فرشاد مومنی گفت: بر اساس گزارش گمرک درباره سال ۱۴۰۲ معلوم شده که اقلام صادراتی موسوم به دانش بنیان ما هر تن ۶۹۰ دلار ارزش داشته در حالی که اقلام وارداتی ما هر تن حدود ۴۵۰۰ دلار ارزش دارد. اهمیت این تفاوت بنیادی در این است که ما باید بفهمیم لفظ دانش بنیان یک مشترک لفظی است. وقتی در شرایطی که فاجعه آمیزترین فشارهای تحریمی را داریم آنچه که وارد میکنیم بیش از ۶ برابر آنچه که صادر میکنیم قیمت دارد، نشان دهنده چیزهای زیادی است که کاملا به این مربوط میشود که ما باید حواسمان را جمع کنیم و به هیچ وجه در دام خود فریبی نیافتیم.
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر فرشاد مومنی با بیان اینکه اگر رابطه مردم و حکومتشان خوب نباشد، هزینههای اداره جامعه به اندازه ای بالا میرود که حکومت ناگزیر سرنگون خواهد شد، گفت: وقتی ایران در یکی از کمرشکنترین دوران نابرابریهای ناموجه فزاینده خود است، بی معنا است که ما الگوی مشارکتی تعریف کردهایم که هیچ کدام از آن سه مشخصه را ندارد. اگر حکومت گرامی از ظرفیتهای موجود در همین شرایط استفاده کند و علائمی صادر کند که نشان دهنده این باشد که تا حدودی تنبه و آگاهی پدیدار شده، میشود امیدوار بود که از انبوه بابهای مسدود شده، دو سه باب مهم باز شود.
وی با بیان اینکه سال ۲۰۲۱ و ۲۲ هم در مجموع از کل اقلام صادراتی ما چیزی بالغ بر ۸۵ درصدش خام فروشی است، تاکید کرد: ما در قعر کشورهایی قرار داریم که از جنبه الگوی تقسیم کار جهانی در نازلترین قدرت چانه زنی و در بالاترین شدت آسیب پذیری هستند. بسیار متاسفم که گروههای ذینفعی که متاسفانه تا این میزان قدرت جریان سازی دارند قباحت این شدت از خام فروشی را حدود زیادی از بین بردهاند.
در جستجوی راه حلی برای برون رفت از دورهای باطل با منشا فقر و عقب ماندگی باشیم
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی اقتصاددان و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست بررسی «ضرورت و اهمیت مشارکت مردم ایران در سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود؛ بیم ها و امیدها»، سخن می گفت، با بیان اینکه برگزاری این جلسه برای ما از نظر روحی بسیار دشوار بود، خاطرنشان کرد: جامعه ما که دائما در معرض شوک های بعضا تلخ و پرخسارت است، مجددا در معرض یک شوک بزرگ دیگر قرار گرفت و طبیعتا آنچه که در ادبیات توسعه به ما برای فهم بایسته های مواجهه با چنین شرایطی کمک میکند، میگوید باید برای برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی قابلیتهای نظام ملی را افزایش دهیم؛ به گونهای که در برابر هر یک از این شوک ها قادر باشیم آسیب هایمان را به حداقل برسانیم و ظرفیت هایی ایجاد کنیم که بر فراز این آسیب ها در جستجوی راه حلی برای برون رفت از دورهای باطل با منشا فقر و عقب ماندگی شویم.
وی ادامه داد: صرف نظر از وجه عاطفی این مسئله، به قاعده منطق های حاکم بر هر شوکی که به نظام حیات جمعی ما وارد میشود که این خطر را ایجاد میکند که برخوردهای هیجانی، شتاب زده و انفعالی در اولویت قرار گیرد، به نظر می رسد شاید مهمترین خدمتی که می توانیم در چنین شرایطی داشته باشیم این است که مسئله را در کادر اندیشه توسعه و بر محور گشایش افق هایی برای دیدن اصولی واقعیتها ارتقاء و توانمندی های داخلی به کار بگیریم.
مطالبه جامعه ما در موج های نابرابری جهانی، استقلال خواهی بوده است
این استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: حداقل در طی بالغ بر ۲۵۰ سال گذشته که جامعه بشری در اثر موج های چندگانه تحولاتی که در بنیه تولیدی کشورها پدیدار شده و مسئله شکاف، فاصله و نابرابری های بحران ساز در ابعادی بیسابقه در طول تاریخ بشر مرتبا رو به افزایش است، حیاتیترین مسئله ای که از این دریچه، برای ما به لحاظ تاریخی موضوعیت داشته و واکنش طبیعی جامعه ما بوده، مسئله مطالبه استقلال خواهی است.
در همه ساختارهای قدرت، رابطه ای تنگاتنگ بین رقبای داخلی و خارجی وجود دارد
مومنی با بیان اینکه مطالبه استقلال خواهی وجوه و مراتب پرشماری دارد عنوان کرد: در کل این دوره 250 ساله، دستاوردهای نظری قابل اعتنایی که برای اداره با عزت و آبرومند و با کیفیت نظام های ملی تدارک شده، به ما میگوید هر کشوری با طیفی از رقبای بیرونی و درونی برای ساختار قدرت خود روبرو است. اینها دائما مترصد هستند که ساختار قدرت موجود را به زیر بکشند و در راستای منافع و مطامع خود جایگزین هایی چه از نوع خارجی و چه نوع داخلی، تدارک ببینند. گفته میشود در این میان در پاسخ به این پرسش که آیا رابطهای بین رقبای داخلی و خارجی هم میشود تصور کرد، ظریفترین نکتهای که از جنبه نظری مطرح شده این است که آری! میان آنها رابطهای تنگاتنگ وجود دارد و این رابطه تنگاتنگ تابع کیفیت رابطه مردم با حکومتشان است.
