بدیهی است که چنین پدیده ناهنجار اجتماعی تنها مختص کرج نیست و به گواه غیر قابل انکار ، اغلب مناطق بویژه کلانشهرها هر روز با صحنه های مشابه ای از این دست کودکان مواجه هستند.
آری پدیده ای که عنوان واژه 'کودکان کار' برای آنها چندان موجه به نظر نمی رسد و شاید بهانه ای باشد برای حفظ معصومیت و حرمت این بچه ها ، چرا که این کودکان در واقع کاری جز گدایی نمی کنند.
این کودکان با اینکه برخی از آنها گل، فال، آدامس، قوطی اسپند، دستمال و مواد پاک کننده برای تمیز کردن شیشه ماشین ها و ... را بهانه ای برای برانگیختن حس عاطفی مردم در دست دارند، اغلب در گوشه ای منتظر می مانند تا به محض ایست خودروها پشت چراغ قرمز، هر کدام به سمت سرنشینان یک یا چند خودرو رفته و دست نیاز به سوی آنها دراز کنند.
بر این اساس، شایسته است کمی ژرف بینانه تر بنگریم و منصفانه تر واژه 'کودکان کار' را برای آن دسته از کودکانی که کمک حال خانواده نیازمند خود هستند، اطلاق کنیم.
آری همان کودکانی که رفتن به مدرسه، شادی کودکانه و بازیهایشان در میان کیسه های زباله و پادویی تا دست فروشی چند جفت جوراب و دستمال کاغذی خلاصه شده است.
همان کودکانی که به اجبار خانواده نیازمند، گاهی در حاشیه شهرها و روستاها به سخت ترین و طاقت فرساترین کارها مشغول می شوند.
با این حال وجه تمایز چندانی بین کودکان پشت چراغ قرمز و کودکانی که گونی پر از ظروف پلاستیکی چند برابر حجم جسمی خود را به دوش می کشند، وجود ندارد یا زنان متکدی که نوزادی را بغل کرده یا مرد و زنی کنار پیاده رو با یکی دو کودک به خواب رفته که از شرم و یا ترفند گدایی صورت خود را پوشانده اند، همه و همه چهره زشت و کریه دیگری از فقر و نداری و یا شغلی کاذب و زشت را به نمایش می گذارد.
البته وجود شمار زیاد کودکان کار و مشاهده هر روزه آنها در خیابانها و سر چهار راههای شهرهای مختلف از جمله در کلانشهر کرج، این معضل اساسی را به اتفاق یا امری عادی بدل کرده است.
این در حالی است که بزرگ شدن کودکان در چنین فضای ناهنجار همراه با زوال شخصیت فردی آنها می تواند پدیده بسیار خطرناکی برای آینده هر جامعه ای محسوب شود.
** معضل کودکان کار را سر باز ایستادن نیست
اکنون همه آنچه پیشتر گفته شد فقط به طرح موضوع خلاصه می شود، همانگونه که پیش از این و در طول سالهای اخیر رسانه ها از زوایای مختلف به معضل و پدیده درد آور کودکان کار و خیابان پرداخته اند که متاسفانه نه تنها چاره سازی نشده که می توان ادعا کرد، روندی افزایشی نیز سپری شده است.
بنابراین حاجت به بیان نیست که اگر بیشتر این کودکان اتباع دیگر کشورها هستند، اگر آنچه مافیای پشت پرده کودکان کار نامیده می شود، اگر نبود حامی، والدین و وجود یک کانون گرم خانوادگی سبب ساز گسترش این پدیده شوم شده است و اگر جمع آوری مقطعی کودکان کار تاکنون نتیجه بخش نبوده است، پس ادعای اینکه این معضل را سر باز ایستادن نیست، چندان دور از واقعیت نبوده و باید طرحی نو درانداخت .
برای اثبات این ادعا کافی است به گفته های هشدار آمیز و نگران کننده چند روز پیش عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با رسانه ها اشاره کنیم، که عنوان داشت: پدیده کودکان کار به یک تراژدی شهری در کشور تبدیل شده است.
عباسعلی پوربافرانی اظهار داشت: بیتوجهی به نظارت و کنترل فعالیت کودکان کار بویژه آنانی که فاقد هویت هستند می تواند به موارد خطرناکی همچون قاچاق اعضای بدن انسان توسط باندهای تبهکار منجر شود.
