به گزارش جماران، فریدون مجلس در روزنامه ایران نوشت: دولت امریکا در شرایطی تاریخ 13 آبان (4 نوامبر) را موعد اجرای کامل تحریمهای هستهای و پایان یافتن مهلت کشورهای طرف تجارت با ایران در نظر گرفته است که جمهوری اسلامی در کارنامه 40 ساله خود و از همان سالهای اولیه تحت تأثیر واقعه گروگانگیری سفارت امریکا ذیل تحریمهای دوجانبه و بعدها چندجانبه کشورهای جامعه بینالملل قرار گرفت. تحریمهایی که ابتدا تحت تأثیر رویدادهای خاص میان ایران و کشورهای اروپایی و با حمایت امریکا تصویب می شد اما بعدها تحت تأثیر موضوع فعالیتهای هستهای در دولتهای نهم و دهم به قطعنامههای تند شورای امنیت سازمان ملل متحد تبدیل شد.
اما روی آوردن دولت آقای روحانی به دیپلماسی و پیگیری جدی مذاکرات هستهای به ایجاد اعتماد حداقلی با جهان غرب و در نهایت دستیابی به یک توافق بینالمللی انجامید. توافقی که باعث ترمیم رابطه ایران و کشورهای اروپایی و ورود کمپانیهای بزرگ به بازار اقتصادی ایران شد و زمینه را مهیای بازیگری مؤثر ایران در عرصه منطقهای و جهانی کرد. فضایی که گرچه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا با خروج از برجام کوشید آن را تخریب کند، چنان که تاریخ 13 آبان را به دلیل تطبیق با روز گروگانگیری به عنوان یک تذکر انتقامگیرانه انتخاب و تهدید به قطع صادرات نفت ایران و بازگرداندن کشورمان به دوره انزوا و فشار اقتصادی کرد اما کمتر کسی تردید دارد که او تا چه اندازه در پیگیری این سیاست شکست خورده است.
دولت ترامپ ناکامی در سیاست قطع صادرات نفتی و اعمال تحریمهای ایران را در حالی تجربه میکند که مقامهای امریکایی بعد از رایزنیهای فشرده با کشورهای طرف تجارت ایران و فقدان همراهی با تحریمهای امریکایی نسبت به ناکام ماندن در جبران کمبود نفت بازارهای جهانی در نتیجه تحریم ایران مطمئن شدند. رویدادی که در نتیجه عزم اروپا برای ایجاد سازوکار مالی تسهیل رابطه اقتصادی با ایران از یک سو و تلاش آنها برای متقاعد کردن شرکای تجاری کشورمان جهت ادامه دادن خرید نفت از ایران بدون نگرانی از تحریمهای امریکا به وقوع پیوسته است.
ایستادن اروپا در کنار ایران ممکن نمیشد مگر به دلیل سیاستی که ایران بعد از اقدام نابخردانه ترامپ در خروج از برجام در پیش گرفت. جمهوری اسلامی بعد از خروج امریکا از توافق هستهای با پرهیز از اتخاذ یک سیاست عجولانه به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام ادامه داد. صبوری در اجرای این سیاست در کنار رایزنیهای مؤثر با سایر کشورهای طرف برجام در درجه نخست ایران را به عنوان کشوری نشان داد که به قواعد متعارف جامعه بینالملل که اینک ترامپ آنها را نادیده گرفته پایبند است و ذیل چنین سیاستی می تواند عضو کارآمدی برای پیگیری اهداف صلح جویانه اروپا هم در عرصه منطقه و هم خارج از منطقه باشد.
این چنین است که امریکا در حالی که میخواست با تقویت همپیمانی با شرکای منطقهایاش از جمله رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و همچنین ابزار تهدید و تحریم اروپا و کشورهای بزرگ آسیایی، بار دیگر ایران را در نقطه انزوا بنشاند، خود در عرصه بینالمللی تنها مانده است.