گروه اقتصاد و درآمد: در پنجمین سالگرد حوادث آبان 1398 که شاید اصلی ترین علت آن افزایش قیمت بنزین بود، قرار داریم. این در حالی است که با وجود افزایش چند باره قیمت حاملهای انرژی - خصوصا قیمت بنزین - به بهانه ها و دلایل متعدد و روشهای گوناگون، در چند دهه گذشته، همچنان آن بهانه ها و مشکلات متعدد به قوت خود باقیست. در ماه های گذشته بحث ضرورت افزایش قیمت بنزین مجددا مورد توجه بیشتری قرار گرفته و در این میان طرفداران شوک به قیمت آن از ضرورت اجرای این سیاست در دولت چهاردهم سخن می گویند و از سوی دیگر، منتقدان نیز ضمن هشدار نسبت به پیامدهای اجرای چنین سیاستهایی حوادث و هزینه هایی که به کشور تحمیل شد را یادآور می شوند و خواهان پیشبرد برنامه های اصلاحی دولت از طرق دیگر هستند.
دکتر جعفر خیرخواهان، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد سیاسی در میزگرد جماران، ضمن تشریح دیدگاه های خود در خصوص ضرورت افزایش قیمت بنزین در کشور، به بیان سازوکاری که دولت باید در این راستا اجرا کند تا آسیب هایی که در آبان 98 ایجاد شد، مجددا رخ ندهد، پرداخت و تاکید کرد: مناسب ترین برنامههای اصلاحاتی تنها با مشارکت همه ذینفعان میتواند موفق شود. اگر اصلاحات موردی و فقط محدود به بنزین باشد هیچ نتیجهای ندارد. وقتی مشکلات تورم و رشد پایین اقتصادی سر جای خود باقی است و افزایش قیمت هم پس از چند سال اثر واقعی خود را از دست میدهد.برای اجرای اصلاحات، باید شاهد دولتی باشیم که هر روز توانمندی، صلاحیت و قابلیتش برای اجرای اصلاحات فراهمتر شود.
دکتر جعفر خیرخواهان، استاد اقتصاد و پژوهشگر توسعه ضمن حضور در سایت جماران در گفت وگویی خاطرنشان کرد: چند دهه است که اقتصاد نفتی داریم، اقتصادی که وابسته به نفت بوده و عمده درآمد کشور از طریق پول نفت به دست می آمده است. این موهبت الهی و هدیه طبیعت به کشور ما بوده و باعث وابستگی ما به منابع طبیعی و اقتصاد تک محصولی شده که بسیار مخرب است، اما در هر حال ما گرفتارش شدهایم. کشور ما نفت و گاز دارد و این منابع رانت عظیمی ایجاد کرده است. درآمدی است که برای آن زحمت کشیده نشده و با کمترین هزینه میتوان آن را به بازار فروخت و به قول آدام اسمیت رانت برداشت محصول بدون زحمت است. در واقع چیزی برداشت میشود که در تولید آن نقشی نداشتهایم.
پول نفت، پول بادآوردهای بود که با آن هرچه خواستیم خرج کردیم
قبول کنیم که عصر نفت به پایان رسیده
وی با بیان اینکه این منابع پایان پذیر است و یا اینکه ممکن است در آینده با کالاهای جایگزین که وارد می شود دیگر خریداری نداشته باشد و قیمتش افت کند، افزود: کشورهایی موفق هستند که از قبل به چنین مشکلاتی توجه داشته باشند و به سراغ تولید محصولات با ارزش افزوده بیشتر بروند، اما با اینکه ما شعار آن را میدادیم و از ابتدای انقلاب هم به حکومت پهلوی هم ایراد میگرفتیم که اقتصاد را نفتی کرده است، اما به همین روند ادامه دادیم و اصطلاحا میگویند شب شراب و بامداد خمار! نفت پول بادآوردهای بود که با آن هرچه خواستیم خرج کردیم و به مردم کالایهای ارزان و یارانهای دادیم، اکنون درآمد نفتی ما بسیار پایین آمده و باید قطع امید کنیم و قبول کنیم که عصر نفت به پایان رسیده و ما از عصر اقتصاد مایع سیاه به عصر قتصاد ماده خاکستری که همان مغز و دانش است وارد شدهایم.
این اقتصاددان با بیان اینکه اکنون هوش مصنوعی وارد شده و سرمایههای ناملموس که داراییهای فکری هستند بسیار ارزشمند شده است، اظهارداشت: اما ما دولت رانتیر را همچنان ادامه دادیم و دولت هم رابطه یک طرفه با مردم دارد. قرارداد اجتماعی بسته میشود به این شکل که دولت نفت را میفروشد، پول داخل خزانه دولت میرود و سعی میکند با کالاها و خدمات یارانهای ارزان، قیمتهایش را سرکوب کند. حتی ممکن است کالاها با زیان هم تولید شوند و آنها را در این شرایط دست مردم میرساند. یا نرخ دلار را پایین نگه میدارد تا بتواند واردات را با قیمت ارزان به دست مردم برساند یا وام بانکی با بهره بسیار پایین باشد. این شرایط تا زمانی که پول نفت وجود دارد، قابل دوام است اما وقتی نمیتوانیم نفت بفروشیم یا قیمت نفت کاهش مییابد، خصوصاً در یک دهه گذشته که دچار تحریم شدیم امکان تولید نداشتیم و حتی آنچنان مصرف داخلی نفت افزایش یافت که چیزی برای صادرات نمیماند این پول کم و کمتر شد. اما حکومت رفتارش را عوض نکرد که حکومت پاسخگویی باشد و خدمتگزار به مردم باشد و کالاها و خدماتی که به مردم میدهد با قیمت پایین باشد. نظام اداری اش مردم را اذیت نکند و وقتی میخواهیم تولید انجام دهیم قوانین به راحتی اجازه دهد. با اینکه گفته میشد میخواهیم اقتصاد را مردمی کنیم اما مردم به بازی گرفته نشدند.
