سرپرست اسبق معاونت سیاسی وزارت امور خارجه اظهار داشت: آگاهی، بیداری، روشنفکری و روشن ضمیری در متن جامعه ایران بالاست. اعتراض هایی هم وجود دارد اما با تمام نگرانی ها و دغدغه ها به هنگام صندوق رای، نه به کسانی رای می دهید که استعمار را وارد کنند و نه کسانی که موسسین تفکر استبدادی باشند. در کشور ما بلوغ فکر و اندیشه به منصه ظهور رسیده است. حتی همین شعار اصلاح طلب و اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا می تواند شعار خوبی تلقی شود. یعنی شما دیگر نمی توانید برای ما خوب و بد را تعیین کنید. ما مجلس و شورای شهر و شهرداری که شما به وجود آوردید را دیدیم، حالا خود ما می خواهیم دولت و مجلس آینده را رقم بزنیم.
به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: سال ها حضور مداوم در عرصه سیاست داخلی و دیپلماسی ایران، صادق خرازی سفیر پیشین ایران در فرانسه و دبیرکل حزب ندای ایرانیان را آن اندازه صاحب تجربه کرده است تا در آستانه 40سالگی انقلاب، تندروی ها در سیاست خارجی و رفتارهای برخی مسوولان در داخل را آفت انقلاب و نظام بداند.
مروری دوباره بر تاریخ چهار دهه اخیر ایران، مهم ترین هدف گفت و گو با دبیرکل حزب ندای ایرانیان بود. اما گفت و گو به همین موضوع ختم نشد و آسیب شناسی تهدیدات نظام به سیاست خارجی و انتخابات آینده هم کشیده شد.
خرازی با صراحت تمام، حمله به سفارت های خارجی در ایران فاجعه خواند و از دست های بیگانه ای گفت که در پشت پرده این حمله ها وجود داشته و روزی افشا می شود.
معاون پیشین وزارت امور خارجه ایستادگی دربرابر سیل خواست مردم در تسخیر سفارت آمریکا را ناممکن می داند و از نظر متفاوت بزرگان نظام درباره این رویداد سخن می گوید.
خرازی آنقدری به فرمانده جنگ یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی نزدیک بود تا انتقادهای این روزها از او را انتقام تاریخی بداند و دفاع جانانه ای از سردار سازندگی داشته باشد واو را تنها روحانی تاریخ تشیع بداند که در پی تکنولوژی و صنعت بوده است.
وی سوء استفاده برخی مدیران و مسوولان از مقام و مسوولیت خود را طاغوتی و فاجعه می خواند اما برخلاف بسیاری از فعالان سیاسی این روزها که نگران آینده سیاسی خود با وجود شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا» هستند، معتقد است این شعار یعنی راه سومی که مردم انتخاب خواهند کرد. گفتگوی تفصیلی ایرنا با دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره انقلاب، سیاست خارجی ایران و رویکردهای جناحی به منافع ملی، آیت الله هاشمی و انتخابات آینده را در زیر می خوانید:
**هیچ جزئی از اجزای رژیم پهلوی قابل دفاع نیست
دبیرکل حزب ندای ایرانیان مهم ترین بخشی از این مصاحبه را به تبیین شرایط وقوع انقلاب اختصاص داد. خرازی درباره تلاش هایی که همزمان با چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، در داخل و خارج برای تطهیر رژیم پهلوی و تحریف تاریخ انجام می دهند، گفت: فکر نمی کردم روزی پیش بیاید که فردی مثل من ناچار شود ابعاد عظمت و شکوه مهم ترین انقلاب تاریخ در قرن بیستم و بیست و یکم را بیان کند. فکر نمیکردم عملکرد های مختلف موجب شود که این شبهه، دوگانگی و پرسش در بین مخاطبان و نسل جوان ما به وجود آید که نسبت به اصالت انقلاب تردید کنند.
معاون ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع، ادامه داد: کسانی که صحنه سیاسی قبل از انقلاب را از نزدیک دیده یا کسانی که ندیده اند اما با تاریخ آشنا هستند، میدانند که انقلاب اسلامی یکی از مردمی ترین، بزرگ ترین و باشکوه ترین انقلاب های قرون اخیر بود و نمی توانیم انقلابی را تمثیل انقلاب اسلامی به کار ببریم. انقلابی شریف که با کمترین خون، بزرگ ترین جنبش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم ایران را در کمترین بازه زمانی به نتیجه رساند.
خرازی افزود: پرسش بزرگی که باید در ذهن همه درباره چیستی و چرایی انقلاب به وجود آمده که پاسخ دارد. این مدینه فاضله که عدهای از آن در دوران پهلوی نام میبرند واقعا وجود داشت؟ اگر وجود داشت چرا مردم انقلاب کردند؟ در این زمینه شاخصه ها و آمار و ارقام و اخبار با ما سخن می گویند.
سفیر پیشین ایران در فرانسه یادآور شد: آمار سازمان برنامه و بودجه از عقب افتادگی ها و بحران های اجتماعی و اقتصادی سخن می گوید. این آمار متعلق به انقلاب نیست که ما ساخته باشیم؛ آماری است که در سازمان برنامه زمان شاه وجود داشت و مخاطراتی بود که آن سازمان اعلام میکرد و آن خطرات پیش بینی شده بود.
وی تصریح کرد: در بسیاری از مراکز تحقیقاتی جهان در بسیاری از تینک تنک ها( اتاق فکر) و سازمان های پیش بینی نمی کردند که در پس بحران اجتماعی و سیاسی ایران شکاف های بزرگ نسلی به وجود خواهد آمد. آمریکاییها و غربیها چارهای نداشتند جز اینکه در برابر عظمت مردم ایران که بزرگ ترین انقلاب تاریخ سیاسی مردم ایران بود کرنش نشان دهند و سر تعظیم فرود آورند.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: در اجلاس گوادولوپ که در پاریس برگزار شد، روسای جمهوری چهار کشور ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان جمع شدند و تصمیم گرفتند که از شاه حمایت کنند ولی یک باره این تصمیم فرو ریخت. آقای ژیسکاردستن رییس جمهوری فرانسه که بعدها هم رییس قانون اساسی اتحادیه اروپا شد، در مقطعی که من در فرانسه سفیر بودم به کرات و دفعات به من گفتند که ما چشمان خود را در برابر عظمت مردم ایران بسته بودیم و روزی متوجه انقلاب شدیم که آیتالله خمینی وارد ایران شد . او می گفت همه ما تصور می کردیم که وقتی آیت الله خمینی وارد ایران شود، ایران وارد جنگ داخلی و جنگ مذهبی، جنگ مسلحانه شده و ایشان کشته خواهد شد . وی به من گفت تمام تاکید ما حمایت از شاه بود. ایشان هنوز زنده هستند و نامهای به مناسبت 22 بهمن برای من نوشتند (که یک بار منتشر کردم) . او گفت که ما تا روز آخر از شاه حمایت می کردیم.
