کاربری شمال درحال تغییر است؛ زمانی بحث، بحث ویلا و آخر هفته و تفریح بود حالا اما شمال دارد به پناهگاهی تبدیل می‌شود برای مردمی که از خشکسالی به ستوه آمده‌اند و دست‌شان هم به دهان‌شان می‌رسد؛

به گزارش جماران،روزنامه ایران نوشت:   قمی‌ها، کاشانی‌ها، اصفهانی‌ها، خوزستانی‌ها و... به این لیست می‌شود استان‌های دیگری را هم اضافه کرد. اما ظاهراً سرلیست متعلق به اصفهانی‌هاست. همه در مازندران از خریداران دست به نقد این استان‌ها می‌گویند. بنگاه‌‌های معاملات ملکی روستاهای اطراف شهرستان بابل از افزایش خرید در چند ماهه نخست سال حرف می‌زنند. مهاجرتی که طبق پیش‌بینی کارشناسان و مسئولان می‌تواند خطرات جدی اجتماعی و محیط زیستی به بار بیاورد. در این گزارش نامی از روستاهایی که به آنها سفر کردم تا از نزدیک پرس و جو کنم، نمی‌برم تا خریداران بیشتری را روانه این روستاها نکرده باشم.

در روزهایی که همه از بی‌آبی و بحران خشکسالی در استان‌های مرکزی ایران می‌گویند در شمال کشور هم اوضاع چندان بر وفق مراد نیست با این همه مناطق شمالی هنوز دوام آورده‌اند و با بحرانی همچون خشکسالی در اصفهان و سیستان و بلوچستان دست به گریبان نیستند. همین مسأله بسیاری را از استان‌های بحرانی به سمت این منطقه کشانده هرچند محمد اسلامی استاندار مازندران در گفت‌وگو با ما می‌گوید: «جریانی برای مهاجرت به شمال وجود ندارد ولی خرید و فروش انجام می‌شود و الان به خاطر همین جو، قیمت‌ها بالا رفته و فروشنده‌ای هم نیست.» او هم شنیده است که چنین شایعه‌ای وجود دارد: «من هم شنیده‌ام از سیستان و بلوچستان آمده‌اند و در مازندران دنبال زمین می‌گردند؛ حتی در دو دانگه ساری هم زمین خریده‌اند ولی جایی این مسأله ثبت نشده. البته آیا ما می‌توانیم بگوییم املاک مازندران را فقط باید مازندرانی‌ها بخرند؟» اسلامی تأکید می‌کند که برای حفاظت از زمین‌های استان به هیچ عنوان اجازه تغییر کاربری و دست‌اندازی داده نخواهد شد.

از جاده‌های پرپیچ و خم و سرسبز به سمت روستاهای جنوبی بابل حرکت می‌کنم. ابتدای روستا سه بنگاه معاملات ملکی در چند قدمی هم هستند. دو پسر جوان پشت میزها نشسته‌اند و به سؤالات من پاسخ می‌دهند. آنها از زیاد شدن مشتری بعد از عید می‌گویند اما همان طور که تصور می‌کردم، آنها هم از مکانی دیگر که بشدت مورد استقبال واقع شده و زمین‌هایش درحال فروش است، تعریف می‌کنند: «اینجا هم مشتری کم نیست اما به نسبت کمتر است. مشتری‌ها هم هر کدام دنبال متراژ خاصی هستند. بعضی هزار متری و بعضی 200 یا 300 متری. محلی‌ها اینجا کمتر می‌فروشند اما اگر زمین خالی داشته باشند چراکه نه!» آنها از بنگاه بیرون می‌آیند و کوه‌های اطراف را با پوشش جنگلی نشان می‌دهند: «همان جا را ببین! قبلاً هیچ خانه‌ای نبود. الان ولی پر از خانه است و ما نمی‌دانیم چطور آنجا جاده کشیدند و آب و برق بردند. همه می‌گویند مال گردن کلفت‌هاست وگرنه چطور می‌شود آنجا خانه‌های لوکس و چوبی ساخت!»

به سمت روستای مورد نظر در جنوب شرقی بابل می‌رویم. در سه‌راهی محل، دو طرف جاده پر از بنگاه و سوپر مارکتی است. حتی روی در خانه‌های شخصی هم پلاک‌هایی برای اجاره نصب شده که نشان دهنده حجم مسافری است که این محل به خود جلب می‌کند. وارد یکی از بنگاه‌ها می‌شوم که در آن مردی میانسال با ریش و موی یکدست سفید پشت میز نشسته. آقای علیان می‌گوید: «از اردیبهشت تا تیرماه به مدت دوماه فروش ملک و زمین زیاد بوده، اکثراً از استان تهران بودند. الان کمی راکدتر شده ولی قیمت پایین نیامده. قیمت‌ها هم بستگی به زمین دارد. زمین‌هایی که داخل بافت باشد و مجوز ساخت بدهند، زیر 250 تومان نیست. البته تا 500 یا 600 هم بالا می‌رود. همین زمین‌ها تا قبل از برج 2 متری 130تومان بود.» می‌گوید با درصدی تقریبی بیشترین تعداد خریداران زمین‌های این اطراف، 80درصد از استان تهران و 20 درصد دیگر از ورامین، کرج و سمنان

هستند.

در محل قدم می‌زنم و با چند مرد که مشغول خالی کردن کیسه‌های برنج از پشت نیسان هستند، سر حرف را باز می‌کنم. یکی از آنها بالای تپه را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «تمام آن خانه‌های ویلایی مال غریبه‌هاست. از تهران ، قم، کاشان و اصفهان زیاد آمده‌اند. اینجا منظره خوبی دارد و مخصوصاً تهرانی‌ها عاشق منظره هستند. شما بروید آن سمت، می‌بینید که آنجا هم خیلی از زمین‌ها را خریده‌اند.»