خیرخواهان ضمن اشاره به علل بروز اعتراضات در آبان 98 ، توضیح داد: اینها همه فشارهای شدید ایجاد کرد مردم احساس کردند درآمدشان در حال کاهش است. پشتیبانی که دولت به شکل کمکها و بیمهها به اشکال گوناگون ارائه میداد، همه در حال آب شدن است و زندگی شان دیگر قابل اداره نیست و در این میان هم یکباره با این همه مشکلات و اعتراضات ماجرای آبان ۹۸ و سه برابر شدن ناگهانی قیمت بنزین رخ داد و آن اعتراضات شکل گرفت.
برای اعلام افزایش قیمت بنزین، روش درستی را اجرا نکردند
این اقتصاددان با بیان اینکه قوه مجریه شناخت واقعی از شرایط جامعه و تغییر اوضاع نداشت و مسئله را سرسری گرفت و این اتفاق افتاد، گفت: از چند ماه قبل زمزمههای افزایش قیمت بنزین مطرح میشد خبرهای ضد و نقیضی میآمد. تکلیف مردم روشن نبود و دولت هم میترسید اگر بگوید میخواهد از هفته بعد قیمت بنزین را افزایش دهد عدهای صف میبندند و آن را ذخیره میکنند و ممکن است خطراتی پیش آید و باعث آتش سوزی شود. اما در هر حال روش درستی را اجرا نکردند.
خیرخواهان با یادآوری اینکه چند روز قبل از اعلام افزایش قیمت بنزین وزیر نفت با قاطعیت گفت قیمت بنزین افزایش پیدا نمیکند و هر کس آن را گوش میکرد مطمئن میشد قرار است قیمت بنزین افزایش پیدا نکند، خاطرنشان کرد: نیمه شب جمعه این افزایش قیمت اتفاق افتاد و رئیس جمهور هم گفت من خودم اصلاً خبر نداشتم و از رسانهها شنیدم و به افراد دیگر سپرده بودم! ایشان به عنوان رئیس قوه مجریه از مسئولیت شانه خالی کرد و آن را بر دوش دیگران گذاشت. هرچند که در گذشته ها هم عدم شفافیت، تناقض گویی و صادق نبودن با مردم سابقه وجود داشت، اما در آنجا وقتی با صراحت با اعتماد مردم بازی شد عاملی برای آغاز اعتراضات شد.
جناح رقیب دولت با برخورد جناحی، آتش بیار معرکه شد
وی به نقش شبکههای اجتماعی در اطلاع رسانی و بروز اعتراضات نسبت به وضعیت بیکاری و تورم به بهانه افزایش قیمت بنزین اشاره کرد و افزود: جناح رقیب هم که سال ۱۴۰۰ قوه مجریه را بر عهده گرفت در این زمینه ایفای نقش کرد. کار درستی نبود که در آنجا با اقدام درست دولت برخورد جناحی کردند و آتش بیار معرکه شدند. در نتیجه مردم دیدند این اختلافات و دعواهای درون قشر طبقه حاکم وجود دارد. اثرات این وضعیت به خیابان سرایت کرد و مجموعه آنها اوضاع را از کنترل خارج کرد و تجربه و سابقه بسیار نامناسبی از اجرای اصلاحات به وجود آورد که تاکنون نیز هزینههای آن را متحمل میشویم. دولت فعلی نیز هنوز نمیداند که با این مسئله چه کند.
نگاه از بالا به پایین برای اصلاح قیمت بنزین راه درستی نیست
خیرخواهان درخصوص ضرورتهایی که دولتها باید در اجرای سیاستهای اصلاحی، خصوصا اصلاح قیمت بنزین مدنظر داشته باشند، یادآورشد: بنزین کالای عمومی است، اگر سیاستمداری بخواهد از بالا به پایین با موضع یک طرفه به مردم نگاه کند و دستور دهد راه درستی نیست. ممکن است ۱۰۰ سال پیش میشد این کار را کرد، اما اکنون مردم خود را صاحب حق میدانند و انتظار دارند در تصمیمات مشارکت داده شود. اگر برای هر اصلاحاتی پشتیبانی عمومی باشد باعث موفقیت میشود اما اگر نباشد میتوان پیشاپیش گفت احتمال زیاد شکست میخورد. به این دلیل مجریانی که میخواهند این برنامهها را اجرا کنند، برای مثال نظرسنجی گستردهای از مردم داشته باشند تا بدانند سطح آگاهی مردم نسبت به این مسئله چیست؛ چرا که اصلاحات معمولاً از طرف جامعه نگاه منفی دارد. حتی اگر اصلاحات خوبی هم باشد مردم نگاه منفی دارند به این دلیل که نگرانند هزینههایش را بپردازند اما منافعی که بعد از آن باید نصیب شود تحقق پیدا نکند. خصوصاً اگر درجه اعتماد مردم به مسئولان پایین باشد این طرحها میتواند مشکل زا باشد.
باید با مردم صحبت و آنها را قانع کرد که این اصلاحات به نفع آنها است
این استاد اقتصاد با تاکید بر اینکه باید با مردم صحبت و آنها را قانع کرد که این اصلاحات به نفع آنها است، تصریح کرد: باید برای اینکه هزینهها قابل تحمل شود، همزمان سیاستهای جبرانی در نظر گرفت و مثلاً اعلام کرد کمکها یا بهبودهایی به جامعه خصوصاً قشر آسیب پذیر و بسیار پایین که اکنون هم از عهده هزینههای زندگی بر نمیآیند در نظر گرفته میشود.
خیرخواهان ضمن مرور تجربه جهش در قیمت بنزین در سال 89، یادآورشد: آقای احمدی نژاد قبل از افزایش قیمت انرژی حساب بانکی برای مردم باز کرد و گفت این پول را برای شما ریختم. از نظر روانی این پول به مردم آرامش میداد هرچند که گفته بود نمیتوان از آن برداشت کرد اما مردم احساس میکردند که این پول در اختیارشان است پس افراد با آن افزایش قیمت، راحت کنار میآمدند تا اینکه احساس کنند اکنون سرشان را کلاه میگذارند و باید این هزینه را بپردازند تا بعد به دنبال مسئولی بروند که این وعده را داده تا او عملی کند.