نماینده مردم نایین، خور و بیابانک در مجلس شورای اسلامی مدعی شد که پدیده کودکان کار و تبعات اجتماعی آن، بسیار پیچیده است که شناسایی و پایش آن نیاز به زمان داشته و در قالب طرحهای ضربتی امکانپذیر نیست.
او با اشاره به وجود سه میلیون کودک کار که بیش از 2 میلیون و ۲۰۰ هزار نفر آنها فاقد هویت مشخص هستند، گفته است: باوجود اینکه مجلس شورای اسلامی کلیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان را تصویب کرده است، اما آمارهای موجود و مطالعات انجام شده در چند سال اخیر از روند رو به رشد این پدیده اجتماعی حکایت دارد و زنگهای هشدار را به صدا درآورده است.
در عین حال خبرنگار ایرنا نظر مدیرکل بهزیستی استان البرز را در این زمینه جویا شد که او گفت: در سالهای اخیر بهزیستی با اجرای طرح حمایتی آموزشی، کودک و خانواده و ارایه خدمات روزانه به این گروه سعی در توانمند سازی کودکان خیابانی و خانواده های آنها بدون قطع ارتباط و خروج کودک از خانواده داشته است.
اسدالله حیدری افزود: راه اندازی پایگاههای خدمات اجتماعی در مناطق حاشیه ای و آسیب خیز استان و حمایت ویژه از کودکان
ساکن این مناطق از دیگر اقدامات بهزیستی در راستای پیشگیری اولیه از حضور کودکان در خیابانها به شمار می رود.
وی اجرای طرح حمایت اجتماعی از کودکان مناطق محروم و آسیب خیز در 2 سال اخیر با هدف توجه ویژه به تحصیل کودکان، حرفه آموزی و اشتغال والدین، حمایتهای درمانی، رفع مشکلات مسکن و سایر مسایلی که منجر به حضور بی مورد کودکان در خیابانها می شود را از دیگر فعالیت این بهزیستی استان البرز برشمرد.
** 80 درصد کودکان کار و خیابان در استان البرز از اتباع کشورهای خارجی هستند
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری البرز نیز در گفت و گو با ایرنا با اشاره به اینکه 80 درصد کودکان کار و خیابان در این استان را اتباع کشورهای خارجی تشکیل می دهد، گفت: بیشتر کودکان اتباع خارجی از کشورهای بنگلادش و پاکستان به البرز آمده اند.
مهدی جوهری افزود: با هدف ساماندهی کودکان کار و خیابان در البرز، مرکز غربالگری در کرج مرکز این استان راه اندازی شده که در مرحله نخست ساماندهی کودکان کار ایرانی را در دستور کار قرار داده است.
وی یادآور شد: ساماندهی کودکان کار و خیابان دغدغه همه شهروندان و مسوولان است که به این منظور، اجرای آیین نامه ساماندهی کودکان مصوب سال 84 مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار گرفته که بر اساس این آیین نامه کودکانی بی سرپرست باید تا سن 18 سال در مراکز شبانه روزی نگهداری شوند.
جوهری با بیان اینکه ظرفیت امکانات بهزیستی برای نگهداری کودکان کار و خیابان بی سرپرست محدود است اظهار داشت: به این منظور نیاز است تا از ظرفیت تشکل های مردم نهاد استفاده شود.
وی تاکید کرد: در بخش توانمند سازی سازمان های متولی مانند اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی، بهزیستی و شهرداری باید ورود کنند تا از سو استفاده از کودکان پیشگیری شود که این توانمند سازی باید با تامین معیشت، آموزش و تحصیل همراه باشد.
به هرحال معضل کودکان کار و خیابان، پدیده دیروز و امروز نیست و همواره با اندکی شدت و ضعف بویژه در کلانشهرها وجود داشته است.
اکنون اما با توجه به شرایط خاص اقتصادی، شاید بتوان بکارگیری توان سازمانها و نهادهای مردمی و نیز جلب حمایت افراد خیر و نیک اندیش، در همکاری و همیاری مشترک برای ایجاد امکانات و پناهگاه نگهداری اینگونه کودکان را یکی از راههای عملی مقابله با این پدیده به حساب آورد.
فراموش نکنیم که این کودکان آینه و نمایی از آینده جامعه ما محسوب می شوند، بنابراین طبق اصل تقدم پیشگیری بر درمان، شایسته است ضمن پذیرش واقعیتی به نام کودکان کار و خیابان به عنوان یکی از تبعات شوم و نفرت انگیز فقر، برای کاهش هرگونه ناهنجاری، بزه و بزه کاری در آینده، از اکنون با جدیت و قاطعیت برای ساماندهی این کودکان اقدام کنیم، مبادا که خیلی زود، دیر شود.