اختلال در اعتماد و انگیزه همکاری متقابل، پیوند ساختار قدرت با استعمارگران را ایجاد می کند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد توضیح داد: برای رقبای خارجی و رقبای داخلیِ ساختار قدرت، در جامعه هایی که از یک رابطه مبتنی بر حسن اعتماد و با انگیزه های همکاری بین مردم و حکومت برخوردار هستند، اعمال اراده برای تحقق مطامع تا مرز امتناع پرهزینه می شود. از سوی دیگر نیز به لحاظ تاریخی، در کل دوره ۲۵۰ ساله گذشته تاریخ ایران، یعنی پس از نقطه عطف نخستین موج انقلاب صنعتی تا امروز، توافق نظری فراگیر وجود دارد که اگر کوچکترین اختلالی در رابطه با دو مشخصه اعتماد متقابل و انگیزه همکاری متقابل پدیدار شود، پیوندی نظام وار میان ساختار قدرت موجود که میخواهد مستقل از مردم و اراده آنها و با اعمال استبداد امور را اداره کند با استعمارگران پدیدار میشود.
در ترکمنچای، روسیه صرف نظر از خواسته مردم، صراحتا تعهداتی درباره خاندان قاجار بر عهده گرفت
وی اضافه کرد: برای کسانی که از این زاویه تاریخ ۲۵۰ ساله گذشته ایران را دنبال میکنند، بیشمار شواهد از این پیوند قابل ذکر است. شاید یکی از عریان ترین، تلخ ترین و قبیح ترین آنها، مصرحاتی است که در قرارداد ترکمنچای میان طرف ایرانی و روسی بسته شده؛ به گونهای که طرف روسی صرف نظر از اینکه در ایران خواسته مردم چیست به صراحت تعهداتی درباره خاندان قاجار بر عهده گرفته است. چند ساله قبل و بعد از انقلاب مشروطیت، که استبداد قاجاری حاضر نبود به خواسته های حداقلی مردمش تن دهد، هر تلاشی که مردم ایران برای مقید کردن و محدود کردن قدرت قاجارها صورت میدادند، بلافاصله سرنیزه، توپ و گلوله روسی به سوی مردم ایران و پاکدامنترین چهرههای ملی از میان نخبگان سیاسی و فکری ما نشانه می رفت.
سازوکارهای اعمال سلطه اجانب، پیچیده و نامرئی شده اند
این اقتصاددان اظهارداشت: این مسئله در دوره پهلوی هم به همین صورت قابل مشاهده است، اما همه کسانی که از دریچه اندیشه توسعه به مسئله سازوکارهای اعمال سلطه و برقراری روابط دست نشاندگی وابستگی و مستعمرگی چشم دوختهاند میدانند که هر میزان که به زمان حال نزدیکتر میشویم، سازوکارهای اعمال سلطه اجانب با دو خصلت برجسته قابل ردگیری است. این سازوکارها دائما رو به پیچیدگی میگذارد و دائما نامرئی تر میشوند.
به دلیل نامرئی شدن سازوکارهای سلطه، برخی اصل سلطه را منکر می شوند
به گفته مومنی؛ هر میزان به شرایط کنونی نزدیک میشویم، شدت این پیچیدگی و نامرئی شدن به اندازهای افزایش پیدا میکند که بعضی ها اصل وجودش را منکر میشوند. این هم یکی از شگفتیهای زمانه ماست! زمانی این گونه است که به واسطه اینکه نفس این اتهام، برای هر حکومتی تلخ، دردناک و شرم آور است. زمانی هم هست که ساختار قدرت، اصل وجود نظام سلطه را انکار می کند و زمانی هم هست که نخبگان فکری در این زمینه فعال میشوند. خوشبختانه یا متاسفانه، ساختار قدرت کنونی ما، هرگز اصل وجود طمع خارجی برای به کنترل درآوردن ساختار قدرت را نفی و انکار نکرده است؛ اما برای نخبگان اندیشه ای واقعا باید فکری کرد که بعضی از آنها با ژست و تبختر، حرفهایی میزنند که حتی برای یک فرد عامی عادی هم قبیح است؛ چه رسد به فردی که سرد در کتاب و کتابت دارد و قلم به دست است.
به صراحت گفتند از نقطه عطف ۱۳۹۷ به بعد، ابزار تحریم با هدف براندازی ساختار قدرت کنونی طراحی شده
برخی نخبگان سازوکارهای سلطه را انکار می کنند
این استاددانشگاه ادامه داد: با همه ادعاهایی که بسیاری از سلطهگران دنیا مطرح میکنند به صراحت اسنادی منتشر میشود و در آن گفته میشود از نقطه عطف ۱۳۹۷ به بعد ابزار تحریم با هدف براندازی ساختار قدرت کنونی طراحی شده، واقعا نفی و انکار این پدیده به ویژگیهایی نیاز دارد که بیان آنها خجالت آور است. اما بسیار متاسف هستم که بگویم بخش قابل اعتنایی از کسانی که در ایران ادعای نخبگی دارند، چنین ادعاهایی کردهاند! در همین چند ماه اخیر کسانی از میان مشاهیر چهره های دانشگاهی و دستاندرکار سیاستگذاری اقتصادی کشور، گفتهاند پدیده وابستگی و سلطه، پدیده عهد عتیق است؛ حتی یکی از آنها گفت پدیده وابستگی و سلطه مربوط به دوران کودکی من بود و در دوران کنونی ما در دنیا با وابستگی یک طرفه روبرو نیستیم بلکه با وابستگی متقابل روبرو هستیم!
ضریب اهمیت تجارت «پفک نمکی و شکلات» با «سلاح و دارو» یکسان نیست
مومنی اظهارداشت: پیش از این نیز در نهایت ادب و احترام نسبت به بعضی افراد خاصی که متاسفانه چنین برداشتی از دنیای واقعی ما دارند، گفتم اگر کهنگی و قدمت را مبنای بی اعتباری میدانید، اندیشه وابستگی متقابل به مراتب عقب افتادهتر و ارتجاعیتر از اندیشه وابستگیهای یک سویه و معطوف به مناسبات استعماری است. ایده وابستگی متقابل، ایدهای بود که اول بار اقتصاد شناسان سرشناس کلاسیک مطرح کردند و با سلسله مفروضاتی که امروز وهم آلود بودن یا غرض آلود بودن و یا واجد هر دو وصف ذکر شده آنها آشکار است میگفتند ضریب اهمیت کالاهایی که کشورها صادر یا وارد میکنند یکسان است. اگر بخواهیم به زبان امروز بگوییم مثلا از نظر اقتصاددانان کلاسیک، ضریب اهمیت تجارت پفک نمکی با تجارت سلاح یکسان است و یا ضریب اهمیت مواد غذایی و دارو با ضریب اهمیت شکلات و آبنبات یکسان است! به این توهم همگن پنداری میگویند.