بنزین را 8 هزارتومان می خریم و 3 هزارتومان به مردم می فروشیم
به گفته این اقتصاددان؛ مردم اکنون این یارانه را حق خود میدانند هر چند که دولت برای پرداخت آن از پرداختن به اولویتهای دیگری صرف نظر میکند. یا ما اکنون حتی مجبور به واردات شدهایم. از پالایشگاه با قیمتهای ۶۰۰۰ یا ۸۰۰۰ و یا ۲۰ هزار تومان بنزین را تامین میکنیم و به مردم مثلا با قیمت آزاد ۳ هزار تومان میدهیم. در این میان پولی که میشد صرف تحصیل و آموزش با کیفیت تر، هزینه کمتر برای بیمارستان و خدمات درمانی و جادههای مناسب و حمل و نقل بهتر در اختیار مردم قرار گیرد برای این مسئله هزینه میشود و شاهد ترافیک، آلودگی، ازدحام و خودروهای پرمصرف هستیم. این وضعیت به صورت قاطع به نفع هیچکس نیست. باید با گزارشهای ملموس و روشن این مسائل را به مردم اطلاع داد تا در رسانهها مطرح شود.
باید وضعیت نامناسب موجود با مردم مطرح شود
در دنیا پایینترین نرخ قیمت بنزین را داریم
با ثابت نگه داشتن قیمت بنزین آن را به یک، پنجم قیمت رساندهایم
وی تاکید کرد: باید وضعیت نامناسب موجود در قالب انواع مقالات با مردم مطرح شود و سعی کنند اعتماد مردم را جلب کنند و خواستههای مردم را بشنوند و بگویند ما میتوانیم با اصلاح یارانه نیازهای شما را برطرف کنیم. این ارتباط داشتن با رسانهها صورت گیرد. باید بحث شود و این موضوع مسئله عمومی مردم شود تا به راحتی با زمانبندی در طول ۳ و ۴ سال همراهی جامعه را جلب کنند. اکنون ما در دنیا پایینترین نرخ قیمت بنزین را داریم. بنزین با ارز ۶۰ تومان که حدود ۵ سنت می شود، در حالی که آن زمان که قیمت بنزین ۳۰۰۰ تومان شد، دلار ۱۲ هزار تومان بود که معادل ۲۵ سنت میشد. یعنی ما با ثابت نگه داشتن قیمت بنزین آن را به یک پنجم قیمت رساندهایم و عملاً مجانی کالایی که قیمت بالایی دارد و واردات میکنیم با یک دهم قیمت به مردم میدهیم و به شکل مناسبی هم تخصیص پیدا نمیکند و طبقات ثروتمند بسیار بیشتر از آن استفاده میکند.
باید ناکارایی های موجود روشن شود و اجماعی در سطوح بالا شکل گیرد
خیرخواهان با بیان اینکه حمل و نقل عمومی و آلودگی شهری ما هم مشکلات زیادی دارد، با تاکید بر ضرورت به بحث گذاشته شدن این مسائل، گفت: باید ناکارایی های موجود روشن شود و همدلی و اجماعی در سطوح بالا شکل گیرد و مردم هم بپذیرند که باید وضع تغییر کند. در این مسئله باید پیوست عدالت و کمکهای تکمیلی و تور ایمنی اجتماعی برای طبقات پایین ایجاد کرد. در این صورت میتوان اصلاحات را به درجه ای از موفقیتی رساند.
اگر اصلاحات موردی و فقط محدود به بنزین باشد هیچ نتیجهای ندارد
وقتی مشکلات تورم و رشد پایین اقتصادی سر جای خود باقی است و افزایش قیمت هم پس از چند سال اثر واقعی خود را از دست میدهد
این اقتصاددان ضمن تاکید بر اینکه اگر اصلاحات موردی و فقط محدود به بنزین باشد هیچ نتیجهای ندارد و علاجی موقتی است، توضیح داد: وقتی مشکلات تورم و رشد پایین اقتصادی سر جای خود باقی است، افزایش قیمت هم پس از چند سال اثر واقعی خود را از دست میدهد و اتفاقی نمیافتد. باید بسته سیاستی از انواع اصلاحات ضروری ایجاد شود تا واقعاً شاهد اقتصاد پویا که در آن دولت دخالت چندانی نداشته باشد و اجازه دهد بخش خصوصی تصمیم گیر باشد، باشیم. متاسفانه اقتصاد ما تحت تحریم است اما با همین اقتصاد داخلی هم میتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.
شعارهای رویایی میدهیم اما در واقعیت میبینیم دولت در امور جاری هم مانده است
باید شاهد دولتی باشیم که هر روز توانمندی، صلاحیت و قابلیتش برای اجرای اصلاحات فراهمتر شود
به باور خیرخواهان؛ باید احساس شود دولت توالی و مسیر زمانبندی شده از انواع اصلاحات لازم که اقتصاد کشور را قوی میکند انجام میدهد و در عین حال دیده شود که توانایی و قابلیت انجام این کار را دارد؛ چرا که متاسفانه ما حرفهایی میزنیم و شعارهای رویایی میدهیم اما در واقعیت میبینیم دولت در امور جاری هم مانده است. یعنی آنچنان نظام اداری فشل و از تولید فکر، دانش و نیروهای ماهر و توانمند خالی شده که حرفهایی که میخواهد بزند ممکن است اوضاع را بدتر کند. به این دلیل باید شاهد دولتی باشیم که هر روز توانمندی، صلاحیت و قابلیتش برای اجرای اصلاحات فراهمتر شود و رابطه مناسب و دوستانه با مردم دارد، مرتب به آنها گزارش میدهد و از سوی جامعه بازخورد میگیرد و اعتراضات را میشنود و فقط زمانی که اعتراضات شدید میشود به این فکر نمیافتد تا بگوید محلهایی را برای بیان اعتراضات قرار میدهد و بعد هم آن را فراموش میکند.