7414/6993
آری پدیده ای که عنوان واژه 'کودکان کار' برای آنها چندان موجه به نظر نمی رسد و شاید بهانه ای باشد برای حفظ معصومیت و حرمت این بچه ها ، چرا که این کودکان در واقع کاری جز گدایی نمی کنند.
این کودکان با اینکه برخی از آنها گل، فال، آدامس، قوطی اسپند، دستمال و مواد پاک کننده برای تمیز کردن شیشه ماشین ها و ... را بهانه ای برای برانگیختن حس عاطفی مردم در دست دارند، اغلب در گوشه ای منتظر می مانند تا به محض ایست خودروها پشت چراغ قرمز، هر کدام به سمت سرنشینان یک یا چند خودرو رفته و دست نیاز به سوی آنها دراز کنند.
بر این اساس، شایسته است کمی ژرف بینانه تر بنگریم و منصفانه تر واژه 'کودکان کار' را برای آن دسته از کودکانی که کمک حال خانواده نیازمند خود هستند، اطلاق کنیم.
آری همان کودکانی که رفتن به مدرسه، شادی کودکانه و بازیهایشان در میان کیسه های زباله و پادویی تا دست فروشی چند جفت جوراب و دستمال کاغذی خلاصه شده است.
همان کودکانی که به اجبار خانواده نیازمند، گاهی در حاشیه شهرها و روستاها به سخت ترین و طاقت فرساترین کارها مشغول می شوند.
با این حال وجه تمایز چندانی بین کودکان پشت چراغ قرمز و کودکانی که گونی پر از ظروف پلاستیکی چند برابر حجم جسمی خود را به دوش می کشند، وجود ندارد یا زنان متکدی که نوزادی را بغل کرده یا مرد و زنی کنار پیاده رو با یکی دو کودک به خواب رفته که از شرم و یا ترفند گدایی صورت خود را پوشانده اند، همه و همه چهره زشت و کریه دیگری از فقر و نداری و یا شغلی کاذب و زشت را به نمایش می گذارد.
البته وجود شمار زیاد کودکان کار و مشاهده هر روزه آنها در خیابانها و سر چهار راههای شهرهای مختلف از جمله در کلانشهر کرج، این معضل اساسی را به اتفاق یا امری عادی بدل کرده است.
این در حالی است که بزرگ شدن کودکان در چنین فضای ناهنجار همراه با زوال شخصیت فردی آنها می تواند پدیده بسیار خطرناکی برای آینده هر جامعه ای محسوب شود.
** معضل کودکان کار را سر باز ایستادن نیست
اکنون همه آنچه پیشتر گفته شد فقط به طرح موضوع خلاصه می شود، همانگونه که پیش از این و در طول سالهای اخیر رسانه ها از زوایای مختلف به معضل و پدیده درد آور کودکان کار و خیابان پرداخته اند که متاسفانه نه تنها چاره سازی نشده که می توان ادعا کرد، روندی افزایشی نیز سپری شده است.
بنابراین حاجت به بیان نیست که اگر بیشتر این کودکان اتباع دیگر کشورها هستند، اگر آنچه مافیای پشت پرده کودکان کار نامیده می شود، اگر نبود حامی، والدین و وجود یک کانون گرم خانوادگی سبب ساز گسترش این پدیده شوم شده است و اگر جمع آوری مقطعی کودکان کار تاکنون نتیجه بخش نبوده است، پس ادعای اینکه این معضل را سر باز ایستادن نیست، چندان دور از واقعیت نبوده و باید طرحی نو درانداخت .
برای اثبات این ادعا کافی است به گفته های هشدار آمیز و نگران کننده چند روز پیش عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با رسانه ها اشاره کنیم، که عنوان داشت: پدیده کودکان کار به یک تراژدی شهری در کشور تبدیل شده است.
عباسعلی پوربافرانی اظهار داشت: بیتوجهی به نظارت و کنترل فعالیت کودکان کار بویژه آنانی که فاقد هویت هستند می تواند به موارد خطرناکی همچون قاچاق اعضای بدن انسان توسط باندهای تبهکار منجر شود.
نماینده مردم نایین، خور و بیابانک در مجلس شورای اسلامی مدعی شد که پدیده کودکان کار و تبعات اجتماعی آن، بسیار پیچیده است که شناسایی و پایش آن نیاز به زمان داشته و در قالب طرحهای ضربتی امکانپذیر نیست.
