گروه اقتصاد و درآمد: با اینکه سالهاست سطوح عالی سیاسی و مدیریتی در ایران، بر اهمیت «تولید» و ضرورت بسترسازی برای رشد آن تاکید داشته اند، اما همچنان موانع و پیش روی تولید و خصوصا تولید صنعتی و فناورانه در ایران، آنچنان متعدد و پردامنه است که تولیدکنندهها را با مشکلات و موانع زیادی مواجه ساخته و نظام اقتصادی نیز با بحران های عمیقی دست و پنجه نرم می کند.
سیدمحمد بحرینیان، از جمله صنعتگرانی است که ضمن پژوهش گسترده درخصوص علل تاریخی عدم توسعه نیافتگی در ایران، مطالعات بسیاری در رابطه با روندها و تجربیات صنعتی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشته است. مطالعاتی که این پژوهشگر توسعه، با تمرکز بر آمارها و اسناد منتشر شده دربخش های صنعت، تجارت و اقتصاد در ایران و دیگر کشورها پیش برده، دستاوردهای زیادی فراهم کرده است. او که دقت و حساسیت زیادی در به کارگیری تعابیر و پیش کشیدن آمارها دارد، در این گفت و گو تلاش کرد متنی تنظیم شود که بتوان آن را به عنوان سندی برای بررسی موانع توسعه صنعتی و چشم اندازهای آن، پیش روی محققان و سیاستگذاران گذاشت.
بحرینیان معتقد است فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری، ایران را از دستیابی به تعریفی از «تولید» ناکام گذاشته است. در این شرایط، در باتلاقی گیر کردهایم که هر روز بیشتر در آن فرو میرویم. وضعیتی که امکان بازیگری بین المللی را از ایران سلب کرده است.
او در آسیب شناسی از علل رونق نیافتن «تولید» در ایران، میگوید: به جای اینکه شاهد تولید واقعی در کشور باشیم، با حجم انبوهی از مونتاژکاران در همه زمینه ها و صنایع با فناوری پائین روبهرو هستیم که فقط وابستگی ارزی برای کشور به ارمغان آوردهاند. نباید نام هر فعالیت اقتصادی را، بدون تعریف شاخص های مؤثر و مهم، تولید بنامیم؛ چرا که با اختصاص منابع ارزی حاصل از فروش ثروتهای طبیعی ایران، که نه فقط متعلق به نسلهای امروز، بلکه متعلق به تمام نسلهاست، وارداتی با قیمتهای بسیار پایین انجام می دهند و در مقابل هیچ کوششی برای رفع وابستگی ارزی در این بنگاهها صورت نمیگیرد.
بحرینیان با هشدار نسبت به پیامدهای خام فروشی، تاکید دارد: هر روز بسیاری از این بنگاهها در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانتهای گزاف، به نام تولید هستند. هیچ عقل سلیمی اینگونه برنامهریزی و عملکرد را برنمیتابد و انتهای این مسیر قطعاً توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور نیست.
به گفته این پژوهشگر توسعه و فعال صنعتی، از آنجا که قدرت درک و تشخیص نظام تصمیمگیری اقتصادی ایران ضعیف است، کشورهای تحریم کننده ایران، توانسته اند با درک این مساله، با ایجاد زمینه سازی هایی، اهداف خود را در حوزه غارت منابع ارزی و به چالش کشاندن صنعت و اقتصاد ایران به خوبی پیش ببرند.
سیدمحمد بحرینیان در گفتوگویی تفصیلی با جماران با محور کلی " چالش ها و موانع تولید در ایران " این موضوع و فرآیند مهم و قدیمی در جریان اقتصاد کشورمان را همراه با تاریخچه و مقایسه با فرآیند علمی تولید در کشورهای بزرگ دنیا طی ادوار مختلف را با دقت و جزییات کامل بررسی کرد که در سه بخش تقدیم مخاطبان جماران می شود.