دولت واقعاً متعهد شود حرفهای خوبی که میزند انجام میدهد
این استاد اقتصاد به اهمیت نقش مجلس در انجام اصلاحات اقتصادی اشاره کرد و ادامه داد: باید نمایندگان مجلس هم نمایندگان اکثریت مردم باشند و نماینده گروههای خاص نباشند و دولت واقعاً متعهد شود که حرفهای خوبی که میزند انجام میدهد. سرمایهگذاریهای عمومی اعم از جاده انواع نیروگاههای برق و شبکه آبرسانی که چند دهه پیش ایجاد شده و اکنون فرسوده شده است و باید نظام آموزشی ما با توجه به تغییرات علم و دانش اصلاح شود. همه اینها باید وجود داشته باشد و دولت باید تقویمی واقعی و قابل اجرا از اصلاحات گوناگون را در بازه ۵ ساله آماده کند.
دولت درباره هزینه کرد منابع ناشی از افزایش قیمت بنزین، گزارشهای ۶ ماهه به مردم بدهد
وی تاکید کرد: دولت باید گزارشهای موردی ۶ ماهه به مردم بدهد؛ یعنی بعد از ۶ ماه بگوید مردم ببینید من مثلاً قیمت بنزین را از سه تومان به ۱۰ تومان رساندم، اما مالیات را از شما کمتر میگیرم. طبقه پایین که مالیات کمتری میداد را معاف کردم. این پول را جاده میسازم و یا حمل و نقل عمومی را گسترش میدهم و با کرایه بسیار پایین میتوانید به همه جا دسترسی داشته باشید. در مقابل افزایش قیمتی که ایجاد کرد بگوید این خدمات هم انجام میشود و هر مرحله گزارش دهد تا بتواند امیدواری و جلب اعتمادی از طرف مردم فراهم کند. مجموعه اینها باعث میشود تا مجموعه دولت در گامهای بعدی ثابت قدمتر و محکمتر بتوانند اقداماتش را انجام دهد.
فقط امیدواری من به صداقت این دولت است
جامعه تحت فشار است اما باید زمان بدهیم
خیرخواهان درخصوص امکان پیشبرد طرح های توسعه ای با وجود کسری شدید در بودجه دولت و همچنین دیگر چالشهای موجود نیز گفت: فقط امیدواری من به صداقت این دولت است؛ که به حرفی که میزند معتقد است. در اجرای برنامه ها، در عمل میتواند انواع مشکلات وجود داشته باشد، اما سرمایه صداقت بسیار مهم است. دولت عنوان کرده است که سعی میکنیم بهترین نیروها را در حد امکان به همکاری دعوت کنیم و به تخصص، دانش و مهارت هم بها داده شود و از تجربیات جهانی هم بتوانیم تا حد امکان بهره بگیریم. اینها نقطه قوت است. در عین حال ما هم باید بپذیریم دولت تازه روی کار آمده و حتی بودجه هم ممکن است برگرفته از برنامه دولت قبلی باشد. خودش در این زمان کوتاه امکان طرح و برنامه نداشته است. جامعه تحت فشار است اما باید زمان بدهیم.
به نظر می رسد اکنون ارتباط با جامعه نزدیکتر شده است
گونهای همکاری میان ارکان حکومت در حال شکلگیری است
وی اضافه کرد: از سوی دیگر به نظر می رسد مجموعه حاکمیت هم دیده است، مسیر قبلی اشتباه بوده و اکنون ارتباط خود را با جامعه نزدیکتر کرده است. اینکه همه گروهها باید به صورت واقعی دیده شوند و به آنها توجه شود. عامل وفاق هم بسیار مهم است. این وفاق وجود نداشت و انشقاق، جدایی و تفرقه بود. بخش مهمی از مشکلات ما ناشی از این روحیات بوده است. شرایط در حال عوض شدن است و گونهای همکاری میان ارکان حکومت در حال شکلگیری است. احساس میکنند در گذشته اشتباه کردند امیدوارم باعث درس گرفتن باشد. اینها امیدوارمان میکند.
خیرخواهان یادآورشد: این دولت هم از همان روز اول که آمد با پدیده ناگهانی جنگ لبنان و غزه با اسرائیل مواجه شد که خواه ناخواه ذهن و فکر را منحرف میکند. انشاالله به سلامت از این مسئله بگذرند تا بتوانند تمرکز بهتری بر مسائل داخلی داشته باشند.
دولت روحانی بدون فکر و سرسری به افزایش قیمت بنزین نگاه کرد
این اقتصاددان با تاکید بر ضرورت بررسی نقاط ضعف اجرای برنامه جهش در قیمت بنزین در آبان 98 با هدف رفع آنها، گفت: برای اینکه نشان دهم دولت آقای روحانی چقدر بدون فکر و سرسری به مسئله افزایش قیمت بنزین نگاه کرد تا در پنجمین سال بتوانیم از آنها درس عبرت بگیریم و مجدداً این اشتباهات تکرار نشود، باید نگاهی به روند اتفاقات در آن روزها داشت. با کارهایی که کرده بودند تا حد زیادی طبیعی بود که این اتفاقات بیفتد و اگر این سیاست در آن زمان موفق میشد باید تعجب میکردیم. هرچند که شاید هنوز اطلاعات کاملی نداشته باشیم.
وی ضمن مرور تجربیاتی که در آنها افزایش قیمت بنزین با اعتراضاتی روبرو بوده است، افزود: در دنیا هم تصمیم برای افزایش قیمت بنزین این مسائل را دارد اما آن شدتی در ایران در آبان 98 رخ داد، غیرمنتظره بود. همان روز که بنزین افزایش پیدا کرد آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین به خانوادههای نیازمند میرسد یعنی به آینده احاله میکنند، برعکس تجربه خوب آقای احمدی نژاد که وقتی یارانهها را برداشت حساب بانکی برای مردم تعیین کرد که در آن پول هم بود و اطمینان روانی در جامعه ایجاد شد، در اینجا با مجموعه سابقههایی که مردم از وعدههای بدون عمل داشتند حرفی زده شد و از آن گذشتند.