او با اشاره به وجود سه میلیون کودک کار که بیش از 2 میلیون و ۲۰۰ هزار نفر آنها فاقد هویت مشخص هستند، گفته است: باوجود اینکه مجلس شورای اسلامی کلیات لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان را تصویب کرده است، اما آمارهای موجود و مطالعات انجام شده در چند سال اخیر از روند رو به رشد این پدیده اجتماعی حکایت دارد و زنگهای هشدار را به صدا درآورده است.
در عین حال خبرنگار ایرنا نظر مدیرکل بهزیستی استان البرز را در این زمینه جویا شد که او گفت: در سالهای اخیر بهزیستی با اجرای طرح حمایتی آموزشی، کودک و خانواده و ارایه خدمات روزانه به این گروه سعی در توانمند سازی کودکان خیابانی و خانواده های آنها بدون قطع ارتباط و خروج کودک از خانواده داشته است.
اسدالله حیدری افزود: راه اندازی پایگاههای خدمات اجتماعی در مناطق حاشیه ای و آسیب خیز استان و حمایت ویژه از کودکان
ساکن این مناطق از دیگر اقدامات بهزیستی در راستای پیشگیری اولیه از حضور کودکان در خیابانها به شمار می رود.
وی اجرای طرح حمایت اجتماعی از کودکان مناطق محروم و آسیب خیز در 2 سال اخیر با هدف توجه ویژه به تحصیل کودکان، حرفه آموزی و اشتغال والدین، حمایتهای درمانی، رفع مشکلات مسکن و سایر مسایلی که منجر به حضور بی مورد کودکان در خیابانها می شود را از دیگر فعالیت این بهزیستی استان البرز برشمرد.
** 80 درصد کودکان کار و خیابان در استان البرز از اتباع کشورهای خارجی هستند
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری البرز نیز در گفت و گو با ایرنا با اشاره به اینکه 80 درصد کودکان کار و خیابان در این استان را اتباع کشورهای خارجی تشکیل می دهد، گفت: بیشتر کودکان اتباع خارجی از کشورهای بنگلادش و پاکستان به البرز آمده اند.
مهدی جوهری افزود: با هدف ساماندهی کودکان کار و خیابان در البرز، مرکز غربالگری در کرج مرکز این استان راه اندازی شده که در مرحله نخست ساماندهی کودکان کار ایرانی را در دستور کار قرار داده است.
وی یادآور شد: ساماندهی کودکان کار و خیابان دغدغه همه شهروندان و مسوولان است که به این منظور، اجرای آیین نامه ساماندهی کودکان مصوب سال 84 مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار گرفته که بر اساس این آیین نامه کودکانی بی سرپرست باید تا سن 18 سال در مراکز شبانه روزی نگهداری شوند.
جوهری با بیان اینکه ظرفیت امکانات بهزیستی برای نگهداری کودکان کار و خیابان بی سرپرست محدود است اظهار داشت: به این منظور نیاز است تا از ظرفیت تشکل های مردم نهاد استفاده شود.
وی تاکید کرد: در بخش توانمند سازی سازمان های متولی مانند اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی، بهزیستی و شهرداری باید ورود کنند تا از سو استفاده از کودکان پیشگیری شود که این توانمند سازی باید با تامین معیشت، آموزش و تحصیل همراه باشد.
به هرحال معضل کودکان کار و خیابان، پدیده دیروز و امروز نیست و همواره با اندکی شدت و ضعف بویژه در کلانشهرها وجود داشته است.
اکنون اما با توجه به شرایط خاص اقتصادی، شاید بتوان بکارگیری توان سازمانها و نهادهای مردمی و نیز جلب حمایت افراد خیر و نیک اندیش، در همکاری و همیاری مشترک برای ایجاد امکانات و پناهگاه نگهداری اینگونه کودکان را یکی از راههای عملی مقابله با این پدیده به حساب آورد.
فراموش نکنیم که این کودکان آینه و نمایی از آینده جامعه ما محسوب می شوند، بنابراین طبق اصل تقدم پیشگیری بر درمان، شایسته است ضمن پذیرش واقعیتی به نام کودکان کار و خیابان به عنوان یکی از تبعات شوم و نفرت انگیز فقر، برای کاهش هرگونه ناهنجاری، بزه و بزه کاری در آینده، از اکنون با جدیت و قاطعیت برای ساماندهی این کودکان اقدام کنیم، مبادا که خیلی زود، دیر شود.
7414/6993
کپی شد