باد در غبغب می اندازند و تجارت آب نبات و پفک را همسان دارو و سلاح تصور می کنند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اظهارداشت: بسیار جای تاسف است که کسانی بادی در غبغب بیندازند و اکنون همچنان این توهم را دامن بزنند و بعد ژست آوانگارد و انتقادی هم بگیرند! این درست مانند این است که خود کودتاچیها به کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق اذعان کردند و بعضی شان عذرخواهی هم کردند، اما کسانی در ایران داریم که هنوز میگویند نه! چه کودتایی!؟ کجای آن کودتا بوده است!؟
همسو با منافع بیرونیها از مسئله حیاتی و سرنوشت ساز ملی حساسیت زدایی نکنید
وی با تاکید بر اینکه به دلیل روند رو به پیچیدگی و نامرئی شدن، لازمه حفظ استقلال ملی مان این است که در این زمینه بیشتر گفتگو کنیم و سطح داناییهای عمومی را بالا ببریم، خاطرنشان کرد: به آن فرد محترمی که دستی در آموزش اقتصاد و سیاست گذاری اقتصاد دارد، توصیه مشفقانه میکنم که عزیزم! در حیطه مطالعات سطح خرد و کلانی که شما روی آن متمرکز هستید، اساسا جایگاهی برای مفهوم وابستگی در نظر گرفته نشده، بنابراین اگر شما صلاحیتی در زمینه مطالعات توسعه ندارید، بهتر است تا زمانی که چنین صلاحیتی کسب نکردهاید همسو با منافع بیرونیها از یک مسئله حیاتی و سرنوشت ساز ملی حساسیت زدایی نکنید. چیزی را که از نظر اندیشه ورزانه توسعه، امری مسلم است نفی و انکار نکنید. درست مانند مسئله کودتا، دستاندرکاران این بازی خودشان به صراحت اعلام میکنند که ما مطامع مشخصی را تا حد براندازی حکومت از دریچه تحریمها دنبال میکنیم.
مومنی با بیان اینکه همان کسانی که تصورشان بر این است که دنیای موجود ما دنیای با برابری کامل قدرت، ثروت و همترازی کشورها است وقتی میخواهند اظهار فضل کنند مهمترین عبارتی که به کار میبرند این است که ما باید با دنیا رابطه داشته باشیم، ادامه داد: چنین اظهار فضلی برای کشوری که در طول تاریخش متصل کننده قارهها به یکدیگر و همیشه ی تاریخ، یکی از چهارراههای حوادث بوده، مانند کرامات شیخ ما میماند که پنجه را باز کرد و گفت «وجب»! معلوم است که گر بخواهیم هم نمیتوانیم رابطه با دنیای خارج نداشته باشیم. این مربوط به زمانی است که بخش اعظم دنیا هنوز کشف نشده بود، البته در آن دوره هم ما نمیتوانستیم اینگونه باشیم، تا چه رسد به اکنون که نزدیک به ۵۰ سال از زمان طرح ایده دهکده جهانی مطرح شده و فاصلهها به طور روزمره در حال کاهش است.
الگوی سنتی استعماری تقسیم کار جهانی چیست؟
این اقتصاددان با تاکید بر اینکه اصل وجود و ضرورت «رابطه» محل مناقشه نیست، آنچه که محل مناقشه است چگونگی این رابطه است، افزود: در این چگونگی رابطه در ادبیات توسعه همین امروز هم مفهومی وجود دارد با عنوان «الگوی سنتی - استعماری تقسیم کار جهانی». این الگو که هر کشوری در آن گرفتار باشد به صورت آشکار یا پنهان، ظاهری یا کارکردی تحت اراده بیرونیها است، از جنبه اقتصادی ناظر به شرایطی است که شما صادر کننده مواد خام و وارد کننده کالاهای ساخته شده باشید.
ارتقا بنیه تولیدی کشورها، مهمترین حساسیت قدرت های بزرگ و استعماری
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: از نقطه عطف نخستین موج انقلاب صنعتی تا امروز، حساسیت قدرتهای بزرگ و استعمارگران در هیچ عرصهای به اندازه حساسیت در زمینه کارشکنی برای جلوگیری از ارتقاء بنیه تولید کشورها نیست. این تعبیر را به شکلهایی، دهها نظریه پرداز و متفکر برجسته توسعه اظهار کردهاند که تقریبا جزء مسلمات است که سازوکارهای اعمال اراده سلطهگرانه در زمینه جلوگیری از اینکه کشور استقلال طلب و توسعه خواهی به بنیه تولیدی قابل قبول دست یابد که بتواند با سلطهگران قدرت چانه زنی داشته باشد، وجود دارد.
انگلستان چگونه تلاش می کرد آلمان را فریب دهد!؟
تا زمانی که به قدرت صنعتی تبدیل نشدید، دروازههایتان را باز نکنید
وی به کتاب منتشر شده از سوی «هاجون چانگ» با عنوان «پرتاب کردن نردبان» اشاره کرد و گفت: «پرتاب کردن نردبان»، بیانی استعاری است که اول بار «فردریک لیست» در قالب هشدار به رهبران آلمان به آن اشاره کرد و گفت فریب حرفهای انگلیسیها که در مقام تبلیغات و شعار از کارهایی که آنها را قدرت شماره یک صنعتی جهان کرده تبری میجویند را نخورید. بسیار جالب است که همان زمان هم در برابر توهم وابستگی متقابل که امثال «ریکاردو» ترویج میکردند فردیک لیست عنوان کرد اگر شما به حرفهای آنها گوش کنید و در شرایطی که به قدرت صنعتی تبدیل نشدید دروازههایتان را باز کنید، بدون تردید تحت سلطه استعماری انگلستان در خواهید آمد. این مسئله در رابطه با ربع اول قرن بیست و یکم نیز مطرح شده است
انگلستان در مسیر صرفه اقتصادی تولید صنعتی در هند سنگ اندازی کرد
مومنی اضافه کرد: وقتی انگلستان بر هندوستان تسلط پیدا کرد، اولین و جدیترین کارهایش این بود که در مسیر به صرفه اقتصادی افتادن تولید صنعتی کالاهای نهایی در هندوستان سنگ اندازی کرد. کل ظرفیتهای مادی و انسان را به تولید مواد اولیه و صدور مواد خام مورد نیاز برای کارخانههای صنعتی انگلستان کانالیزه کرد و این همان الگوی سنتی استعماری تقسیم کار است و این ماجرا تا امروز هم ادامه دارد.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به نحوه تشکیل سازمان های «گات» و «تجارت جهانی» اشاره کرد که در آن آمریکا به دنبال تفوق قدرتهای بزرگ بر کشورهای در حال توسعه بود و مانع حق رای برابر میان کشورها شد و گفت: آمریکا مانع تشکیل «آی. تی. او.» شد چرا که در آن زمان مساله عدالت مورد توجه بود و به واسطه مطالعات تاریخ ساز و بی بدیل «رائول پربیش» و «هانس سینگل»، معلوم شده بود روند رابطه مبادله برای کشورهای خام فروش نزولی است و بنابراین آنها قادر نخواهند بود به توسعه دست یابند. آمریکاییها برای «آی. تی. او.» ، جایگزینی معرفی کردند به نام «گات» و عنصر کلیدی آن این بود که زیر کلید نظم متحد نباشد. گفتند ما این اساسنامه را طراحی کردیم هر کسی آن را قبول دارد عضو شود.