دولت قبل از اعلام جهش در قیمت بنزین، هیچ ارتباطی درباره آن با جامعه ایجاد نکرد
خیرخواهان ادامه داد: آقای رئیس جمهور هم گفتند افزایش نرخ بنزین به نفع مردم است. یعنی فردی که میخواسته بنزین بزند یکباره با قیمت ۱۲۰ هزار تومان مواجه شده و بعد چنین صحبتی را می شنود. این به غیر از انگشت در چشم مردم کردن و به نوعی مسخره کردن مردم نیست، ضمن اینکه قبل از آن هم هیچ ارتباطی با جامعه نداشتند. تا قبل از آن وزیر نفت به مردم میگفت ما قصد گران کردن بنزین را نداریم، بنزین را گران کردند بدون اینکه هیچ سیاست جبرانی به مردم بگویند و فقط میگویید افزایش قیمت بنزین به نفع مردم است! یعنی بر روی نارضایتی مردم آتش میریزید.
وی با بیان اینکه فردای آن روز برخی نهادهای حکومتی غیر از قوه مجریه گفتهاند از افزایش قیمت بنزین بیخبر بودیم و دخالتی نداشتیم، اظهارداشت: آنها به جای اینکه پشت سر رئیس جمهور بیایند و بگویند ما از آن حمایت میکنیم و اقدام خوبی بوده، شانه خالی میکنند و به نوعی ناهماهنگی و اصطلاحا نامردی انجام شد. یا اینکه رئیس جمهور از قبل با آنها هماهنگ نکرده و توجیه نکرده که این اقدامات باید انجام شود. آنها موثر بودند و رقبای دولت روحانی نیز از این شرایط سوء استفاده کردند و اینگونه گفتند که ما دخالتی نداشتیم و خودشان را هم از صحنه دور کردند.
آبان 98 دولت تصمیمی گرفت و بقیه به جای حمایت، آن را خنثی کردند
نمایشی از تضاد، دوگانگی و به هم ریختگی در جریان تصمیم برای جهش قیمت بنزین
این اقتصاددان افزود: فردای آن روز برخی آیات عظام از نمایندگان مجلس خواستند افزایش قیمت بنزین را رفع کند. یعنی دولت تصمیمی گرفته و بقیه به جای حمایت، آن را خنثی میکنند. نماینده مجلسی اظهار میدارد مدتها است که مجلس در راس امور نیست! یعنی مجلس بیخبر بوده و با ما هماهنگ نکرده است. یک عضو هیئت رئیسه مجلس میگوید استانداران خواستار اجرای طرح تعویق افزایش قیمت بنزین بودند یعنی میگوید اگر دولت آقای روحانی، رئیس سازمان برنامه و دیگران گفتهاند میخواهیم قیمت بنزین را گران کنیم، استانداران که نماینده رئیس جمهور در استانها هستند مخالف بودند! یعنی گونهای تضاد، دوگانگی و به هم ریختگی وجود دارد. عضو دیگر هیئت رئیسه مجلس هم از تعیین طرح دوفوریتی از سوی جمعی از نمایندهها برای برگشت قیمت بنزین خبر میدهد. آیت الله مکارم شیرازی نیز با انتقاد از افزایش قیمت بنزین، خواهان بیان دلایل دولت و روسای قوای سه گانه برای انجام این کار شد.
رهبری پشت دولت ایستاد
خیرخواهان گفت: جالب است که دو روز بعد، در روز یکشنبه حمایت رهبری از افزایش قیمت بنزین اعلام میشود و این کار خوب و پسندیدهای بود که با وجود همه اشتباهاتی که از سوی دولت صورت گرفت، رهبری پشت دولت ایستاد. چون اگر دولت در اینجا عقب مینشست برای هر تصمیمی متزلزل بود و اعتبار و وجهه قوه مجریه زیر سوال میرفت. رهبری با دوراندیشی از این تصمیم حمایت میکنند و با اینکه نمایندهها اعتراض میکنند که چرا نظر مجلس در افزایش قیمت بنزین پرسیده نشده، از طرح دو فوریتی شان میگذرند و کوتاه میآیند. با این حال باز خبر میآید که برخی نمایندگان در اعتراض به اینکه در افزایش قیمت بنزین نقش نداشتهاند استعفا میدهند. جالب است که آقای رئیسی که آن زمان رئیس قوه قضاییه بود میگوید افزایش قیمت بنزین پیشنهاد دولت بوده است. یعنی ما در این قضیه دخیل نبودیم. به هر حال بحثهای انتخاباتی و موضوع رقیب و حریف اینجا در کار مهمی نقش ایفا کرد و از دوراندیشی و سیاست مناسب به دور بود.
وی با بیان اینکه آقای حسن روحانی اینجا به تکاپو افتاد و وعده داد که کمکهای معیشتی از ۲۷ آبان به مردم داده شود در حالی که قبل از آن سیاستهای جبرانی را باید هماهنگ میکردند و به مردم اعلام میشد، اضافه کرد: دیگر کار از کار گذشته بود. جالب است دانشجویانی که قشر تحصیل کرده هستند و باید با آنها ارتباط برقرار و این مسائل برای آنها توضیح داده میشد نیز کنار بودند. آنها هم در دانشگاه تجمع برگزار کردند. البته روشن نیست آنها چه کسانی بودند، نمایندگان گروه خاص یا مخالف دولت بودند یا کل دانشجویان بودند. با شعارهایی در مورد مسائل اقتصادی از جمله افزایش قیمت بنزین وارد صحنه میشوند و تحت عنوان دانشجو تجمع میکنند و به مخالفت با دولت میپردازند. در روز سوم ۲ نماینده مجلس به وزیر کشور نسبت به فراهم نبودن امکان اعتراض مدنی مردم تذکر میدهند. تا اعتراض و شورش جدی میشود همه یادشان میآید که محلی برای اعلام و نظر و اعتراض ایجاد کنند.