این پژوهشگر با تجربه توسعه در ابتدای بخش اول این گفت وگوی تفصیلی، اظهار کرد: اگر دوران انقلاب مشروطه تاکنون را دوران شکلگیری دولت مدرن بدانیم، بیش از پنج قرن است از علوم و فنون مختلف در دنیا عقب ماندهایم و نقشی در شکلگیری این علوم نداشتهایم و نزدیک به یک قرن است در حال تجربه دموکراسی، حرکت به سوی توسعه و نوگرایی هستیم، اما در عمل نتایج درخشان بهدست نیاوردهایم و در کل باید گفت: "بلد نیستیم چه کنیم". از انقلاب مشروطه تاکنون، تقریباً 117سال گذشته، اما مشکلات ما هنوز بر همان منوال است، تصریح کرد: هر چند بهظاهر ما درگیر مشکلاتی هستیم که ممکن است جدید به نظر برسد، ولی محتوای آن مشکلات، همچنان حداقل طی یک قرن اخیر تغییری نکرده است.
درگیر فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری هستیم
وی ادامه داد: طی این بازه زمانی نه مجالس ما قادر بودند واژهها و مفاهیم نوین را تعریف کنند و نه بسیاری از دولتهای ما توان این را داشتند که منظور و هدف مفاهیم و واژههای نوین را بدون هر ابهامی، دقیق روشن کنند. به جرأت باید گفت، امروز درگیر فقر اندیشه کاربردی و درماندگی نظری و یک تصویر تار و مخدوش از مفاهیمی مانند توسعه، دموکراسی و نوگرایی هستیم و نمیدانیم برای حرکت در مسیر توسعه یا دموکراسی و تشکیل دولت مدرن چه عناصری، ضرورت حیاتی دارند و باید آنها را شناسایی، معرفی و به سوی ایجاد آن عناصر قدم برداریم. در این میان، دانش اندک ما درخصوص ارائه تعریف و تصویری دقیق و واضح از این عناصر، منجر به ظهور بعضاً سودجویان یا خائنینی شده که بر این کشتی ناآگاهی سوار و کشور را ملقمه انواع آشوبها و سوءاستفادهها کردهاند.
هیچگاه تعریفی از تولید نداشتهایم
این پژوهشگر توسعه در پاسخ به این پرسش که سالها مقامات عالیرتبه بر بهبود وضعیت تولید در کشور تأکید کردند، چرا شرایط تولید بهبود نمییابد، گفت: بسیاری از نابلدها در برخی از مناصب تصمیمگیری نشستهاند که به موضوعات حیطه فعالیت خود آشنا نیستند. البته اگر موارد ناخوشایند، از جمله اینکه تصمیمگیران خود ذینفع باشند، تحت نفوذ ذینفعان باشند، تحتتأثیر نفوذیهای خارجی باشند یا خود عامل اجنبی بوده باشند، را کنار بگذاریم، این سادهترین دلیل میتواند باشد. عموماً کشورهای پیشرفته، بهویژه در غرب - اروپای غربی و شمال آمریکا- نمیخواهند کشورهای عقبمانده اقتصاد مبتنی بر تولید، بهویژه در صنعت، داشته باشند.
در جهان امروز، تولید معادل پیشرفت، استقلال و آزادی کشورها است
بحرینیان یادآورشد: در حیطه عمل و تجربه نیز در یک سده اخیر مشاهده شده، کشورهای غربی میخواهند بقیه دنیا مصرفکننده کالاهای فناورانه آنها باشند و ما هم در سیر تاریخی برحسب شواهد موجود و شاخصها تا جایی که در دسترس است، مشاهده میکنیم مسئولان در کشورمان- به جز دورههایی محدود- نابلدانه، خواسته یا ناخواسته در جهت تحکیم اهداف آنان حرکت کردهاند. در جهان امروز، تولید را میتوان معادل پیشرفت، استقلال و آزادی کشورها از هر نوع استبداد سیاسی و فقر اقتصادی دانست.
این صنعتگر تاکید کرد: این کشورها، زمانی به تولید در کشورهای توسعهنیافته راضی می شدند که میخواستند محصولی دارای فناوری پایین یا آلودهکننده همچون فولاد را از کشور خود به این کشورها منتقل کنند و حق بهرهبرداری از لیسانس و یا ماشین آلات تولیدی خود را به آنها بفروشند؛ در نتیجه ما صرفاً به تعریف ترجمهای واژهها اکتفا کردیم، تنها تقلیدگر بودیم و هیچگاه اقدام به تعریف مناسب از واژهها، همچون واژه «تولید» نکردیم.
