برجام با همه سیاهنماییهایی هم که این روزها علیه آن میشود باز هم نقطه روشن در کارنامه دیپلماسی ایران خواهد ماند. در سایه این توافق، بهانههای بسیاری علیه ایران گرفته شد، سرمایهگذاریهای خارجی بذر حضور خود را در ایران کاشتند و هر چند باد بدعهدی دونالد ترامپ امکان رشد آنها را نداد اما حضور هیاتهای اقتصادی از سراسر جهان نمایش نبود بلکه آغاز راهی برای راحتی مردم بود.
به گزارش جماران؛ مخالفتهای این روزها با لوایح چهارگانه دولت برای شفافسازی مناسبات بانکی، رئیس جمهوری را ناچار به یادآوری مخالفتها با برجام و مرور تمایزات انقلابیگری با جناحیگری در بستر تاریخی کرد تا با ذکر مثالهایی تاریخی نشان دهد تندروی و افراطیگری ریشههای تاریخی دارد.
رئیس جمهوری، دیروز چهارشنبه در جلسه هیات دولت به بهانه مخالفتهایی که این روزها با لوایح چهارگانه «اف ای تی اف» انجام میشود؛ عواقب چنین مخالفتهای مسبوق به سابقهای را تعطیلی کشور دانست. حجت الاسلام «حسن روحانی» که این روزها صریحتر از همیشه سخن میگوید؛ در این جلسه یادآور شد: چرا یک عده در مقابل ۴ لایحهای که در دولت و مجلس به تصویب رسیده، مانعتراشی میکنند و جلوی دولت و مجلس ایستادهاند، اینگونه اقدامات به نفع کشور نیست. باید روابط خود را با جهان روان کنیم.»
دکتر حسن روحانی در این نشست یادآور شد که مخالفت با تدبیر و عقلانیت پیشینه تاریخی دارد اما این مخالفان نه باید و نه میتوانند به نام انقلابیگری علیه دولت عمل کنند.
تمایز انقلابیگری با عقدهگشایی
«این گونه اقدامات هیچ ربط و شباهتی به انقلاب اسلامی ندارد»، جملهای از زبان کسی که بیش از چهار دهه در جمهوری اسلامی ایران نقشآفرینی کرده و از سابقون انقلاب است، با این توضیحات منطقی است که به برخی از اکانتهای مجازی و مجاهدان روز شنبه یادآور شود که این نوع عقدهگشاییهای سیاسی به هر موضوعی مرتبط باشد به انقلابیگری ربطی ندارد.
انقلاب برای آزادی و رفاه مردم بود و برای حفظ منافع ایران؛ در انقلاب اسلامی تهمت و شایعه حتی بر عناصر فاسد رژیم سابق هم روا نبود و آیت الله شهید «محمد بهشتی» وقتی لفظ رکیکی علیه شاه به کار برده میشود؛ بر میآشوبد. پس همانقدر که رقابتهای سیاسی و جناحی داخل کشور امری طبیعی است؛ حمله به دولت منتخبی که برای حفظ کشور سوگند خورده، غیرطبیعی و خارج از مرزهای منافع ملی است.
مواخذه تدبیر
شباهتهای تاریخی میان نوع تندرویهایی که به نام انقلابیگری از همان صدر اسلام تاکنون وجود دارد؛ یکی از مهمترین دلایلی است که سبب شد روحانی در سخنان دیروز خود بار دیگر نقبی به تاریخ بزند و مشخص شود کاسههای داغتر از آش تنها در عصر معاصر ایران نبودهاند و از همان صلح حدیبیه رسول خدا (ص) که به نوعی تداوم اسلام در گرو آن بود تا صلح امام حسن (ع) که تداوم تشیع در گرو آن بود؛ تا ولایتعهدی مامون عباسی از سوی امام رضا (ع) و تا پذیرش قطعنامه پایان جنگ با عراق از سوی امام خمینی (ره) همگی از سوی تندروهایی که ادعای دینمداری داشتند مورد هجمه قرار گرفته و حتی ائمه هم به دلیل اتخاذ این تدابیر مواخذه شدند. تشخیص مصلحت کشور و تن دادن به همه سختیهای این مصلحتسنجی، حلقه گمشده فعالیتهای تندروهاست که هم در توافق هستهای و هم موضوع لوایح مبارزه با پولشویی و مبارزه با تروریسم خود را نشان میدهد.
