به گزارش روز سه شنبه ایرنا، در این میزگرد علمی بسترها، مدیریت بحران و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سیل واقع شده در استان های گلستان، لرستان و خوزستان مورد بررسی قرار گرفت.
دکتر مسعود گلچین، استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی با نگاه جامع شناسانه به سیل خوزستان و پیامدهای آن، گفت: در جهان 43 مورد بلایای طبیعی شناخته شده که از این تعداد حدود 34 مورد در ایران به وقوع می پیوندد که یکی از این وقایع سیل است.
وی افزود: بیشترین خسارت ها در بلایای طبیعی را زلزله ایجاد می کند که بسته به اینکه کجا باشد و با چه قدرتی صورت بگیرد، ممکن است صدمات زیادی وارد کند، بویژه در گذشته این صدمات و آسیب ها بیشتر مشهود بوده است.
وی به موضوع تاب آوری در مقابل این بلایا اشاره و اظهار داشت: تاب آوری در مقابل زلزله در گذشته صورت نگرفته بود و آثار مخرب زیادی داشت.
وی گفت: ولی به لحاظ بلایای حادث شده، بیش از 50 درصد آسیب ها و صدمات به جوامع ناشی از سیل و طوفان است و شاید پیش بینی و آماده سازی در مقابل آن مشکل است.
گلچین ادامه داد: اگر تصور شود هیچ کاری نمی توان در مقابل آن داشت بحث درستی نیست و باید در اینجا یک تفکر میانه و متعادلی را داشت.
وی افزود: آماده سازی هایی که در برابر این بلا ممکن وجود داشته باشد در شرایط مبهمی است به طوریکه در این روزها در آمریکا، هند و کانادا سیل و طوفان آمده و آثار قابل توجهی داشته است، زیرا پدیده ای است که وجود دارد.
وی بیان داشت: اینکه اکنون در چه شرایط اقلیمی هستیم و آیا این شرایط در وقوع این بلایا تاثیرگذار بوده، مورد بحث است و اینکه وارد دوره ترسالی شده ایم یا نه یا دچار تغییرات اقلیمی شده ایم، باید در جای خود بحث و بررسی و رصد قرار گیرد به خصوص اگر تئوری قرارداشتن در دوره های متناوب سیل و خشکسالی مطرح شود باید آن را جزو لاینفک زندگی خود قرار دهیم و خود را برای آن آماده کنیم.
این استاد دانشگاه خوارزمی اضافه کرد: در برابر آسیب ها، انواع تاب آوری های فیزیکی سازمانی و اجتماعی باید فراهم شود.
وی گفت: بطور معمول اینگون مطرح می شود که چرا باید به سیل بپردازیم و آیا یک پدیده اجتماعی است و باید به عنوان جامعه شناس به آن بپردازیم؟
وی افزود: اگر منظور از سیل یک باران قابل توجهی باشد که زمین قابلیت جذب آن را ندارد و تخریب هایی ایجاد می کند، این پدیده یک ماهیت طبیعی دارد هر چند ریشه های آن ممکن است از مداخله های انسانی و اجتماعی باشد.
**سبک زندگی انسان ها در وقوع یک پدیده طبیعی تاثیرگذار است
گلچین تصریح کرد: در وقوع یک پدیده طبیعی می تواند سبک زندگی در آن دخالت داشته باشد و در اثر از بین بردن طبیعت و مراتع و جنگل ها و دریاها ممکن است ایجاد شود.
وی خاطرنشان کرد: سیل آثار و پیامدهای زیادی دارد که یکی از آن ها آسیب های فیزیکی و بی خانمانی و مهاجرت های اجباری است زیرا در زمان کوتاهی عده ی زیادی دچار مشکل می شوند و شاید معلولیت هایی نیز به وجود آورد.
وی ادامه داد: پدیده های اجتماعی را می توانیم شناسایی کنیم که روی محیط تاثیر می گذارد و اثراتی که سبک زندگی انسان بر روی محیط زیست ایجاد می کندو سیل یک پدیده جدید نیست و پیشینیان با آن مواجه بوده اند ولی هیچ وقت تراکم جمعیت و تاسیسات به این حد نبوده ولی خودشان را برای این پدیده آماده می کردند و ما نسبت به جامعه جدید باید اینکار را بکنیم.