عدهای هم در داخل و هم در خارج نمیخواهند ما به تعریف دقیقی از واژههای اساسی برسیم
وی با بیان اینکه اکنون بیم آن دارم که عدهای هم در داخل و هم در خارج نمیخواهند ما به تعریف دقیقی از این گونه واژهها و دیگر واژههای اساسی برسیم، گفت: درحالی که باید نهادهای مربوط، به تعریف روشنی از تولید میرسیدند، اما به دلایل مختلف، ازجمله سوءاستفاده از واژههای معلق در فضا و غیرقابل شاخصپذیر کردن آن، این کار، در کشور ما و همچنین در بسیاری از دیگر کشورهای توسعهنیافته صورت نگرفته است. به این ترتیب، زمینه برای ویژهخواری، رانتخواری و چپاول منابع کشورها باز گذاشته میشود. ناآگاهی و کمدانشی در این واژههای اساسی که هدایت کشور باید بر اساس این تعاریف صورت گیرد، کلید کسب ثروت، قدرت و سوء استفاده برای عدهای اندک است و فقر و ذلت و فلاکت را برای اکثریت جامعه به همراه دارد.
بحرینیان اضافه کرد: فقط طی 60 سال گذشته، چندکشور در شرق آسیا، این مساله را درک کرده و به ارائه تعاریف تولید و اجزای آن و سایر واژگان پرداختهاند و بر واژگان ترجمه شده کلاسیک غربی اکتفا نکردهاند. البته این نکته به معنای بیاعتباری واژگان برآمده از بسترهای موجود در کشورهای غربی نیست، بلکه به این معناست که باید با توجه به بسترهای موجود در کشور خود، بتوانیم به یک نسبتسنجی و تعریف درست از این واژگان حیاتی و اساسی برسیم و با تعریف درست آنها، راه هرگونه سوءاستفاده و انحراف را از عدم تعریف درست این واژگان ببندیم تا بتوانیم مسیر درست پیشرفت را ترسیم کنیم.
حجم عظیم مونتاژکاران با فناوری پایین؛ وابستگی ارزی برای کشور ایجاد کردهاند
نباید نام هر فعالیت اقتصادی را تولید بنامیم
این پژوهشگر با تجربه توسعه ادامه داد: در شرایط فعلی، متأسفانه حجم عظیمی از فعالیتهای اقتصادی، وابستگی ارزی بالایی در کشور ایجاد کردهاند و به جای اینکه شاهد تولید واقعی در کشور باشیم، با حجم انبوهی از مونتاژکاران درهمه زمینه ها و صنایع با فناوری پائین روبهرو هستیم که فقط وابستگی ارزی برای کشور به ارمغان آوردهاند. آنچه ما نیازمندیم این است که نباید نام هر فعالیت اقتصادی را، بدون تعریف شاخص های مؤثر و مهم، تولید بنامیم. برنامهریزان کشور باید به طور صریح مشخص کنند که چه فعالیتهایی با چه ویژگیهای شاخصپذیر و قابل سنجش، میتوان «تولید» نامید.
دهها سال مونتاژ را تولید مینامیم!
به گفته بحرینیان؛ در ادبیات توسعه کشورهای معجزهگر شرق آسیا، میتوان به کرات مشاهده کرد که هر فعالیت یا محصول صنعتی حداقل باید از چه میزان درصد ساخت داخل برخوردار باشد و کمتر از آن مقدار، منجر به این میشود که آن فعالیت «تولید» به حساب نیاید و مشمول هیچ حمایتی نشود. برای نمونه در چین در قاعدهگذاری برای خودرو در مراحل اولیه، اگر کمتر از 40 درصد ساخت داخل باشد، قابل پذیرش قرار نمیگرفت و طی دو سال باید به 60 درصد و سپس به 80 درصد میرسید و نه همچون کشور ما که دهها سال مونتاژ را تولید مینامیم!