میتوانیم عامل اصلی را رفتار و برنامهریزی نامناسب دولت بدانیم
به گفته این پژوهشگر توسعه؛ در آن روزها آقای روحانی، رئیس جمهور متذکر میشود خوشبختانه طبق آمار این سه روزه آنها که اغتشاش کردند عددشان بسیار کم است! اطلاعات درست و غلطی به ایشان میدهند. کل مملکت به هم ریخته، اینترنت قطع شده و کشورهای خارجی نیز طمع میکنند. مملکت به نوعی روی هوا رفته بود. با این حال اینگونه صحبت میکنند. وقتی با جامعه ارتباط ندارید اینگونه میشود. جالب است روز هفتم، سخنگوی سپاه میگوید اغتشاشات در ۱۰۰ شهر کشور وجود داشت که توانستیم آنها را مهار کنیم! فرمانده عملیات بسیج میگوید به عنوان کسی که در صحنه بودم معتقدم فقط خدا ما را نجات داد! متاسفانه ما شرایط کشور را به جایی میبریم که فقط خدا باید دخالت کند و ما را نجات دهد. بنابراین با مرور این تحولات میبینیم چقدر بدون فکر و بدون توجه به ابعاد گوناگون اجتماعی، سیاسی، رسانهای و ارتباط با مردم در اجرای این سیاست، دقیقاً روال معکوس آنچه که باید پیش میرفته ، انجام شده و بیتوجه به تجربیات جهانی و تجربیات گذشته با خودمداری، خودپسندی یا بیفکری چنین عارضه و فاجعهای نصیب کشور شد. بنابراین میتوانیم عامل اصلی را رفتار و برنامهریزی نامناسب مجموعه دولت بدانیم.
نگاهی به تجربه موفق اردن در اجرای اصلاح اقتصادی
اگر رابطهتان با مردم صادقانه و دو طرفه باشد میتوان اصلاحات را انجام داد
خیرخواهان با تاکید بر ضرورت توجه به تجربه موفق دیگر کشورها در اجرای اصلاحات اقتصادی توضیح داد: بررسی تجربه اردن نشان میدهد اگر کار درست انجام شود و رابطهتان با مردم صادقانه درست و دو طرفه و به شکل مناسب باشد میتوان اصلاحات را انجام داد و همه هم راضی باشند و بعدها هم به عنوان یک نمونه موفق به آن افتخار کنیم و الگویی برای حرکتهای بعدی شود.
وی با اشاره به بخشهایی از کتابی که پیش از ترجمه کرده است با عنوان «چالش های توسعه به روایت سیاستگذاران سرشناس» که به تجربه نگاری بانیان اصلاحات اقتصادی دهه 1990پرداخته است ادامه داد: کتابی با سفارش بانک جهانی تهیه شده که در دهه ۹۰ میلادی که دهه ۷۰ شمسی میشود و در آن دوره، سیاست تعدیل هم در ایران اجرا میشد. بانک جهانی بعد از ۱۰ سال ، از کسانی که این اصلاحات را در کشورهایشان انجام دادند دعوت میکند تا در همایشی شرکت کنند و تجربیاتشان را توضیح دهند و بگویند اگر قرار باشد دوباره این سیاست را اجرا کنند چه کارهایی انجام میدهند یا چه کارهایی انجام نمیدهند. یکی از فصول آخر این کتاب در فصل سیزدهم درباره اردن است و واقعاً تاسف بار است که با وجود چنین ذخیره دانشی که در دنیا وجود دارد و با مطالعه سطحی هم میتوان از آن درس گرفت و رفتارها و برنامههای بسیار بهتری انجام داد، اما ما به آنها بی توجهیم.
اردن چگونه از «فتنه آوریل» به ثبت یک تجربه موفق رسید؟
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: نویسنده این فصل مجری اصلاحات در اردن بوده است. باید توجه داشت در آن دوره، اقتصاد اردن اقتصاد وابسته به صادرات نیروی کار ماهر و تحصیل کرده کشور بوده که در کشورهای خلیج فارس کار میکردند و آن کشورها هم به دلیل اینکه اردن در خط مقدم جنگ با اسرائیل بوده کمک مالی به اردن میکردند. تا اینکه قیمت نفت در دهه ۸۰ سقوط میکند. این کارگران برمیگردند و پولی نبوده که به اقتصاد اردن تزریق شود. دولت دچار کسری بودجه میشود و یارانههای عمومی را، از جمله یارانه فرآوردههای نفتی کاهش میدهد. قیمت بنزین و گازوئیل به شدت بالا میرود اما دولت خودش قیمت کرایهها را کنترل میکرده و اجازه نمیداده قیمتها افزایش یابد. رانندگان اتوبوس و تاکسی اعتراض میکنند. خشونت ایجاد میشود و شهرهای اصلی اردن نیز محل درگیری میشود که به «فتنه آوریل» معروف میشود. این شوک درمانی ناگهانی در دهه ۸۰ تجربه ناموفقی بوده. بعد از آن عراق به کویت حمله کرد و اردن خواهان راه حل عربی برای این مسئله شد و چندان با اتلاف بینالمللی همکاری نکرد. در نتیجه کشورهای عربی با اردن موضع مخالف پیدا میکنند و صادرات محصولات به اردن را تحریم میکند و اجازه ورود محصولاتشان به اردن را هم نمیدهند. بازار عراق هم که مهمترین بازار محصولات تولیدیشان بوده نیز از بین میرود و در اینجا مجدد اقتصاد اردن به شدت افت میکند و به افزایش قیمت نان متوسل میشود. در اینجا دولت افراد فقیر را نادیده نمیگیرد و تور ایمنی اجتماعی ایجاد میکند تا بتواند یارانه را به شکل مناسبی اجرا کند.
مناسب ترین برنامههای اصلاحاتی تنها با مشارکت همه ذینفعان میتواند موفق شود
خیرخواهان با بیان اینکه در این کتاب آمده است که دو درس اساسی از تجربه اصلاحات گرفتم مناسب ترین و به موقعترین و به خوبی درک شدهترین برنامههای اصلاحاتی تنها با مشارکت همه ذینفعان میتواند موفق شود، عنوان کرد: اگر همه آنها که از یارانه متاثر می شوند را ببینید و در آن اصلاح مشارکت دهید میتوانید موفق شوید. دیگر اینکه سیاستها فرایندها و رویهها باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد و چندان یک طرفه و از بالا به پایین نباشد بلکه از پایین به بالا و در مراحلی هماهنگ شده با مردم دیده شود. نباید دولت بدون هماهنگی با سایر قوا سیاست تدوین کند.
