در همایشی که به منظور تبیین جایگاه اخلاق در اقتصاد اسلامی و اقتصاد ایران در تالار جابر بن حیان دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد؛ سه تن از اساتید حوزه و دانشگاه در میزگردی به تبیین نقش رفتار اخلاقی و اسلامی و ضرورت بازنگری در روابط اقتصادی و زمینه های بروز رفتارهای غیر اخلاقی و جرم خیز در اقتصاد ایران پرداختند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران ، در ابتدای این میزگرد ، دکتر حسین صادقی به تشریح منشأ شکل گیری اقدام خلاف قانون پرداخت و بحث اقتصاد جرم را با تحلیل جایگاه انسان در جهان عادی آغاز کرد و افزود: در تحلیل جایگاه انسان باید گفت که انسان برای آزمایش به جهان عادی آمده است، بنابراین این گونه نیست که انتخاب راه درست یک بار برای همیشه باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ضمن اشاره به دوگانگی استعداد نهفته در هر انسان اظهار داشت: انسان هم عقلانیت یا پیامبر درونی دارد، هم در معرض وسوسه شیطان است. اگر انسان در طول عمل و راه، اصول را بپذیرد، خود به خود راه ها برای او گشوده می شود. از آن طرف انسان ممکن است قلبش در معرض مرض شیطان باشد. اگر مکانیسم ها درست باشند، نهاد و ساختارهای ویژه آن هم به صورت صحیح شکل می گیرد. انسان ها به تدریج یک سری مقررات نانوشته ای تدوین میکنند تا در جهان مدرن راحت تر زندگی کنند.
صادقی ادامه داد: اگر فضایی که ساختارها به وجود می آورد درست نباشد، اخلاق در معرض تهدید قرار می گیرد. بنابراین باید دید در اقتصاد، نقش نهادها چگونه است که تأثیرات صحیحش را بگذارد. امروزه در بسیاری بخش های اقتصاد مثلا در بخش پولی دچار مکانیسم های غلط هستیم و مشکلات بزرگی داریم.
دو راهیِ انتخاب بازار رسمی یا بازار غیر رسمی؛ زمینه ساز جرم در ایران
وی با اشاره به نظریات پروفسور «گری بکر » درباره اقتصاد و جرم، اظهار داشت: انسان همیشه در معرض جرم قرار دارد. مثلا هر فرد در مقابل دو راهیِ انتخاب بازار رسمی یا بازار غیر رسمی قرار دارد. به نظر من این مهمترین تضادی است که در اقتصاد ایران زمینه ساز جرم است. اگر کسی در بازار رسمی کار کند، به اندازه دستمزد خودش درآمد دارد اما فرد در بازار غیر رسمی عایدی بیشتری دارد، چون بسیاری از هزینه ها و درآمدها نانوشته و ثبت نشده است.
صادقی ادامه داد: فردی که در بازار اقتصادی ایران فعالیت می کند،اگر رفتار و فعالیتش با اسلام و سیره ائمه منطبق باشد ، در هیچ شرایط اقدام به عمل مجرمانه نمی کند. اما نباید فرد را در شرایط جرم قرار داد. ما به عنوان اقتصاددان چه کار باید بکنیم؟ باید درآمد در بازار رسمی پاسخگوی نیاز افراد باشد و شاخص بیکاری هم کمتر شود. متاسفانه دستمزد هم در بازار رسمی کافی نیست و از بسیاری از کشورها از جمله چین هم پایین تر آمده و یک سوم ترکیه شده است. چون این دستمزد بازدارنده بیکاری نیست. ابعاد بازار غیر رسمی هم در ایران بزرگ و گسترده است.
راحتی خرج کردن پول کثیف در ایران و تبعات غیراخلاقی آن
او مهم ترین پیامد عدم شفافیت درآمد و ثروت را شکل گیری «بهشت پولشویی» دانست و افزود: فرد اگر پول کثیف را بتواند به راحتی خرج کند، این پروسه می تواند به یک نهاد مخرب تاثیر گذار در اخلاق تبدیل شود. اگر هر کس، هر کار خلافی، مثل قاچاق مواد مخدر کند و بتواند به راحتی هزینه کند معنای پول حلال هم گم می شود. فقط پنجاه درصد مالیات دریافت می شود و بسیاری از افراد هم مالیات را پرداخت نمی کنند. گاهی می بینیم در کمال تعجب، شرکت های خصوصی دو ترازنامه تنظیم می کنند. در واقع تصویر اولیه از اقتصاد ایران نشان می دهد که ما در این جا کار شیطان را ساده و برای مؤمنین سخت کرده ایم. عناصری هم در این ماجرا دخیل است. به طور مشخص برای مقابله هم جریمه ها باید بالاتر باشد و هم برای فرد در بازار رسمی عایدی و دستمزد بیشتر باشد. تاکید روی شفافیت به این دلیل است که اگر فرد جرمی مرتکب شده باشد، با آشکار شدن آن، احتمال دستگیری و مقابله با آن بیشتر می شود.