خرازی با مرور دوران پهلوی دوم درباره ریشه های شکل گیری انقلاب اسلامی گفت: بعد از کودتایی که علیه دولت قانونی دکتر مصدق انجام شد فاصله جدی و عظیم بین نخبگان و تحصیلکردگان جامعه و رژیم شاه به وجود آمد. همچنین از فروپاشی دولت قاجار تا کودتای دکتر مصدق ما شاهد حضور و دخالت انگلیس در تمام مسائل کشور هستیم. انگلیسی ها رضاشاه را آوردند و بردند، محمدرضا شاه را آوردند. تمام اسناد و مدارک این اقدامات در سازمان های اطلاعاتی آرشیو دار وجود دارد که مدام در حال انتشار است.
وی ادامه داد: در مقطع انقلاب نفت و ملی کردن صنعت نفت ایران دو جریان روشنفکر و روحانی با هم پیوند یافتند و بزرگترین حرکت را به وجود آوردند. آمریکا ، انگلیس، شاه و بیگانگان ، این نهضت را با کودتا سرکوب کردند و پس از کودتا در رژیم شاه به بهانه های مختلف فوج فوج جوانان را اعدام کردند. زندان مملو از جوانان شد و خروج مغزها عملا از دهه 30 آغاز شد. باید دقت کرد که هیچ حرکت مسلحانه ای شکل نمی گیرد مگر این که پشتوانه این حرکت خشم و خشونتی باشد که آن حاکمیت ایجاد کرده بود. لذا آن زمان دهه جنبش های مسلحانه شد.
خرازی افزود: در 25 سال بین 1332 تا 1357 هر دهه ما با یک جریان بزرگ انقلابی مواجه بودیم که سرکوب می شد. جریاناتی که ریشه مردمی نداشت و جنبش اجتماعی نبود. در 1332 حزب توده و فداییان از سال 1340 به بعد شکل گرفت. در 1340 و 41 با فوت زعیم بزرگ حوزه علمیه قم حضرت آیتالله العظمی بروجردی و مرجعیت یافتن مراجع ثلاث، موقعیت جدیدی ایجاد شد. یکی از مراجع مرحوم امام خمینی بودند که با مرجعیت ایشان جنبش اجتماعی ایران وارد فاز دیگری شد . سه جریان یک جنبش چپ، جنبش مذهبی به رهبری امام خمینی و آیت الله خامنه ای و جنبش ملی گرایانه به رهبری مرحوم مهندس بازرگان و یاران او در نهضت آزادی شکل گرفت که هر سه این جنبش ها سرکوب شدند. اما دامنه جنبش و نهضت امام خمینی در ابعاد مختلف جامعه تاثیر عمیقی گذاشت.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره فعالیت روشنگرانه امام خمینی در پیروزی انقلاب اسلامی گفت: پس از 15خرداد حضرت امام تمام سرمایه گذاری خود را روی آگاهی اجتماعی مردم قرار دادند. پیام های ایشان چند بُعد داشت که یکی از آن ها عقب ماندگی اقتصادی ایرانیان بود که ایشان بر آن تاکید داشتند.
خرازی یادآور شد: 91 درصد روستاها فاقد آب آشامیدنی و بهداشتی بود، اینها آمارهای سازمان برنامه است، آمارهای من نیست. 73 درصد کشور فاقد آموزش بودند. توسعه تکنولوژیکی وجود نداشت و اگر هم بود در حد جمع آوری و مونتاژ آن هم با مجوز و مدیریت غربیها. چیزی به عنوان تکنولوژی و نظام توسعه یافته قدرتمند نداشتیم. در رفتارها و هنجارهای آن موقع چیزی به عنوان احترام به مردم وجود نداشت.
وی ادامه داد: مردم هیچ گونه نقش و اراده ای برای تحقق دموکراسی نداشتند، آزادی بیان حلقه مفقوده در عرصه سیاست اجتماعی بود. ساواک بسیار گستاخ و خشمگین بود. انتخابات هم فقط انتخابات مجلس شورای ملی، آن هم به صورت فرمایشی بود که ارزش چندانی نداشت.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان تاکید کرد: 40 سال از انقلاب گذشته و ما 40 انتخابات با همه فراز و نشیب های آن داشتیم. زمان شاه هم بین ایران و عراق جنگ در گرفت اما به دلیل منافع خارجی ها، بسیار سریع تمام شد. غربی ها، شاه را به عنوان جبهه اصلی مبارزه با شوروی و ژاندارم منطقه حمایت میکردند.
خرازی افزود: در در دوران شاه چیزی به عنوان ملت و دولت (State-Nation) مشاهده نمی شد، اقتصاد مصرفی و وابسته شده بود. مفاهیمی مانند استقلال کشور، هویت ملی و ارزش های ملی در ادبیات سیاسی و اجتماعی مردم ایران جایی نداشت. تمام این عوامل دست به دست هم داد تا مردم ایران احساس سرخوردگی کنند و شکاف نسلی به وجود آید. نسل ما در همان مقطع می دانستند که یا باید درباری باشید یا پاییندست، حد وسطی وجود ندارد.
