به گزارش جماران؛ محمدباقر صدری، اقتصاددان، در یادداشتی نوشت:

گفت‌وگوی اقتصادی، یکی از کلید واژه‌های مشترک در موفقیت کشورهای توسعه یافته جهان است و بسیاری از کشورهای جهان زمانی که به سمت توسعه یافتگی در حرکت بودند، از این ابزار استفاده کردند. نظیر اتریش در دهه ١٩٦٠ میلادی که با گفت‌وگوی صادقانه اقتصادی با مردم ارتباط صمیمانه‌ای را برقرار و آنها را با گفتن واقعیت‌ها همراه خود کرد.

اما متأسفانه ایران به‌عنوان یک کشور در حال توسعه هنوز از این ابزار بی‌بهره است و مسأله اینجاست که هرچه جلوتر می‌رویم این گفتمان کم و کمتر می‌شود.

البته با اینکه در سال‌های ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد این گفت‌وگو دچار آسیب شده بود، اما در زمان انتخاب حسن روحانی در دوره اول ریاست جمهوری دوباره این گفتمان و سرمایه اجتماعی شکل گرفت که الان به دلایلی دوباره دچار آسیب شده است.

وقتی علل را بررسی می‌کنیم، مشخص می‌شود که لازمه شکل‌گیری این سرمایه بیان صادقانه مسئولان و کاهش فاصله زندگی مسئولان و مردم است. مسئولان اعم از دولت و سایر قوا باید واقعیت‌ها را به مردم بگویند و این شکافی که بین زندگی مردم با خودشان ایجاد شده را مهار کنند. آمارها نشان می‌دهد که بسیاری از کارمندان و بازنشسته‌های کشور حقوقی کمتر از یک میلیون و ٢٠٠ هزار تومان می‌گیرند. این رقم را با درآمد ماهانه مدیران کشور مقایسه کنید. برای قیاس فقط کافی است که شیوه زندگی، محل سکونت و خودروی مصرفی این افراد و خانواده هایشان بررسی شود. زمانی که این فاصله کم شود و مسئولان با صداقت حقایق اقتصاد را به مردم بگویند آنگاه یک سرمایه اجتماعی برای تغییر و نجات اقتصاد کشور فراهم خواهد شد.

البته این موضوع را در ماه‌های اخیر رئیس جدید بانک مرکزی به نمایش گذاشته و امیدواریم که تمام مسئولان نیز به این سمت حرکت کنند.

نباید اجازه داد که شکاف میان مسئولان و مردم بیشتر از آنچه هست، شود. شکاف عمیقی که الان وجود دارد به مرحله خطرناک برش و پارگی رسیده و بر اساس علم اجتماع این شکاف اگر افزایش یابد به فروپاشی و تغییر منجر خواهد شد.

برای مثال مردم در ماه‌های اخیر دچار مشکلاتی در تأمین معاش و هزینه زندگی خانواده هایشان شده‌اند اما آنچه از مسئولان می‌شنوند این است که ذخایر ارزی کشور خوب است و مشکلی وجود ندارد.

این درحالی است که باید به مردم بها داد و با آنها صادقانه برخورد کرد. ترمیم این شکاف با صداقت ممکن است. باید اعتماد از دست رفته را مسئولان با اقدامات مثبت در جهت بهبود معیشت مردم و کاهش فاصله فقیر و غنی بازسازی کنند.

البته یک فرض نیز وجود دارد که تا زمانی مردم در تنگنا هستند حتی اقدامات مثبت مسئولان را هم درک و قبول نمی‌کنند. نمایی که مردم از مسئولان می‌بینند، جدال بر سر قدرت و ثروت است. از این‌رو نمی‌توانند اعتماد کنند.

از سوی دیگر ماندن عده‌ای خاص در جایگاه‌های تصمیم ساز کشور باعث شده که جوانان مستعد و توانمند نادیده گرفته شوند و امکان بروز نیابند. این موضوعات نارضایتی اجتماعی در پی دارد.باید مسئولان و تصمیم سازان کشور در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی هوشیار رفتار کنند.فراموش نکنیم که رسانه‌ها نیز در این مسیر مسئولیت ویژه‌ای دارند و حتی مسئولیت مطبوعات بیشتر از صدا و سیماست.