این استاد جامعه شناس گفت: در سیل اخیر یک چیزهایی وجود داشت که به فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رسانه ای از لحاظ واکنشی که نسبت به این امر داریم و انتظاراتی که از دولت و نهادهای خدماتی داریم، برمی گردد.
وی افزود: باید مسایلی که در اخلاقیات و ارتباطات مردم وجود دارد و تاثیری که سیل بر این فضا و در این عرصه ها ایجاد کرد و موج سواری های مختلفی که بر روی آن صورت گرفت در داخل و خارج مورد بررسی قرار گیرد.
گلچین بیان داشت: انبوهی از پرسش ها و نقطه نظرات مختلف وجود دارد که باید طرح شود که مایه های جامع شناسانه داشته باشد مثل بی اعتمادی اجتماعی به نهادهای حکومتی، دولتی و خدماتی یا کارهای رسانه ای که وجود دارد.
وی اظهار داشت: در یک جامعه ای که دولت به عنوان پدر سالار و بزرگ همیشه پول نفت و قدرت سیاسی در دست داشته همه از دولت انگار انتظار دارند تا همه جا باشد و دولتمردان همیشه همه جا حضور داشته باشند و این حضور باید چگونه باشد.
وی گفت: به نظر می آید اکنون آب ها از آسیاب افتاده و فشار تبلیغات رسانه ای کم شده ولی تمام آن هایی که زندگی شان را از دست داده اند و هستی خود را از دست داده اند و صدمات مالی و جانی قابل توجهی داشته اند، هنوز بر روی زمین هستند.
گلچین با بیان اینکه در خوزستان گرمای 40 تا 50 درجه خواهیم داشت، افزود: آنجا چه مسایلی از لحاظ اجتماعی و روانی وجود دارد در شرایطی که در تحریم به سر می بریم .
وی بیان داشت: باید از افراط و تفریط، قطبی نگری، یک سویی نگری و تک عاملی تحلیل کردن پدیده سیل پرهیز کنیم و برخورد غیرعلمی، غیر فنی، غیرواقعی، هیجانی و عاطفی که رسانه ملی دارد هر چند در تلاش بوده که موضوع را پوشش دهد ولی باید پدیده سیل و تفاوت ها در نقاط مختلف را بشکافد به جای اینکه هیجان عاطفی ایجاد کند که همه می تواند در هرز رفتن نیروها و منابع تاثیر بگذارد.
**خوزستان منبع بسیاری از ثروت ها
این استاد دانشگاه اضافه کرد: خوزستان استانی در جنوب غربی ایران با حدود پنج میلیون نفر جمعیت است که منابع نفتی و پتروشیمی و صنایع زیادی دارد.
وی گفت: این استان تراکم جمعیت شهری و روستایی بالایی دارد و هم اینکه انبار غله ایران و هم منبع بسیاری از ثرورت های ما به خصوص نفت و گاز و صنایع مرتبط با آن است و موقعیت ژئوپولتیک، اجتماعی، فرهنگی و تنوع قومیتی و مرزهای مهمی دارد که به عنوان یک استان حساس است.
وی اظهار داشت: امسال در خوزستان آنچه اتفاق افتاد باران ها نبود زیرا پرآب ترین استان کشور خوزستان است و پرآب ترین رودهای ما آنجاست زیرا رودهای دز، کارون و کرخه و همجواری با زاگرس و حوضه آبریز شرایطی را علاوه بر بارندگی هایش به وجود آورده بود که حجم آبی که در دشت خوزستان رها شد نتیجه آب های رها شده از بالادست و از سدها بود که در آنجا به هم می پیوست.
گلچین یادآور شد که در حال حاضر دریاچه ارومیه با وضعیت خوبی که پیدا کرده حدود 4.5 میلیارد مترمکعب آب دارد که به اندازه مخزن سد دز در حال حاضر است یا سد کرخه ای که بالای 6 میلیارد مترمکعب آب داشت.
استاد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی افزود: در پایین دست خوزستان در جایی که زمین شیب دارد بر خلاف گلستان که در جاهایی شیب ندارد یا به حداقل می رسد در آنجا آب زلال حرکت می کند و با حجم بالا و مداوم که نتیجه آن این شد که حدود 300 روستا با حدود 60 تا 70 هزار هکتار زمین زراعی زیر آب رفته است.