وی تصریح کرد: جوانانی مانند نسل ما برای اینکه آزاد بیندیشند باید از ایران می رفتند. فرار مغزها متعلق به بعد از انقلاب نیست، فرار مغزها در دوران 25 ساله کودتا علیه دولت قانونی دکتر مصدق شکل گرفت تا اواسط دهه پنجاه، با وقوع انقلاب بسیاری از ایرانیان به داخل کشور برگشتند اما اتفاقاتی هم به وجود آمد که بخش دیگری از جامعه مهاجرت کردند، اما مثلا در دوران جنگ مهاجرت داشتیم.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان افزود: ما باید این واقعیت را دریابیم که چه شد خاندان سلطنت منفور شدند؟ چه شد که محمد رضا پهلوی پس از خروج جایی راه داده نشد و انورسادات از سر ترحم به شاه پناه داد و اروپاییها و آمریکاییها حاضر نبودند به شاه کمک کنند. درباره عناصر و عواملی که باعث ریزش مقبولیت و مشروعیت سیاسی خاندان پهلوی شد می توان چند عامل را نام برد: وابستگی به خارج، تصرف در اقتصاد، پول و ثروت مردم، تصرفات غیرقانونی در موقعیت های اجتماعی و سیاسی، استفاده از نظام سرکوب اجتماعی مانند ساواک و پلیس. از یک سو و از سوی دیگر بی اعتنایی به ارزش ها و فضیلت ها واقعیتی مملوس بود. انقلاب و نهضت مردم ایران دارای واقعیت ها و عطف تاریخی است.
دستگاه سرکوب رژیم پهلوی بخش دیگری از توضیحات خرازی بود.
خرازی همچنین درباره ساواک گفت: ساواک قدرت قهری برای سرکوب مردم بود واقعیتی است که همه دنیا به آن اذعان می کنند وداستان ساواک افسانه نیست. ساواک یک دستگاه سرکوبگر ظالم متجاوزی بود که همه کسانی که زن و خانواده داشتند از این سازمان می ترسیدند. سرکوب های اجتماعی و کشتارهایی که به وجود آمد افسانه نیست. واقعیت هایی است که در تاریخ سیاسی ایران اتفاق افتاده است.
وی یادآور شد: سر هر کوی و خیابان یک تانک و زره پوش وجود داشت و ارتشی که برای حفاظت از مردم ایران و کیان کشور تشکیل شده بود، به جای این که در حفظ و حراست از مردم باشد در برابر مردم قرار گرفت. اما چه شد که ارتش به مردم پیوست؟ چون ارتش جزئی از مردم بود و بر نمی تابید که سرکوب کند، پلیس بر نمی تابید که مردم را سرکوب کند.
این فعال سیاسی درباره کم کاری های موجود در کشور هم توضیح داد: ما بعد از انقلاب در جنبههای مختلف آن ضعیف عمل کردیم. تاریخ انقلاب اسلامی باید برای مردم مرور شود که از درون زندان های شاه، مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری بیرون آمدند.
خرازی خاطرنشان کرد: جوانان اندیشمند و متفکری که بعدها سکان مدیریت کشور را به دست گرفتند در زمان شاه یا فراری بودند یا در زندان. با وقوع انقلاب آزاد شدند و توانستند کشور را اداره کنند. عناصر و عواملی وجود دارد که مردم را آزار میدهد، عملکرد برخی از مدیران اصلی و تاریخی بعد از انقلاب، برخی شازده بازی ها، بعضی از اشرافی گری ها و بعضی از مناسباتی که برای آن انقلاب به وجود آمده بود، از این دسته هستند. مردم ایران انقلاب نکردند که یک نسل جدیدی به ظهور برسد و خود نمایی کند. همین باعث می شود که یک واپس گرایی در جامعه ایجاد شود. البته وقتی از باب انتقاد صحبت می شود طبیعی است که مقداری هم غلو وجود داشته باشد اما هیچ جزئی از اجزای رژیم شاه قابل دفاع نیست.
وی افزود: امروز در ایران تمام بخش های بالادستی کشور توسط افراد داخل کشور اداره می شوند. کشوری که در اوایل انقلاب خود ضربات بسیار مهلک در دوران جنگ تحمیلی خورده است، ضربات مهلک تر از جنگ، ضرباتی بوده که تحریم بر اندام اقتصادی و تکنولوژیک ایران وارد کرده است. تحریم یک تجاوز آشکار ناجوانمردانه ای است که استعمار فراتر از حقوق خود علیه ملت ها و ملت ایران استفاده می کند.
وی ادامه داد: به ایران می گویند چرا موشک دارید و تکنولوژی نظامی دارید؟ اگر مردم ایران امروز کوتاه بیایند فردا خواهند گفت که شما حتی آب معدنی هم تولید نکنید و آن را وارد کنید شما پول دارید. وزیر امور خارجه فرانسه به من اعتراض میکرد که شما چرا دنبال انرژی هسته ای هستید شما پول دارید و میتوانید تکنولوژی را وارد کنید برای چه می خواهید بسازید؟ من به او پاسخ دادم شما چرا بمب هسته ای و اتمی دارید؟ ما که دنبال بمب نیستیم اما شما بمب هسته ای هم دارید. به من پاسخ داد: ما قدرت بزرگ هستیم، ما تصمیم می گیریم چه کسی قدرت باشد و چه کسی نباشد، ما تصمیم می گیریم شما چگونه راه بروید و چگونه نفس بکشید. اصل حرف و دعوای ما با نظام سلطه همین است اما پول، قدرت و امکانات دست آنهاست. ما هم در دستگاه تبلیغاتی خود فوق العاده ضعیف عمل می کنیم. روزنامهها و صدا و سیمای ما وقتی نمی توانند با مردم آگاهانه و واقع بینانه این دنیای بده بستان فکر و اندیشه را رقم بزند، مردم دچار اشتباه می شوند.
معاون کمال خرازی وزیر پیشین امور خارجه تاکید کرد: اصل حرف و دعوای ما با نظام سلطه همین است اما پول، قدرت و امکانات دست آن هاست. ما هم در دستگاه تبلیغاتی خود فوق العاده ضعیف عمل می کنیم. روزنامهها و صدا و سیمای ما وقتی نمی توانند با مردم آگاهانه و واقع بینانه این دنیای بده بستان فکر و اندیشه را رقم بزند، مردم دچار اشتباه می شوند.هر کدام از این پرسش هایی که در ذهن مردم هست باید پاسخ داده شود و همه نیز پاسخ دارد و اگر پاسخی داده نمی شود مشکل دستگاه تبلیغاتی فرهنگی و سیاسی نظام سیاسی ایران است، که قوی عمل نمی کند.
** انقلاب برای نان هم بود
بخش دیگر گفت و گو با خرازی به مرور دلایل اقتصادی انقلاب گذشت.