مناسبات حاکم بر سازمان تجارت جهانی، مانع ارتقای بنیه تولیدی کشورهای درحال توسعه است
این مناسبات استعماری است
مومنی گفت: «هاجون چانگ» می گوید در همین سالهای میانی قرن بیستم هم این قضیه وجود داشته، در چهارچوب معاهدههای موسوم به «تریپس» و «تریمز» در گات وWTO این مناسبات را که میخواهد مانع این باشد که کشوری بنیه تولیدیش را ارتقا دهد در wto گنجاندهاند و اکنون نیز دنبال میشود. متاسفانه امروز در کشورمان، شاهد نادیده گرفتن چنین واقعیتهایی هستیم که از بالا تا پایین همه به آن اذعان دارند. حداقل این است که میتوان گفت به واسطه فقدان دانش بایسته در زمینه توسعه، حرفهای سست، کلیشهای و ترجمه ای مطرح میکنند، اما جالب این است که اکنون آنها ژست تهاجمی دارند. آنها که این بدیهیترین واقعیتها را نادیده میگیرند به کسانی که این واقعیت هارا هشدار میدهند، برچسب توطئهاندیشی میزنند و میگویند شما دچار توهم توطئه هستید! در حالی که کسانی که از دریچه اقتصاد سیاسی توسعه روی مفهوم توطئه و توهم توطئه کار کردهاند میدانند آنچه که توهم است، اصل وجود توطئه نیست.
همه شاهد رگه هایی از توطئه های رقبای بالقوه هستند
وی تاکید کرد: هر کس با هر سطح از تجربه در ابتداییترین روابط خود رگههایی از توطئههای رقبای بالقوه را مشاهده میکند. همین اکنون چرا آمریکاییها بالغ بر ربع قرن است که انتشار بخشهایی از اسناد پژوهشهای علمیشان را طبقه بندی کردهاند! آنگونه که بیانیه کنگره آمریکا اذعان میکند میخواهند از سرقت تکنولوژیک، به ویژه توسط چینی تبارهای مقیم آمریکا، جلوگیری کنند. وقتی برای کشورهایی با آن سطح قدرت، این قضیه موضوعیت دارد واقعا برخی در عین ناآگاهیهای حیرت انگیز، با روحیه بسیار قوی، دیگران را متهم به توهم می کنند. در ادبیات توسعه و اقتصاد سیاسی توسعه، گفته میشود توهم این است که فکر کنیم توطئه به یقین و جبرا با موفقیت روبرو میشود. در اقتصاد سیاسی توسعه به این مسئله توهم گفته میشود. اصل وجود توطئه محرز و مسلم است، اما اگر کسی فکر کند که در برابر توطئه مصلوب الاختیار است متوهم است.
رابطه و همکاری معتمدانه میان مردم و حکومت، باطل السحر توطئههای بیرونی است
اگر رابطه مردم و حکومتشان خوب نباشد، هزینههای اداره جامعه به اندازه ای بالا میرود که حکومت ناگزیر سرنگون خواهد شد
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه مصلوب الاختیار نبودن کشورهایی که در معرض توطئه هستند، از توانمندیهایی جامعه بیرون می آید، توانمندیهایی که ناشی از رابطه مبتنی بر اعتماد و همکاری مردم و حکومت است، توضیح داد: به زبان بسیار ساده گفته میشود، رابطه مبتنی بر آن دو ویژگی میان مردم و حکومت باطل السحر توطئههای بیرونی است. مشابه این مسئله در رابطه با نارساییها و و ناهنجاریهای مربوط به روابط مردم و حکومت در داخل نیز مطرح است.به سادهترین بیان گفته میشود اگر رابطه مردم و حکومتشان خوب نباشد، هزینههای اداره جامعه به اندازه ای بالا میرود که حکومت ناگزیر سرنگون خواهد شد.
ارزش هر تن اقلام صادراتی محصولات دانش بنیان ایران: 690 دلار
ارزش واردات هر تن محصولات دانش بنیان 4500 دلار
خام فروشی با برچسب دانش بنیان!؟
در دام خود فریبی نیافتیم
مومنی با تاکید بر اینکه آنچه که توهم است وابستگی متقابل است، اضافه کرد: تنها قدرت چانه زنی کشورها در مورد مسائل حیاتی و راهبردیشان است که تعیین کننده می شود. گزارش گمرک نشان داد که ما با عنوان محصولات دانش بنیان، اقلامی را صادر و وارد میکنیم. بر اساس گزارش گمرک درباره سال ۱۴۰۲ معلوم شده که اقلام صادراتی موسوم به دانش بنیان ما هر تنش ۶۹۰ دلار ارزش داشته در حالی که اقلام وارداتی ما هر تن حدود ۴۵۰۰ دلار ارزش دارد. اهمیت این تفاوت بنیادی در این است که ما باید بفهمیم لفظ دانش بنیان یک مشترک لفظی است. وقتی در شرایطی که فاجعه آمیزترین فشارهای تحریمی را داریم آنچه که وارد میکنیم بیش از ۶ برابر آنچه که صادر میکنیم قیمت دارد، نشان دهنده چیزهای زیادی است که کاملا به این مربوط میشود که ما باید حواسمان را جمع کنیم و به هیچ وجه در دام خود فریبی نیفتیم. واقعیت این است که برای یک کشور به شدت تحت تحریم این معنای بسیار تکاندهندهای دارد.