نقش نهادها در پیشگیری از جرائم اقتصادی
در ادامه این نشست، حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا یوسفی از منظر نظارت مردم و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر، مبحث پیشگیری از جرائم اقتصادی را بررسی کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در ابتدا بعد اخلاقی و دینی قضیه را این گونه تشریح کرد: پراهمیت ترین عنصر در اسلام، اخلاق است، در جامعه هم بیشترین هزینه ها در حوزه اخلاق انجام می گیرد. با این وجود که تک تک ما دوست داریم اخلاقی زندگی کنیم اما این گونه اتفاق نمی افتد. چرا؟ به این دلیل که اخلاقی زندگی کردن در ایران هزینه دارد. شما اگر به علمای ما مراجعه کنید، آن ها راه های سلامت اخلاقی را برای کسانی توصیه می کنند که حقیقتا با تمام وجود بخواهند اخلاقی زندگی کنند؛ متاسفانه این توصیه های اخلاقی جز در یک عده خاصی، خیلی تأثیرگذار نیست.
یوسفی برای پیشگیری از وقوع جرم، نقش نهادها را مهم تلقی کرد و ادامه داد: متأسفانه الان اقتصاد زیر زمینی شکل گرفته است. خدا می گوید شما بهترین امتها هستید اگر امر به معروف و نهی از منکر در میان شما باشد. ما از امر به معروف و نهی از منکر، تلقی تاریخی نداریم، تنها نهادی هم که در طول تاریخ مطرح شده است، مثلا نهاد حسبه بود که فلسفه وجودی اش نهی از منکر بود؛ مثل کم فروشی و گران فروشی که البته اگر دیوان سعدی و حافظ را بررسی کنیم؛ می بینیم آن ها مدام دارند از فساد عوامل همین نهاد گله می کنند و می بینیم که متاسفانه آن ها دارند از مسیر درست منحرف می شوند. متاسفانه در گدشته، مبارزه با بخشهایی از منکرها برجسته بوده و بخش هایی هم نادیده انگاشته شده اند.
وی بقای مفاهیم ارزشی و اخلاقی را متضمن سلامت ساختار روابط حاکمیت و مردم دانست و با برشماردن 4 مکانیسم نظارتی میان حاکمیت و مردم تصریح کرد: اولا حاکمیت به لحاظ قرارداد اجتماعی باید از ارزشهای خودش پاسداری کند. ثانیا نظارت حکومت بر حکومت، که در نهج البلاغه از این نمونه ها فراوان است و حضرت علی(ع) شدیدا با مسوولان مفسد برخورد می کند.حضرت علی هیچ وقت نگفتند که چرا فساد فلان استاندار فاش شده است، اتفاقا شدیدا برخورد کردند که عبرت سایرین بشود. ثالثا، مردم هم باید حافظ ارزشها در برابر هم باشند و مردم هم باید خودشان ببینند و حافظ ارزشهای غیر رسمی باشند. اگر مسئولین رفتار و روابطشان در این زمینه و نهی از منکر و امر به معروف درست باشد، مردم هم جرات پیدا می کنند، در برابر خیلی از خطاها بایستند.
این تحلیلگر اقتصادی، چهارمین و آخرین مورد از الگوهای نظارتی میان مردم و حاکمیت را نظارت مردم بر حاکمیت معرفی کرد و با ارائه شواهدی از تاریخ صدر اسلام به شرح و بسط این نوع نظارت پرداخت و تصریح کرد: اغلب شما، ماجرای خلیفه دوم و آن عرب بادیه نشین را شنیده اید که به وی گفته بود اگر ذره ای در اجرای قانون خدا تعلل کنی و یا از مسیر اسلام منحرف شوی، با این شمشیر روبه رو خواهی شد. البته این سخن برای آن فرد تبعاتی نداشت و قطعا مشکلات و فساد هم کمتر بوده است. اما در دوره های دیگر وقتی کسی حرف نقدآمیزی بر علیه قدرت بیان می کرد، مانند ابوذر تبعید می شد و نقد هزینه بَر می بود.