خرازی در پاسخ به این پرسش ایرنا که چرا این روزها گفته می شود که ما برای «نان» انقلاب نکردیم، گفت: اگر کسی بگوید انقلاب مردم ایران فقط ایدئولوژیک بود و اقتصادی نبود اشتباه است. انقلاب مردم ایران ابعاد مختلفی داشت. بخشی ایدئولوژیکی و اعتقادی، بخشی هم اقتصادی و بر اثر نابرابریهای اجتماعی بوده است. بحران طبقات اجتماعی مردم حاشیه را علیه مردم متن شهرها به طغیان می کشاند.
وی افزود: انقلاب اسلامی همه ابعاد را داشت اما چون رهبری انقلاب با یک عالم دینی بود طبیعی است که جنبه های مذهبی و ایدئولوژیک انقلاب قوی تر می شد. وقتی چند ماه بعد از پیروزی انقلاب پدیده ای مانند جنگ و تجاوز به وجود می آید، حماسه وارد مبارزات و ادبیات مقاومت مردم میشود و این پیوند بین ادبیات و حماسه و مقاومت جریانی تولید می کند. انقلاب اسلامی برخوردار از مبنای اعتقادی بود اما امروز نسبت به معاش مرم بی توجهی شده ضرورت دارد نسبت به مسائل انقلاب باز خوانی شود.
** اجرای تدریجی قوانین و حدود الهی نظر امام بود
این فعال سیاسی برخی تصمیمات ابتدای انقلاب را جزو غیرقابل تغییر و انکار انقلابی دانست و گفت: برای مثال در موضوع حجاب من اگر خاطرات خودم را درباره حجاب بگویم فکر میکنم اذیت هم خواهم شد و مورد انتقاد قرار خواهم گرفت. بسیاری از علما در بحث حجاب به امام فشار آوردند که شما وقتی از حکومت جمهوری اسلامی ایران صحبت می کنید و اسم اسلام را برای نظام اطلاق می کنید، این اطلاق لوازمی هم دارد از جمله آنها حفظ حدود احکام الهی است.
وی یادآور شد: مرحوم شهید مطهری درباره اجرای حدود الهی به امام گفتند که این اجرا مانند صدر اسلام باید تدریجی باشد و گرنه باعث ریزش خواهد شد، امام هم با این منطق موافق بودند. اما اتفاقات و تندروی هایی که در تاریخ انقلاب می شود، ریزش ها و رویش هایی را به وجود خواهد آورد. دغدغه امنیت ملی و حراست و حفاظت امری جدی بود آمریکایی ها به دنبال توطئه و کودتا و ترور در ایرن بودند. ماشین ترورشان فعال بود آمریکا برای بازگرداندن پهلوی به کودتا و ماجرای طبس متوسل شدند. آیت الله مطهری و آیت الله مفتح ترور شدند، حتی رجایی و باهنر هم ترور شدند ماشین ترور،کودتای نوژه, جنگ همه و همه تهدید انقلاب بودند.
خرازی افزود: واقعه هفتم تیر به قدری برای مردم، جوانان و بانوان ایران سنگین بود که حتی بیحجابها هم یک روسری سر خود انداختند و به سر کار رفتند. تا هفتم تیر آن سال یادم هست که حجاب هنوز در دوایر دولتی قانونی نشده بود اما بعدها به حدی این حرارت انقلابی بالا رفت که برخی از وزرا حتی اجازه آستین کوتاه را هم در ادارات نمی دادند. این موارد احساسات است که اتفاقات مختلفی را پیش می آورد. این میان اولویتها فرق میکند و تندرویها بالا میرود. این تندروی ها و احساسات در یک مقطع متوقف می شود و شرایط جامعه آرام آرام عادی می شود.
**ریزش ها و رویش ها طبیعت انقلاب هاست
معاون وزیر امور خارجه پیشین خاطرنشان کرد: آقای هاشمی پدرعمران و پدر نجات ایران در دوران جنگ بود و کارهای بزرگی انجام داد اما همین آقای هاشمی در نماز جمعه اعلام کرد که این کراوات چیست که به خود آویزان کرده اید مانند دم خر!؟ که این موضوع گلایه هایی را ایجاد کرد که بعدها آقای هاشمی خودشان اعلام کردند که اشتباه کردند. حساسیت ها و اتفاقات در انقلاب وجود دارد، ریزش ها و رویش ها و تخریب ها وجود دارد. پس از آن ها انقلاب زمینه را برای اصلاح هم به وجود میآورد اما در ایران تا خواستیم اصلاح کنیم ترور شروع شد، بعد جنگ را تحمیل کردند، پس از جنگ تحریم ها آغاز شد و یک روز خوش برای این مردم اجازه ندادند وجود داشته باشد.
**بزغاله احمدی نژاد به خودش بازگشت
خرازی در توضیح قبض و بسط ها در عرصه سیاست و فرهنگ ایران نیز گفت: خودی و غیرخودی در جامعه ما زمانی به وجود آمد که مباحث فرهنگی هم وجود داشته و این خودی و غیرخودی به صورتی بود که واکنشهایی ایجاد کرد و مردم را به سمتی برد که انتقاد کردند و اصلاح شد. اینها مواردی است که در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران باید گفته شود. اگر نتوانستیم این موضوعات را درست عنوان کنیم بی عرضه بودهایم، خیلی کارهای بزرگی در این کشور صورت گرفته است. برداشتم این است که ما مجالی برای گفتن این حرفها نیافتیم و هنوز اول راه هستیم و مشکلات ما هم مشکلاتی نیست که تصور کنیم یک شب حل خواهد شد.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان تصریح کرد: در هیچ دورهای در تاریخ سیاسی ایران در حوزه اندیشه، آزادی بیان و فرهنگ و هنر مانند این 40 سال گذشته با همه فراز و نشیب های آن، آزادی وجود نداشته است. در دوره ای، آقای احمدینژاد آزادی بیان و سخن را تعبیر به بزغاله کرد! آیا دوام آورد؟ نه، به خود آقای احمدی نژاد برگشت. چرا؟ چون انقلاب سخن و حرف داشته و در درون خود مملو و از پدیده ها بوده است.
**سینما بعد از انقلاب صاحب سبک شد
سینما و فرهنگ به واسطه علاقمندی خرازی بخش دیگری از گفت و گو را تشکیل داد.
