 

جمع‌بندی

اعتراضات اخیر نشان داد که در اواخر دهه‌ ۱۳۹۰ و همزمان با شدت گرفتن جنگ اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه و همچنین بروز برخی مشکلات اقتصادی، برخلاف دهه‌ ۱۳۸۰ مسائل اقتصادی برای مردم و شهروندان اولویت بیشتری نسبت به مسائل سیاسی پیدا کرده‌ و احتمال بروز تنش و اعتراض نسبت به مسائل اقتصادی، بیش از گذشته است. در عین حال پیگیری سیاست‌های تعدیل اقتصادی، همواره ممکن است با اعتراض طبقات فقیر و حاشیه‌نشین کشور روبه‌رو شود و به بستری برای بروز ناآرامی‌ها و اعتراضات وندالیستی تبدیل شود. از همین رو مسوولان باید در تصمیم‌گیری‌های خود طبقات پایین جامعه را مد نظر قرار دهند و از طریق اعمال سیاست‌های حمایتی مانع افزایش فشارهای اقتصادی و در نتیجه واکنش طبقه پایین جامعه شوند.

همچنین، تاثیر فضای مجازی بر گسترش و شدت اعتراضات نیز قابل بررسی است و می‌توان گفت در وضعیت فعلی هر اعتراضی به‌سرعت و با گستره‌ بسیاری نسبت به گذشته قابل انتشار و جریان سازی است که همین مسئله نیز به یکی از چالش‌های امنیتی در نحوه مدیریت اعتراضات تبدیل شده است. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.