وی اظهار داشت: پدیده سیل در هر جا به یک شکل است به طور مثال در پلدختر و معمولان به یک گونه بود و گلستان و خوزستان به گونه ای دیگر.
وی گفت: در خوزستان این فرصت وجود داشت که مدیریت شود و اگرچه باران های بعدی و تداوم آن را پیش بینی نکرده بودند.
گلچین افزود: ولی تفاوت این است که وزارت نیرو می خواهد ذخیره کند برای تابستان و رها سازی آب به نظر هواشناسی دیر انجام شد و زمان اخطار هواشناسی نیز با حجم سیلاب هماهنگ نبود.
وی بیان داشت: این حجم آب و باران بی سابقه بعد از یک دوره خشکسالی خسارت زیادی به وجود می آورد علاوه بر اینکه دست کاری های زیادی هم در حاشیه رودخانه ها انجام شده و جاده سازی های زیادی در حاشیه آن صورت گرفته و گسترش شهرها و روستاها در کنار رودخانه ها زمینه این صدمه را ایجاد می کند.
وی اضافه کرد: حدود 1700 تا 2 هزار کیلومتر فقط رودخانه در شهرها داریم که عدد بسیار بزرگی است که اگر فقط لایروبی در این حوزه باشد و یا رعایت حریم ها باشد بسیاری از مسایل اجتماعی دیده نمی شد.
** بخشی نگری عاملی در افزایش خسارت سیل
علی احمدآبادی استاد گروه جغرافیای دانشگاه خوارزمی نیز به عنوان دیگر عضو این میزگرد تخصصی در خصوص زمینه های وقوع سیلاب و عوامل تشدید کننده از منظر نگاه طبیعی سخن گفت.
وی گفت: بر روی بحث سیلاب و آبگرفتگی مولفه هایی داریم که باید در بحث تحلیل سیلاب و آبگرفتگی به موضوعاتی همچون بارش، رواناب، آبگذری و هدایت آب و ذخیره آن بپردازیم.
وی به بررسی بارش ها در گلستان پرداخت و افزود: بارش ها از حد میانگین طولانی مدت بالاتر بود به طوریکه در گلستان میانگین بارش در سال 267 میلی متر است ولی در پنج روز 350 میلی متر در این استان بارید.
وی اظهار داشت: بیش از 40 درصد از سطح استان گلستان را این بارش ها پوشش می دهند و بارش های سیل آسای قبلی نقطه ای بود ولی امسال بارشی گسترده داشت.
احمدآبادی گفت: بارش های غیرمعمول و بالاتر از حد میانگین بوده است و این بارش های غیرنرمال هم ناشی از انسان ها و فعالیت های ناشی از تغییرات اقلیمی است.
وی با بیان اینکه در شمال کشور هر زمان بیش از 50 میلی متر در ساعت بارش انجام شود امکان وقوع سیل وجود دارد، تصریح کرد: در تولید روان آب بالا ناشی از بارش نتیجه بارش هایی است که جاری می شود که این باران ممکن است نفوذ پیدا کند و باعث تقویت سفره ها شود و عملا با جنگل تراشی و توسعه سکونتگاهی شهری و روستاهی باعث کاهش نفوذ آب به خاک و افزایش تولید روان آب می شود.
وی افزود: شیب متوسط و ملایم در مسیر آبراهه و رودخانه در اثر هجوم آب با دبی بالا موجب پخش و آبگرفتگی مراکز جمعیتی در سیلاب گلستان شد.
این استاد دانشگاه به موضوع آبگذاری نیز اشاره و اظهار داشت: در آبگذری، انسان ها نقش زیادی دارند به طوریکه در سیلاب های غرب کشور و منطقه گلستان در این موضوع نقش انسان بسیار پررنگ است و در تشدید عوامل و خسارات سیلاب نمی توان از آن گذر کرد.
وی گفت: ساخت بسیاری از سازه ها در مسیر گذر روان آب ها منجر به آبگرفتگی و سرازیر شدن روان آب ها به سمت مناطق روستایی و مزارع شده است.
احمدآبادی افزود: حدود 800 پل در این سیلاب از بین رفته اند که عملکرد انسان باعث شده این آب گذری ها به شدت کم شود یا به صفر برسد.
وی تصریح کرد: طراحی های غیراصولی که فقط با یک نگاهی شکل گرفته این تبعات را به شدت زیاد کرده است.