خرازی درباره شرایط فرهنگی قبل و بعد انقلاب گفت: چند درصد فیلم در زمان شاه تولید میشد؟ اصلا چیزی به عنوان تکنولوژی سینما وجود نداشت، چیزی به عنوان تئاتر وجود نداشت هرچه که بود وارداتی بود. سینمایی که صاحب نظر و رقابت باشد و بتواند در عرصه جهانی مطرح شود، نداشتیم. روزگاری با مرحوم آقای کیارستمی در ژاپن مهمان آکیرا کوروساوا یکی از مهم ترین کارگردانان جهان بودیم. او میگفت در خاورمیانه که سینمایی وجود نداشت، ایرانی ها سینما را از تکنولوژی به پدیده تبدیل کردند، ما احساس غرور و افتخار میکردیم این حرف آکیرا کوروساوا است که صاحب یکی از بزرگترین مکاتب سینمایی جهان در قرن بیستم است. در زمان شاه اگر می خواستیم یک موسیقی سنتی را بسازیم هزار نکته باریک تر از مو بر ما تحمیل می کردند که می خواهیم موسیقی کلاسیک غربی و پاپ غربی را گسترش دهیم.
وی ادامه داد: ما از همان لحظه ای اشتباه می کینم که جلوی فرهنگ و هنر را می گیریم و به جای زایش و رویش های جدید در حوزه هنر پدیده ها و اسم های متصل به نظام بی بند و باری وارد ایران می شود. در همین حوزه هنر اگر الان ما بحران های هنری و فرهنگی داریم من به عنوان کسی که بخشی از عمر خود را در فرهنگ و هنر سپری کرده با صراحت میگویم که نتیجهاش خاستگاه جوانان نیست نتیجهاش قبض و بسطی است که به وجود می آید و جوان هیچ گزینه ای ندارد و به آن سمت کشیده می شود ما به جای آنکه به متفکرین هنری و سینمایی خود مجال تولید دهیم محدود میکنیم و با این محدودسازی، رو به واگرایی می گذارد از ایران می روند.
**فاصله بین مردم و حکومت مهم ترین نکته ای است که باعث تهدید می شود
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش که 40 سال پس از پیروزی انقلاب، چه آسیب هایی متوجه این نظام برآمده از خواست مردم است، گفت: مهم ترین آسیب و تهدیدی که بزرگترین واقعه سیاسی- اجتماعی ایران را که انقلاب است، تهدید میکند «مردم ناباوری» است. اصل انقلاب بر پایه مردم باوری بوده و حفظ این انقلاب یک اصل اساسی و فضیلت بوده است. فاصله بین مردم و حکومت مهم ترین نکته ای است که باعث تهدید می شود. اگر بین جامعه و حاکمیت فاصله به وجود آید تردید نکنید که انقلاب به سراشیبی می رود که در بعضی از موارد هم رفته است.
مشاور پیشین دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت (ع)، تمام دغدغه بزرگان انقلاب حفظ انقلاب دانست و اظهارداشت: نه تندروی و برداشتهای ناصحیح داشته باشید و نه تحریف های آنچنانی، یا آنقدر کُند عمل کنید که مردم دلسرد شوند. بزر گترین موردی که انقلاب ما را میتواند به یک فاجعه تبدیل کنند فاصله پیدا کردن بین مردم و شعارهای انقلابی است که مردم برای آن خون دادند و انقلاب کردند. اگر زندگی مسئولان مرفه باشد و مردم در مشکلات و بحران ها گرفتار باشند. اگر به وضعیت مستمندان به صورت جدی رسیدگی نکنند نتیجه اش جدایی مردم حاکمیت است.
**انتقادات علیه هاشمی انتقام تاریخی است و جواب نمی دهد
اشاره خبرنگار ایرنا به انتقادات این روزها به عملکرد مرحوم آیت الله هاشمی، کافی است تا خرازی به دفاع از عملکرد رییس جمهوری پیشین ایران بپردازد.
خرازی درباره اتهاماتی که به آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره عبور از قانون و تندوری زده می شود، گفت: این قبیل سخنان ظلمی است که در حق آقای هاشمی انجام می شود. البته مرحوم هاشمی یک مدیر قوی بود، تصمیمات محکم و قاطع می گرفت که آن را به پای قانون گریزی ایشان می گذارند. در حالی که مصوبات دولت ایشان همه قانونی بود و خدا رحمت کند مرحوم دکتر حبیبی را که می گفت در دولت های آقای هاشمی ما یک مصوبه غیرقانونی نداشتیم و هرجا هم غیر قانونی بود ما آن را آمیخته به قانون می کردیم.
وی تصریح کرد: اقتدار آقای هاشمی را عده ای بر نمی تابیدند، اقتدار با قانون گریزی دو مقوله جداست. بعضی ها برای هر قدمی هزار جا را باید ملاحظه می کردند و نتیجه آن شرایط کنونی است. آقای هاشمی می گفت یک بار نشد من کارتابل کارهایم را تمام نشده به خانه بروم، رییس جمهوری هم در این مملکت داشتیم که انبوهی از کارتابل خود را یا انجام نمی داد یا دیگران انجام می دادند.
وی تصریح کرد: آقای هاشمی احساس می کرد که برای این انقلاب بیشترین نقش را داشت و حس مالکیت به معنای مثبت قضیه را داشت. ایشان هیچ زمان تصرف نمی کرد. هزاران شایعه و اتهام و دروغ هم درباره ایشان گفته می شد که یکی از آن ها هم اثبات نشد. از سوی دیگر مدیری که صدتا کار انجام می دهد در تلورانس آن 5 تا هم می تواند خطا باشد. البته نکته دیگری هم بایست بیان کرد که آقای هاشمی رفسنجانی در سه دوره دارای چند تفکر مختلف از جمله سازندگی و اصلاحات و.. بودند.
این فعال سیاسی یادآور شد: شخصیت آقای هاشمی مورد حسد بود، هم از سوی روحانیت و هم از سوی کنشگران سیاسی. شخصیت ویژه ایشان حسادت برانگیز بود و عده ای را نسبت به ایشان حساس کرده بود.
خرازی ادامه داد: برخی اعتقاد داشتند که ایشان در دورانی که دولت را اداره می کرد به مبانی حقوق بشر و آزادی بیان بی توجه بود، من مخالف این موضوع هستم که ایشان بی توجه بود، بلکه اولویت ایشان نبود. آقای هاشمی وارث مدیریت کشوری بود که 18 استان آن درگیر جنگ بود. آقای هاشمی روزی فرمانده نظامی شد که سه یا پنج روز بیشتر آذوقه گندم در کشور نبود و گندم را روی دریای آمستردام یا اقیانوس هند روی کشتی می خریدند و وارد کشور می کردند.