این صنعتگر کشورمان، نکته دیگری که باید در تعریف «تولید» مدنظر قرار داد را درصد ارزشافزوده در ابتدای شروع فعالیت و افزایش آن طی زمانهای فعالیت عنوان کرد و افزود: با پیشرفت تولید در کشور، باید حداقل ارزشافزوده را افزایش دهیم و فقط یک نقطه متصلب را جهت محاسبه فعالیتهای تولیدی در نظر نگیریم. برای مثال در مستندات کشور مالزی این نقطه شروع ارزشافزوده، 40درصد است. نتایج دستاوردهای کشورهای کرهجنوبی، تایوان، سنگاپور و چین بدون نیاز به استفاده از هر ذرهبینی قابل مشاهده است و به وفور ثمرات تلاش و دانش آنها را در گوشه و کنار زندگیمان مشاهده میکنیم و مرتباً هم حسرت میخوریم.
تولید باید قادر به رفع فقر و عقب ماندگی باشد
بحرینیان در ادامه، «تولید فناورانه» که طبقهبندیهای چهارگانه جهانی آن شناخته شده و شاخصپذیر و «تولید توسعهگرا» را دو ویژگی مهم دیگر شاخصپذیر برای بررسی تولید دانست و توضیح داد: طبق این دو هدف، نتایج اینگونه نگاه، اهداف متعددی را درپی خواهد داشت از جمله اینکه دو شاقول سنجش پذیر را مورد هدف قرار میدهد. تولید باید با دستمزدی که پرداخت میکند، قادر به رفع فقر باشد و در کنار آن با خلق فناوری و ارتقاء بنیه تولیدی، قادر به رفع عقبماندگی باشد.
بنگاههای مونتاژکار، نقش سازندهای در اقتصاد کشور بازی نمیکنند
وی با بیان اینکه ادبیات تعریف توسعه سازمان ملل و همچنین اسناد یونیدو که بخش به وجود آورنده توسعه را تعریف کرده بر همین دستاوردها تاکید میکنند، اظهارداشت: همانطور که کشورهای موفق صنعتی و توسعهیافته، با همین ویژگیها و شاخصها، حرکت توسعهای خود را آغاز کردند. مهم این است که در گذر زمان باید این حداقل را افزایش داد و حمایتها از بخش تولید را منوط به تأمین این شروط کرد. متأسفانه مشاهده میشود نزدیک به یک سده است که از تولید و برنامهریزی در کشور سخن به میان آمده و در این راستا اقداماتی صورت گرفته، اما به علت همین عدم ارائه تعریف دقیق از تولید، نه شاهد رفع فقر بودهایم و نه توانستهایم بنیه تولید و فناورانه خود را به طرز اثربخشی ارتقاء دهیم. امروز با انبوهی از بنگاههای مونتاژکاری یا بنگاههای تکراری با سطوح فناوری متوسط پایین یا پایین که در سطح کشورهای توسعهنیافته به تعداد زیاد وجود دارند، مواجهیم که جز ایجاد نیاز ارزی در کشور و ایجاد وابستگی به کشورهای خارجی و واردات مختلف، اعم از ماشینآلات و مواد اولیه، نقش سازندهای در اقتصاد کشور بازی نمیکنند.
بنگاههای مونتاژکار در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانتهای گزاف، به نام تولید هستند
این صنعتگر کشورمان، تاکید کرد: اینگونه بنگاهها به جای اینکه باری از دوش اقتصاد کشور بردارند، خود به یک معضل در اقتصاد کشور تبدیل شدهاند و تامین ارزخواری مورد نیاز بسیاری از آنها، کشور را با چالش مواجه کرده است! منابع ارزی حاصل از فروش ثروتهای طبیعی خود که نه فقط متعلق به نسلهای امروز، بلکه متعلق به تمام نسلهاست را، جهت واردات این نوع بنگاهها، با قیمتهای بسیار پایین در اختیارشان قرار میدهیم و در مقابل نیز هیچ کوششی برای رفع وابستگی ارزی در این بنگاهها صورت نمیگیرد. هر روز بسیاری از این بنگاهها در حال بلعیدن منابع ارزی کشور با رانتهای گزاف، به نام تولید هستند.