از سه راهی به سمت کوه‌ها و رودخانه می‌روم، جایی که به رودخانه پر آبش معروف است و آبشارهایی که در بالادست رودخانه است. در دو راهی بین رودخانه و محل، جاده با پیچی تند به دامنه کوه می‌رود، جایی که می‌شود تمام ویلاها را یکجا دید و اینکه چطور روستا بزرگ‌تر شده است. انگار هیچ خط قرمزی برای ساخت و ساز وجود ندارد. در بلندترین قسمت‌های جنگل هم رنگ قرمز و نارنجی سقف ویلاها را می‌شود دید. اولین بنگاهی را که می‌بینم توقف می‌کنم تا « برزو سیلاخور» برایم از وضعیت خرید و فروش بگوید: «بعد از عید تقاضا خیلی بیشتر شد و روز به روز هم بیشتر می‌شود. از اصفهان ، تبریز، شیراز و بوشهر آمدند اینجا و زمین خریدند. الان 5 خانواده اصفهانی اینجا زندگی می‌کنند.» پسر جوانی که کنار میز نشسته، می‌گوید: «خیلی‌ها می‌آیند اجاره یکساله می‌کنند تا بعد از آشنایی با محل اینجا، زمین بخرند. ما چون در فضای مجازی تبلیغات گسترده کردیم، خیلی‌ها برای خرید با ما تماس می‌گیرند. همین چند روز تعطیلی هم 15، 10 نفر اصفهانی برای خرید به ما مراجعه کردند.» سیلاخور اضافه می‌کند: «اینجا قبل از عید متری 200 تومان بود و الان 450تومان شده. این منطقه به خاطر اینکه هم رودخانه دارد و هم جنگل، بشدت مورد استقبال است. به شما قول می‌دهم 10سال طول نمی‌کشد که زمین‌های اینجا میلیونی می‌شود.»

باران که شروع می‌کند به باریدن، جاده روستا را به سمت رودخانه پیش می‌روم. بیشتر اتومبیل‌هایی که در راه می‌بینم، نمره استان‌های دیگرند. دو طرف جاده کمی بالاتر از رودخانه ویلاهای زیادی خودنمایی می‌کنند که معلوم نیست چطور آنجا ساخته شده‌اند. تا چشم کار می‌کند، شماره بنگاه‌های معاملاتی مختلف در دو طرف جاده دیده می‌شود.

راه را برمی‌گردم تا سراغ روستای دیگری را بگیرم، جایی که آقای محمودی یکی از بنگاه‌داران منتظر است تا از وضعیت روستایش بگوید. او در ورودی روستا دفتر کوچک معاملات ملکی دارد: «الان زمین‌های کشاورزی دیگر بازدهی ندارد. طرف یک هکتار زمین دارد ولی به خاطر کسادی و هزینه سم و بقیه چیزها دیگر برایش نمی‌صرفد. ارزش ملک 500میلیون است ولی سالی 25 میلیون هم بهره نمی‌برد و بازدهی ندارد. طرف می‌گوید زمین را می‌فروشم و پولم را می‌گذارم بانک و از سودش استفاده می‌کنم.» با تعجب می‌گویم مگر می‌شود به این راحتی تغییر کاربری داد؟ می‌خندد و می‌گوید: «با پول همه کاری می‌شود کرد.»

او از روستاهای اطراف می‌گوید که همه درحال گسترده‌تر شدن و پیشروی در جنگل‌ها هستند: « دیگر مثل سابق نیست که طرف بخواهد لب دریا بخرد، الان همه طرف روستاها می‌روند. طرف می‌گوید بروم شهرک دریاکنار 5 میلیارد ویلا بخرم در آن شلوغی و با این قیمت که چه بشود؟ می‌آیم اینجا هزار متر زمین می‌خرم با 400 یا 500 میلیون و 100 میلیون هم هزینه آب و برق می‌کنم و فضای به این بزرگی خواهم داشت.» او هم تأکید می‌کند که تعداد خریدارها از اول سال صد درصد بیشتر شده و حتی بومی‌ها هم مشغول خریدن زمین هستند: «مطمئن باشید برای سه چهار سال دیگر اینجاها فوق‌العاده شلوغ می‌شود. من که فقط محل خودم را می‌بینم وضعیت این طور است.» اما او گران شدن دلار و تبدیل پول به زمین را هم جزو دلایل بالارفتن خرید زمین در شمال می‌داند.

این مشت نمونه خروار از روند مهاجرت به سمت شمال کشور است. به نقل از خبر آنلاین مدتی پیش واحد عبداللهیان سرپرست جهاد دانشگاهی مازندران گفت: «به دلیل تغییرات اقلیمی، مشکل کم آبی و خشکسالی در کشور، جمعیت استان‌های شمالی هر روز افزایش می‌یابد و مهاجرت‌هایی به مازندران صورت می‌گیرد که قطعاً تبعات سوء فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خواهد داشت و باید هرچه سریع‌تر به دنبال راه حل باشیم تا چند سال بعد افسوس نخوریم چراکه آن زمان حل این مسأله یا غیرممکن یا بسیار دشوارتر از امروز است.»

من در این گزارش نامی از روستاهای مورد توجه غیربومی‌ها نیاوردم اما حتماً بهتر از من می‌دانید کدام روستا بهتر با شما راه می‌آیند و کجا می‌شود مشکل آب و برق را راحت‌تر حل کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.