معاون پیشین پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ معاصر درباره اولویت های آیت الله هاشمی گفت: ساختن ایران و سازندگی اولویت آقای هاشمی بود. باید بپذیریم و اذعان کنیم توسعه اقتصادی آقای هاشمی فاقد الگو بود. کشوری که الگوی توسعه آن کشورهای در حال توسعه شرقی بود به یکباره از الگوهای توسعه ای مبتنی بر نظام سرمایه داری، صحبت می شد. نظام اقتصادی با این تغییر نمی توانست آمیخته شود و یک دفعه سقوط می کرد.
وی افزود: وقتی شما فاقد مبانی باشید به نام قانون گریزی تعبیر می شود. آقای هاشمی یک باره وارد مدیریت اجرایی کشور شد که جنگ تمام شده بود، امام به رحمت خدا رفته بود، 18 استان کشور فروریخته بود، آمریکا ایران را تحریم کرده بود و هزارن نکته باریک تر از مو در کشور حاکم بود. ایشان می خواست توسعه اقتصادی انجام دهد در حالی که دو متفکر اقتصادی در کشور نداشتیم.
خرازی ادامه داد: رییس سازمان برنامه و بودجه که الگوی فکری او کره شمالی بود؛ یک شب خوابید و صبح کره جنوبی مبنای فکری او شد! به همین راحتی که می گویم. این ها واقعیت های بحران سیستمی ما در آن مقطع بود. ما هم انتقاد داشتیم اما این که این انتقادات را تنها متوجه شخص آقای هاشمی کنیم ظلم بین و نامردی است.
وی تاکید کرد: آقای هاشمی تنها آخوند تاریخ روحانیت تشیع است که تا زانو در گل و گچ و سیمان بوده و از تکنولوژی، سازندگی و توسعه و هایتک حرف زده است ؟ ما هنوز نمی دانیم توسعه مقدم بر عدالت است یا عدالت بر توسعه مقدم است. این که ما موسس چنین تفکری را، موسس تفکر توسعه مبتنی بر هرج و مرج بدانیم ظلم و نامردی است. اینها انتقام تاریخی است و جواب نخواهد داد. در زمان حیات ایشان هم گفته می شد و اکنون هم در قید حیات نیست که دفاع کند. آقای هاشمی هم مانند همه کنشگران سیاسی دیگر قابل نقد است. اما نقد باید مبتنی بر انصاف و عدالت باشد، همانگونه که اگر عملکرد مبتنی بر عدالت و انصاف نباشد قابل دفاع نیست. نقد هم قابل دفاع نیست.
**برخی مدیران اتومبیل صبح و عصرشان فرق دارد
دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره این پرسش ایرنا که انحرافاتی مانند ویژه خواری، فساد، عدم چرخ نخبگان و شایسته سالاری را تا چه اندازه تهدید کننده نظام جمهوری اسلامی می داند، تصریح کرد: این ها همان واقعیت هایی هستند که می توان روی آنها را با چتری پوشاند و گفت این ها بستری است در مقابله با مردم. در بحث ویژهخواری، همین خصوص سازی انجام شده بزرگ ترین فاجعه در تاریخ اقتصادی و صنعتی ایران بوده است.
خرازی یادآور شد: اگر من مسوولیتی داشتم از اول این موضوع را مورد بازبینی جدی قرار می دادم. شاید مواردی هم به صورت درست و قانونی خصوصی شده باشند اما اینکه کسی قدرت داشته باشد و بتواند برای خود این اقدامات را انجام دهد نه تنها باید محکوم شود بلکه باید دستش قطع شود.
وی با صراحت تمام به انتقاد از برخی مدیران پرداخت و گفت: این که وزیری در یک وزارتخانه میلیاردها تومان امکانات را در اختیار خود قرار دهد، این یعنی پایان انقلاب. این که ما برای بازنشستگی عده ای در مجلس قانون تصویب کنیم و با قانون او را از پشت میزش بیرون بیاوریم در تاریخ سیاسی ایران فاجعه است.
این فعال سیاسی تصریح کرد: چرخش نخبگان موضوعی ایستا نیست، چهار سال ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، استانداری و سفارت برای این است که همین چرخش نخبگان صورت گیرد. تا کسی صاحب اختیار پست و مقام خود نباشد. مهم ترین بخش های تهدید کننده جامعه امروز ما بخش های اقتصادی و مدیریتی است. ما باید انقلاب مدیریتی و تحول بزرگ اجتماعی در حوزه مدیریت پدید آوریم. منظور مردم از تغییر، تغییر اسکناس و ساختمان نیست، منظور تغییر ماهوی در مبانی فکرمدیریتی است.
خرازی خاطرنشان کرد: کسی که تا دیروز در خیابان های تهران راه می رفت و نوع پوشش زن و بچه او هم آزاد و فُکل کراواتی بود، با مدیر شدن او در دوره گذشته، همسرش چادری شد و هر کدام از بچه های او هم ماشین اختصاصی داشتند. چندین ماشین اختصاصی در اختیار این خانواده بود. این یعنی خوی و رفتار طاغوتی. والله و بالله و تالله این رفتار در حکومت طاغوت هم پذیرفته نیست.
وی ادامه داد: برخی مدیران اتومبیل های اختصاصی برای ساعات مختلف روز دارند، ماشین صبح و عصر و شب آنها باهم فرق می کند. شهید رجایی یا رهبری این گونه زندگی می کنند؟ فکر نمی کنم در دوران رهبری ایشان ماشین تازه ای گرفته باشند. بعضی ها این امکانات را حق خود می دانستند. زندگی در سفارت های ایران در خارج از کشور برخی موضوعات را الزامی می کند که یکی از آن ها زندگی آبرومندانه، نسبتا مرفه و لوکس در کشور مقصد است. یکی از مشکلات ما در وزارت خارجه خانواده های برخی از این سفرا بود که پس از بازگشت از آن زندگی لوکس به زندگی عادی دچار افسردگی می شدند.
وی تاکید کرد: نظارت مهم ترین عنصر سالم سازی و اصلاح اجتماعی است و کلید سازمان های نظارتی هر قفل زنگار بسته ای را باز کند و با نظارت خود سره را از ناسره مشخص کند.
