مردم شجاع و با بصیرت آبدانان که در تدارک تزیین سفره هفت سین و استقبال از سال نو بودند پیکر این شهدای پرپر شده را در کنار دیگر فرزندان شهید خود، بر دستان پینه بسته اما پر توان و با اراده ای آهنین، تشییع و در جوار امامزاده سید صلاح الدین محمد (ع) به خاک سرد و بی روح سپردند تا یکبار دیگر، مظلومیت خود و ددمنشی سران استکبار را به عالم فریاد بزنند.
امروز ۳۲ سال از رحیل رحمانی شهیدان گمنام حادثه ۲۶ اسفند ۶۶ می گذرد و در سالگرد این پرستوهای به آسمان رفته دستمان را به آسمان عشق و ارادتشان دراز می کنیم که با زبان دل به شهیدان باید گفت، تو با قناعت در دنیا و افراط در رجاء، حکمت را از دل سخت غفلت ربودی و به قاصد زمانه سپردی تا با رسانه صدق، به بلندای ابدیت پای نهد و اتقان و ایمان را از گردباد لغزش مصون نماید.
آری در آستانه سال نو و شکفته شدن گل های بهاری، فصل آواز خوانی پرندگان، سمفونی شاد چرندگان، رقص جمعی خزندگان و عشقبازی ستارگان آسمان که همه در انتظار پیک جان افزای طبیعت بودند تا جان را در زلال آن به فیض ازلی برسانند، طایران آهنین خصم بدور از رحم و رحمانیت و در تضاد و تباین با اصل شریف انسانیت، نقل های داغ و کشنده خویش را از فراز آسمان به جان بندگان خدا رها کردند و عفریت مرگ را نثار کودکان و پیران نموده و ده ها جان پا ک و بی گناه را به قعر سیاه خاک رهسپار کردند.
در این صبح صادق و با صفای خدا که عشق، امید و آرزو از دشت و دمن می بارید و نغمه شور، شعور و شادی، آینده مستحسنی را به همه نوید می داد، با شلیک راکت های رعد آسای هواپیماهای رژیم خبیث و بی انصاف، بذم با برکت و جمع مفرح مردم دیار آبدانان را به عزا، اندوه و آه تبدیل کرد و فریاد وا شهیدان پدران، مادران و برادران و خواهران شهدا را به آسمان انتقام بلند کرد.
در این جنایت هولناک که اولین بار در آبدانان رقم خورد، بوی باروت و صدای سهمگین صفیر گلوله، کودکان معصوم را از دامن پر مهر مادران شان جدا کرد و عشق و کرشمه مادرانه را به سرای عدم و عداوت رهسپار کرد.
در این روز، همه گریه می کردند، التماس دعا داشتند، استمداد می طلبیدند و تمنای کمک می کردند، یکی مادر پیرش را در زیر آوار جا گذاشته بود، دیگری نوزاد معصومش را گم کرده، سومی دخترک شیرین سخنش را از دست داده و آن یکی جوان رعنایش را به تاراج برده بودند.
آن روز، آبدانان دود بود، دشنه و دشمنی، آه بود، فغان بود و فریاد، زخم بود و ظلم بود و زاری، تقاص بود و تهاجم و تقلا، خون بود و خماری و خرابات و هوش بود و هوار و هراس.
به همین مناسبت ۲۶ اسفند را بنام شهدای آبدانان نام نهادند تا همه ساله در این روز خونین، نام و خاطره این مظلومان تاریخ بزرگ داشته شود.
گر چه کل عرض کربلا و کل یومن عاشورا است، اما روز شهید، حال و هوای دیگری دارد، چون روزی است که به تنهایی حریف سال های متمادی است، روز خون است و حماسه و هوشیاری، روز عقد است و اخوت و اتحاد، روز عشق است و آزادگی و عاطفه، معرکه سر دادن و سوداگری و سخاوت، عرصه ارادت است و امانتداری و انسانیت، فصل وصل است وفا و وقار، دوران مظلومیت است و محنت و ماندگاری، اوقات عدل است و انصاف و عزتمندی و خلاصه روزی است که سال ها باید طفیل آن شوند، روزها در رکابش تعظیم نمایند، ماه ها مقدمش را گرامی بدارند، ساعاتش پر است از سعادت و سپیدی و سالاری و ثانیه هایش مملو از ثبات، صدق و صداقت.
آری ۲۶ اسفند سال ۶۶ یک روز ۱۲ ساعتی بیشتر نیست اما به مدد خون و به اعتبار شهادت، سال ها را تحت شعاع قرار داد، ایام زیادی را به تصرف در آورد، تاریخی را بنام خود به ثبت رسانی و عمری را با مدد خون برای ماندگان به ارمغان آورده تا عالم صدای مظلومیت را بشنود، فریاد انسانیت را درک کند، تاریخ به خود بنازد، خالقان این روز به منزلت خویش برسند، زور مداران به حقارت خود اعتراف و بندگان خالص خدا نیز به برکت مقام و مرتبه خود شاکر باشند.
زمین بر گام های مجاهدان بوسه زند، زمان خود را به نام ایثار متبرک و همه در مقابل مهاجران فی الله سر تکریم فرود آورند.
امید است که با توسل به ایزد منان، تن خود را به ردای شهادت مبارک گردانیم و با ترویج راه نورانی شهیدان، تاریخ را برای خود نگهداریم و کردار و گفتار و رفتارمان را در مدار و محور فرهنگ ایثار و شهادت قرار داده و در سایه لطف شهدای گرانقدر میهمان بهشت برین خدای گردیم.
۲۶ اسفند از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان روز شهدای آبدانان نامگذاری شده است.