برآیند مثلث تدبیر، زندگی راحت مردم بود
رئیس جمهوری در جلسه هیات دولت از سه نوع تدبیر در تاریخ اسلام نام برد و برجام را نتیجه این سه تدبیر دانست و گفت: «برجام نشان داد که اقدام ملت ایران و دیپلماسی ایران و صلح حسنی و سیاست رضوی و رحمت محمدی چقدر میتواند، تأثیرگذار باشد و این را به خوبی لمس کردیم که چگونه زندگی مردم به سمت بهبود در حال حرکت بود و به همین دلیل بود که رژیم صهیونیستی، عربستان و تندروهای آمریکا نتوانستند آن را تحمل کنند.»
«صلح حسنی»، «سیاست رضوی» و «رحمت محمدی» همانگونه که اشاره شد در تاریخ اسلام به نوعی به نفع مسلمین و شیعیان تمام شد و برآیند این سه تدبیر و محصول آنها با همه سختی ها؛ گذر از گزند حوادث پرآشوب تاریخی بود.
برجام با همه سیاهنماییهایی هم که این روزها علیه آن میشود باز هم نقطه روشن در کارنامه دیپلماسی ایران خواهد ماند. در سایه این توافق، بهانههای بسیاری علیه ایران گرفته شد، سرمایهگذاریهای خارجی بذر حضور خود را در ایران کاشتند و هر چند باد بدعهدی دونالد ترامپ امکان رشد آنها را نداد اما حضور هیاتهای اقتصادی از سراسر جهان نمایش نبود بلکه آغاز راهی برای راحتی مردم بود.
دوست، جدا میشکند
آنچه روند بهبود اوضاع در کشور را از رونق و حرکت بازداشت؛ هیچ ارتباطی به توان دولت روحانی نداشت. واقعیت عریان موضوع این است که ترامپ به تهییج رژیم صهیونیستی و تشویق برخی کشورهای منطقه زیر میز برجام زد و در کنار دیگر توافقنامههای جهانی آمریکا آن را هم از اعتبار انداخت. پس از خروج کاخ سفید از برجام، تکاپوی دیگر طرفها نتوانست این بدعهدی را جبران کند اما این پایان ماجرا نبود؛ ترامپ نه تنها تحریمهای هستهای را علیه ایران بازگرداند بلکه با تمام قوا تلاش کرد شریان اقتصادی ایران را که نفت بود قطع کند، با هدف به صفر رساندن صادرات ایران تلاش کرد کشتیهایی را هم در آبهای جهان توقیف کند. با این واقعیات روشن و مبرهن اما گروهی در داخل از آن بدعهدی و این تحریمها دستاویزی برای حمله به دولت و ناکارآمد نشان دادن آن ساختند و دولت روحانی در کنار دشمنیهای ترامپ، دوستان داخلی را هم سد راه خود یافت. دوستانی که روحانی روز گذشته در هشدار به آنها گفت: «اینگونه اقدامات به هر دلیلی از جمله اینکه بخواهید در انتخابات شعاری را مطرح کنید به ضررتان تمام خواهد شد و در فردا روزی خواهم گفت که چه کسی کشور را تعطیل کرده است؛ لذا باید از شرکتهای خصوصی حمایت کنیم.»
شکستن دولت گرچه از سوی ترامپ چندان سخت نبود اما شکستن از سوی همین دوستان داخلی به شکایت همیشگی او تبدیل شد و دیروز هم در این زمینه گفت: «البته عدهای نیز در داخل به دنبال تحریک مردم بودند، مبنی بر اینکه ترامپ و حتی نتانیاهو خیلی هم آدمهای بدی نیستند و این دولت است که ناکارآمد است، اما مردم دست رد به سینه و دهان آنها زدند و گفتند که ترامپ و نتانیاهو و سایرین افراد خوبی نیستند و ما به توانایی دولت خودمان باور داریم.»
دولتی که فهم مردم را میفهمد
آنچه اما بخش مهم و امیدوارکننده در برابر هجمهها علیه دولت است؛ فهم مردم خواهد بود؛ موضوعی که دولت پیش از این هم بارها بر آن تاکید کرده بود این بار از سوی رئیس جمهوری هم مورد تاکید قرار گرفت. از سخنان روز چهارشنبه رئیسجمهوری میتوان دریافت که او و دولتش بیش و پیش از آنکه نگران هجمهها علیه قوه مجریه باشند نگران آینده اقتصادی کشور هستند و رئیس جمهوری با صراحت بر آن اشاره کرده است: «اگر به دنبال گذران زندگی و در حد خوردن و آشامیدن باشیم با شرایط فعلی نیز میتوان آن را ادامه داد، اما اگر به دنبال توسعه، پیشرفت و سرآمد شدن در دنیا هستیم، باید در مسیر رقابت در بازارهای جهانی قرار بگیریم و این است که میتواند افتخارآفرین باشد.»