**حساسیت ها درباره سیاست خارجی دلایل تاریخی دارد
سفیر پیشین ایران در فرانسه در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار ایرنا درباره نگاه جناحی به سیاست خارجی و آسیب های چنین رویکردی به منافع ملی نیز گفت: من قریب به 14 سال است بصورت مستقیم از صف و ستاد وزارت خارجه و سیاست خارجی بدور هستم. 14 سال است نیمکت نشین و تماشا چی هستم. اما حساسیت های ملی به دلیل وجود کنش گران خارجی، نادیده گرفتن منافع ملی، حضور شبه استعمار در سیاست خارحی، به غارت رفتن سرزمین های وسیع و گسترده طی دو قرن گذشته در ایران، دامنه سیاست خارجی را به سیاست داخلی هم کشانده و این موضوع و نقش مردم در عرصه سیاست خارجی و رصد احاد ملت طبیعی است. نادیده انگاشتن حساسیت ملی واقعیتی مهم واساسی است و کاری هم برای آن نمیشود، کرد.
خرازی درپاسخ به این قیاس خبرنگار ایرنا که پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل و پایان یافتن جنگ؛ با وجود همه مخالفت های مورد پذیرش جریان های سیاسی قرار می گیرد، اما توافق برجام با گذشت پنج سال از تصویب آن همچنان در کانون انتقادات قرار دارد، اظهارداشت: مردم به قطعنامه 598 هم حساس بودند و این قطعنامه هنوز تمام نشده و برخی بندهای این قطعنامه مانند فصل آن هنوز مورد بحث ایران است و هنوز انتظارات ملی را براورده نکرده است. بعضی موضوعات مربوط به غرامت جنگ، خط تالوگ، خطوط کشتیرانی و مسئله لایروبی مرزها که مربوط به معاهده 1975 الجزایر است، هنوز پس از سالهای متمادی مورد بحث قرار دارد.
وی افزود: اگرچه قطعنامه 598 انتظار کامل جمهوری اسلامی ایران را برآورده نکرده است اما در مقایسه با قطعنامههای قبلی سازمان ملل متحد از ویژگی های خاصی برخوردار است. مخصوصا بند 6 قطعنامه که در باب تعیین آغازگر جنگ است، با توجه به نیت های جانبدارانه شواری امنیت در جنگ، مبنی بر عدم رسیدگی به تجاوز عراق و تعیین وی به عنوان عامل شروع جنگ و ایراد خسارات جانی و مالی، برای جمهوری اسلامی ایران پیروزی بزرگی به حساب می آید؛ زیرا در سایه مقاومت رزمندگان و حرکت دیپلماسی توانسته است شورای امنیت را متقاعد کند که صلح بدون تعیین متجاوز برخلاف عدالت و امنیت و در واقع عین ظلم است.
عضو هیات مذاکرات قطعنامه 598تاکید کرد: می توانستیم روز اول این موضوعات را بپذیریم ولی آنها را نپذیرفتیم به این دلیل که مردم ایران دارای حساسیت هستند، حساسیت درباره حدود و ثغور به دلیل وجود ماهوی نقش خارجی ها در ایران است. در همین راستا هم علت حساسیت های مردم به برجام به دلیل حضور یک شخص یا گروه نیست. مردم به دلیل عطف تاریخی می خواهند مطمئن شوند که برجام، دریچه یا دروازه ورود مجدد استعمار به ایران نشود و قرارداد گلستان و ترکمانچای مجددی بر این مردم تحمیل نشود.
خرازی افزود: اگر همین پرسشگری و حساسیت جامعه که در قبال قطعنامه 598 مواجهه با انپیتی، معاهدات بین المللی، معاهدات هسته ای و معاهدات تکنولوژیکی وجود دارد، درباره ترکمانچای و گلستان هم وجود داشت آیا سرحدات ما اکنون همین بود؟ مرزهای ما پایین ارس بود و هامون دست ما نبود؟ آن نسل در خواب رفته و در گرفتاری های دولت های قاجاری قرار گرفته بود و به این موضوعات حساسیتی نشان نمی داد.
معاون وزیر امور خارجه پیشین با یادآوری این نکته که مردم ایران اکنون دنبال واگرایی نیستند و همگرایی می خواهند، تاکید کرد: ادبیات و واقعیت های آنها حق طلبانه و این پرسش ها، پرسش های قانونی و حقوقی است. بسیاری نگران هستند که پذیرفتن انپیتی آینده کشور را در تکنولوژی محدود کند. قدرت های خارجی در پی مهار ایران هستند می خواهند تکنولوژی را در ایران محدود کنند، اما ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم. جامعه ما داشتن دانش و فناوری را حق خود میداند. داشتن دانش و تصرف در دانش دو مقوله متفاوت است. به نظر من این حساسیت های جامعه خوب است و مردم ایران به دلایل تاریخی احساس نگرانی میکنند.
** دست برخی بیگانگان در پشت پرده حمله به سفارت ها آشکار می شود
روی دیگر سکه دلواپسی ها اما بُعد منفی آن است که در اقداماتی مانند حمله به سفارت های خارجی و هجمه به دستگاه دیپلماسی نمود می یاید.
خرازی درباره این وجه نگرانی ها به پیشینه تاریخی حمله به سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب اشاره کرد و گفت: در جریان تسخیر سفارت آمریکا بسیاری از رفقای چپ به من فحاشی و هتاکی کردند و برخی به دلیل دید و نگاه انتقادی من به پدیده اشغال سفارت از هرگونه تخریبی دریغ نکردند، مرحوم آیت الله بهشتی، آیت الله خامنهای، آیت الله هاشمی و حضرت امام خمینی (ره) درباره اشغال سفارت آمریکا طور دیگری فکر می کردند. واقعه ای اتفاق افتاده بود و آمریکایی ها قطع رابطه کردند. روزی میلیونها نفر در خیابان های تهران راه میرفتند و علیه آمریکا شعار می دادند، دستگاه های تبلیغاتی و تلویزیون هم در راستای حرکت دانشجویان پیرو خط امام عمل کرده بود. کسی قدرت مخالفت نداشت، مرحوم مهندس بازرگان آدم آزاده ای بود و ماه ها تقیه کرد تا بتواند حرف خود را بزند، مرحوم قدوسی قبول نداشت که امیر انتظام جاسوس است اما یک سری پروندههایی تشکیل شد و با ایشان برخورد کردند.