وی به موضوع بخشی نگری و تاثیر آن در تشدید اثرات سیل و آبگرفتگی اشاره کرد و گفت: بخشی نگری هایی در موضوعات باعث مشکلات است که به طور مثال یکی خود را موظف به تامین آب می داند در حالیکه سدهای ما در گلستان اکثر ظرفیتشان پر بود.
احمدآبادی اشاره کرد: در هدایت سیلاب تا امروز هیچ توجهی به آن نداشتیم در حالیکه در دنیا کارهای خوبی صورت گرفته است.
وی گفت: در دنیا به عنوان کانال های هدایت آب به تالاب ها و مناطقی که شرایطش وجود دارد، توجه زیادی می شود.
** سیل واقعی هنوز نیامده است
اردشیر بهرامی دانشجوی دکترای رشته جامعه شنانسی یکی دیگر از میهمانان این میزگرد و اهل پلدختر در استان لرستان در زمان وقوع سیلاب وحشتناک نوروز امسال در پلدختر حضور داشت و سیل را تجربه ای تلخ عنوان کرد.
وی صحبت های خود را با عنوان نگاه به استان لرستان بیان کرد و گفت: سیل لرستان بی سابقه بود و باید حقیقت واقعیت را بگوییم و زبانمان زبان مردم باشد و ما صدای مردمی هستیم که زندگی خود و مرغ و جوجه هایشان را از دست دادند.
وی در ادامه به بررسی آینده اجتماعی زندگی مردم پرداخت و افزود: سیل آمد و رفت ولی سیل واقعی هنوز نیامده است.
وی اظهار داشت: سیل واقعی روابط و مناسبات اجتماعی و حرف ها و ارتباطاتی است که با هم داریم که از بین رفته است زیرا کسی که ریشه و اصالت داشته جایگاه خود و زندگی خود را از دست داده است.
این هموطن لرستانی گفت: وضعیت مردم قبل از سیل چگونه بود و این سیل چه بلایی سر ما آورد و قرار است آینده زندگی ما چه باشد؟
وی با بیان اینکه این جامعه یک جامعه آسیب دیده است، افزود: نرخ بیکاری در این استان سه برابر میانگین کشور در طی 20 سال است.
وی افزود: زندگی اجتماعی مردم، بی قرار و ناآرام را آب برده است و نگرانی های جامعه بحران زده به هنگام وقوع سیل و دوران پس از سیل باید بررسی شود که در کوتاه مدت با قطع شدن تلفن، برق، شبکه راه ها، پل ها روبرو شدند علاوه بر اینکه با سردرگمی مردم و تلاش برای جستجو از سرنوشت اقوام نزدیک روبرو بودیم.
وی ادامه داد: در جامعه ای زندگی می کنیم که حاضر نیست از خانه و آب و خاکش جدا شود.
وی گفت: با بالا آمدن سد سیمره که ناشی از توسعه است 15 روستا زیر آب رفته است علاوه بر اینکه 112 مدرسه و 7 هزار و 800 میلیارد تومان تاسیسات زیربنایی ساختمانی، دولتی و عمومی از دست رفته است.
وی افزود: در میان مدت نیازها در این منطقه انباشته شده و اکنون تمام زیرساختها از بین رفته به طوریکه 35 هزار خانه زیر آب یا روی آب است و مردم تمام دارایی خود را از دست داده اند.
بهرامی اظهار داشت: مردم لرستان زحمت کش هستند ولی وقتی در شرایط سیل قرار گرفتند، حتی نتوانستیم کمک ها را محترمانه در اختیار آن ها قرار دهیم.
وی افزود: با افزایش افراد زیر خط فقر، بالا رفتن هزینه اجاره مسکن و دامن زدن به مهاجرت، شکل گیری فرصت های اقتصادی جدید در دوره بازسازی، ضعیف شدن اقتصاد ساکنان استان روبرو هستیم.
بهرامی ادامه داد: لرستان بالاترین نرخ مهاجرت کشور را دارد که با این شرایط مهاجرت ها بیشتر می شود و اکنون وضعیتی بین ماندن و رفتن دارند.
وی گفت: باید اصول درستی در شهرسازی ها و طرح هادی را رعایت کنیم تا مردمی که با جنگ و خاطراتشان زنده هستند، خاطرات و تعلقات نوستالوژی اجتماعی را فراموش نکنند.