85 درصد صادرات ایران خام فروشی است
این اقتصاددان با بیان اینکه برای تحمیل سلطه، اعمال اراده میکنند و نشانه اقتصادی آن دادههایی از این قبیل است، گفت: داده های سال گذشته بانک جهانی درباره تجارت دنیا برای ما به عنوان یک کشور مطالبهگر استقلال و توسعه خواهی، بسیار تکان دهنده است. در همین سال ۲۰۲۱ و ۲۲ هم در مجموع از کل اقلام صادراتی ما چیزی بالغ بر ۸۵ درصدش خام فروشی است. ما در قعر کشورهایی قرار داریم که از جنبه الگوی تقسیم کار جهانی در نازلترین قدرت چانه زنی و در بالاترین شدت آسیب پذیری هستند. بسیار متاسفم که گروههای ذینفعی که متاسفانه تا این میزان قدرت جریان سازی دارند قباحت این شدت از خام فروشی را حدود زیادی از بین بردهاند و به عنوان راه حل به حکومت میگویند عیبی ندارد اگر مردم راجع به خام فروشی نفت حساس شدند سنگ آهن را اینگونه صادر کن! که البته فجیعتر از قبلی است. دستکاریهایی در اسامی میکنند تا غیر نفتی تلقی شود، مانند غیر نفتی تلقی کردن میعانات گازی! قباحت آن کاملا ریخته و در اسناد رسمی هم تحت عنوان صادرات غیر نفتی از آن نام برده میشود.
میزان صادرات کالاهای صنعتی ساخته شده ایران، یک چهارم میانگین کشورهای در حال توسعه
مقاصد صادرات و وارداتمان در حال کمتر شدن است
هشدار نسبت به کاهش قدرت چانه زنی ایران در برابر ترکیه، امارات، هند و چین
مومنی با بیان اینکه گزارشهای بانک جهانی میگوید میزان صادرات کالاهای صنعتی ساخته شده ایران، حدود یک چهارم میانگین کشورهای در حال توسعه است، ادامه داد: یعنی ما حتی از این زاویه در میان کشورهای در حال توسعه هم وضعیت اسف باری داریم. تا زمانی که این الگوی تجارت خارجی را داریم، ضعفهای بنیادی دارد به واسطه تحریمها دهها آسیب پذیری خطرناکتر هم دچار شده ایم، از جمله اینکه مقصد اقلام صادراتی ما روزمره کم تعدادتر و کم تعدادتر میشود. همانطور که مبدا اقلام واحداتی ما نیز همین مسیر را طی میکند و ما کارمان در حال رسیدن به جایی است که حتی در برابر کشورهایی مانند ترکیه، امارات، چین و هند با بحران قدرت چانه زنی روبرو میشویم. آنها که دستی در تش دارند میفهمند این به چه معناست.
نباید آینده کشور قربانی تندرویهای ابلهانه و مشکوک شود
وی با بیان اینکه برخی با ادعاهای پوشالی و حرفهای توخالی ایران را وارد جنگی کردند که نتیجه آن معاهده ترکمنچای شد و اکنون نیز این مناسبات کار میکند، گفت: افرادی که به درستی نام آنها را کاسبان تحریم گذاشتهاند از اینکه ما مرتبا به دنبال آشوبناک کردن روابطمان با دیگران برویم، نان میخورند؛ نباید آینده کشور ما قربانی تندرویهای ابلهانه و اغلب مشکوک شود. نباید فراموش کرد که این تندرویها در دوره دکتر مصدق هم وجود داشت. اینکه در این دوره اصطلاح «توده نفتیها» مطرح شد تصادفی نبود، توده نفتیها آنها بودند که رادیکالترین شعارهای چپگرایانه را مطرح میکردند، اما پولشان را از شرکت نفت انگلیس میگرفتند.
از کسانی که رگ گردنشان بیرون میزند، حرفهایی میشنویم که خردی در آن وجود ندارد
ساخت سلاح هسته ای در زیرزمین و خودرو در خانه!؟
مومنی تاکید کرد: ما باید حواسمان را بسیار جمع کنیم چرا که دائماً این مناسبات پیچیدهتر و نامرئیتر میشود روزمره از کسانی که رگ گردنشان بیرون میزند، حرفهایی میشنویم که واقعا با موازین ابتدایی عقل سلیم نشان میدهد خردی در آن وجود ندارد. مانند آنکه گفته بود بچهای در زیر زمین خانهشان روی سلاح هستهای کار میکند. این حرفها برای کسانی نان میشود، اما برای کشور ما اگر جدی گرفته شود میتواند خسارتهای بسیار بزرگ داشته باشد. از قبیل این حرفها مکرر راجع به توان اشتغال زایی و یا ساخت فلان مدل خودرو در خانه میشنویم. اینها عبارتهای مشکوکی است که حتی اگر اثر نادانی و غفلت هم صادر شده باشد ما باید نسبت به آن حساس باشیم. متاسفانه اکنون آنها دیگران را متهم میکنند، چون معمولا اهل علم، اهل نجابت، ادب و حیا هم هستند و به این حرفهای بیپروا، بیضابطه و مشکوک اعتنا نمیکنند. اما آنها که از این حرفها میزنند دیگران را به انواع اتهامات متهم میکنند، اینجاست که آگاهیها و بلوغ اندیشهای در ساختار قدرت نقشی تعیین کننده ایفا میکند که ما مانند آنچه در ماجرای ترکمنچای دچارش شدیم، دستاویز مطامعه بیرونیها نباشیم.