مشاور وزیر امور خارجه پیشین معتقد است این تندرویها بسیار به انقلاب ضربه می زند.
خرازی گفت: اکنون معتقدم ماجرای حمله به سفارت عربستان فاجعه بوده است. شما پشت برخی از این حرکت ها دست خارجی ها راخواهید دید. در برخی از این اقدامات به نظر من خارجی ها نقش خواهند داشت. اشغال سفارت عربستان به نفع چه کسی بود؟ اسرائیل و انگلیس. جدایی ما و عربستان به نفع چه کسی است؟ دنیای اسلام؟ نه! اسرائیلیها.
وی ادامه داد: نه ما میتوانیم عربستان را حذف کنیم و نه آنها می توانند ما را حذف کنند، هم عربستان واقعیت جغرافیای سیاسی منطقه است و هم ما. ناچار هستیم با هم کنار بیاییم و اگر از امنیت صحبت می شود باید از طریق دو طرف ایجاد شود. چه کسانی از تصادم بین ایران و عربستان سود می برند؟ کسانی که بیرون منطقه هستند. اگر ما و عربستان با هم هماهنگ بودیم داعش به وجود میآمد؟ که این همه انسان کشته شود، عربستان داعش را حمایت کند و ما درمبارزه با داعش نیرو و شهید بدهیم و سرکوب کنیم؟
**غرب از اختلاف بین ایران و عربستان سود می برد
خرازی در بخش دیگر سخنان خود به دشمنی های منطقه ای فرامنطقه ای با ایران هم اشاره کرد و گفت: البته نباید فراموش کرد که این اشتباه یک طرفه نیست در درون سیستم عربستان سعودی هم چنین اشتباهاتی وجود داشته است. عربستان سعودی فاقد نظام دیوان سالار و دموکراتیک است. این کشور با القاعده و طالبان مذاکره می کند، تا سرزمین خود امن باشد و ناامنی را به کشورهای دیگر سرازیر کند. این خلاف تمام معاهدات امنیتی جهانی است. این درحالی است که همه میدانند که ایران بیرون از مرزهای خود یک حرکت تروریستی نداشته است. در واقعه 11 سپتامبر که هیچ کدام از افسران مسلح و عاملان حمله پاسپورت شیعه و ایرانی نداشتند و از عربستان، قطر، امارات اردن و پاکستان و بحرین بودند.
وی تاکید کرد: در بخش دیگر هم توطئه های خارجی نقش ایفا می کند، غربی ها برای اینکه بتوانند به عربستان اسلحه بفروشند ایران هراسی میکنند و امکانات زیادی هم در اختیار این کشور قرار می دهند. دقت کنید از اختلاف بین ایران و عربستان و از فقدان موازنه امنیتی در این منطقه چه مقدار اسلحه فروخته شده است. هرچند ارتش این کشور ها هم اجارهای است و برای انجام یک عملیات نظامی باید افسر امنیتی و نظامی اجاره کنند تا با هواپیماهای آن ها کار کند.
سرپرست اسبق معاونت سیاسی وزارت امور خارجه با انتقاد از سیاست های خارجی ایران در دولت های نهم و دهم درباره اشتباهات آن دوران می گوید: جاهایی هم ما اشتباه کردیم سیاست خارجی در دوره آقای احمدینژاد اشتباهات استراتژیک کرد، نباید اجازه رسیدن به این نقطه را می دادیم. جاهایی باید مدارا می کردیم و تعاملات جدی به خرج می دادیم.
**شعار «اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمامه ماجرا» می تواند آغازگر جریان سوم باشد
یک سال تا انتخابات مجلس یازدهم خرازی چندان نگران انتقادات وارد شده به جریان های سیاسی در جامعه نیست .
وی اظهار داشت: آگاهی، بیداری، روشنفکری و روشن ضمیری در متن جامعه ایران بالاست. اعتراض هایی هم وجود دارد اما با تمام نگرانی ها و دغدغه ها به هنگام صندوق رای، نه به کسانی رای می دهید که استعمار را وارد کنند و نه کسانی که موسسین تفکر استبدادی باشند. در کشور ما بلوغ فکر و اندیشه به منصه ظهور رسیده است. حتی همین شعار اصلاح طلب و اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا می تواند شعار خوبی تلقی شود. یعنی شما دیگر نمی توانید برای ما خوب و بد را تعیین کنید. ما مجلس و شورای شهر و شهرداری که شما به وجود آوردید را دیدیم، حالا خود ما می خواهیم دولت و مجلس آینده را رقم بزنیم.
این فعال سیاسی نگاه انتقادی به کارنامه ها دارد و می گوید: از نظر من عملکرد اصلاح طلبان و دولت مردان قابل دفاع نیست. اما عملکرد دولت بر اساس سلسله معماری بود که هشت سال یک جریان فکری بر کشور تحمیل کرد و 20 سال طول خواهد کشید تا اثرات آن پاک شود. بنابراین نمی توانیم به صورت قاطع دولت را متهم کنیم و او را موسس مشکلات بدانیم. دولت هم بخشی از این پدیده است. اتفاقی که در سال 84 افتاد آثارش را 10 سال آینده هم خواهیم دید. نگاه انتزاعی به سیاست داخلی و خارجی، اقتصاد، امنیت ملی، استفاده از تکنولوژی و نیروی انسانی در این دوران بزرگترین فاجعه ای بود که در کشور رخ داد.
وی تاکید کرد: آقای احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود بر سر باغچه نشسته بود و تئوری علف های هرز استالین را می گفت. ایشان فکر می کند که فقط خودش تئوری می داند. این تئوری علف های هرز را به ایشان گفته بودند و وی مطرح می کرد.
وی با طرح این سوال که آیا با نیروی انسانی در دوران دفاع مقدس با تئوری علف های هرز می توان برخورد کرد؟، گفت: انقلاب روز به روز غربال گری کرده و نخاله ها را جدا می کند. برداشت من این است که انقلاب عزیز و عظیمی است. اتفاقا اگر مردم از برخی جریان ها گذر کنند، جریان تازه ای به وجود می آید.
این فعال سیاسی تصریح کرد: ماندگاری در یک جریان فکری آلودگی ایجاد می کند و باید این چرخش وجود داشته باشد. گزینه مردم هم در انتخابات آینده، مهم خواهد بود. این را به عنوان یک سیاستمدار منتقد می گویم.