وی افزود: اهالی روستاهای از بین رفته باید کجا بروند، سیل واقعی هنوز برای آن ها نیامده است؛ بازسازی اجتماعی و هویت جدید را خواهند داشت در حالیکه در بازسازی اجتماعی بحرانها هیچ تجربه مفیدی نداریم و نمونه آن بم و کرمانشاه است.
**سیل بحران خطرناکتر از سیل خوزستان و لرستان
وی تصریح کرد: بدلیل حجم آسیب ها و خسارات و نگرانی مردم از سرنوشت، حس بی اعتمادی در لایه های اجتماعی رسوخ پیدا کرده که به مراتب سیل بحران از سیل خوزستان و لرستان بدتر است.
وی گفت: گل آلوده قرار است هزار بیماری ایجاد کند و گرد و خاک بیماری تنفسی را زیاد می کند؛ کار زیادی شده ولی
سلیزدگان می خواهند در زادگاهشان بمانند و به دلیل خالی شدن دستشان و از بین رفتن سرمایه هایشان اکنون دنبال رایگان خواهی هستند.
بهرامی اضافه کرد: اثرات روانی سیل باعث ناامنی اجتماعی شده است و گاهی پرخاشگری و حضور خیرین باعث تنش می شود زیرا ساختارهای فرهنگی و قومیتی را نمی شناسند.
وی با بیان اینکه باید برای آینده سه استان سیل زده چکار کنیم، معتقد است که سیاست های غلط را نباید ترویج کرد چرا که تخصیص پول اجاره بها به مردم سیل زده کمک به مهاجرت است.
این هموطن لرستانی افزود: کالاهایی که از مردم جمع آوری شده اسست باید درست به دست مردم برسد.
وی اضافه کرد: ای کاش سدسازی ها اتفاق نمی افتاد، سدسازی در دنیا منسوخ شده و این سدسازی ها در خوزستان و گلستان آسیب زده است و باید به جای سدزدن آبخوان داری کنیم.
بهرامی بیان داشت: عقلانیت مدرن ایرانی این باشد که بدانند سنت ها چیست و مدرنیته را کجا و چگونه استفاده کنند زیرا مدل زندگی اجتماعی ما خانوادگی و قومیتی است.
وی یکی از ضروریات برای اقدامات دولت را با توجه به خسارات سنگینی که مردم لرستان دیده اند، ساخت راه ها به خصوص راه های روستایی عنوان کرد و افزود: به زودی محصولات باغی به ثمر می نشینند و روستاییان باید محصولات خود را به بازار بفرستند.
** سد گلستان بدون کانال زهکشی
دکتر ناصرقلی سارلی عضو گروه فرهنگ و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی نیز در این نشست به عنوان یک مشاهده گر سیل در استان گلستان حضور داشت.
وی که از اقوام ترکمن استان گلستان است، گفت: این حجم بارندگی در بازه زمانی 2 تا سه روز در منطقه ما نادر است.
وی با بیان اینکه وقوع سیل به عنوان یک حادثه طبیعی اجتناب ناپذیر بود و با هر تمهیدی این سیل به وقوع می پیوست، افزود: 2 گونه سیل در گلستان داریم که یکی ناشی از باران شدید در یک نقطه خاص است که در تابستان اتفاق می افتد که در دهه 80 از اینگونه سیل داشتیم و یکی سیلاب های بهاره است.
وی اظهار داشت: ولی سیلاب کنونی از نوع سیلاب های ناشی از بارش های بهاره است که سابقه آن را چندین مورد دیده ایم که نمونه آن در سال 67 در این بازه زمانی شاهد بودیم ولی آن زمان چون اطلاع رسانی به اینگونه نبود چنین بازتاب و واکنشی نداشت.
سارلی گفت: یک چهره از سیل را در پلدختر دیدیم که خشن بود ولی سیل در گلستان شدتش تخریب کننده نبود و بیشتر بالا آمدن سطح رودخانه ها بوده که به سکونتگاه های شهری و روستایی نفوذ کرده و بعد به مسیر رودخانه برگشته است.
وی ادامه داد: آسیب این سیل تقریبا از روز 28 اسفند ماه و 2 روز پیش از نوروز از شهر و روستاهای اطراف گنبد کاووس شروع شد به طوریکه در 2 سه روز اول 30 درصد شهر زیر آب رفت.