او توضیح داد: اگر روابط درونی ضعیف شد، گروههای ذی نفوذ شکل می گیرند و می خواهند با منطق اقتصاد منهای سیاست و اخلاق، دنبال تخصیص منابع باشند. در تعیین نرخ سود بانکی، در قیمت گذاری منابع نفتی و ... همه جا هستند. این بی اخلاقی فاصله و شکاف بزرگی بین آرمانها و واقعیت ها ایجاد می کند. اما برای مراقبت از شاکله ها باید به تنظیم و حفظ روابط چهارگانه ای پرداخت که ذکر شد و ضرورت اقتصاد اسلامی است.
اعتماد اجتماعی ، سرمایه نقدی و انسانی را به هم مرتبط می کند
آخرین سخنران این میزگرد حجتالاسلام و المسلمین حسن آقانظری با ارائه کلیاتی از الگوی تحلیل و نقد خود، نقبی به مفاهیم سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی زد تا با کمک گرفتن از آن ها روند پیشگیری از ارتکاب جرم را تبیین کند: یک نکته مهم در علوم اجتماعی و اقتصاد آن است که ما نیروی کارآمد داریم که با توسعه این نیروی انسانی، توان و مهارت افزایش پیدا می کند. سرمایه فیزیکی و سرمایه نقدی و مواد خام و ابزار کار هم در این بین تاثیرگذار هستند به علاوه ، امیدواری و خوش بینی که بستر توسعه هستند.
وی در ادامه با ارائه شواهد و قرائن دینی و روان شناسانه، مفهوم اعتماد اجتماعی را در تقابل با دروغگویی دانست و اظهار کرد: همراه با سرمایه اجتماعی بحث اعتماد هم مطرح می شود که باید هم بین افراد و نهادها و هم بین افراد نسبت به یکدیگر در جامعه باشد. چرا در شریعت آمده است، دروغ نگویید؟ بی شک به سبب آثار و تبعات آن است. وقتی دوتا جمله دروغ از کسی شنیدی؛ دیگر حرف بعدی اش را قبول ندارید. اگر کسی وعده داد و عمل نکرد، اعتماد سوخته می شود. چون به آن التفات جمعی داریم. چرا اسلام می گوید خلف وعده نکنید؟ به خاطر آثار آن است. اگر اعتماد به افراد و شرکتها نباشد، کاری انجام نمی شود.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه سپس به یکی از بحران های اقتصادی امروز ایران، یعنی بحث معوقات بانکی برخی از سرمایه داران اشاره کرد و ریشه های این ماجرا را در ناکارآمدی شیوه های به کار گرفته شده در ساختار اقتصادی ایران دانست و گفت: گفته شده است که حدود 80 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی در کشور داریم. دلیلش آن است که سیستم اقتصادی، ناکارآمد و فشل است که این بدهکاران به ارقام میلیاردی، وام و تسهیلات می گیرند و نمی توانند، پس بدهند.
وی در نهایت تبعات این بحران های مالی را فراتر از جنبه های ظاهری آن تحلیل کرد و کاهش شاخص اعتماد اجتماعی را یکی از این آثار مخرب این قبیل موارد دانست و ادامه داد: وقتی اعلام می شود، این قدر معوقه بانکی وجود دارد، اعتماد لطمه می خورد. مردم می پرسند آیا نظام بانکی نمی توانست، این بحران را پیش بینی کند؟ حال سوال اینجاست که این بدهکاران که هشتاد هزار میلیارد تومان معوقه دارند، اگر حتی بیش از این مبلغ را بپردازند، آیا اعتماد برمی گردد؟
آقا نظری تاکید کرد: می شود شاخص امید به زندگی و حتی خوش بینی را افزایش داد اما اعتماد، به حالت کارساز برنمی گردد. اعتماد یک شاخص کمی نیست که بتوان به راحتی با ارقام افزایشش داد، یک شاخص کیفی تاثیرگذار است. تاثیر سرمایه اجتماعی و به خصوص اعتماد، این جا مشخص می شود که در صورت فقدانش، ملاک کار وجود ندارد. اعتماد، سرمایه نقدی و انسانی را به هم مرتبط می کند؛ اگر اعتماد نباشد هیچگاه به قطار توسعه نخواهیم رسید. نهادها روی سرمایه نقدی، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی تاثیر می گذارند. مثل حلقه های زنجیر که اگر یکی نباشد، دیگران هم نیستند.