اگر قدرت همکاری با هم نداشته باشیم، شاهد ستیز و حذف خواهیم بود
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه تقریبا تمام متفکرین توسعه درباره روابط مردم و حکومت و نقشش در نجات کشور چند بحث بنیادی را مطرح کردهاند، خاطرنشان کرد: یکی از عالیترین این بحثها را «آلبرت هیرشمن» در کتاب «استراتژی توسعه اقتصادی» مطرح کرده است. او میگوید حواستان باشد که بازی توسعه، بازی جمعی است و یک یا چند فرد یا گروه، نمیتوانند توسعه را پیش ببرند. توسعه در جایی اتفاق میافتد که در آن تمرینِ همکاری در حد نصاب قابل قبول شده باشد، اگر ما قدرت همکاری با یکدیگر نداشته باشیم، گزینه رقیب همکاری، ستیز و حذف است. در جوامعی بازی جمعی در عرصههای مختلف همکارانه است که تولید فناورانه و مبتنی بر دانایی محوری در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع و عدالت گستری در ترتیبات نهادی با قاعده گذاریها و تصمیمگیریها باشد. رمز امکانپذیر شدن و مهمترین پیش نیاز شکلگیری بازی همکارانه، این است که حکومت شیوه تصمیم گیری و تخصیص منابعش علم محور، تولید محور و عدالت محور باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: آنها که منافعشان از طریق عقب و فقیر نگه داشتن ایران تامین میشود، سعی میکنند از طرق مختلف ما را گیج کنند و قدرت تشخیص ما را از بین ببرند. در ادبیات توسعه سیاسی هشدار میدهند که ادای انتخابات در آوردن نشانه مردم سالار بودن یک نظم اجتماعی نیست و نشانه مشارکت مردم در سرنوشت خودشان تلقی نمیشود.باید انتخاباتی برگزار شود که از کل واجدین شرایط درصد بالایی شرکت کنند والا اسم آن مشارکت سیاسی مردم در سرنوشتشان نیست.
چالش های بزرگ امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را تهدید میکند
یک میلیون نفر از اشتغال صنعتی خارج شده اند، به جمعیت مسافرکش 2میلیون نفر اضافه شده!
مومنی اظهارداشت: از جنبه اقتصادی به واسطه رقت برانگیز شدن و شکننده شدن الگوی مشارکت اقتصادی کنونی مردم در سرنوشت اقتصادی شان، تهدیدهای بزرگ امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را تهدید میکند. ما در این زمینه وضعیت بسیار شکنندهای داریم. در یکی، دو سال گذشته ارقام بالغ بر یک میلیون نفری خروج از اشتغال صنعتی داریم و نزدیک به دو برابر این رقم بر تعداد جمعیت مسافرکش ما افزوده شده است. این مسئله برای یک نظام تدبیر امور که قادر به تشخیص مخاطرات، اولویتها و شکنندگیهایش است، غیر قابل قابل تصورترین آژیر خطری است که بلند شده.
براساس آمار ارائه شده در شرایط اشتغال کامل نیروی انسانی هستیم!
گویی از خود فریبی لذت می بریم
این اقتصاددان افزود: اکنون به دلایل گوناگون دادههای رسمی ما میگوید نرخ بیکاری رسما اعلام شده زیر ۱۰ درصد است. اگر چنین چیزی واقعیت داشت با توجه به نرخ طبیعی بیکاری ۸.۵ درصدی نشان میداد ما در شرایط اشتغال کامل نیروی انسانی به سر میبریم، اما بسیار تلخ است و حیرت آور است و نمی دانیم که باید بخندیم یا گریه کنیم که در ماه اخیر نرخ رسمی بیکاری اعلام شده گاهی اوقات از نرخ طبیعی بیکاری هم کمتر بوده است. یعنی ما ماورای اشتغال کامل هستیم. در حالی که از بیرون که نگاه میکنیم میبینیم در ۳۰ ساله گذشته همواره نزدیک به دو، سوم جمعیت در سنین فعالیت ایران هیچ نقشی در تولید ملی ندارند. درست مانند ماجرای صادرات غیر نفتی است، گویی از خودفریبی لذت میبریم! در رابطه با نرخ اشتغال و بیکاری هم گویی دچار چنین عارضهای هستیم.
نقش آفرینی گروه سنی 15 تا 26 ساله بیکار در «بهار عربی»
مومنی با یادآوری اینکه نزدیک به دو، سوم جمعیت در سنین فعالیت ما هیچ نقشی در تولید ملی ندارند، خاطرنشان کرد: آنها که موازین اصولی حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی را در شرایط پیچیده و منطقه به غایت پرچالش ما میفهمند، باید از این مسئله عبرت بگیرند. وقتی ماجرای بهار عربی پدیدار شد، تمام دنیا حداکثر ظرفیت دانایی خود را برای شناسایی آن به کار گرفت. یکی از یافتههای آن مطالعات این بود که گفتند پرچمدار این تحولات سریع و فراگیر در کشورهای عربی گروه جمعیتی خاصی بودند که مخفف انگلیسی آن «ان. ای. ای. تی.» که اصطلاحا به آن «گروه سنی نیت» میگویند بودهاند. گروه سنی ۱۵ تا ۲۶ ساله که هیچ ردی از آنها در نظام دادههای ملی وجود ندارد، نه شاغلند و نه در حال تحصیلند و نه در حال مهارت آموزی هستند ؛ یعنی در اوج شکوفایی توانایی ذهنی و جسمیشان، هیچ ردی از آنها در فعالیتی که خیری برای جامعه وجود داشته باشد وجود ندارد.
در ایران، وزن جمعیتی گروه نقش آفرین در بهار عربی، بالا است
این عضو هیات علمی دانشگاه تصریح کرد:تمام مطالعههای کلیدی اقتصاد سیاسی که ارزیابیهای خود را از تجربه بهار عربی مطرح کرده بودند عنوان کردند که کلیددار آن ماجراها این گروه سنی از جمعیت بودند. بعد با اصرار و پافشاری تعدادی از کارشناسان دلسوز و با شرافت ما در وزارت کار بالاخره، حدود دو سال پیش گزارش ملی در این زمینه منتشر شد که یکی از زنگهای خطری که اهل تحلیل با توجه به این گزارش به آن رسیدهاند این بود که وزن جمعیتی این گروه در ایران جزء بالاترینها در دنیا است.
وی توضیح داد: در گزارش وزارت کار گفته شده بود ۷۰ درصد جمعیت ایرانی این گروه خانم هستند. آیا از این دریچه میتوان به تحولات اخیر ایران نگاه کرد. در مرزهای دانش توسعه گفته میشود این یکی از کانونهایی است که باید نسبت به آن حساس بود. سهل انگاری راجع به آمارِ با کیفیت منتشر کردن در خصوص اشتغال و بیکاری، میتواند کشور را در معرض چه مخاطراتی قرار دهد و واقعا چقدر افراد باید سقوط کرده باشند که برای خودنمایی یا دیگر فریبی و خودفریبی، راه را برای اینکه دید واقع بینانه راجع به اشتغال پیدا کنیم باز نکند.