وی بیان داشت: گروهی مشغول جنگیدن با تبعات سیل بودند ولی صدا و سیما در حال جشن بود و در کشور ما این رویه وجود دارد که سعی داریم به دلایل سیاسی و تبلیغاتی بعضی از مشکلات را مخابره نکنیم و آن را می پوشانیم.
وی افزود: مردم می دانستند در آق قلا چه می شود ولی برخی مسوولان می گفتند هیچ مشکلی نیست و همه چیز در کنترل است و عده ای هم چون سابقه ای از آن نداشتند این حرف را باور کردند.
سارلی اظهار داشت: استان گلستان 2 سد بزرگ گلستان و وشمگیر را دارد که سد وشمگیر قبل از انقلاب ساخته شده و وزارت دفاع آن را اداره می کند و سد گلستان از سال 80 آبگیری شده است و ظرفیت این سدها به درستی استفاده نشده است.
وی گفت: به طور معمول سد در آن منطقه که کشاورزی است ساخته می شود تا آب در کشاورزی استفاده شود ولی از سال 80 که سد گلستان آبگیری شد هنوز کانال های زهکشی آن ساخته نشده است.
استاد ادبیات دانشگاه خوارزمی افزود: این کانال ها قرار بود آب را به زمین های کشاورزی ببرند ولی هنوز وجود ندارند که اگر بود در کاهش آثار مخرب سیل کمک کند زیرا بسیاری از آب ها را می توانست به اراضی کشاورزی منتقل کند و اولویت را باید حفظ جان مردم قرار بدهیم که در این میان یک بی توجهی صورت گرفته است.
وی اضافه کرد: در مورد سد وشمگیر یک بی توجهی دیگر صورت گرفته است که یکی از دریچه های مهم آن باز و بسته نمی شود که اگر می شد آثار مخرب کمتر می شد.
وی گفت: در کشور مردم و مسئولان به مساله نگهداری تجهیزات و ابنیه ای که داریم توجهی نمی کنند و وقتی که حادثه و مشکلی برایمان پیش می آید این موضوع برایمان برجسته می شود.
سارلی ادامه داد: نگهداری از سدها و تجهیزات و تاسیساتی که داریم را اگر جدی نگیریم در آینده با مشکلات فراوانی روبرو خواهیم شد.
وی افزود: سیل آق قلا مشکلاتی را نمایان کرد، بویژه اینکه در بسیاری از راه ها و راه آهن ها که ساخته شده ملاحظات زیست محیطی رعایت نشده است.
وی بیان داشت: در مسیر بسیار طولانی که عرض شهر آق قلا هست باید چند پل و محل گذر آب تعبیه می شد که نشد و یکی دیگر از مسایل این است که در کشور یاد گرفته ایم همه پل ها هم شکل ساخته شود و مساله اقلیم در ساخت ابنیه نباید نقش داشته باشد.
سارلی ادامه داد: باید از این مسایل درس بگیریم زیرا در سیل گلستان جمعیتی که بیشترین و اصل آسیب را دید ترکمن ها هستند که از لحاظ نژادی و مذهبی اقلیت هستند و این سیل ابعاد قوم شناختی و حساسیت های مذهبی را در پی دارد.
وی گفت: این سیل باعث اتحادی بین مردم شد به طوریکه در گمیشان مردم جمع شدند و دور شهر دیواری از کیسه های پر از خاک کشیدند که خیلی فداکاری می خواست و همه پای کار آمده بودند.
وی افزود: مردم همانند زمانی که در دوران دفاع مقدس شرکت کرده بودند، به طوریکه در آق قلا که مساله حاد شد بقیه مردم هم کمک کردند و یک حس ملی شکل گرفت.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: کمک ها از اقصی نقاط کشور می رسید که باعث دلگرمی بود و باعث تسکین مردم می شد، ترکمن ها مردمی آرام هستند به طوریکه در گلستان هیچ برخوردی را به خاطر روحیه آرام مردم شاهد نبودیم.
وی گفت: به لحاظ فیزیکی حضور مسئولان کمک چندانی نمی کند ولی ممکن است باعث تسکین و احساس حمایت از سوی دولت کند.