در باتلاقی گیر کردهایم که هر روز بیشتر در آن فرو میرویم
بحرینیان با تاکید بر اینکه هیچ عقل سلیمی اینگونه برنامهریزی و عملکرد را برنمیتابد و انتهای این مسیر قطعاً توسعه اقتصادی و پیشرفت کشور نیست، تصریح کرد: ما در باتلاقی گیر کردهایم که هر روز بیشتر در آن فرو میرویم و هرچه بیشتر دستوپا میزنیم و بیشتر منابع ارزی خود را به اینگونه بنگاههای مونتاژکار اختصاص میدهیم، شاهد هیچ تحول مثبت اثربخشی نیستیم. اما کشورهایی که این موضوع مهم را درک کردند و در جهت آن اقدام به ارائه تعاریف دقیق از واژهها ازجمله «تولید» کردند، از فقر و نکبت و توسعهنیافتگی رها شده و اکنون توسعهیافتهاند.
در عرصه جهانی، قدرت اثرگذاری اقتصادی را از دست دادهایم
ما کشور بازیگر نیستیم!
وی گفت: آنها به یک کشور بازیگر تبدیل شدهاند و نه همچون کشور ما به یک کشور بازیشونده! روند سهم تجارت (مجموع صادرات و واردات کالا و خدمات) ما نیز از تجارت جهانی، نشان از افول و تنزل قدرت اقتصادی ما در جهان طی نیم قرن گذشته دارد. این به آن معناست که در گذر زمان در عرصه جهانی، قدرت اثرگذاری اقتصادیمان را از دست دادهایم.
قدرت درک و تشخیص نظام تصمیمگیری اقتصاد ایران ضعیف است
این فعال اقتصادی اضافه کرد: هر چند در ایران در سطوح مختلف و در سطح وزرا و رئیس جمهور هم، صحبت از تولید میشود، اما بیم آن میرود که برخی از آنها، اساساً معنای تولید را درک نکرده یا قدرت تشخیص در این زمینه را نداشته باشند. از تاریخ مشروطه به بعد شاهدیم در بسیاری از دولتها، متأسفانه این درد مزمن شده و بعد از این همه سال همچنان وجود دارد.
بحرینیان به پیامدهای انتصاب افرادی در رأس تصمیمگیریهای اقتصادی بدون داشتن اهلیت حرفهای و تخصص در دولتهای بعداز مشروطه اشاره کرد و یادآور شد: خوشبختانه، در چند دوره محدود، این مساله در کشور رعایت شد و افرادی با دانش و تجربه کافی و برخوردار از اهلیت حرفهای در مناصب تصمیمگیری قرار گرفتند و اگر اکنون هنوز کشور میتواند سرپا بایستد، به دلیل دستاوردهای همان دوران بوده، چراکه در آن دوران، با بضاعت علمی موجود تعاریفی مدنظر قرار گرفت و اقداماتی برای ساماندهی پایههای تولید در کشور انجام شد.
بحران شکلگیری کلونیهای شلخته در برخی از ارکان تصمیمگیری کشور
وی ضمن تشریح دیدگاههای نوبلیست شهیر اقتصاد، آرتور لوئیس درمورد کیفیت آموزش در آسیا در کتاب «برنامهریزی توسعه» اش، گفت: در آسیا، برخلاف دیگر مناطق توسعه یافته، هزینه دانشگاه، تا حدی به علت کمی حقوق استادان دانشگاه و تا اندازهای به دلیل بالابودن غیرطبیعی نسبت شاگرد به استاد، پایین است. بسیاری از دانشگاههای آسیا تعداد بیشماری دانشجو دارند و همین کثرت تعداد دانشجو به زیان استانداردهای آنهاست، درنتیجه همهساله انبوهی فارغالتحصیل بی مایه را ، حتی زائد بر میزان تقاضای جاری، روانه بازار کار میکنند. هرچند ممکن است این واقعیت در نظر عدهای ناخوشایند باشد، اما باید گفت امروز آموزش ما درگیر این آفتی است که آرتور لوئیس به زیبایی به آن اشاره کرده است.