ارائه آمار غیرواقعی، مشروعیت نمی آورد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در آمریکا شش گونه آمارگیری برای درک میزان جمعیت شاغل و بیکار انجام میشود، گفت: تبلیغات میکنند که بیشتر از اینکه مشروعیت ساز باشد، مشروعیت سوز است؛ چرا که وقتی به هر خانوادهای مراجعه می کنید می بینید که چند عضو بیکار دارند، معلوم است که این حرفها مانند پاشیدن نمک روی زخم خانوادهها است. این عملکردها مشروعیت نمیآورد.
اهمیت مشارکت سیاسی از مشارکت اقتصادی نیز بیشتر است
بسته شدن باب احساس تعلق مردم به جامعه شان خیانت بزرگ است
مومنی با بیان اینکه گزارش مرکز پژوهش های مجلس نشان داد که این آمارها در ارتباط با میزان اشتغال و بیکاری ۱۱ ایراد جدی دارد که بر اساس آنها این دادهها هیچ کمکی برای فهم واقعیت به ما نمیکند و ما را از واقع بینی و فهم بایستهها دور میکند،تاکید کرد: در دانش توسعه گفته میشود ما با تقدم امر سیاسی روبرو هستیم. اهمیت مشارکت سیاسی از مشارکت اقتصادی نیز بیشتر است. در چنین شرایطی تحت هر عنوان و بهانه اگر باب احساس تعلق مردم به جامعهشان مسدود یا تا حدودی مسدود شود بدون تردید، خیانت بزرگ به کشور است.
جمعیت بیکار در میان زنان تحصیل کرده ایران بالای ۷۰ درصد است
وی با توضیح مفهومی با عنوان «توازن دوگانه» با بیان اینکه اگر در بازار سیاست بحران مشارکت داشته باشید، به یقین در بازار اقتصاد هم خواهید داشت و بالعکس، گفت: برای اینکه هزینهها و خطرات این نادیده گرفتنها و سهل انگاریها و خدای نکرده مسائل فراتر از آن را خوب درک کنید، گزارش مرکز پژوهشها را ببینید که میگوید جمعیت بیکار در میان زنان تحصیل کرده ایران بالای ۷۰ درصد است. عزیزانی که میخواهند این کشور روی آرامش، عزت، ارتقاء کیفیت زندگی مردم، استقلال و اتقای قدرت چانه زنی را در دنیا ببیند، آیا میتوانند دلالتهای این ارقام را بفهمند! چرا این مسئله جزء مسائل حیاتی ما نیست و رسانههای کلیدی ما در این رابطه مطلقا سکوت میکنند.
گویا شیره جان تولید کنندگان را مکیدن و تقدیم رباخوارها کردن اهمیت بیشتری دارد؟!
مومنی با بیان اینکه میخواهیم مردم در جامعهشان مشارکت توسعهگرا داشته باشند باید حکومت به سمت علم محوری، تولید محوری و عدالت محوری برود، اضافه کرد: وقتی نرخ بهرهای را با توجیهها در بازار پول به جریان میاندازند که قیمت تمام شده پول برای تولید کنندگان ما نزدیک ۸ برابر سود انتظاری بنگاههای بزرگ تولیدیمان میرسد مشخص میشود تولید محوری در اولویت این نظام قاعده گذاری نیست، بلکه گویی شیره جان تولید کنندگان را مکیدن و آن را تقدیم رباخوارها و شبه رباخوارها کردن برایشان اهمیت بیشتری دارد. مشابه این مسئله در سیاستهای مالی، تجاری و صنعتی دولت هم وجود دارد.
منابع تخصیص داده شده برای فقرزدایی، یک هشتم تورم رسمی است
روند قهقرایی تشدید فقر را در بودجه ۱۴۰۳ تدارک دیدهایم
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در میان متفکران بزرگ توسعه میگویند مهمترین متغیر کنترلی ادعاهای مربوط به مردم سالاری این است که از درون این مردم سالاریِ ادعایی، چقدر صدای فقرا شنیده میشود، تصریح کرد: صدای اغنیا که در هر رژیمی و تحت هر شرایطی شنیده میشود، وقتی نرخ بهره را اینگونه میکنید، یعنی هیچ اهتمامی به شنیدن صدای فقرا ندارید. وقتی گزارشهای رسمی میگوید در شرایط تورمی چهل و چند درصدی اندازه منابعی که برای فقرزدایی در نظر گرفته اید، رشد کمتر یک هشتم تورم رسماً اعلام شده است، یعنی ما روند قهقرایی تشدید فقر را در چهارچوب الگوی تخصیص منابع بودجه ۱۴۰۳ تدارک دیدهایم.
عدم مشارکت مردم هزینه های اداره جامعه و طمع خارجی ها برای سلطه را بالا می برد
مومنی یادآورشد: اگر مردم مشارکت نداشته باشند از یک طرف هزینههای اداره جامعه تا مرزهای کمرشکن شدن برای ساختار قدرت بالا میرود و از سوی دیگر طمع خارجیها برای اینکه ما را تحت سلطه خود درآورند افزایش پیدا میکند.
در اسارت آدرسهای عوضی هستیم
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه ما در اسارت آدرسهای عوضی هستیم، گفت: تولید کنندهها در تشریح علل بحران در فضای کسب و کار میگویند، ناامنی حقوق مالکیت، بیثباتی و پیش بینی ناپذیری، سیاستهای مخرب اقتصادی دولت و فساد گسترده، بیپناهی مردم در برابر دیوان سالاری کم کیفیت دولت مهمترین موانع سرمایهگذاری تولیدی است. تحت عنوان بهبود فضای کسب و کار بینید عزیزان روی چه چیزهایی تبلیغ میکنند! ما همچنان در قعر بحران انگیزش برای سرمایهگذاری مولد هستیم و تا زمانی که این گونه باشد، نمیتوانیم اشتغال با کیفیت برای جمعیت بزرگ دانش آموختههایمان تدارک ببینیم. اما متاسفانه اطلاعی بایسته به این مباحث صورت نمیگیرد. در این شرایط با توجه به بحث توازن دوگانه، وقتی مشارکت اقتصادی به این شکل عریان تا این اندازه شکننده و از ریخت افتاده باشد، روشن است که مشارکت سیاسی نیز به شکل معنیدار انسداد می شود.