دموکراسی، اصلاحات را به تاخیر میاندازد، اما نبود دموکراسی بسیار زیانبارتر است
هر اندازه که زمان بیشتر باشد موفقتر خواهید بود
وی گفت: ناظران به این نتیجه رسیدند که دموکراسی، اصلاحات را به تاخیر میاندازد اینکه نظر مردم را بگیرید زمان میبرد اما تجربه اردن ثابت میکند که نبود دموکراسی بسیار زیانبارتر است چرا که اصلاحات را از بین میبرد و باعث شکست آن میشود، بنابراین بهتر است با ذینفعان و مردم ارتباط بگیرید و هر اندازه که زمان بیشتر باشد موفقتر خواهید بود. مقایسه دو تجربه اخیر اردن از شورشها شاید روشنترین مثال برای این نکته باشد. در سال ۹۶ میلادی که اصلاحات قبلی انجام شد و شورش میان صورت گرفت اما به شدت شورشهای سوخت و بنزین در سال ۸۹ میلادی نبود، در حالی که درباره نان که کالای ضروریتری بود احساس میشد مردم شدیدتر اعتراض کنند. غیر عادی بودن واکنش مردمی که سوخت را به نان اولویت میدهند به بهترین وجه با نبود دموکراسی در واقعه ۱۹۸۹ و وجود مجلس نمایندگی با عملکرد خوب در حادثه دوم قابل توضیح است.
به گفته این اقتصاددان؛ اینکه مردم و نمایندگانشان را با خود همراه کردید و با آنها ارتباط داشتید باعث شد خشم و نارضایتی به شدت قبل ایجاد نشود. درباره شورش نان در اردن، مردم نماینده داشتند و صدایشان شنیده شد در سال ۱۹۹۶ یکی نماینده که همان مجلس منتخب مردم باشد فعال بود و در فرایند اصلاحات شرکت داشت. اگرچه دولت از نظر قانونی برای برداشتن یارانه نان موظف به اخذ موافقت مجلس نبود اما در بحثهای گسترده با کمیته مالی مجلس شرکت کرد. پس از بحث و مجادله و تغییرات چشمگیر در آن سیاست که برنامه منعطفی داشت کمیته مالی به حذف یارانهها رضایت داد. اگرچه سازوکارهای اجتماعی متفاوتی را پیشنهاد کرد. با اینکه حذف یارانهها باعث شد قیمت نان سه برابر شود واکنش عمومی به آن، به شکل پذیرش آگاهانه بود مردم با اینکه ناراحت بودند اما پذیرفتند که این کار باید صورت بگیرد و سه برابر شدن قیمت را تحمل کردند. شورشها هرچند مهم و پرهزینه یک حادثه محلی در فقیرترین مناطق اردن دیده شد.
با اینکه احزاب مخالف در اردن، می توانستند دولت را تضعیف کنند، اما با اصلاحات اقتصادی همراهی کردند
وی ادامه داد: حزب مخالف سیاسی اصلی که یک پنجم کرسی مجلس را در اختیار داشت به میزان چشمگیری نه تنها از شورشها فاصله گرفت، بلکه به تحت کنترل نگه داشتن آنها نیز کمک کرد. با اینکه مخالفان میتوانستند کمک کنند دولت تضعیف شود و حتی باعث سرنگونی اش شود و خودشان روی کار بیاید همراهی کردند بر خلاف وضعیتی که ما در سال ۹۸ در قضیه بنزین با آن مواجه بودیم، عمل کردند. این قضیه میتواند نمونهای از دهها و صدها نمونه باشد که توانستند با تبعات کمتر این اقدام را انجام دهند و انشاالله ما هم در برنامهها و اصلاحات آینده بتوانیم به شیوه درست پیش ببریم.
متاسفانه با تورم وحشتناک غیرقابل توجیه مواجه هستیم
قرار بود تورم با هر نسبتی بالا میرود به همان نسبت هم دستمزدها افزایش یابد
وی در عین حال با بیان اینکه متاسفانه ما با تورم وحشتناک غیرقابل توجیه مواجه هستیم و اکنون تورم حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است، یادآورشد: در همین شرایط، افزایش دستمزدها نیز ناعادلانه است. وعده این بود که اگر تورم با هر نسبتی بالا میرود به همان نسبت هم دستمزدها افزایش یابد. سبد هزینهای و گشایشی مردم مرتب کوچکتر میشود و تورم بسیار بالاتر است. با این حال جامعه خود را تقریبا به تورم عادت داده و اگر رشد اقتصادی ایجاد شود و اقتصاد تحرک پیدا کند، مردم احساس میکنند میتوانند درآمد بیشتری داشته باشند و افراد بیکار کمتر میشوند و حقوق بگیران در خانوادهها بیشتر میشود این شرایط به تدریج میتواند جبران شود. البته هر اصلاحاتی زمان بر است. این تیم جدید باید با هم هماهنگ شوند در مجموعه دولت این گفت وگو و ارزیابی مسیر درست روشن شود، بعد آنها را به بدنه جامعه منتقل کنند.
بازی با آتش این است که ما اکنون در شرایط غیرعادی هستیم
وی در پاسخ به برخی دیدگاه ها که انجام هر نوع اصلاحات اقتصادی را بازی با آتش عنوان می کنند، گفت: بازی با آتش این است که ما اکنون در شرایط غیرعادی هستیم و نیمی از مردم - کمتر یا بیشتر - رابطهشان را با حکومت قطع کردهاند و رغبت و انگیزهای برای اینکه بخواهند اعتماد کنند وجود ندارد. حداقل باید کسانی که اندک امیدواری را دارند تثبیت کرد تا ایجاد رضایت تدریجی شود. احساس کنند دیگر قرار نیست هر روز وعده پیشرفت برای رسیدن به قله به مردم داده شود اما در عمل ببینند آنچه که در واقعیت زندگی میبینند هر روز پس رفت و افت درآمدهایشان است و به آنها دهن کجی میشود.