سارلی تصریح کرد: اکنون در گلستان سیل آمده و آثار مخرب آن هست که باید درست شود ولی در آق قلا و روستاهای اطراف ماندگاری آب را داریم که از اول فروردین تا اواخر فروردین بعضی خانه ها زیرآب بود و هیچ نیرو ، برنامه و تدبیری برای آن نبود.
وی گفت: یک فرسودگی در آن جا رخ داد و اکنون به حمایت های روانشناختی احتیاج دارد.
وی افزود: گلستان مسایل مردم شناختی خاص خود را دارد و روانشناخت ها باید کمک کاملی به مردم آنجا داشته باشند.
سارلی اضافه کرد: مسجدها در کمک به ترکمن ها بسیار موفق بودند که بیشترین کمک ها را جلب و توزیع کردند ولی بعد سمن ها بسیار موفق بودند.
به گزارش ایرنا از اواخر سال 97 و در پی بارندگیهای رگباری بخش وسیعی از گلستان به زیر آب رفت و بر اساس برخی آمار و بدون احتساب بارش اخیر و آب ناشی از ذوب برف در ارتفاعات استان دست کم 2.2 میلیارد متر مکعب روان آب در سطح منطقه جاری شده است.
بر اثر این سیل شهرستانهای شرقی گلستان اگر چه مدت زمان کمتری درگیر سیل بودند اما تخریب خانه های مسکونی، واحدهای تولیدی و صنفی، زیرساخت های شهری و روستایی، مزارع و باغات در آنها زیاد بود و مناطق غربی و شمالی استان همچون آق قلا و گمیشان هم در کنار تخریب و آسیب ها همچنان با آبگرفتگی، رطوبت شدید، کاهش بهداشت عمومی و مشکلاتی از این دست مواجهند.
سیل استان گلستان تاکنون در مجموع جان 11 نفر را گرفته است.
پس از گلستان 12 فروردین ماه سالجاری بود که بارش های شدید باران در استان لرستان آغاز شد و رودخانه های این استان در شهرستان های مختلف طغیان کرد و موجب مرگ 15 نفر و برجای ماندن حدود 40 هزار میلیارد ریال خسارت برای لرستان شد خسارتی که سالها برای جبران آن باید هزینه شود.
مردم شهرهای پلدختر و معمولان و روستاهای اطراف حاشیه کشکان از 12 فروردین مدت یک شبانه روز را بدون دریافت خدمات امدادی و هرگونه امکاناتی در پشت بام منازل یا کوه های اطراف گذراندند.
تمامی راه های ارتباط زمینی به منطقه قطع شده بود و شرایط جوی اجازه پرواز هوایی را نمی داد.
هر چند خسارت اولیه سیل 12 فروردین در لرستان 40 هزار میلیارد ریال عنوان می شود اما با برآوردهای کارشناسان به این رقم افزوده می شود و پیش بینی شده تا 100 هزار میلیارد ریال هم خواهد رسید.
از سوی دیگر سیلاب فروردین ماه پس از استان های لرستان و گلستان، با طغیان رودخانه های کرخه ، دز و کارون و سپس سرریز تالاب های شادگان و هورالعظیم بسیاری از نقاط استان خوزستان را محاصره کرد و این استان را در وضعیت آماده باش و وضعیت اضطراری درآورد.
اگرچه با تلاش دستگاه های دولتی ، نیروهای مسلح و مردم مناطق سیل زده و در معرض سیل، اقدامات خوبی در زمینه مهار سیلاب و به حداقل رساندن خسارت ها انجام شد اما با این وجود افزایش دبی رودخانه ها مناطقی از بخش شعیبیه شوشتر، شهر الهایی، شهرستان های باوی و کارون، منطقه بامدژ، روستای خسرج ، شهرستان دشت ازادگان، هویزه و شهر حمیدیه را تحت تاثیر قرار داد.
در اثر سیلاب رودخانه های کرخه، دز و کارون بیش از 114 روستای خوزستان دچار آبگرفتگی شد و بیش از 270 روستا به صورت کلی و جزیی تخلیه گردید که با فروکش کردن سیلاب بازگشت سیل زدگان به منازل خود از سر گرفته شد.
بیشترین حجم خسارت این سیلاب بی سابقه در شهرستان دشت آزادگان بوده که از مجموع 62 هزار هکتار اراضی زیرکشت و آماده برداشت ، 44 هزار هکتار آن زیر آب رفت.
6156/6993
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.