وی اضافه کرد: مفهوم مشارکت نیز مشترک لفظی است، مشارکت واقعی مشارکتی است که در آن هم مشارکت در فرایندهای تصمیم گیری به صورت معنیدار وجود داشته باشد، هم مشارکت در فرایندهای اجرایی ایجاد شود و هم مشارکت در منافع حاصل از آن فعالیت رخ دهد. وقتی ایران در یکی از کمرشکنترین دوران نابرابریهای ناموجه فزاینده خود است، بی معنا است که ما الگوی مشارکتی ای تعریف کردهایم که هیچ کدام از آن سه مشخصه را ندارد. اگر حکومت گرامی از ظرفیتهای موجود در همین شرایط استفاده کند و علائمی صادر کند که نشان دهنده این باشد که تا حدودی تنبه و آگاهی پدیدار شده، میشود امیدوار بود که از انبوه بابهای مسدود شده، دو سه باب مهم باز شود.
مناسبات معطوف به ستیز و حذف محصول مناسبات رانتی است
مومنی گفت: شرم آور و تاسف بار است که در اسناد رسمی حکومتی اسم دهه ۱۳۹۰ را دهه از دست رفته گذاشتند؛ چرا که در عرض یک سال حدود ۷۰۰ میلیارد دلار و هزاران هزار میلیارد تومان به این اقتصاد تزریق شده و در سال پایانی این دهه اندازه کیکی که تولید شده اندازه همان چیزی است در آغاز دهه بوده است! تازه این کارنامه جز آبرومندترین وجوه این دهه است و ما وجوه بسیار پرفاجعه دیگر هم تجربه کردیم. بنابراین باید نظام تصمیمگیریهای اساسی ما متوجه شود که مناسبات معطوف به ستیز و حذف محصول مناسبات رانتی است. در حالی که اگر مناسبات مبتنی بر تشویق، خلاقیت و تولید شود، انگیزههای همکاری و اعتماد افزایش مییابد و انگیزه ستیز و حذف سقوط پیدا میکند. میدوارم عزیزان معانی این نکتهها را به خوبی درک کنند.
باز کردن باب مشارکت واقعی مردم در سرنوشتشان باطل السحر همه فسادها و بحرانها است
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه باز کردن باب مشارکت در سرنوشت سیاسی و اقتصادی ایران میتواند باطل السحر همه ناکامیها، فسادها و بحرانها ناکارآمدیهای مختلف در همه عرصههای حیات جمعی باشد، گفت: هر میزان سطح مشارکت حقیقی مردم در سرنوشت خود بالا رود با روند غیر قابل باوری، نااطمینانیها، ناامنیها و بیثباتیها کاهش پیدا میکنند. با تکیه بر داناییهای جمعی بومی مشارکت کنندگان، امکان جایگزین کردن نهادهای کژ کارکرد با نهادهای خوب و با کیفیت فراهم میشود. با این اقدام، توانمندیهای نظام ملی در مهار شوکهای برون زای نامطلوب و انعطاف نظام ملی افزایش پیدا میکند و جامعه به سمت عدالت اجتماعی و دستاوردهای توزیعی بهتر نظم سیاسی اجتماعی اقتصادی حرکت میکند و به این ترتیب توسعه امکانپذیر میشود.
مشارکت مردم جزء تعهد بنیانگذاران جمهوری اسلامی بوده
این استاد دانشگاه گفت: صمیمانه امیدوارم این مسئله که جز تعهدات بنیانگذاران جمهوری اسلامی بوده از سوی حکومتگران جدی گرفته شود. تعهد آنها این بود که حکومت حکومتگران خادم باشند و مردم صاحبان حق و ولی نعمتان حکومتگران باشند. مشارکت یعنی این مناسبات عینیت یابد. در این صورت دستاوردهایی که برجستهترین متفکران توسعه دنیا نوید میدهند، موضوعیت پیدا میکنند.
مومنی خاطرنشان کرد: ایران تقریبا جز معدود کشورهایی است که در دنیا در قرن بیست و یکم سه بار جنبش اجتماعی فراگیر برای برون رفت از دورهای باطل جهل، فساد، استبداد، عقب ماندگی و دست نشانده گی را تجربه کرده است. اهل خرد و دانایی باید روی این موضوع سرمایهگذاری بزرگ کنند که با اینکه در هرسه اینها، بی سابقهترین فشارهای داخلی و خارجی وارد شد، در عین حال بیسابقهترین دستاوردهای تاریخ اقتصادی و سیاسی قرن بیستم هم در همین سه مقطع رخ داده است. در مقاطع جنبش مشروطه، ملی کردن نفت و انقلاب اسلامی درخشانترین کارنامهها را داشتهایم اما نکته کلیدی آن این بود که این دستاوردها تداوم نداشت؛ چرا که با مداخلههای آگاهانه قدرتهای سلطهگر و جهل و دست نشاندگی و فساد بخشهایی از ساختار قدرت، مردم سرخورده شدند و مشارکت آنها در سرنوشت سیاسی و اقتصادیشان لطمه دید.
ساختار نهادی ما مشوق علم، تولید و عدالت محوری در فرایندهای تصمیم گیری نیست
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اضافه کرد: بزرگترین رقیب ما چینیها هستند که دو بار چنین تلاشی داشتهاند، اما پرسش بزرگ این است که چرا چینیها با دو بار تلاش توانستند و ما با سه بار تلاش هنوز موفق نبودهایم. پاسخ آن در یک عبارت مسئله مشارکت است که درباره چین نکات ظریف بسیار خارقالعادهای دارد. جالب است که چگونه یک حزب کمونیست روی کار باشد اما در عین حال باب مشارکت گسترده مردم در امور شان باز باشد. ساختار نهادی ما در حد نصاب مشوق و متعهد به علم محوری، تولید محوری و عدالت محوری در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع نیست، در حالی که راه نجات ما از این مسیر میگذرد. امیدوارم در شرایط خطیری که کشورمان در آن با انواع شکنندگیها روبرو است از این ذخیره بیکران مردم به شکل اصولی استفاده شود تا باطل السحر همه توطئه آفرینیها و سنگاندازیهای مشکوک خارجی باشد.