اگر از این مرحله عبور کنیم میتوان گفت آیندهای نه مناسب بلکه نسبتاً بهتر در مقایسه با وضعیت قبل خواهیم داشت
خیرخواهان اضافه کرد: با آمدن آقای پزشکیان و ارتباط خوبی که دو قوه دیگر با دولت دارند، انشاالله مسئولان شرایط خطرناک پیش روی کشور را ببینند و گروه ها و افراد موثر به جای اینکه بخواهند زیر پای قوه مجریه را خالی کنند؛ همه همدل و همراه شوند. در آن صورت تازه میتوانیم حرکت را آغاز کنیم و در این دریای مواج و متلاطمی که گیر کردهایم مسیر درست را پیدا کنیم. مدتی فکر کنیم و به صورت مناسب مسیر و جهت دهی خوبی با توجه به شرایط واقعی که در داخل کشور منطقه و دنیا داریم بازاندیشی درستی صورت گیرد. انشاالله گام به گام، تدریجی و فازبندی شده قدمهای خوبی صورت دهیم. موفقیتهای تدریجی ایجاد شود تا به مردم و سرمایهگذاران امید و انگیزه دهد. اگر از این مرحله عبور کنیم میتوان گفت آیندهای نه مناسب بلکه نسبتاً بهتر در مقایسه با وضعیت قبل خواهیم داشت؛ چرا که پول نسبتاً آمادهای که در اندازههای ۵۰ میلیارد دلار و ۶۰ میلیارد دلار در گذشته بود دیگر وجود ندارد و باید با زحمت، کار و تصمیمات درست گرفتن و تصحیح کردن اشتباهات و راه درست را به پیش رفتن به تدریج اقتصادمان را قوی و حداقل رفاه را فراهم کنیم.
افزایش ناگهانی برای قیمت بنزین معنی نمیدهد، افزایش کم هم وافی به مقصود نیست
این اقتصاددان عنوان کرد: افزایش ناگهانی برای قیمت بنزین معنی نمیدهد. افزایش کم هم وافی به مقصود نیست، بلکه باید احساس شود پولی که عاید میشود در حد خوبی است و به شکل مناسب بین طبقاتی که اکنون در رنج و فشار زندگی هستند و به خودکشی و طلاق و مهاجرت از کشور فکر میکنند و قطع امید کردهاند، توزیع شود. حال مردم اصلاً خوب نیست و هر سال هم بدتر میشود باید به شکلی احساس شود دولت غمخوار مردم است و به مشکلاتی که دارند آشناست و توجه دارد. آن دور شدن و قهری که مردم پیدا کردهاند و به شکل اعتراضات گوناگون به وجود میآید ترمیم شود. هر انتظاری که از دولت داشته باشیم لازمهاش رشد اقتصادی است. رشد کشور در ۱۰ سال گذشته صفر بوده، اگر این رشد به ارقام ۴ یا ۵ و ۶ درصد برسد، توان مالی دولت زیاد میشود و میتواند کمکهای گوناگون صورت گیرد و به تدریج تورم پایین بیاید و زمینه ارائه انواع خدمات رفاهی به صورت عادلانه میان طبقات مردم فراهم شود.
این استاد اقتصاد درخصوص برخی پژوهشها که عنوان می کنند افزایش قیمت بنزین نقشی در کاهش مصرف آن نداشته است، گفت: معتقدم تا زمانی که بنزین ارزان باشد هیچ انگیزهای نخواهد بود که دستگاههایی که اتلاف انرژی دارند آن را اصلاح کنند. در واقع یک نقش بسیار مهمی که افزایش قیمت دارد این است که سیگنال میدهد که آن را به نحو بهتر استفاده کنید.
باید قیمت بنزین با تورم فعلی ۲۵ هزار تومان میشد
خیرخواهان افزود: تاکنون افزایش قیمتی نبوده! وقتی تورم ۵۰ و ۶۰ درصدی داریم یعنی قیمت یک کالا بعد از دو، سه سال، دو، سه برابر میشود. در نتیجه وقتی قیمت یک کالا را دو، سه برابر کنید و در دو، سه سال آینده ثابت نگهدارید یعنی افزایش قیمتش خنثی شده است. چون این افزایشها ادامه پیدا نکرده است. سال ۹۸ قیمت بنزین معادل ۲۵ سنت بود و اکنون به ۵ سنت رسیده است. به ظاهر شاید بتوان گفت قیمتش ثابت مانده، اما در عمل یک، پنجم شده است و اصلاً افزایشی صورت نگرفته است. اکنون باید قیمت بنزین با تورم فعلی ۲۵ هزار تومان میشد. اگر اینگونه افزایش قیمت میداشت ما این مصرف بنزین را نداشتیم. با تورم موجود، افزایش قیمت سریع خورده میشود در صورتی که اگر این روند مستمر بود و ادامه پیدا میکرد، مطمئن باشید مصرف ۱۲۰ هزار لیتر در روز فعلی میتوانست ۸۰ هزار یا کمتر باشد و درآمد خوبی هم نصیب دولت میشد. آن وقت می توانستند یارانهها را دو یا سه برابر کنند و کسری بودجه کمتر میشد ولی ما از این منافع محروم شدیم و اوضاع فعلی را به وجود آوردیم.
همچنین دکتر جعفر خیرخواهان، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و دکتر حسین رجب پور، اقتصاددان نیز در گفت وگوهایی با جماران، ضمن بررسی زوایای مختلف حوادث آبان 98 و اجرای اصلاحات اقتصادی، به بیان دیدگاه های خود پرداختند.
به گزارش جماران، لینک سخنان دکتر حسین راغفر و دکتر حسین رجب پور در این میزگرد غیرحضوری بدین شرح است: