خدا داند شریف و پاک رستی تعادل شب دستخوش تلاطم شد، بیقراری و بال آرامش، فریاد بر سکوت مستولی و ناامنی وارد حریم سکون گردیده بود، سرمای زمستان اسیر گرمای حادثه و کوچه های محبت نشان از غمی بزرگ می داد.
دل در امواج تردید برخود می لرزید و قلب های رئوف میهمان طوفان گشته و سرگردانی برعالم ارواح حکم می راند، کوه ها فرش پای بیابان گردیده و اقیانوس، رام چشمه شده بود، صدا در صدف سکوت و سیما محو نگرانی بود، گویندگان گرفتار لکنت و شنوندگان نیز گوش را مهیای اندوه کرده بودند.
ابر یک خبر تنگ و تلخ و تیره، دل آسمان را تسخیر کرده است، پلک ها وبال چشم شده و گوش جان بر بالین سنگ ساکن و مرکب فکر نیز در ایستگاه سکون متوقف بود، باد صبا شمیم شادی را به پژاره سپرده و شراره شکننده، فضای تهران و ایران را در تصرف داشت.
پهپاد پکری آماده ارسال عریضه عاجزی و انتشار آخرین اخبار نوزدهم دی ماه 95 بود، جان های جاوید در انتظار دریافت نسخه غم و پیام پکری بود، آری پطرس فلک به فریاد آمد و با صدای سکوت و نای نگرانی، فقدان مرد انقلاب و مرید امام و رهبری و مراد ملت به همه ابلاغ کرد و عظمت ایران را گرفتار اندوه ابدی نمود.
هاشمی رفسنجانی یار دیرینه امام (ره) و رهبری، معتمد ملت و مرد روزهای سخت انقلاب، فرمانده مقتدر دوران دفاع مقدس، سردار سربلند عرصه سازندگی و سنگ صبور فراز و فرودهای میادین سیاسی و اجتماعی به ملکوت اعلا پیوست.
او که نماد و مظهر ماندگاری انقلاب، مایه دلگرمی امام (ره)، یار غار رهبر عزیز انقلاب اسلامی، محبوب ملت و بازمانده مبارزان و مجاهدان دوران قبل از انقلاب اسلامی بود، رخ رنگین خود را به نقاب سرد و سیاه خاک سپرد و میلیون ها جان عاشق را میهمان غم فقدان خویش کرد.
هاشمی بوی عشق می داد و مظهر عاطفه، رنگ ایمان داشت و هیبت ایثار، تذکره تلاش بود و پرچم وفا، بیرق اتحاد در دست داشت و جامه شهادت برتن و امانتدار شهیدان بود و یادگار شهادت، او در سالگرد قیام نوزدهم دی ماه، ردای تقدیر پوشید و بر پیک حق لبخند زد و مسافر مانایی شد، تا آخرین پرده گمنامی را به تاریخ پیوند دهد و در جوار یار و معبد پروردگار لختی بیاساید.
او آرش انقلاب بود که با کمان کمال و تیر تواضع و تدبیر تحمل، مرز صبوری را تا کرانه های تاریخ توسعه داد و نامهربانی های ریز و درشت را میهمان خاک کرد.
هاشمی میراث دار شهیدان و مخزن اسرار نظام بود و در اوج تقوای دل و تعهد وجدان، هزاران راز ناگفته را با خود به خانه قبر برد تا کشتی انقلاب دچار تزلزل نگردد و در ساحل نجات لنگر اندازد.
این فرمانده شجاع و سیاستمدار کهنه کار و خطیب توانا و سنگردار سرافراز، اندوه زمانه را در صندوقچه صداقت پنهان کرد و تبسم را تقدیم افکار عمومی نمود تا کام مریدانش با اخم او تلخ نگردد.
دولتمردی که نگاهش آرامبخش، سکوتش معنادار، اخمش موثر، تبسمش هدفمند و تشرش تحول آفرین بود او امیری بود که برای ملت امربری کرد، سرداری بود که در لباس تواضع، خود را سرباز انقلاب می دانست و معماری متخصص بود که بخاطر پاسداری از حرمت دیگران در محاق قرار گرفت.
مجتهدی مسلم، اندیشمندی مبرز، مبارزی مقاوم و بزرگی با کرامت بود که برای پایداری ایران بزرگ همه را انکار می کرد این اسوه مانا و الگوی ابدی، امروز با مرارت و مدارا، تنهایی و تلخ کامی، سکوت و صبوری و عزا و عزلت وداع کرد و در حریم کبریایی خالق کردگار آرام گرفت.
یادش بخیر، نامش جاودان و راهش منور باد.
خبرنگار مرکز ایلام

منبع ‫:‬ ایرنا
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.