باید اعتماد مردم با اقدامات درست اقتصادی، ترمیم شکاف‌ها و رفتار صادقانه جذب شود تا به جای تکیه بر اظهارات مسئولان، سراغ مدعیان و غیرکارشناسان نروند و دروغ هایشان را باور نکنند. آن زمان است که سرمایه اجتماعی برای ایجاد تغییرات بنیادین اقتصادی شکل خواهد گرفت. اصلاحاتی که نیازی ضروری برای حال امروز اقتصاد ایران است و اجرای موفقش نیازمند حمایت مردمی است.

اقتصاد؛ زبان مشترک دولت ومردم

به گزارش جماران؛ حجت الله میرزایی، اقتصاددان، در یادداشتی نوشت:

 

یکی از مهم‌ترین کارکردهای علم اقتصاد ایجاد زبان مشترک میان مردم و دولت است. بیش از آنکه اقتصاد را دانش فنی و مجموعه‌ای از تکنیک‌ها برای تأثیر روی متغیرهای مختلف بدانیم، می‌توان به‌عنوان یک زبان عمومی و مشترک در جامعه از آن یاد کرد که می‌تواند ذهنیت‌های مردم و مسئولان را به هم نزدیک و به زبان مشترکی تبدیل کند.

متأسفانه این وجه از علم اقتصاد در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تجارب جهانی و کشورمان نشان می‌دهد که در بزنگاه‌های تاریخی گفت‌و‌گوی صریح مردم و مسئولان در خصوص محدودیت‌ها و دوگانگی‌های موجود بسیار راهگشاست و می‌تواند بیش از اقدامات تکنیکال و فنی اقتصادی در حل مشکلات مؤثر باشد. در دوره هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق تجربه چنین کارکردی از اقتصاد را داشتیم که مسئولان مشکلات و کاستی‌های کشور را با صراحت به مردم اعلام کردند و مردم نیز آن را پذیرفته و به آن اعتماد کردند. دراین دوره با وجودی که اقتصاد ایران در تنگنای جدی قرار داشت ولی همراهی مردم و سیاستگذاران باعث شد بخوبی از این شرایط عبور کنیم.

تحقیقات و دستاوردهای پژوهشی اقتصاددانان بخصوص در حوزه کلان از دهه 90 میلادی به بعد نشان می‌دهد که انتظارات آتی مردم از اقتصاد گاه از متغیرهای اقتصادی نقش پررنگ‌تری دارد. دراین زمینه انتظاراتی که مردم از تورم و به طور کلی چشم‌انداز اقتصاد در آینده برای خود ترسیم می‌کنند و درکل جامعه ایجاد می‌شود براحتی می‌تواند سمت و سوی اقتصاد ملی و سیاست‌هایی را که در آن اجرا می‌شود تغییر دهد. برهمین اساس مردم باید از جزئیات طرح‌های دولت در حوزه اقتصادی مطلع باشند. درصورتی که سیاستگذاران مشکلاتی را که کشور با آن روبه‌روست با صراحت بیان کنند مردم نیز با سیاست‌های دولت برای بهبود شرایط با آن همراه خواهند شد.

در شرایط خطیر کنونی اقتصاد ایران نیز یکی از گام‌های بزرگی که دولت باید بردارد گفت‌و‌گوی نزدیک‌تر و صمیمی‌تر با مردم و فعالان اقتصادی است که در واقع میزان تأثیرگذاری سیاست‌های اقتصادی را تعیین می‌کند. دراین شرایط که اقتصاد ایران با ابرچالش‌های مختلفی روبه‌روست پشتیبانی مردم از سیاست‌های اقتصادی دولت می‌تواند به عامل مهمی برای موفقیت این سیاست‌ها تبدیل شود. بنابراین اکنون زمان گفت‌و‌گو میان سیاستگذاران و مردم است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 1056795
  • منبع: روزنامه ایران
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.