این صنعتگر کشور با انتقاد از تعداد حیرتانگیز واحدهای به اصطلاح آموزش عالی و مؤسسات آموزشی که بسیاری از آنها بیکیفیت بوده، افزود: به نظر میرسد آنها تبدیل به مرکزی برای مدرک فروشی بیمحتوا شده اند و تعداد تعجبآور افراد به کار برنده عناوین دکترا یا مهندسی و دیگر عناوین که هیچ اثری در توسعه یافتن ایران نداشته و ندارند و هنگامی که شروع به صحبت میکنند، «بیمایگی» برخی از آنها برای صاحبان خرد آشکار میشود، مشخص است که چنین وضعیتهایی منجر به تبعاتی برای کشورمان شدهاند. حال اگر اینگونه افراد در قوای مجریه و مقننه قرار بگیرند چه رخ خواهد داد؟
به گفته بحرینیان، مشکلات اقتصادی منجر به چالشهای مهلکی شده که ناشی از کلونیهای شلخته در تصمیمگیریهای ناصواب است و این کلونیها هم جدا از موارد ناخوشایند، میتواند ناشی از فارغالتحصیلان بیمایه و عدم اهلیت تصمیمگیران در هر دو قوه باشد و میبینیم که بحرانهای ناشی از شکلگیری اینگونه کلونیها در تمام زمینهها، اعم از حوزههای مدیریتی همچون اقتصاد، صنعت، کشاورزی، مدیریت شهرها و حتی اموری چون برخی رشته های ورزشی بدون نیاز به هر ذرهبینی قابل مشاهده است. مصادیق آن را نیز بارها در بحران مدارک تحصیلی مطرح شده در هر دو قوه شاهد بودیم. تصویب قوانین بیکیفیت و متضاد و دستورالعملهای نامناسب و با قابلیت تفسیر کشسان ناشی از بیمایه بودن آنانی است که در نظام تصمیمگیری مسئول هستند چنانچه این روال ادامه داشته باشد، انتظار حل این مشکلات را نمیتوان داشت.
در مواردی ضد صنعتی شدن حرکت کردهایم
همچنین این فعال اقتصادی در پاسخ به این پرسش که در کشورهای صنعتی، تولید از حمایت قوانین تسهیلکننده بهره میبرد، آیا در ایران از بخش تولید حمایت میشود، به جماران گفت: به هیچوجه. براساس تجربه عملی و مطالعاتی که درخصوص چرایی عقبماندگی ایران در چندسده گذشته داشتهام، میتوانم بگویم هیچ حمایت قابل اتکایی برای تولید صنعتی نداشتهایم، حتی در مواردی ضد صنعتی شدن حرکت کردهایم. صدها مصداق میتوانم در این مورد ارائه دهم.
ذخیره انباشته شده دانش در داروگر و مجموعه آزمایش را به راحتی دود کردیم و از بین بردیم!
بعد از تحریم ها، برخی از فعالان صنعتی به خاک سیاه نشستند
وی افزود: مثلاً تعطیلی مجموعه صنعتی آزمایش، داروگر از جمله این موارد هستند. دولتها اجازه دادند، ذخیره انباشته شده چنین واحدهایی به راحتی دود شده و از بین برود، درحالیکه در کشورهای دیگر همچون کره اجازه نمی دادند که این ذخیره انباشته دانش از بین برود. یا پس از شدت گرفتن تحریمها، بسیاری از صنایع با مشکلات متعددی روبهرو شدند که خود نقشی در به وجودآمدن آن نداشتند، اما هیچیک از قوا از آنان حمایت نکردند و برخی از فعالان صنعتی به خاک سیاه نشستند. توجه شما را به مطلب مندرج در روزنامه خراسان مورخ 27 شهریور 1402 که تازهترین نمونه است جلب میکنم: واحدی که با سابقه زیاد به امر تولید لوازم خانگی اشتغال داشت و صدها میلیارد تومان در قالب وجوه عمومی همچون مالیات، هزینه بیمه تأمیناجتماعی و هزاران مورد دیگر به اقتصاد کشور تزریق وخدمت کرد، پس از آتشسوزی بیپناه رها شد که هیچ، بلکه موانعی هم در راهاندازی مجدد آن ایجاد و فقط حرفهای شعارگونه ارائه و حمایتهای کاغذی صورت گرفت. تأسفآور است که حتی متولی صنعت کشور هم به این مورد هیچ توجهی نکرده و اقدامی نیز صورت نگرفت.
ادامه دارد...
بخشهای دوم و سوم این گفتگو، در روزهای آینده منتشر خواهد شد.